پنجشنبه, ۱۳ دی, ۱۴۰۳ / 2 January, 2025
مجله ویستا
برای شفای جسم، باید به آن گوش بسپاریم
شاکتی گواین، یکی از پیشگامان در زمینه رشد شخصی و خودآگاهی است. کتابهای او در بیش از ۶ میلیون نسخه به چاپ رسیده و در سراسر دنیا، به پیش از ۳۰ زبان ترجمهشده است.
در طی بیست سال آموزش، شاکتی کلاسهای بینالمللی برگزار کرده و صدها راه منحصربهفرد برای رشد بیشتر، خودآگاهی تعادل و تکامل بشر در تمام جنبههای زندگی ارائه نموده است.
در اینجا به بخشی از زندگی شاکتی گواین اشاره میکنیم:
شاکتی تنها فرزند خانواده بود و در یک محیط کاملاً فرهنگی رشد کرد. پدر و مادر او، هر دو ملحد بودند. مادرش طبق سیستم اعتقادی خود، بیان میکرد. در دنیا هیچ محدودیتی وجود ندارد و برای هیچ کاری هیچ مانعی نیست مگر محدودیتهائی که ما خود برای خود بهوجود میآوریم و هیچ غیرممکنی وجود ندارد. این مسئله باعث شد تا نگرشی در ذهن شاکتی بهوجود بیاید و شکهائی را در دل او ایجاد کند. بنابراین شاکتی تصمیم گرفت تا خودش تجربه کند و راهش را انتخاب نماید. برای مدتی همه چیز خوب پیش میرفت تا اینکه شاکتی با یک شکست عاطفی روبهرو شد و بر اثر این مسئله وارد یک بحران هویت شناسی و هستیشناسی شد.
او با خود فکر کرد واقعاً همه این اتفاقات برای چیست؟ علت آن را در کجا باید جستوجو کرد؟ و به این ترتیب اولین گام او در جاده دور و دراز خودشناسی با هدف پیدا کردن مقصد واقعی زندگی برداشته شد.
شاکتی بیان میکند: من در زمینه روانشناسی مطالعات بسیاری کردم و به این نتیجه رسیدم ما نه تنها باید به پرورش نیروهای ذهنیمان بپردازیم، بلکه لازم است تا به جسممان هم اجازه ابراز وجود و پرورش بدهیم تا خود را آشکار کند. و این چنین بود که شاکتی رقص را آغاز کرد.
قدم بعدی شاکتی وقتی برداشته شد که به هند مسافرت کرد، جائیکه فرهنگ و عقاید و مذهب آن بر شاکتی تأثیر عمیقی گذاشت و او را با باورهای جدیدی مواجه کرد. بر اثر تمام این وقایع او وابستگیهایش را به مادیات از دست داد. او میگوید: ”از تمام دارائی و وابستگیهای مادیام صرفنظر کردم و تنها به اندازهای که در کولهپشتی برزنتیام جا بگیرد و واقعاً احتیاج داشتم را برداشتم.
او ادامه میدهد: دیگر به چیزی احتیاج نداشتیم، من به این باور رسیدم که در طول راه، آنچه را که واقعاً به آن احتیاج داشته باشیم، در اختیارم قرار خواهد گرفت و هیچ منطقی در جمعآوری چیزهائی که شاید بعدها یک روز به دردم بخورد نیست.
و از اینجا بود که نام شاکتی (جنبه مؤنث خدای هندوها ”شیوا“) را برای خود برگزید. شاکتی ادامه داد: ”چندین سال پیش تصمیم گرفتم کتابی درباره تجربیات زندگیام بنویسم. در اول راه در مورد قابلیتهایم تردید داشتم و برای مدتی هیچ کاری نمیکردم و فقط ذهنم مشغول و نگران بود. اما در همان دوران فردی بود که با او زندگی میکردم و انسان بسیار خلاقی بود. و او همان کسی بود که به من الهام میداد و تشویقم میکرد که افکار بیاهمیت را رها کنم و دست به عمل بزنم، من هم همین کار را کردم و این چنین بود که کتاب ”تجسم خلاق“ خلق شد.
طبق گفته شاکتی او مدتی ”اعتیاد به کار“ داشت. او میگوید: وقتی ما به خودمان اجازه میدهیم که تحت نفوذ دیگران قرار بگیریم و تأیید مطلب باشیم، سعی میکنیم تا تمام مسئولیتها را تنهائی به دوش بکشیم تا مورد محبت و پذیرش دیگران قرار بگیریم و باور میکنیم که برای مورد قبول واقع شدن، دائم باید کار کنیم تا خودمان را نشان بدهیم، و در اینجاست که ارتباطمان را با بخش الهامبخش و حس درونی و شهودیمان از دست میدهیم و حالا با یک سؤال پیچیده مواجه میشویم: ”چطور میتوانم به خودم و احساس درونم اعتماد کنم؟“
اما ما باید با کودک درونمان ارتباط برقرار کنیم، الهامبخش و مربی درونیمان. همان استادی که بر سر دوراهیها به شما میگوید که کدام راه را انتخاب کنید و شما میدانید که راه درست را انتخاب کردهاید چرا که احساس زنده بودن و شور و شوقی وجودتان را فرا میگیرد. برای پروش حس شهودتیان سعی کنید ابتدا از سؤالات سادهتر شروع کنید، بهعنوان مثال: آیا به این میهمانی بروم یا نه؟ حالا ببینید کدام حالت به شما حس بهترین میدهد/ بعد به حس درونتان اعتماد کنید و به همان عمل کنید، با اعتماد کامل. گوئی هیچ تردیدی در ذهنتان وجود ندارد.
آنچه من حقیقتاً بیان میکنم این است که خودمان را رها سازیم تا احساس و شهودمان ما را راهنمائی کنند و از این راهنمایان، بیدرنگ و بدون ترس، پیروی کنیم.
شاکتی ادامه میدهد: هیچ چیز از قبل تعیین شده نیست، همه چیز از یک روند خلاقانه پیروی میکند و در این زمینه تجسم خلاق و عبارات تأکیدی، عواملی هستند که بسیار مؤثرند.
در حال حاضر شفای خودمان مهمترین چیزی است که باید به آن اهمیت بدهیم، چرا که جهان یکپارچه است و شفاف ما بر کل مجموعه اثر میگذارد. وقتی ما تغییر میکنیم در واقع دنیای اطراف ما نیز تغییر میکند و کره زمین در معرض یک تغییر عالی به گردش درمیآید و این به سرعت اتفاق میافتد.
ارزشها و الگوهائی قدیمی بیش از این نمیتوانند ادامه پیدا کنند. ما باید خودمان را شفا دهیم و راه مخصوص به خودمان را پیدا کنیم. ما باید پیشامدهای آیندهاند را خودمان طراحی کنیم. در این راه شجاعانه گام برداریم و موانع را کنار بزنیم و در این زمینه تنها زمانی موفق میشویم که سایههای درونمان، بخشهای تاریک وجودمان را شناسائی میکنیم: ترسها، الگوهای منفی ذهنی، افکار و احساسات سرکوب شده. و با شناسائی این بخش وجودیمان میتوانیم تمام آنها را به قسمت روشن درونمان تبدیل کنیم.
شاکتی اضافه میکند: اصل و مبنای تجسم خلاق، بر پایه این است که به خودت این امکان را بدهی که حقایق و خواستههائی را که در درونت هست و مایلی به آنها وجود خارجی بدهی تجربه کنی. بهعبارت دیگر، به خودتان امکان یک تجربه درونی، راجع به تحقق رسیدن آنچه هدف قرار دادهاید یا به وقوع پیوستن یک آرزو را بدهید.
چشمانتان را ببندید، در حالت آرامش فرو بروید و به چیزی که واقعاً خواستار آن هستید فکر کنید و آن را طوری تصور کنید که گوئی پیشاپیش رخ داده است. وقتی ما این امکان را به خود میدهیم که آرزوهایمان را پیشاپیش تحققیافته تجسم کنیم، یک نیروی فوقالعاده قدرتمند در جهت حمایت از تحقق آن آرزو بهوجود میآوریم. بهنظر میرسد با اینکار کمک میکنیم تا درها به رویمان گشوده شوند و همه موارد لازم، در جهت تحقق بخشیدن به خواستهمان مستقیماً بهسوی ما روانه میشوند.
آیا مایلید یک رابطه عاطفی خوب داشته باشید؟ پس آن رابطه را تجسم کنید، عبارت تأکیدی مربوط به آن را یادداشت کنید و تکرار کنید و تمام جزئیاتی را که مایلید در زندگی عاطفیتان داشته باشید، مشخص کنید.
یا ممکن است مایل باشید آپارتمان جدیدی را داشته باشید، پس آپارتمان ایدهآلتان را تجسم کنید. بعد از تجسم رهایش کنید و دوباره بعد تجسمش کنید. سرانجام اتفاق خواهد افتاد به شرطی که: هدفتان کاملاً واضح و مشخص باشد.
اغلب ما، قدرت تجسم خوبی داریم اما اغلب بهطور ناخودآگاه از این فرآیند، در جهت منفی استفاده میکنیم.
بهطور مثال راجع به چیزهائی که دوست نداریم اتفاق بیفتد بیشتر فکر میکنیم و عبارتمان را در این زمینه بهکار میبریم، اما اینطور که پیداست این افکار ناخودآگاه به وقوع میپیوندند. مثلاً میگوئیم: امیدوارم اتفاق بدی نیفتد.
جریان از این قرار است که این افکار را ما فوراً در ذهنمان مجسم میکنیم و ذهن ما ناخودآگاه در جهت تحقق بخشیدن به آن چیزی که نمیخواهیم، گام برمیدارد.
همانطور، که قبلاً هم اشاره کردم خیلی از افراد هستند که مایلند یک شریک زندگی مناسب داشته باشند اما در عمق درونشان ”از عاشق شدن و از دست دادن میترسند“ بنابراین نمیخواهند وارد یک رابطه جدی شوند و در این مواقع است که تجسمشان با اشکال روبرو میشود چرا که: ”در عمق درونشان یک پیام مخفی و سرکوب شده وجود دارد که با هدفی که بیان میکنند مغایرت دارد و در واقع گیج میشوند“.
او ادامه میدهد: همه چیز انرژی است. هر چیزی چیز دیگر را تحتتأثیر قرار میدهد. در واقع ما انعکاس خود درونیمان را، در هر چیز و هر کس مشاهده میکنیم. شاکتی اشاره میکند: گاهی اوقات ما با دردها و ناراحتیهایمان مواجه میشویم، در این زمان باید با آنها رودررو شویم و دست و پنجه نرم کنیم، باید احساسشان کنیم: تأییدشان کنیم و در جهت برقرار کردن تعادل بین نیازها و احتیاجاتمان اقدام کنیم.
گاهی اوقات در این زمینه ما احتیاج به کمک و راهنمائی داریم و در این راه کمک گرفتن از یک دوست با استفاده از یکی از روشهای درمانی برای تسکین غم و اندوه میتواند بسیار مفید باشد. در مرحله بعدی او به چهار بعد هستی و وجودی ما اشاره میکند.
حیات انسان بر پایه چهار سطح معنوی، ذهنی، عاطفی و فیزیکی بنا شده است و در جهت رشد و تکامل خود، ما باید این چهار بعد وجودمان را شفا بخشیم و هیچ بعدی بر بعد دیگر ارجحیت ندارد و باید بین این سطح وجودی، تعادل برقرار باشد.
کلید اصلی و مهمترین درسی که در قرن حاضر لازم است فرا بگیریم این است که تمام جنبههای وجودیمان را تلفیق سازیم و هماهنگ کنیم. بسیاری از ما، تنها روی یکی از چهار سطح ودجودمان تمرکز میکنیم. با رشد و آگاهی معنوی و ذهنی یا شفابخشی عاطفی یا بر روی سطح فیزیکی وجودمان.
اما اگر تمام ابعاد وجودمان را رشد ندهیم و آنها را با هم متعادل نسازیم، دیر یا زود احساس عدم توازن میکنیم و این باعث میشود تا در زندگیمان نیز احساس عدم تعادل و ناراحتی داشته باشیم. این موضوع حتی بر کل کائنات نیز تأثیر میگذارد چرا که جهان ما، بازتاب آن چیزی است که در وجود تک تک ما است. وقتی ما در حالت عدم تعادل هستیم، جهان ما نیز خارج از تعادل است. مهمترین وظیفه ما در حال حاضر این است که در جهت رشد تمام ابعاد وجودمان گام برداریم و این اساسیترین عاملی است که برای دنیای ما تعادل را به ارمغان میآورد.
●بعد معنوی
بعد معنوی ما در واقع پایه وجودی ماست، تمام ما یکی هستیم. همه ما با یک ارتباط معنوی پا به این دنیا گذاشتهایم، اما در طی جریان رشدمان، کمکم از آن بعد ما کاسته میشود و احساس جدائی میکنیم. و حس نهی بودن وجودمان را فرا میگیرد. اما با تمریناتی مثل: مدیتیشن و مراقبه، نقاشی کردن، گوش دادن به موسیقی یا نواختن موسیقی و آهنگسازی کردن و پیادهروی میتوانیم راه بازگشتمان را پیدا کنیم.
●بعد ذهنی
سطح ذهنی ما، همان بخش متفکر و اندیشمند و همان بخش منطقی و استدلالگر ما است. برای شفای بعد ذهنی وجودمان، ما باید نسبت به افکار و الگوهای ذهنیمان آگاهی و شناخت پیدا کنیم.
●بعد عاطفی
در سطح عاطفی وجودمان ما باید با عواطف و احساساتمان در تماس باشیم و آنها را رها سازیم. چیزی بهنام احساس منفی وجود ندارد. ما آنها را منفی مینامیم چون آنها را نمیفهمیم و در نتیجه از آنها میترسیم. اما همین احساسات را ما باید بپذیریم و تأیید کنیم و بعد در جهت شفای آنها اقدام کنیم.
●بعد فیزیکی
جنبههای معنوی، و ذهنی و عاطفی وجودمان همه در جسم ما جای دارند و وقتی در جهت شفای این سه بعد وجودیمان گام برمیداریم، نتیجه آن در سلامت جسممان نیز نمود پیدا میکند.
از طرفی وقتی شما بدنتان را نادیده بگیرید، بدن یا علائمی به شما هشدار میدهد و شما را نسبت به خود آگاه میکند.
در اصل شفای جسم ما، وقتی حاصل میشود که بیاموزیم جسممان را احساس کنیم، به آن گوش بسپاریم و اعتماد کنیم.
شاکتی گواین
منبع : مجله موفقیت
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست