جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا


فیلم های ورزشی در گروه آثار هنری


فیلم های ورزشی در گروه آثار هنری
ساخت مستندهای ورزشی زمانی معادل سینمایی گل زدن حساب می‌شد. این فیلم‌ها عموما یا برای پخش از تلویزیون ساخته می‌شدند یا آنگونه که در سال‌های اخیر رایج شده، مستقیما روانه بازار دی‌وی‌دی می‌شدند.
این فیلم‌ها، با عنوان‌هایی مانند «۱۰۰ گل برتر فصل»یا «دیوید بکام: زندگی یک ستاره»، بیشتر جهت جلب توجه ورزش‌دوستان ساخته می‌شدند و هیچگاه ادعای داشتن ارزش‌های سینمایی را نداشتند. با وجود این حضور دو مستند سینمایی در جشنواره کن امسال، «تایسن» ساخته جیمز توباک و «مارادونا» ساخته امیر کوشتوریتسا و مستند در شرف نمایش اسپایک لی درباره کوبی برایانت، نشان‌دهنده اهمیت یافتن مستندهای ورزشی است.
اکران «آرزوهای حلقه» را در سال ۱۹۹۴ می‌توان مبدا ظهور نسل جدید مستندهای ورزشی دانست که بیش از بینندگان تلویزیون تماشاگران سینما را مد نظر داشتند. این فیلم گرچه کارگردان سرشناسی نداشت، اما مانند نخستین شگفتی‌آفرینی یک ورزشکار جوان، مورد توجه افراد زیادی قرار گرفت و در نهایت برنده اسکار بهترین مستند شد.
آنچه «آرزوهای حلقه» را تا این حد دیدنی می‌ساخت، این بود که فیلم در حقیقت درباره بسکتبال نبود. این فیلم داستان دو کودک آفریقایی-آمریکایی از طبقه کارگر به نام‌های ویلیام گیتس و آرتور اگی را روایت می‌کند که بسکتبال برایشان محملی جهت رهایی از فقر و ارتقای جایگاهشان در اجتماع است. استیو جیمز،‌ کارگردان فیلم،‌ به مدت پنج سال با این جوانان بود و با تصاویری که در این مدت از زندگی آنان ضبط کرد توانست حقایق زیادی درباره مسائل نژادی در آمریکا و واقعیت تلخ زندگی زیر خط فقر را بیان کند.
رشد مستندهای ورزشی باعث شد استیسی پرالتا نخستین کارگردانی باشد که تنها به خاطر ساخت مستندهای ورزشی صاحب لقب «مولف» شود. هر دو فیلم «داگ‌تاون» و «پسران زد» (۲۰۰۲) روایتگر رشد اسکیت‌بردسواری در اواخر سال‌های ۱۹۶۰ توسط گروهی از جوانان کالیفرنیایی بودند. «غول‌های موج‌سوار» (۲۰۰۴) نیز نگاه مشابهی به گسترش موج‌سواری در کالیفرنیا داشت و به واسطه آن نگاهی نیز به فرهنگ و زندگی مردم جنوب این ایالت انداخته بود.
سال ۲۰۰۶ شاهد نمایش «زیدان: پرتره‌ای در قرن بیست و یکم» ساخته داگلاس گوردون و فیلیپ پارنو بودیم. در این فیلم تمام دوربین‌ها تنها حرکات زین‌الدین زیدان را طی مسابقه میان رئال مادرید و ویارئال به تصویر ‌کشیدند.
در این فیلم که می‌توان آن را یک ابداع هنری نیز دانست، تمام مسابقه تنها از زاویه دید زیدان به نمایش درمی‌آید. موسیقی زیبای موگوای نیز تکمیل‌کننده تصاویر فوق‌العاده فیلم بودند.
قدیمی‌ترین فرمول ساخت مستندهای ورزشی یافتن داستانی درباره ورزشکاران است که هیچگاه در مطبوعات درج نشده است. این شیوه به وضوح در «بازیکن ذخیره»، مستند زیبای فرد پولت و ویکاش دوراسو، به کار گرفته شده است. به گفته پولت: «وقتی در جام جهانی ۲۰۰۶ دوربین را به دست ویکاش دوراسو دادم، به هیچ وجه قصد ساخت یک فیلم ورزشی را نداشتم.» و نتیجه کار این دو نیز بیش از آنکه درباره جام جهانی باشد، درباره بیگانه بودن و کنار گذاشته شدن از گروه است.
جیمز توباک در «تایسن» از شیوه‌ای منحصر به فرد استفاده کرده است. در فیلم او مایک تایسن رو به دوربین از زندگی‌اش می‌گوید و توباک با در اختیار داشتن ۳۰ ساعت گفت‌وگوی ضبط شده با تایسون توانسته نوع نگاه قهرمان سابق بوکس سنگین‌وزن را به جهان به تصویر کشد. تایسن در فیلم از جنجالی‌ترین مسائل زندگی‌اش صحبت می‌کند.
تنها صدایی که در فیلم شنیده می‌شود صدای خود تایسن است و به ندرت شاهد تصاویر آرشیوی مسابقات او هستیم. امکان دسترسی به اطلاعات جدید، کلید موفقیت مستندهای ورزشی جدید است و این همان چیزی است که امیر کوشتوریتسا در «مارادونا» از آن بی‌بهره بوده است. در حقیقت یکی از دلایل اصلی ناموفق بودن ساخته کوشتوریستا به این خاطر است که فوتبالیست آرژانتینی در سه سال گذشته تنها دو بار حاضر به مصاحبه با او شده است. تماشاگر هنگام تماشای فیلم هیچگاه احساس نمی‌کند به کنه ضمیر مارادونا دست یافته است.
از سوی دیگر کوشتوریتسا نیز برای پر کردن جاهای خالی روایتش به جای استفاده از تصاویر آرشیوی، دست به مقایسه‌ای عجیب و غریب میان مارادونا و شخصیت‌های فیلم‌های اولیه خود زده است. بدون شک او به این نکته آگاهی داشته که در دوران «یو تیوب»، هرکس به راحتی می‌تواند تصاویر آرشیوی ستارگان را به دست آورد و تنها تصاویری که از زاویه‌ای نو گرفته شده باشند، ارزشمند هستند.
اسپایک لی که به شدت تحت تاثیر «زیدان»‌ قرار گرفته، تصمیم دارد فیلم خود را درباره کوبی برایانت به همین شیوه بسازد. او همچنین در جشنواره کن اعلام کرد یک مستند ورزشی دیگر هم خواهد ساخت،‌ چرا که طبق قراردادش با NBA باید فیلمی درباره اسطوره بسکتبال مایکل جردن بسازد.
فیلمسازان این روزها شیوه‌ای کاملا متفاوت با گذشته برای ساخت مستندهای ورزشی برگزیده‌اند. بدون شک دنیای تایسن با دنیای مارادونا بسیار متفاوت است، اما در هر دو این فیلم بیشترین تاکید بر شخصیت ورزشکاران است و رویدادها در حاشیه قرار گرفته‌اند.
زمانی در مستندهای ورزشی مهم‌ترین مساله این بود که چگونه برخی رویدادها دنیا را تکان دادند، اما در فیلم‌های اخیر بیشتر به این پرداخته می‌شود که این رویدادها از لحاظ احساسی چه تاثیری بر ورزشکاران داشتند.
منبع: ایندیپندنت، ۶ ژوئن
کلیم آفتاب
منبع : روزنامه تهران امروز