سه شنبه, ۹ بهمن, ۱۴۰۳ / 28 January, 2025
مجله ویستا
تاملی بر اوضاع و احوال آموزشگاه های موسیقی
آموزش گیتار در۱۰ جلسه تضمینی ... سازدهنی را برای همیشه تنها با ۵ جلسه آموزش نزد استاد ... برنده بهترین سازدهنینواز آسیا فرابگیرید ... ۱۵ جلسه آموزش کامل سهتار و سپس تدریس در همان آموزشگاه ... آموزش تضمینی پیانو با ارگ با مجوز شماره ... از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی..." حتما بارها و بارها این نوع تبلیغات را روی در و دیوار شهر دیدهاید و از تعجب چشمهاتان گرد شده که مثلاً چطور میشود سهتار را در ۱۰ جلسه یاد گرفت؟
اوضاع آموزشگاه های موسیقی در ایران، با وجود اعتراض موسیقیدانان همچنان بلاتکلیف و آشفته است. با شروع فصل گرما و زیاد شدن اوقات فراغت دانشآموزان، بازار کلاسهای موسیقی هم حسابی داغ شده و هر روز بر تعداد آموزشگاههای موسیقی و معلمین آن اضافه میشود. خلاصه آموزشگاهها هم طبق مصوبهای که هر کدام به نوعی برای خود در نظر گرفتهاند، با مشتری رفتار میکنند و هر کدام معلمین آموزشگاهشان را بهترین و ماهرترین موسیقیدان میدانند که حق دارد بالاترین هزینه را برای هر ساعت تدریس از هنرجو دریافت کند.
در این میان سوالی که هیچوقت پاسخ داده نمیشود، این است که این هزینه در جیب چه کسی میرود و خرج چه چیزی میشود؟ موسیقیدانان که همیشه از اوضاع مالی و کاریشان شکایت دارند، در آموزشگاهها کتابها و نوارها را خریداری نمیکنند و این امر به عهده خود هنرجوست، فضاهای آموزشی اغلب از آکوستیک ابتدایی (موکت یا چوب) هم برخوردار نیستند و نه نور کافی و نه تعداد کلاس مورد نیاز را دارند. هزینهها کاهش پیدا نمیکند و از سوی دیگر، هر روز تعداد مجوز آموزشگاههای موسیقی افزایش پیدا میکنند و متاسفانه نظارت دقیقی روی فعالیتها و کیفیت آموزشی آنها انجام نمیگیرد.
حسن ناهید، نوازنده برجسته نی ایرانی که سالهاست در آموزشگاههای مختلف به تدریس موسیقی اشتغال دارد و امر تدریس را علاوه بر ایران در قالب کارگاههای آموزشی در کشورهای دیگر هم دنبال کرده است، اوضاع صدور مجوز آموزشگاههای موسیقی کشور را رضایت بخش نمیداند و معتقد است که این اوضاع به شیوهای است که به هر جوان بیست سالهای مجوز تاسیس آموزشگاه موسیقی داده میشود.
ناهید که سالها در زمینه پرورش موسیقی فعالیت کرده است میگوید: "سن و سال من دیگر اجازه این تعداد ساعت تدریس در هفته را نمیدهد. بسیاری از آموزشگاهها برای کسب اعتبار سعی میکنند به هر شیوهای که شده از موسیقیدانان بهره ببرند و به این موضوع فکر نمیکنند که این تدریسهای مداوم به شاگردانی که هنوز از موسیقی هیچ چیز نمیدانند چه فشار عصبی را به مدرس منتقل میکند. ما باید در این سن حقوق ثابتی داشته باشیم که برای گذران زندگی کافی باشد، نه اینکه مجبور باشم این تعداد ساعت را در هفته تدریس کنم. تدریس موسیقی توسط اهل آن، اتفاق بسیار پسندیدهای است اما نه به قیمت از دست دادن سلامتی و تحمل فشار عصبی مضاعف. در حال حاضر من در ۶ روز هفته در ۸ آموزشگاه موسیقی تدریس میکنم، آیا این روند صحیح است؟ این تعداد ساعت تدریس آنقدر برای من مشکل است که گاهی فکر میکنم نزدیک است سکته کنم."
