شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا


نگاهی به روش معماری آرمین محسن دانشگر


نگاهی به روش معماری آرمین محسن دانشگر
آرمین محسن دانشگر برای بشر امروز كه از یك طرف خواهان نوآوری، و ابداع است و از طرف دیگر بی توجه به ریشه ها نیست چه تدبیری باید اندیشید ؟ این تدبیر، منحصر به شاخه خاصی از دانش نمی باشد بلكه در هر زمینه باید اعمال گردد. در هر دوره تاریخی تنها فكری ماندگار است كه بدیع و در عین حال اصیل باشد. اگر سنت یا " فرادهش " به معنای دقیق كلمه در هر دوره ظهوری نوین دارد، در واقع منشاء و سرچشمه ای است پویا كه در حال تجلی دائم است.
اندیشیدن در هر زمینه از جمله معماری كه به اعتباری مادر همه هنرهاست نباید در قالبی از پیش تعیین شده باشد. معماری تنها در صورتی می تواند در عین رو به توسعه و نو بودن، جوابگوی نیازهای بشری باشد كه درعین حال كه پویا و جدید باشد از یك طرف تمامی اقتضائات و شرایط را از جمله شرایط زمانی، مكانی، روحی افراد را مورد ملاحظه قرار دهد و از طرف دیگر تاریخ و فرهنگ هر قوم در آن مورد توجه باشد.
وقت آن فرا رسیده تا به یاری قوه خیال كه با بازی خاص خویش قادر است صورتهای زیبای۱ بسیار متنوع بیافریند و با تكیه بر اطلاعات كافی و مبانی اساسی در زمینه معماری، به طرحی بیاندیشیم كه بهترین استفاده را در خدمت زمان انجام دهد. به عبارتی تلفیق زمان و مكان به این معنی كه به اقتضاء زمان و ساعتهای متفاوت از مكان استفاده گردد. این عمل با تغییر فرم دادن (deformation) خطوط و اشكال حاصل می گردد.
در زمانه سرعت و تكنولوژی اگر قرار است بنایی در جهت استفاده برای مقصود خاصی به كار رود (و به عبارتی صرفا تزئینی نباشد) لازم است كه در عین بدیع بودن متناسب با آن مقصود باشد و به سهولت بخشیدن امور و تسریع در كارها كمك كند و در عین ایجاد آرامش واجد زیبایی ظاهری نیز باشد. به عبارتی در معماری آن از تركیب رنگها و اشكالی استفاده گرددكه زیبا،آرامش بخش و مفید باشند. اما اگر قرار است طرحی صرفا نمادین و سمبلیك (به عبارتی تزئینی) آفریده شود باید در عین زیبایی و جذاب بودن نشانگر فرهنگ و تاریخ مربوطه نیز باشد.
معماری نمادین بویژه باید هر آن به صورتی نمایان گردد و از چشم اندازه های مختلف چیزی دیگر به نظر رسد. و تنها در چارچوبی مشخص و مفهومی یعنی چارچوب و قالبی از پیش تعیین شده طراحی نشده باشد. باید بتوان قوه خیال را رها و آزاد ساخت تا آن را از زاویه دیدهای مختلف مورد تامل قرار دهد. لذا طراح با داشتن مبنایی محكم و اطلاعات كافی و غنی و به روز(up to date) در فن خود و با در نظر گرفتن موضوع طرح بر اساس ایده هایی كه احیاناً از سنت سرچشمه گرفته است، طرحی نو در اندازد.
در واقع، هنرمند یافت خاصی از هستی دراد كه این یافت را می تواند به شكلی ویژه و یكه اما قابل فهم برای عموم به زیباترین شكل به منصه ظهور برساند. در این گونه معماری، مفاهیم از پیش تعیین شده راهنمای عمل نیست، بدین معنا كه بر اساس یك چارچوب مفهومی مشخص و متعین هر چیز طراحی شود و برنامه ریزی از پیش تعیین شده ای برای آینده داشته باشیم. مبنای این گونه معماری تفكری است همراه با رهیافت خاصی از هستی كه در هر طرح به شكلی متمایز بروز می نماید و هم از آزادی فكرِ طراحی، سرزنده خبر می دهد و هم از خلاقیت قوه خیال و همچنین توجه به اطلاع كامل از تمامی سبكها و اصول معماری را نشان می دهد كه باعث می گردد در عین حال كه نظرش جذاب و ارضا كننده حس نوخواهی بشر است اما بی ریشه و بی تكیه گاه نباشد و در عین حال به بهترین نحو مورد استفاده قرار گیرد.
یونانیان باستان دانشی را كه برای آفرینش آثار هنری و وسایل نیاز است تخنه می نامیدند. تخنه ( اساسی در زمینه معماری، به طرحی بیاندیشیم كه بهترین استفاده را در خدمت زمان انجام دهد. به عبارتی تلفیق زمان و مكان به این معنی كه به اقتضاء زمان و ساعتهای متفاوت از مكان استفاده گردد. این عمل با تغییر فرم دادن (deformation) خطوط و اشكال حاصل می گردد.
در زمانه سرعت و تكنولوژی اگر قرار است بنایی در جهت استفاده برای مقصود خاصی به كار رود (و به عبارتی صرفا تزئینی نباشد) لازم است كه در عین بدیع بودن متناسب با آن مقصود باشد و به سهولت بخشیدن امور و تسریع در كارها كمك كند و در عین ایجاد آرامش واجد زیبایی ظاهریشد و در پس پشت هر فرمی خطوط و اشكال هندسی متنوع وممكن می نگرد تا بتواند هم نمادهای سنتی هر قوم را دراثر جدید حفظ نماید و هم بر آورنده نیازهای بشر مدرن باشد و هم مایه آرامش، در واقع او بر اساس یك سری داده های اولیه بدون محدود ساختن خود در یك قالب از پیش تعیین شده و به عبارتی بستن دست و پای خود در محدودیتها، طرحی نو برگرفته از نوعی الهام و جرقه ذهنی در اندازد كه به بهترین وجه با تغییر صورت دادن به اشكال و خطوط معمول،‌ نقشه ای متمایز و خلاق ولی در عین حال با اساسی محكم طراحی كند.
●نكات عمده :
۱- از پیش متعین نبودن طرح (متفاوت بودن آن طرح)
۲- سابقه تربیتی، فكری و فرهنگی اصیل (مثل تركیب رنگها یا نوع فرم خطوط و اشكال)
۳- اطلاعات كافی و به روز در زمینه معماری
۴- آشنایی با سبكهای متنوع در معماری
۵- طبع هنری و شاعرانه داشتن
۶- توجه به یافتهای متنوع و منظرهای مختلف از یك حقیقت
۷- اعتماد به موهبت الهی در تفكر بشری
۸- توجه به شرایط و اقتضائات زمانی، مكانی، روحی، فرهنگی
۹- جالب بودن و ارضا كننده حس نوخواهی بشر
۱۰-توجه به مبانی اولیه و ضروری در ایجاد طرح و نقشه
۱۱-نه نافی سنت هاست و نه تبعیت مقلدانه و كپی وار از روش های سنتی می كند بلكه با الهام از سنتها طرحهای بدیع ارائه می كند.
بنابراین این معماری، یك معماری پا در هوا نیست كه ریشه ای در زمین نداشته باشد بلكه در عین حال كه از اعماق سرچشمه زمین تغذیه می كند اما نگاهی به بالا انداخته و توانسته وجوه غیرقابل دید برای عموم را دریابد و به امكانات مختلف و غیر معمول صور توجه كند تا بتواند طرحی نو را كه در عین حال بی خانمان نیست برنامه ریزی كند
نوشته شده توسط شكوفه پیراوی


همچنین مشاهده کنید