شنبه, ۴ اسفند, ۱۴۰۳ / 22 February, 2025
مجله ویستا

لطیفه‌های رسیده در هفته اول تیر ماه!


لطیفه‌های رسیده در هفته اول تیر ماه!
به مردی می گویند؛ با لوبیا جمله بساز.
می گوید؛ کوچولوبیا!
□□□
از یک جوجه تیغی می پرسند؛ بزرگ ترین آرزویت چیه؟
میگه؛ یکی منو محکم بغل کنه!!
□□□
سعید؛ محمود می آیی با هم بریم استخر؟
محمود؛ نه، چون اگر غرق بشم مامانم تنبیهم می کنه!
□□□
مردی به فروشگاه کتاب رفت و به خانم فروشنده گفت: خانم کتاب ”مرد ارباب‌زن“ را دارید؟
خانم فروشنده ”آقا قسمت کتاب‌های تخیلی آنطرف است!!“
□□□
یه روز به یک نفر می‌گن با یاماها جمله بساز
دومی می‌گه: بالاخره ما نفهمیدیم توی مسابقه شما برنده شدید یا ماها.
□□□
به یک آدم فضول می‌گن: ”نصف دنیا رو بهت می‌دیم، دیگه فضولی نکن“.
می‌گه: ”پس نصف دیگش چی می‌شد؟!“
□□□
پیرمردی با پسر جوانی در میان اتوبوس ایستاده بود از زیادی جمعیت جای سوزن انداختن نبود و جوان پای خود را روی پای پیرمرد گذاشته بود.
هنگام پیاده شدن پیرمرد به سخن آمد و گفت: ”از ما که گذشت، اما سعی کن همیشه در زندگی روی پای خودت باشی“.
□□□
یه روزی یه پسره به پدرش می‌گه: ”چرا به ما می‌گن هالو؟“
پدرش به او م‌گه: ”الان به تو می‌گم“. پدرش یک قابلمه را می‌گیرد و روی آن می‌زنه.
پسر می‌گه: ”در می‌زنن؟“
پدرش به او می‌گه: ”دیدی گفتم“ و بعد به پسر می‌گه: ”حالا قابلمه را نگه دار تا من برم در رو باز کنم“.
□□□
مادر: ”این سیب‌ها رو می‌خوری مواظب کرم‌هایش باش“.
بچه: ”من که سیب می‌خورم، کرم‌ها باید مواظب خودشون باشند“.
□□□
یک آدم خسیس آمد خانه دید همه اهل خانه خواب هستند و کولر هم روشن است.
داد و بیداد کرد و گفت: ”شما که خوابید، چرا کولر را روشن کردید؟
منبع : مطالب ارسال شده