جالب اینجاست که نه تنها نظرات باتجربههای موسیقی در ایران در مورد این اوضاع آموزشگاههای موسیقی چندان امیدوارکننده نیست که جوانان موسیقی هم اوضاع بهتری را ترسیم نمیکنند. آیدین احمدینژاد، نوازنده ویولن و عضو گروه زهی "پارسیان" که به تازگی آلبوم "فیه ما فیه" را منتشر کرده، میان تعداد استادان موسیقی و آموزشگاهها تناسبی نمیبیند، بزرگترین مشکلش هم آموزشهای سلیقهای است. او میگوید: "ما مثلا این همه آموزشگاه موسیقی و معلم موسیقی داریم، اما زمانی که میخواهیم برای اجرای یک قطعه پیانو از یک پیانیست دعوت کنیم، باید تمام ایران را بگردیم، چون تعداد نوازندگانی که در سطح خوبی قرار داشته باشند، بسیار کم است. این موضوع خصوصا در مورد معلمین گیتار رخ می دهد، یعنی زمانی که شما با وجود این همه آموزشگاه و معلم گیتار دنبال نوازنده خوب هستید، کسی را پیدا نمی کنید."
احمدی نژاد دلیل این آشفتگی را استاندارد نبودن سیستم آموزش در ایران می داند و خاطرنشان می کند: "بعد از انقلاب در ایران به شدت خلا آموزش حس شد. چون آموزش ها استاندارد نبود. هرچند که آموزش موسیقی هم باید مثل هر موضوع دیگری با استانداردهای خاص خودش پیش برود، باید سرفصل های درسی مشخص شود، دیالوگ های آکادمیک برقرار شود. نباید آموزش ها سلیقه ای باشد، اما از آنجایی که هیچ استانداردی وجود ندارد، آموزش موسیقی در ایران بر مبنای سلیقه پیش می رود. وقتی هدف ما آموزش صحیح نباشد، تنها می خواهیم که لحظه ای بگذرانیم و برود."
سیری کوتاه در عملکرد سالیان گذشته برخی آموزشگاهها نشانگر این نکته است که نبود یک نظارت دقیق و کارآمد بر نحوه فعالیت آموزشگاه و مدرسان آنها، لطمات جبران ناپذیری به روحیه و استعداد و اخلاقیات مراجعه کنندگان وارد کرده است که این مسائل جدای از انحرافات تخصصی و آموزشی است که ناشی از نبود دانش لازم نزد مدرسان آن رشته هنری است. اهمیت این نکته ظاهرا در هفته های گذشته برای وزیر ارشاد و همچنین تنی چند از اعضای خانه موسیقی بیش از پیش مشخص شد و بالاخره نخستین نشست مدیران مسئول آموزشگاههای آزاد هنری با حضور وزیر و دیگرمسئولان وزارت ارشاد، مدیران مسئول آموزشگاههای هنری و جمعی از مدرسین رشته های مختلف هنری در تالار وحدت برگزار شد.
هوشنگ ظریف ردیف دان، نوازنده تار و عضو هیات مدیره خانه موسیقی، شرایط اقتصادی جامعه را مسبب کیفیت پایین آموزشگاهها می داند. او که سالهاست در زمینه تدریس هم در دانشگاه و هم در آموزشگاه های مختلف اشتغال دارد، در این زمینه با ناراحتی و نارضایتی اذعان دارد که شرایط بد اقتصادی هنرمندان و دست اندرکاران موسیقی در جامعه ما باعث شده است که همه به این هنر به چشم امرار معاش نگاه کنند و تا دو سال ساز زدند به فکر کسب درآمد از این راه باشند.
او که خودش از اعضای تیمی است که آزمون معلمی آموزشگاههای موسیقی را برگزار و سوالات آن را طراحی می کنند، علاوه براین گلایه ها می گوید: "در حال حاضر اداره گسترش وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، برای افرادی که می خواهند در آموزشگاههای موسیقی تدریس کنند، امتحاناتی را برگزار می کند که برخی از استادان این رشته هم بر این آزمون نظارت می کنند. بسیاری از افراد سواد موسیقی شان در حد دو کتاب مبتدی است، اما پیش می آید که به آنها گفته می شود که می توانند در حد ابتدایی تدریس کنند، بعضی ها هم که بهترند، خوب در سطوح بالاتر می توانند تدریس کنند."
بسیاری بر این برباورند که روند نظارت تنها تا همین مرحله ادامه پیدا می کند، این موضوع را با ظریف در میان می گذارم، او هم تصریح می کند: "بله، متاسفانه روند نظارت فقط تا این مرحله است و بعد از آن دیگر معلوم نیست که چه کسی دارد چه کاری انجام می دهد و در آن آموزشگاه موسیقی چه خبر است؟ آقای روشن روان هم به تازگی در نشستی که با مدیران آموزشگاههای موسیقی که نزدیک به ۸۰۰ نفر هستند، داشتند به آنها اوضاع بد آموزشگاهها را متذکر شدند. همچنین ایشان گفتند که می دانیم که بسیاری از آموزشگاهها بدون مجوز فعالیت می کنند که این موضوع به نوعی معضل جامعه محسوب می شود."
ظریف خاطرنشان کرد: "به هر حال تمام دانشجویان و فارغ التحصیلان موسیقی بعد از ۵ سال می توانند مجوز آموزشگاه بگیرند و دیگر از آنها امتحانی هم گرفته نمی شود و نظارتی روی این آموزشگاهها نیست."
چندی پیش وزارت ارشاد از خانه موسیقی در این زمینه کمک خواست تا استادان خانه موسیقی در برگزاری آزمون معلمی و حتی در بخش های نظارتی دست راست مرکز موسیقی باشند و هم در زمینه جلوگیری از تخلفات و هم در زمینه نظارت بر آموزشگاههای موسیقی حتی المقدور به مرکز کمک کنند، اما ظاهرا فعالیت های اجرایی و روزافزون خانه موسیقی این اجازه را به اعضای آن نداد تا بیشتر از برگزاری یک آزمون معلمی ، اقدام گسترده تری را در این زمینه انجام دهند.
اعضای خانه موسیقی ، به خصوص هیات مدیره که در حال حاضر اغلب به این متهمند که به دلیل فعالیت های اجرایی ، کمتر به کارهای موسیقایی می پردازند، دلیل اصلی پایین آمدن کیفیت آموزشی آموزشگاه ها را شرایط نابهنجار اقتصادی می دانند و براین باورند که موسیقیدانان در این مملکت جایگاه خاصی ندارند، ما خودمان هم نمی دانیم چه باید بکنیم؟ تعداد فارغ التحصیلان و هنرمندان بیکار موسیقی هم کم نیست، طبیعی است که این افراد دنبال شغل هستند و نمی دانند که باید از چه راهی درآمد زایی کنند، اداراتی هم برای حمایت از آنها و اختصاص شغل ایشان طراحی نشده است، از این رو طبیعی است که تنها راهی که می توان راحت تر به آن فکر کرد، تاسیس یک آموزشگاه موسیقی باشد.
سامان احتشامی که خود از اعضای خانه موسیقی است و چند سال پیش در آزمون معلمی این خانه شرکت کرده است، می گوید: بعضی ها در حد کلاس خودشان نمی بینند که بیایند و در این آزمون شرکت کنند. فکر می کنند چون چند سال است که ساز می زنند، پس نباید در هیچ آزمونی شرکت کنند، چون حتما اتفاقی است غیر حرفه ای.
در حالی که هنوز متاسفانه مرز میان نوازندگی و تدریس در ایران شناخته نشده است، شما شاید نوازنده خیلی خوبی باشید، اما نتوانید حتی ازپس تدریس مبانی اولیه بربیایید. قرار بود که هرکس کارت معلمی خانه موسیقی را ندارد اجازه تدریس موسیقی را نداشته باشد تا همه مجبور باشند که در سیستم واحدی فعالیت کنند و از یک فیلتر خاص رد شوند. در حال حاضر بسیاری از افرادی که کارت معلمی خانه موسیقی را ندارند، بدون اجازه به فعالیت مشغول هستند و این نقطه ضعف را کسی جز خود موسیقیدانان به دست این افراد سود جو نداده است.
او ادامه می دهد: ضمن اینکه آنقدر مشکلات آموزشگاه های ما زیاد است که شاید کمترینش مساله معلم باشد. بیشترین مشکل آموزشگاه های ما کمبود امکانات اولیه است. ما ساز پیانو را که ساز اصلی و پایه ای موسیقی است را به دلیل قیمت نسبتا بالایش در بسیاری از آموزشگاه ها نداریم. همچنین فضای آموزشی کافی اصلا در مورد آموزشگاه های موسیقی ایران معنایی ندارد و به آن پرداخته نمی شود.
سامان احتشامی می افزاید: همچنین باید بگویم یکی دیگر از مهم ترین مشکلات آموزشگاه های موسیقی ایران در ناآشنایی هنرجویان با سازهای مختلف و در نتیجه تصمیم گیری های اشتباه است. از آنجا که بچه های ما ساز را نمی بینند و با نام آنها آشنا نیستند، وقتی که به آموزشگاه ها مراجعه می کنند نمی دانند دقیقا می خواهند چه سازی را فرا بگیرند. مثلا مراجعه می کنند و می گویند "می خواهیم از آن ویولن بزرگ ها بزنیم" و پس از مدتی که از کلاس ها می گذرد، سازشان را تغییر داده و این دور باطل همینطور تکرار می شود.
او هم مثل دیگر موسیقیدانان اوضاع اقتصادی و معیشتی هنرمندان موسیقی را از دلایل ضعف تدریس می داند: علاوه بر اینها، بی تعهدی بسیاری از معلمان باعث می شود که هنرجویان سازشان را رها کنند، مثلا بلافاصله با یافتن کاری جدید از آن آموزشگاه می روند و هنرجویان را بدون اینکه هیچ توضیحی بدهد، رها می کند. این مشکلات هم به چیزی جز شرایط اجتماعی و اقتصادی هنرمندان موسیقی بر نمی گردد.
طبق آمار موجود در مورد تعداد آموزشگاه های موسیقی در ایران، در حال حاضر ۳۶۴ آموزشگاه موسیقی در سراسر کشور مشغول فعالیت هستند که تهران با ۱۸۲آموزشگاه مقام نخست را دارد و استان های قزوین و مرکزی بدون آموزشگاه در رتبه آخر هستند. پس از تهران،اصفهان با ۲۶ و مازندران با ۲۴ مورد ، در رتبه های دوم و سوم قرار دارند.
با این حال به نظر می رسد که هنوز جایگاه آموزشگاه های موسیقی در تهران هم به نحو خوبی جا نیفتاده است،" سودابه سالم" آهنگساز و پژوهشگر موسیقی کودک می گوید: وقتی که مساله ای جایگاه خودش را در جامعه پیدا نکرده است و برای کسی اهمیت نداشته باشد، طبیعی است که مشکلات زیادی سر راهش قرار بگیرد. خصوصا در حوزه های مختلف هنری .اگر مقایسه ای بین مدارس غیرانتفاعی با آموزشگاه های موسیقی داشته باشید می بینید که وقتی که ما به تعلیم و تربیت و مسائل آموزشی مان به چشم سود مالی آن توجه می کنیم و کوچکترین بهایی به فضای آموزشی نمی دهیم، تکلیف آموزشگاه های موسیقی روشن است. آموزش و پرورش ما که بودجه مشخص و هنگفت دولتی دارد و توجیه مالی و معنوی پشت آن است، هنوز نتوانسته است تکلفی خودش را با نوع تدریس و فضای آموزشی مناسب روشن کند، چه برسد به موسیقی که در ایران هیچکدام از این توجیه ها را دارا نیست.
"سودابه سالم" که کلاس های مربیگیری موسیقی نیز دایر کرده است، با اشاره به نبود کلاس های معلمی موسیقی در ایران خاطر نشان می کند: ما بارها و بارها گفته ایم که باید رشته مربیگیری موسیقی در ایران داشته باشیم، اما متاسفانه مسئولین پاسخ می دهند که به دلیل محدودیت ها ما نمی توانیم این رشته را داشته باشیم. خوب طبیعی است دانشجویی که در رشته آهنگسازی و نوازندگی مشغول است و وقتی فارغ التحصیل می شود نه آهنگساز است و نه نوازنده چطور می خواهد یک معلم خوب موسیقی باشد؟ اتفاقات موسیقی در ایران تصادفی و شانسی هستندو جنبه علمی ندارد، از این رو نمی توان به چیزی در موسیقی به جز غریزه هنری یک فرد دل خوش کرد.
منبع: مهر
منبع : ایران ملودی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست