جمعه, ۲۴ اسفند, ۱۴۰۳ / 14 March, 2025
مجله ویستا
زن و مرد، تشابه یا تساوی؟

در این شماره سعی بر آن است تا تفاوتهای ساختاری و تشریعی زن و مرد مورد توجه واقع شود و از آن جا که یکی از مهمترین برنامههای فمینیستها دگرگونی در ساختار خانواده و سوق دادن زنان به مشاغل عمومی و تضعیف نقش ویژه مادران در نهاد خانواده است؛ عملکرد فمینیستها در این زمینه و بیاعتنایی فمینیسم به نهاد «اخلاق» مورد نقد و بررسی قرار گیرد:
● تفاوتهای ساختاری زن و مرد
این بحث سابقهای حداقل ۲۴۰۰ ساله دارد. افلاطون با اعتراف به ناتوانتر بودن نیروهای جسمی و روحی و عقلی زنان، این تفاوتها را کمّی دانسته، مدعی بود زنان و مردان استعدادهای مشابه دارند و زنان میتوانند وظایف مردان را عهده دار شوند و از همان اختیارات بهرهمند گردند. بر خلاف وی، شاگردش ارسطو معتقد بود نوع استعدادهای زن و مرد متفاوت است و وظایفی که قانون خلقت به عهده هر یک از آنها گذاشته و حقوقی که برای آنها خواسته، در بسیاری قسمتها با هم تفاوت اصولی دارد.۱
پروفسور «ریک»، روانشناس مشهور امریکایی که سالیان دراز به جست و جو در احوال زن و مرد پرداخته، میگوید: «دنیای مرد با دنیای زن به کلی فرق میکند. اگر زن نمیتواند مانند مرد فکر کند یا عمل نماید، از این رو است... زن و مرد جسمهای متفاوت دارند. علاوه بر این احساس این دو موجود، هیچ وقت مثل هم نخواهد بود و هیچگاه یک جور در مقابل حوادث و اتفاقات عکس العمل نشان نمیدهند. زن و مرد بنا به مقتضیات جنسیِ رسمی خود، به طور متفاوت عمل میکنند و درست مثل دو ستاره روی دو مدار مختلف حرکت میکنند. آنها میتوانند همدیگر را بفهمند و مکمّل یکدیگر باشند؛ ولی هیچگاه یکی نمیشوند؛ و به همین دلیل است که زن و مرد میتوانند با هم زندگی کنند، عاشق یکدیگر شوند و از صفات و اخلاق یکدیگر خسته و ناراحت نشوند.»۲
خانم «کلیودالسون» میگوید: «به عنوان یک زن روان شناس بزرگترین علاقهام مطالعه روحیه مردها است. چندی پیش به من مأموریت داده شد که تحقیقاتی درباره عوامل روانی زن و مرد به عمل آورم. به این نتیجه رسیدهام... خانمها تابع احساسات و آقایان تابع عقل هستند. بسیار دیده شده که خانمها از لحاظ هوش نه فقط با مردان برابری میکنند بلکه گاهی در این زمینه از آنها برتر هستند. نقطه ضعف خانمها۳ فقط احساسات شدید آنها است. مردان همیشه عملیتر فکر میکنند، بهتر قضاوت میکنند، سازمان دهنده بهتری هستند و بهتر هدایت میکنند. پس برتری روحی مردان بر زنان۴ چیزی است که طراح آن طبیعت است. هر قدر هم خانمها بخواهند با این واقعیت مبارزه کنند بی فایده خواهد بود. خانمها به علت این که حساستر از آقایان هستند باید این حقیقت را قبول کنند که به نظارت آقایان در زندگی شان احتیاج دارند... کارهایی که به تفکر مداوم احتیاج دارد، زن را کسل و خسته میکند.»۵
«اتوکلاین برگ» نیز، با درست خواندن تفاوتهای جسمی و روحی و علائق زن و مرد، بر اساس دادههای روانشناسی مینویسد:«زنان بیشتر به کارهای خانه و اشیا و اعمال ذوقی علاقه نشان میدهند و بیشتر مشاغلی را میپسندند که نیازی به جابهجا شدن در آنها نباشد و یا کارهایی را دوست میدارند که در آنها باید مواظبت و دلسوزی بسیاری خرج داد؛ مانند مواظبت از کودکان و اشخاص عاجز و بینوا... . زنها عموماً احساساتیتر از مردان هستند.»۶
دکتر «الکسیس کارل»، با عمیق شمردن اختلافات آفرینش زن و مرد، میگوید: «به علت عدم توجه به این نکته اصلی و مهم است که طرفداران نهضت زن فکر میکنند هر دو جنس میتوانند یک قسم تعلیم و تربیت یابند و مشاغل و اختیارات و مسوءولیتهای یکسان به عهده گیرند... زنان باید به بسط مواهب طبیعی خود در جهت سرشت خاص خویش بدون تقلید کورکورانه از مردان بکوشند. وظیفه ایشان در راه تکامل بشریت، خیلی بزرگتر از مردها است و نبایستی آن را سرسری بگیرند و رها سازند.»۷
● ملاک تفاوتهای تشریعی میان زن و مرد
با توجه به برخی تفاوتهای تکوینی زن و مرد که فطری است و عقل و نقل و وجدان عمومی و تحقیقات علمی روانشناسی آن را تأیید میکند و با عنایت به آنچه در نقد نظریه تشابه مکانیکی مرد و زن و معیار مشروعیت نظام حقوقی بیان شد، نادرستی دیدگاه فمینیستها در تفکیک میان جنس (sex) و جنسیت (gender) روشن میشود؛ زیرا این باور که «هیچ یک از تفاوتهای اجتماعی و حقوقی در ویژگیهای طبیعی (جنس) زنان نهفته نیست، و همه تفاوتها محصول روابط فرهنگی ـ اجتماعی حاکم بر نظامهای اجتماعی مردسالار (جنسیت) است و اصولاً زنانگی (feminine) و مردانگی (masculine) عنصری فرهنگی و ساخته و پرداخته جامعه است نه امری طبیعی»،۸ هم با دادههای علمی (بیولوژیکی، روان شناختی و...) منافات دارد و هم با اصل عقلی و منطقی بر ضرورت تناسب مقررات حقوقی و تقسیم وظایف و تعیین نقشهای اجتماعی با واقعیات تکوینی و ساختار وجودی انسان.
اکنون سوءال این است: این اختلافات به چه ملاک منشأ برخی تفاوتهای اجتماعی و حقوقی میشود؟ همه انسانها با هم تفاوتهایی دارند. قانونگذار، اگر بخواهد در مقام وضع قانون همه اختلافات را در نظر بگیرد، کاری غیر عملی و ناممکن است و اگر بخواهد به هر گونه تفاوت و اختلافی بی توجه باشد، خلاف ضرورت تشریع و تقنین است و مصالح جامعه آن طور که باید، تأمین نمیشود؛ زیرا تشریع باید بر مصالح و مفاسد نفس الامری مبتنی باشد و قواعد و مقررات حقوقی اعتباری صرف نیستند. پس آن دسته از اختلافات و تفاوتهای تکوینی که موجب اختلاف در مصالح و مفاسد نفس الامری شود، منشأ تفاوت در حقوق و تکالیف میگردد، و این امر به حکم «ضرورت بالقیاس» است؛ یعنی اگر احکام و تکالیف اجتماعی با واقعیتها متناسب باشد و رعایت گردد، سعادت فرد و جامعه حاصل میشود و چون سعادت فرد و جامعه مطلوب است، پس باید احکام و حقوق و تکالیف بر مصالح و مفاسد واقعی مبتنی باشد و کاملاً رعایت گردد. تشخیص اختلافات و تفاوتهایی که مایه اختلاف در مصالح و مفاسد واقعی میشوند، اختلافات تکوینیای است که سه ویژگی داشته باشند:
۱) دوام و ثبات از آغاز تا پایان عمر انسانی به مقتضای خصلت دائمی بودن قانون
۲) عمومیت آن در گروه نسبتاً وسیعی از مردم به مقتضای خصلت کلی بودن قانون
قانون برای نوع افراد جامعه وضع میشود نه جمعی محدود. قانونگذاری برای یکایک افراد به طور جداگانه ممکن نیست. البته در مقام عمل و اجرای قانون باید شرایط و اوضاع و احوال افراد در نظر گرفته شود. شاید بسیاری از تفاوتهای تکوینی که روانشناسان یا فیزیولوژیستها و... برشمردند، به طور صد در صد در بین تمام زنان و مردان شایع نباشد؛ ولی نوعاً چنین است که مثلاً زنها احساساتیترند و قانون برای نوع افراد وضع میشود. البته اگر در مقام اثبات آشکار شود همان خصلت نوعی «علت تامّه» جعل یک حکم خاص بوده است، قهراً در موارد خلاف قانون دیگری وضع میشود؛ وگرنه آن را «حکمت» میخوانیم و میگوییم حکمت وضع فلان قانون این است و در موارد فقد شرایط، انتفا یا تغییر حکم را اقتضا نمیکند.
۳) آن اختلاف در کمّ و کیف و مشارکتی که برای برآوردن نیازهای جامعه ضروری است، موءثر باشد؛ مثلاً رنگ پوست در بازده کار تأثیری ندارد و اگر تعیین دستمزدها صرفاً بر اساس بازده کار باشد، ما نمیتوانیم در تعیین دستمزد بین کارگر سیاه و سفید فرق بگذاریم؛ ولی چون نهاد قیمومت مستلزم مدیریت و برخورداری از تعقل بیشتر است و یا حضانت مستلزم برخورداری از پشتوانه مالی است و این امور نوعاً با مسوءولیت مردان سازگاری دارد، قانونگذار این تکلیف را بر عهده آنان گذارده است؛ همچنان که در سنین خردسالی به ویژه دختران به عاطفه و سرپرستی محبتآمیز و شیر خوردن نیاز بیشتر دارند، حضانت طفل در این سنین با مادر است؛ اما در سنین بالاتر که استقلال کودک افزایش یافته است و به تأمین اقتصادی بیشتر نیاز دارد، مسوءولیت حضانت بر دوش پدر میافتد.
البته تفصیل و جزئیات اختلافات تکوینی و طبیعی زن و مرد و حدود تأثیر هر یک در حوزه درک ما نمیگنجد تا قوانین عادلانه و متناسب وضع کنیم. از این رو، ناگزیر باید به وحی مراجعه کرد. اکثر تبیینها در توجیه سرّ تفاوت احکام با استفاده از دادههای مختلف علوم عقلی، روان شناختی و فیزیولوژی و آناتومی نیز از باب حکمت است نه علت.۹
● «تساوی» آری، «تشابه» خیر
قرآن کریم میفرماید:«خلقکم من نفسٍ واحدةٍ.»۱۰ رسول اکرم(ص) فرمودند: «الناس کلّهم سواء کأسنان المشط؛ مردم (زن و مرد) مانند دندانههای شانه با هم برابرند.» البته لازمه اشتراک زن و مرد در حیثیت و شرافت انسانی، تشابه صد در صد آنها در حقوق نیست. زن و مرد در حقوق عمومی و حقوق انسانی برابرند؛ اما با توجه به تفاوتهای موجود و غیر قابل انکار و زوال، تقسیم کار و وظیفه و اختصاص کارکردی میان آنها ضرورت دارد. تساوی غیر از تشابه است. تساوی برابری است و تشابه یکنواختی. اسلام هرگز امتیاز و ترجیح حقوقی و ارزشی برای مردان قائل نیست؛ البته باتوجه به تلازم حق و تکلیف ممکن است به دلیل تکالیف بیشتری که بر عهده مردان گذاشته، احیاناً اختیارات بیشتری نیز قائل شده باشد. اسلام با تساوی حقوق زن ومرد مخالف نیست، با تشابه و یکنواختی حقوق آنها مخالف است.۱۱
● نادیده انگاشتن نهاد «خانواده»
نادیده گرفتن نهاد اخلاق و خانواده بدان جهت است که فمینیستها، بر خلاف فطرت و طبیعت بشری و بدون در نظر گرفتن واقعیتهای آفرینش و هدف آن، در پی تشابه و یکنواختی کامل حقوق زن و مردند. این عدم تعادل و افراط، محصول انواع دیگری از افراط و ستم در حق زنان است. راه حل غلط برای مشکلات و مظالم ضد زن، انواعی از ستم را به انواع دیگر تبدیل میکند.
یکی از مهمترین برنامههای فمینیستها دگرگونی در ساختار خانواده و سوق دادن زنان به مشاغل عمومی و تضعیف نقش ویژه مادران در نهاد خانواده است؛ به عقیده «سیمون دوبوار» آنچه زن را در قید بندگی نگه میدارد، دو نهاد عمده «ازدواج» و «مادری» است. وی نظام خانواده را به عنوان رکنی برای حیات اجتماعی و پرورش انسانهای سالم به شدت مورد حمله قرار داده، ازدواج را نوعی فحشای عمومی!! و عامل بدبختی زنان میداند و مخالفت با تولید مثل و مشکل رایج روابط را مسائل اساسی جنبش فمینیسم میشمارد.۱۲ فمینیستهای رادیکال چنان تبلیغ میکنند که ازدواج زن را به موجودی «خانه دار»، «فرزندزا» و مرد را به «نان آور»، «پدر» و «من اصلی »تبدیل میکند و به این دلیل که مردان حتی در نزدیکترین نوع روابط زنان را زیر سلطه خود در میآورند،زنان باید جدا از مردان زندگی کنند. به همین جهت، نظریه «زوج آزاد»، آسانترین راه برای رهایی از بردگی ازدواج است. نظریه زوج آزاد، نوعی همزیستی مشترک میان زن و مرد است که بر مبنای آن، هیچ مسوءولیت حقوقی به عهده طرفین نمیآید و بدون در نظر گرفتن وجوه عاطفی، فقط به نیازهای جنسی پاسخ میدهد. در یک دیدگاه افراطیتر، این نظریه تا همجنس گرایی پیش میرود.۱۳
از جمله موضوعات مورد درخواست گروهی از فمینیستهای رادیکال، در چهارمین کنفرانس جهانی زن در پکن، نفی هر گونه تبعیض علیه گرایشهای همجنس بازی و انحرافی بود. درخواست پذیرش لفظ گرایش جنسی (sexual orieintation) که با دفاع مفصل کشورهای طرفدار حمایت از حقوق همجنس بازان مانند کانادا، اتحادیه اروپا و امریکا و اسرائیل و... روبهرو شده بود، به دنبال نوعی مشروعیت جهانی بخشیدن به همجنس بازی و ابتذال اخلاقی و فرهنگی غرب بود. سند پیش نویس کنفرانس پکن، بر فردگرایی بیش از خانواده تأکید داشت و نقشهای معارض زنان و مردان را در مقابل همراهی و همگامی آنان از خانواده و اجتماع طرح میکرد. با انتشار نخستین پیش نویس سند پکن، واتیکان ضمن رد فضای «فردگرایانه» و «ضد خانواده» سند، آن را تهدیدی برای بنیان مادر خواند. دانشگاه «الازهر» مصر نیز آن را ضد اسلامی و ضد اخلاقی توصیف کرد.۱۴
از طرفی فمینیستهای مارکسیست، فعالیت زایشی زنان را نادیده گرفته، زایندگی را روند حیوانی میدانند و چون سرشت انسانی را نه از طریق کار زایشی بلکه از طریق کار تولیدی قابل تغییر میشمارند، میگویند کار زنان ممکن است از نظر اجتماعی ضروری محسوب شود، اما کاملاً تاریخی است و از این رو، کاملاً انسانی به شمار نمیآید.۱۵ سوسیال فمینیستها نیز معتقدند، با آن که زنان همیشه کارهای گوناگون انجام میدهند، اما در تمام طول تاریخ در درجه اول، با کار جنسی و زایشی خود «مادران» تعریف شدهاند. با چنین تعاریفی، این واقعیت که مثلاً نیمی از کشاورزان جهان زن هستند، در سایه قرار میگیرد. جدا کردن زنان از عرصه تولید و در نظر گرفتن آنها به عنوان «مادر»، استثمار زنان را که در جامعه صنعتی شدت یافته بود، گسترش داده است.۱۶
● نقد و بررسی
ما ضمن ردّ انحصار کارکرد زنان به «نقش مادر» و «کار در خانه»، و ضرورت حضور ضابطهمند آنان در عرصههای مختلف اجتماعی نهاد خانواده، را نخستین و مهمترین نهاد تعلیم و تربیت و شکل دهنده ساختار فکری و شخصیتی کودکان میدانیم. بررسیهای روان شناختی نشان میدهد ریشه بسیاری از انحرافات و مشکلات عاطفی ـ روانی کودکان و نوجوانان در خانوادههای پر تنش نهفته است. اگر خانواده به جای کانون عشق و صفا کانون خشونت باشد، آنان به بیرون از خانه پناه برده، به علت ویژگیهای سنی خود در معرض آسیبهای گوناگون قرار میگیرند. از سوی دیگر، کمبود عاطفه به عقدههای روحی ـ روانی میانجامد و زمینهساز بسیاری از بزهکاریهای اجتماعی است. آیا تبدیل نهاد خانواده مبتنی بر رفتار پر از صفا و صمیمیت و رفاقت و عشق به یک نهاد اقتصادی و معامله پایاپای و رقابت زن و مرد در بازار کار، به نفع جامعه و یا حتی به نفع زنان است؟ بی بندو باری و گسترش روز افزون آمار فساد و فحشا در کشورهایی که به بهانه آزادی روابط جنسی نهاد خانواده را تضعیف کردند، در کجا ریشه دارد؟ این که در امریکا تقریباً در هر دو دقیقه یک تجاوز رخ میدهد و احتمال همیشگی تجاوز زندگی تمام زنان را تحت تأثیر قرار میدهد، آیا جز به خاطر تغییر نظام ارزشی و تزلزل خانواده است؟ ۳۱ کودکان انگلیس نامشروعند، یک میلیون کودک بی خانمان در روسیه و ۲۰ میلیون کودک آواره در جهان، فروختن کودکان در روسیه و...، بالاترین آمار بهرهکشی از کودکان در ایتالیا و ستمهای بیشمار دیگر بر زنان و کودکان که عناوین و موضوعات روزنامهها و مجلات است، در کجا ریشه دارد؟ در حالی که طبق آخرین آمارهای منتشر شده، در جامعه اسلامی ما تنها ۱۰درصد مردم به دادگاهها مراجعه میکنند و در این میان، با توجه به گوناگونی جرائم، سهم جرائم خانوادگی بسیار اندک است؛ گرچه متأسفانه باید اذعان کرد به تدریج در سالهای اخیر در جامعه اسلامی ما نیز، به سبب تهاجم فرهنگی غرب، روند نامطلوبی در حال شکل گرفتن است.
اسلام، خانواده را هسته اصلی جامعه میداند. از این رو، بر استحباب و احیاناً وجوب ازدواج، تأکید میورزد و رفیقه بازی و ارتباطات جنسی بی قید و شرط را ممنوع میشمارد.۱۷ در این راستا، حفظ حجاب را واجب، نگاه به نامحرم را محدود و در صورت هوس آلود بودن، حرام معرفی میکند؛۱۸ چرا که هم به کمال شخصی انسان زیان میرساند و هم به تزلزل، تضعیف و انهدام خانواده میانجامد. اسلام، برای حفظ انتساب فرزندان به پدر و مادر و جلوگیری از اختلاط انساب و پیدایش فرزندان نامشروع، تعدد همسر را برای زنان جایز ندانسته و به عنوان یک حالت استثنایی و چاره جویی و دوراندیشی واقع بینانه، تعدد زوجات را برای مردان با رعایت محدودیتها و شرایطی پذیرفته است. در این آیین، ازدواج موقت که برخلاف نظریه زوج آزاد با تعهد و مسوءولیت همراه است، به عنوان یک ضرورت پذیرفته شده است. نهایت آن که، در زندگی مشترک، اصل بر همدلی و همراهی است و قوانین حقوقی تنها بیانگر مرزهای زندگی است. اگر زندگی خانوادگی را صرفاً در چارچوب قوانین حقوقی ترسیم یا تفسیر کنیم، درست مانند این است که چهره یک جامعه را از منظر قوانین جزایی که برای متخلفان وضع شده است، به تصویر بکشیم. اخلاق و حقوق، مکمّل یکدیگرند؛ نه اخلاق و نه حقوق هیچ یک به تنهایی کافی نیست. این دو باید در کنار هم و مکملِ هم باشند. به همین جهت اسلام، در کنار قواعد حقوقی، تشکیل خانواده را ایجاد کانونی گرم و محل تسکین خاطر و آرامش و آسایش روحی میداند، «...لتسکنوا الیها».۱۹ و رابطه زن و شوهر را بر مودت و رحمت استوار میسازد؛ «...و جعل بینکم مودّة و رحمة.»۲۰
۱۸. نور(۲۴):۳۰ و ۳۱.
۱۲. نگاهی به فمینیسم، ص ۱۷ و ۱۸.
۱۵. مجله زنان، شماره ۲۸، ص ۵۲.
۱۰. نساء(۴): ۱۲۴.
۱۹. روم(۳۰): ۲۱.
۱۱. نظام حقوق زن در اسلام، ص ۱۱۱ ـ ۱۱۳.
۱۳. همان.
۱۴. مجله فرزانه، دوره دوم، ص ۱۳۲ ـ ۱۳۵.
۱. نظام حقوق زن در اسلام، شهید مطهری، ص ۱۷۰ ـ ۱۷۲.
۱۶. مجله زنان، سال اول، شماره ۱، ص ۴۴.
۱۷. نساء(۴): ۲۵؛ مائده(۵):۱۰۵.
۲۰. همان.
۲. همان، ص ۱۷۶ ـ ۱۷۸.
۳. به نظر ما این نقطه ضعف زنان نیست بلکه هدف خلقت این تفاوتها را ضروری ساخته است. دانشمند بزرگ، مرحوم «محمد قطب» میگوید: اگر زنان بخواهند مادر باشند باید احساساتی و عاطفی باشند. و لازمه بقای نسل آدمی، وجود مادر و روابط جنسی زن و مرد و کارکردهای اختصاصی آنان است. (ر.ک: شبهات حول الاسلام، محمد قطب، ص ۱۱۲ ـ ۱۱۵).
۴. «برتری» به عنوان یک امتیاز ارزشی، به تفاوتهای جسمی و روحی و کارکردهای اختصاصی زن و مرد بستگی ندارد بلکه براساس ایمان و عمل که جامع آنها تقوا است، مشخص میشود.
۵. نظام حقوق زن در اسلام، ص ۱۸۳ و ۱۸۴.
۶. روانشناسی اجتماعی، اتوکلاینبرگ، ترجمه علی محمد کاردان، ج ۱، ص ۳۱۳.
۷. نظام حقوق زن در اسلام، ص ۱۳۱ ـ ۱۶۳.
۸. Altman Andrew ; Op.dit;PP۱۷۹,۲۱۳-۲۱۴
۹. فرهنگ برهنگی و برهنگی فرهنگی، غلامعلی حداد عادل، ص ۶۳.
۱۲. نگاهی به فمینیسم، ص ۱۷ و ۱۸.
۱۵. مجله زنان، شماره ۲۸، ص ۵۲.
۱۰. نساء(۴): ۱۲۴.
۱۹. روم(۳۰): ۲۱.
۱۱. نظام حقوق زن در اسلام، ص ۱۱۱ ـ ۱۱۳.
۱۳. همان.
۱۴. مجله فرزانه، دوره دوم، ص ۱۳۲ ـ ۱۳۵.
۱. نظام حقوق زن در اسلام، شهید مطهری، ص ۱۷۰ ـ ۱۷۲.
۱۶. مجله زنان، سال اول، شماره ۱، ص ۴۴.
۱۷. نساء(۴): ۲۵؛ مائده(۵):۱۰۵.
۲۰. همان.
۲. همان، ص ۱۷۶ ـ ۱۷۸.
۳. به نظر ما این نقطه ضعف زنان نیست بلکه هدف خلقت این تفاوتها را ضروری ساخته است. دانشمند بزرگ، مرحوم «محمد قطب» میگوید: اگر زنان بخواهند مادر باشند باید احساساتی و عاطفی باشند. و لازمه بقای نسل آدمی، وجود مادر و روابط جنسی زن و مرد و کارکردهای اختصاصی آنان است. (ر.ک: شبهات حول الاسلام، محمد قطب، ص ۱۱۲ ـ ۱۱۵).
۴. «برتری» به عنوان یک امتیاز ارزشی، به تفاوتهای جسمی و روحی و کارکردهای اختصاصی زن و مرد بستگی ندارد بلکه براساس ایمان و عمل که جامع آنها تقوا است، مشخص میشود.
۵. نظام حقوق زن در اسلام، ص ۱۸۳ و ۱۸۴.
۶. روانشناسی اجتماعی، اتوکلاینبرگ، ترجمه علی محمد کاردان، ج ۱، ص ۳۱۳.
۷. نظام حقوق زن در اسلام، ص ۱۳۱ ـ ۱۶۳.
۸. Altman Andrew ; Op.dit;PP۱۷۹,۲۱۳-۲۱۴
۹. فرهنگ برهنگی و برهنگی فرهنگی، غلامعلی حداد عادل، ص ۶۳.
منبع : طوبی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست