جمعه, ۲۱ دی, ۱۴۰۳ / 10 January, 2025
مجله ویستا
یک روز گرم
سال تولید : ۱۳۶۴
محصول : تعاونی رواک فیلم
کارگردان : علی عسگری
تهیهکننده : ایرج سرباز
فیلمنامهنویس : قاضی ربیحاوی
فیلمبردار : عباس ثانی
هنرپیشگان : چنگیز وثوق، اکبر زنجانپور، ایرج سرباز، زهرا برومند، پریدخت اقبالپور، داود رضائی، نعمتالله گرجی، رضا حامدی، حسین شهاب
نوع فیلم : ۳۵ میلیمتری، رنگی
اتومبیلی به سرقت میرود. سارقین به هنگام فرار با عابری تصادف میکنند. عابر که بشدت مجروح شده، یک شهرستانی است که برای دیدار پسرش به تهران آمده است. بیمارستان برای انجام یک عمل جراحی حساس، نیاز به اجازه یکی از بستگان نزدیک پیرمرد دارد.
پلیس در جستجوی ̎قاسم̎ ـ پسر او ـ است. اما ̎قاسم̎ که باتفاق ̎عباس̎ مرتکب این سرقت شده و حالا فراری است، به گمان اینکه پلیس او را شناسائی کرده، دائماً خود را پنهان میکند. سرانجام ̎قاسم̎ از طریق یک دوست مغازهدارش ̎مرتضی̎ در مییابد که علت واقعی مراجعه پلیس به او برای چیست و علیرغم مخالفت عباس به بیمارستان مراجعه میکند. عباس نیز سعی میکند علیرغم مشکلات، دوستش را یاری دهد. وی یک واسطه را با پول به سودای خرید یک اتومبیل دزدی واهی، به سوی بیمارستان میبرد که بتواند پول معالجه پدر قاسم را تأمین کند، هرچند که ممکن است گرفتار پلیس شود.
قاسم در بیمارستان متوجه میشود که پیرمرد پدرش نیست. او یک آشنای قدیمی است که قاسم در ملایر برایش کارگری میکرده است.
محصول : تعاونی رواک فیلم
کارگردان : علی عسگری
تهیهکننده : ایرج سرباز
فیلمنامهنویس : قاضی ربیحاوی
فیلمبردار : عباس ثانی
هنرپیشگان : چنگیز وثوق، اکبر زنجانپور، ایرج سرباز، زهرا برومند، پریدخت اقبالپور، داود رضائی، نعمتالله گرجی، رضا حامدی، حسین شهاب
نوع فیلم : ۳۵ میلیمتری، رنگی
اتومبیلی به سرقت میرود. سارقین به هنگام فرار با عابری تصادف میکنند. عابر که بشدت مجروح شده، یک شهرستانی است که برای دیدار پسرش به تهران آمده است. بیمارستان برای انجام یک عمل جراحی حساس، نیاز به اجازه یکی از بستگان نزدیک پیرمرد دارد.
پلیس در جستجوی ̎قاسم̎ ـ پسر او ـ است. اما ̎قاسم̎ که باتفاق ̎عباس̎ مرتکب این سرقت شده و حالا فراری است، به گمان اینکه پلیس او را شناسائی کرده، دائماً خود را پنهان میکند. سرانجام ̎قاسم̎ از طریق یک دوست مغازهدارش ̎مرتضی̎ در مییابد که علت واقعی مراجعه پلیس به او برای چیست و علیرغم مخالفت عباس به بیمارستان مراجعه میکند. عباس نیز سعی میکند علیرغم مشکلات، دوستش را یاری دهد. وی یک واسطه را با پول به سودای خرید یک اتومبیل دزدی واهی، به سوی بیمارستان میبرد که بتواند پول معالجه پدر قاسم را تأمین کند، هرچند که ممکن است گرفتار پلیس شود.
قاسم در بیمارستان متوجه میشود که پیرمرد پدرش نیست. او یک آشنای قدیمی است که قاسم در ملایر برایش کارگری میکرده است.
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست