یکشنبه, ۱۹ آذر, ۱۴۰۲ / 10 December, 2023
مجله ویستا
تراوشات ذهن آچمز

الان که در یکی از نمایههای عاقبتنیندیشی، ناهمکاری و قانون گریزی مردم و مسوولان ( ترافیک بعداز ظهر تهران) آچمزگردیدهام به یاد جلسه معرفی بیمار امروز صبح افتادم.
یکی از همکاران جواندل و پرمغز که توانایی تلفیق مبانی نظری و تازههای علمی و عملی جهان را با شرایط ممکن و لازم کشور ما دارد (برخلاف احوال غالب این روزها) خانم مبتلا به سرطان پستان را معرفی میکرد:
با وجود تشخیص زودرس و انجام کلیه فرآیندهای درمانی طی یک کار گروهی مناسب (از عجایب است)، متأسفانه دچار متاستازهای متعدد استخوان، کبد و مغز گردیده بود که با ادامه همان کار گروهی و استفاده از روشهای پیگیری و درمان جدید موفق به کنترل بیماری و ادامه حیات در شرایط قابل قبول برای بیمار گردیده بودند.
وقتی جلسه تمام شد و حضار طالب علم به سرعت به سوی ناهارخوری، استراحتگاه و به خصوص کارپرمایه به راه افتادند، یکی از نوادر حضار که توجهی به موضوع و بازخوردی از آن نشان میدهند، پرسید: «فلانی، راستی سرطان پستان از چهل سال پیش که من در همین بیمارستان طبابت را شروع کردم خیلی بیشتر شده است!» دیگر حاضر جمع گفت: «نه بیشتر نشده بلکه بیشتر تشخیص داده میشود.»
اولی گفت: «اینطور نیست؛ ماهم آن موقع تشخیص سرطان پستان میدادیم، ولی از این انواع فعلی نبود. در ساخت وسایل تشخیص هم اینقدر پیشرفت نشده بود و بیماران در مراحل پیشرفتهتری تشخیص داده میشدند، البته با درمان جراحی وسیعتر به نتایج بهتری از درمانهای محدود جراحی فعلی میرسیدیم!»
یکی از دانشجویان اهل مطالعه و بحث (یاللعجب) با کمرویی و فروتنی گفت: «استاد البته باید افزایش جمعیت را هم در نظر داشت (از بزرگترین مشکلات کشورهایی چون ما). ولی به هر حال درمانهای جدید هم نتایج خوب و بلکه خوبتر از روشهای درمانی قدیم نشان دادهاند.»
دومیگفت: «بله من هم با این جوان موافقم اگر باور نداری به آمار مراجعه کن.»
اولی با خنده گفت: «آمار فرنگیها حتما در مورد ما صادق نیست.»
دومی با زهر خند گفت: «به هر حال از نداشتن آمار بهتر است.»
دانشجوی جوان گفت: «استاد شاید ما هم بتوانیم روزی بر مبنای آماری دقیق و موفق سخن بگوییم.»
● چه سوالات تلخی
راستی اگر قرار باشد براستی بدانیم :
▪ آیا سرطان پستان در ایران شیوع بیشتری یافته است؟
همین جا بگویم که مفاهیم معادل prevalence و incidence در فرهنگ پزشکی فارسی و کاربرد یا اهمیت آنها در طبابت را از یاد بردهام.
▪ آیا عوامل خاصی باعث این افزایش احتمالی شدهاند و میتوان جلوی این افزایش را گرفت یا نه؟
▪ آیا در روشهای پیشگیری یا تشخیص زودرس بیماری به اندازه کافی اطلاعرسانی کرده و امکانات را فراهم نمودهایم؟
▪ آیا در درمان سرطان پستان ما نیز به اندازه مراکز معتبر و فعال دنیا صاحب تجربه لازم هستیم و به نتایج درمان قابل قبولی دست مییابیم؟
▪ اگر نتایج درمان ما قابل قبول نیستند علل آن چیست و در کدام روشهای درمانی موفقتر و در کدام از آنها ناموفق هستیم؟
▪ آیا پرسنل، ابزار و مواد لازم را جهت پیشگیری، تشخیص، درمان و پیگیری بیماران مبتلا به سرطان پستان فراهم نمودهایم؟
▪ در هر یک از موارد فوقالذکر به چه میزان کمبود داریم؟
▪ خلاصه اینکه صورت مساله سرطان پستان در کشور ما چیست؟
● دنباله سوالات تا چند لحظه دیگر
همشهری موتورسوار، بدون کاسکت، سهترکه و با صدای شکستن دیوار صوتی (به مثابه میکهای عراقی) توسط بوق و اگزوز از کنارم گذشت و چرت سرطانی مرا پاره کرد. یادم آمد که موضوع را خیلی از این وسیعتر میباید نگریست.
▪ آیا به راستی سرطان پستان مهمترین بیماری بدخیم در کشور محسوب میشود؟
▪ آیا اصولا پیگیری، تشخیص، درمان و پیگیری سرطانها از اهم فعالیتهای بهداشتی این مرز و بوم است یا اینکه سوءتغذیه، چاقی، دیابت، فشار خون، بیماریهای عفونی، افسردگی، اعتیاد و... در صدر مسایل بهداشتی کشور ما قرار دارند؟
▪ در آینده نزدیک یا دور صورت مساله چه خواهد بود و چه تغییری خواهد یافت؟
▪ احتیاجات و کمبودهای ما چیست و چگونه باید رفع شود و مخارج آن چقدر است؟ از کجا میباید اینها را تأمین کنیم؟
یکهسواران دیگری بر محشر ترافیک میگذشتند، اما من به این میاندیشیدم که بدون ثبت سرطان و اصولا ثبت بیماریها آن هم به وجهی کامل، ممکن و هدفمند آیا میتوان به طرح و حل معضلات بهداشتی کشور پرداخت و اگر ثبت سرطان یا وضع رفتوآمد شهری اینچنین باشند! تکلیف ما با اینها چیست؟
دکترسیامک شریعت - عضو هیات علمی گروه آسیبشناسی دانشگاه علوم پزشکی تهران
منبع : هفته نامه سپید
همچنین مشاهده کنید
روزنامه تعادلخبرگزاری برناسایت باتوروزنامه همشهریسایت چیدانهخبرگزاری صدا و سیماخبرگزاری مهرسایت جمارانخبرگزاری ایسناسایر منابع