چهارشنبه, ۱۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 1 May, 2024
مجله ویستا

خانه - House


خانه - House
سال تولید : ۱۹۸۶
کشور تولیدکننده : آمریکا
محصول : شان کانینگهام
کارگردان : استیو ماینر
فیلمنامه‌نویس : ایتان وایلی، برمبنای داستانی نوشته فرد دکر.
فیلمبردار : مک آلبرگ
آهنگساز(موسیقی متن) : هاری مانفردینی
هنرپیشگان : ویلیام کات، جرج ونت، ریچارد مال، کی لنز، مری استیوین، مایکل انساین، اریک سیلور، مارک سیلور و سوزان فرنچ.
نوع فیلم : رنگی، ۹۳ دقیقه.


جسد پیرزنی به‌نام «الیزابت هاپر» (فرنچ) در خانه‌اش پیدا می‌شود و خواهر زاده‌اش، «راجر» (کات) برخلاف توصیه وکیل او وارد این خانه می‌شود. «راجر» که نویسنده داستان‌های ترسناک است، به تازگی از همسرش، «سندی» (لنز) جدا شده و پسرش نیز در خانه ناپدید شده است. او به هشدار خاله‌اش - در رویا - برای ترک خانه بی‌اعتنائی می‌کند و - برخلاف قراردادش با ناشر - مشغول نوشتن خاطراتش از جنگ ویتنام می‌شود تا اینکه هیولائی به او حمله می‌کند. سپس به کمک یکی از همسایه‌هایش، «هارولد گورتن» (ونت) از دست هیولاها و پدیده‌های عجیب و غریب فرار می‌کند و بعدتر به همسرش که‌ به‌نظر می‌آید به یک جادوگر هولناک تبدیل شده، شلیک می‌کند. او هنگام نوشتن خاطراتش، به یاد یکی از هم‌رزمانش، «بن‌گندهه» (مال) می‌افتد که به‌خاطر زخم مهلکش از «راجر» خواسته بوده او را بکشد، ولی «راجر» امتناع کرده بود. او در قفسه داروها در حمام، مکان هیولاها و پسر گم‌شده‌اش را پیدا می‌کند. به‌هنگام ترک خانه، آنان با «بن‌گندهه» روبه‌رو می‌شوند که پسر «راجر» را برای انتقام ربوده و در درگیری بعدی، «راجر» با نارنجک‌ خودِ «بن‌گندهه»، او را منفجر می‌کند.
* خانه سعی دارد که نوع فیلم‌های درباره مخلوقات ترسناک را با یک قصه روان‌شناختی ترکیب کند. خانه فیلم یک ساختمان نمونه‌ای گوتیک آمریکائی با شباهت تکان‌دهنده به متلِ نورمن بیتس در فیلم بیمار روانی (آلفرد هیچکاک، 1960) است. یکی از دلایل سکته‌های زیاد فیلم در ساختار و روایت، آن است که سازندگان همه چیز را به شخصیت‌ اصلی واگذار کرده‌اند بدون اینکه فیلم چنین قابلیتی را داشته باشد. وقتی قهرمان سرانجام از مخمصه نجات پیدا می‌کند، همه چیز بی‌فایده به نظر می‌رسد. بازی عالی ونت در نقش همسایه دیرباور و هیولاها (کار کرک تاچر و جیمز کامینز)، همه هدر می‌رود تا درباره ضایعات جنگ ویتنام سخن‌سرائی شود. آدم خبیِث احساساتی فیلم هم در آخر از قهرمان خواهش می‌کند که «زودتر خلاصش کند!».


همچنین مشاهده کنید