شنبه, ۱۴ مهر, ۱۴۰۳ / 5 October, 2024
مجله ویستا

ضرورت رجوع به اندیشه های امام خمینی


ضرورت رجوع به اندیشه های امام خمینی
کامیابی یا ناکامی، قوت و ضعف جمهوری اسلامی فراتر از شکست و پیروزی معمول حکومت‌هاست و خسران و خسارتی که از عدم موفقیت نظام جمهوری اسلامی نصیب مسلمانان و اسلام می‌شود جبران‌ناپذیر است.
گفتن و نوشتن از آن بزرگ‌مردی که به طرزی اعجاب‌برانگیز به مرزهای عصمت نزدیک شده بود سهل و ممتنع است.
سهل است چون میراث ماندگار و ستودنی او، جمهوری اسلامی، به عنوان نظامی پویا و پیشرو که نشان از اندیشه‌ها، آرمانها و شخصیت والای او در زندگی دارد زندگی ما را در بر گرفته و بعلاوه وجود ما آکنده از عشق و محبت به آن عارف کم‌نظیر و ذهن و دل ما سرشار از ایمان و پایبندی به راهی است که بر ایمان ترسیم کرده است.
ممتنع است چرا که احاطه و شناخت آن شخصیت جامع‌الاطراف که در همه حوزه‌های مختلف علوم اسلامی، فلسفه، فقه و عرفان و سیاست تبحری کم‌نظیر داشت و در عرصه‌ی عمل، در زندگی فردی زاهدی پارسا و در عرصه‌ی جامعه، مدیری هوشمند و ژرف‌نگر بود دور از دسترس امثال بنده که سهل است برای بزرگان و علما و فضلای هر یک از این حوزه‌ها هم دست نیافتنی و سترگ می‌نماید.
با این وجود، چاره‌ای نیست جز کاوش و تأمل بیشتر در اندیشه‌ها و آرمان‌های آن بزرگ، تا خودمان را و اعمال و رفتارمان را هر چه بیشتر با آن تراز اسلامیت و انسانیت هماهنگ سازیم.
چرا که ذره‌ای قصور و انحراف از آن راه نجات‌دهنده و تعالی‌بخش خسرانی جبران‌ناپذیر به همراه خواهد داشت.
همیشه با خود اندیشیده‌ام، و همه باید به این بیندیشیم، که بنیانی‌ترین و محوری‌ترین اساسی که حضرت امام (ره) همه‌ی زندگی خود را بر مدار آن تنظیم کرد و در راه عملی ساختن آن اندیشید، قیام کرد حکومت تشکیل داد چه بود؟
فکر می‌کنم این بنیان و اساس چیزی نبود جز اعتقاد به اسلام به عنوان دینی جامع، جاودان و فارغ از زمان و مکان و متناسب با هر شرایط و اوضاعی که تمسک و اجرایی کردن آن در همه‌ی حوزه‌های زندگی، رهایی‌بخش و توأم با تعالی و شکوفایی مادی و معنوی است.
علاوه بر این اعتقاد به پیوند عمیق و همه جانبه اسلام با سیاست، جامعه و اقتصاد و درک و شناخت اسلام در ابعاد فردی و جمعی، عبادی و سیاسی، مادی و معنوی، دنیوی و اخروی، عصاره زندگی گرانمایه‌ی رهبر کبیر انقلاب بود.
امام (ره) علل ریشه‌ای عقب‌ماندگی ایران و همه‌ی کشورهای اسلامی در درون و در عرصه‌ی بین‌المللی را دور افتادن از این اعتقاد و تلقی معیوب از اسلام به عنوان دینی صرفاً فردی، معنوی و اخروی می‌دانست به همین جهت قیام، جهاد و انقلاب برای تشکیل حکومت اسلامی را ضروری‌ترین و اصلی‌ترین راه رهایی از این وضعیت می‌‌دانست و بدون حکومت، اجرای کامل اسلامی را غیرعملی قلمداد می‌کرد.
قبل از امام (ره) توانایی اسلام در سامان دادن زندگی فردی، معنوی و اخروی مسلمانان مورد مناقشه چندانی نبود حتی قوت و کارایی حقوق خصوصی اسلامی مورد توجه بسیاری از حقوق‌دانان غیرمعتقد به اسلام هم بود. آنچه که مورد بحث بود و آنقدر تکرار شده بود که حتی مورد پذیرش انکار و نفی بخشی از جامعه‌ی دینی هم قرار گرفته بود امکان و کارایی تشکیل حکومت اسلامی و قابلیت‌های اسلام برای اداره‌ی زندگی اجتماعی و سیاسی و اقتصادی مسلمانان بود که مخالفان چنین امکانی را بالکل نفی می‌کردند.
بدینسان، اعتقاد به جامعیت اسلام آنگاه که با شخصیت جامع و ذوالابعاد حضرت امام (ره) همراه انقلاب تاریخ ساز اسلامی به وقوع پیوست و نظام جمهوری اسلامی به عنوان نماد توانمندی دین در اداره ی جامعه به منصه ظهور رسید.
به همین سبب بود که حضرت امام (ره) احساس می‌کرد کامیابی یا ناکامی، قوت و ضعف جمهوری اسلامی فراتر از شکست و پیروزی معمول حکومت‌هاست و خسران و خسارتی که از عدم موفقیت نظام جمهوری اسلامی نصیب مسلمانان و اسلام می‌شود جبران‌ناپذیر است.
و ناکارآمدی نظام جمهوری اسلامی که اگر خدای ناکرده اتفاق بیفتد ناشی از ضعف و سستی و قصور و تقصیر کارگزاران و مردم جامعه خواهد بود به حساب ناکارآمدی دین اسلام در اداره‌ی حکومت گذاشته می‌شود چیزی که دشمنان اسلام و ایران بی‌صبرانه و با تمام وجود منتظر رسیدن چنان روزی هستند و از هیچ کوششی برای سنگ‌اندازی و مانع‌افکنی و ایجاد فشار و به شکست کشاندن نظام جمهوری اسلامی فروگذار نمی‌کنند و مدام نقشه‌ می‌کشند و توطئه می‌کنند.
امام (ره) به فراست دریافته بود که ناکارآمدی نظام، ناکارآمدی و عدم توانمندی یک شخص، یک گروه و یا حتی یک ملت و یک کشور نیست بلکه ناکارآمدی دین است در اداره‌ی جامعه، اقتصاد و سیاست. به همین سبب بارها به بیان‌های مختلف می‌فرمود که اگر این جمهوری شکست بخورد دیگر تشکیل حکومت اسلامی میسر نخواهد شد.
بر همین اساس اگر در عرصه‌ی نظر اعتقاد به جامعیت و جاودانگی اسلام‌محوری اعتقاد امام بود. اثبات کارآمدی نظام، جمهوری اسلامی هم در عرصه عمل بنیانی‌ترین دغدغه و دل‌نگرانی حضرت امام بود به همین سبب همه علما و فضلای حوزه‌‌های علمیه، دانشگاهیان، کارگزاران نظام و گروه‌های مختلف جامعه را همیشه دعوت می‌کرد که همه‌ی همّ و غم خود را صرف کارآمدسازی نظام نمایند.
دعوت مجتهدین حوزوی را به اجتهاد معطوف به زمان و مکان و توجه به فقه سنتی جواهری پویا، طرح ایده‌‌ی مترقی مصلحت نظام و حکم حکومتی، جذب مشارکت و پشتیبانی مؤثر مردم به درستی درک نخواهد شد اگر این دغدغه‌ی محوری کارآمدی نظام جمهوری اسلامی مورد فهم قرار نگیرد.
«یکی از مسائل بسیار مهم در دنیای پرآشوب کنوی، نقش زمان و مکان در اجتهاد و نوع تصمیم‌گیری‌هاست، حکومت فلسفة عملی برخورد با شرک و کفر و معضلات داخلی و خارجی را تعیین می‌کند و این بحث‌های طلبگی که در چارچوب تئوری‌هاست، نه تنها قابل حل نیست که ما را به بن‌بست‌هایی می‌کشاند که منجر به نقض ظاهری قانون اساسی می‌گردد.
شما در عین اینکه باید تمام توان خودتان را بگذارید که خلاف شرعی صورت نگیرد- و خدا آن روز را نیاورد- باید تمام سعی خودتان را بنمایید که خدای ناکرده اسلام در پیچ و خم‌های اقتصادی و نظامی، اجتماعی و سیاسی متهم به عدم قدرت اداره جهان نگردد.»(۱)
حضرت امام (ره) به درستی می‌دانست که بنا به اعتقادات محکم دینی جامعه، بنیان‌های مشروعیت نظام مستحکم است. در عرصه‌ی نظر هم فکر و اندیشه‌ شیعی قابلیت پاسخگویی به مسائل مختلف فکری را داراست. پایبندی، علاقه و محبت مردم به نظام و آمادگی آنها برای فداکاری و جانفشانی هم، توطئه دشمنان را نقش برآب می‌سازد، اما آنچه موجب نگرانی ایشان می‌شد. عرصه‌ی عمل بود.
پیشرفت کشور در حوزه‌های مختلف، عدالت اجتماعی، آزادی‌های عمومی و فراهم آوردن آرامش و رفاه مردم.
و توسعه‌ی کشور و تأمین عدالت اجتماعی، آزادی و رفاه هم از این منظر برای حضرت امام (ره) اهمیت و موضوعیت داشت و هم اینکه ایشان اینها را مقدمه‌‌ی لازم برای رشد، تربیت و تعالی انسانها که هدف اصلی انبیا و تشکیل حکومت اسلامی است می‌دانست.
براساس این نگرش و مدیریت هوشمندانه‌ی حضرت امام (ره) بود که نظام ما در دوره‌ی استقرار اولیه خود و هم در دوران دفاع مقدس به عنوان یک نظام کارآمد و توانا معرفی شد. و قابلیت‌های نظام دینی در اداره‌ی عرصه‌ی پیچیده و سختی با جبهه‌ی قوی و گسترده دشمنان در جنگ تحمیلی آشکار شد.
در آن دوران هر چند امکان پرداختن به شکوفایی اقتصادی و عدالت اجتماعی چندان فراهم نبود ولی عملکردمان حتی در این حوزه‌ها هم قابل قبول بود.
پس از رحلت امام، و پایان جنگ تحمیلی با رهبری مدبرانه خلف صالح آن یار سفر کرده و البته آمد و شد دولت‌های مختلف با رویکردها و نقاط ضعف و قوت خاص خود، نظام‌ ما بحران‌های مختلفی را پشت سر گذاشته و بر مسائل متعددی چیره شده است.
اساساً جمهوری اسلامی به عنوان نظامی نوبنیاد، با توجه به مشکلات دوران استقرار اولیه، تحمیل جنگ همه جانبه با جبهه‌ای گسترده از قدرتهای بزرگ، دوران سازندگی و نیاز به جبران خسارتهای جنگ، فشارهای متعدد بین‌المللی، تحریم‌های اقتصادی، کم تجربگی کارگزاران نظام و ناگزیری سعی و خطا در مدیریت حوزه‌های مختلف، عدم اجماع نظری پیرامون بسیاری از اهداف وبرنامه‌ها و بسیاری مسائل دیگر دورانی را پشت سر گذاشته که می‌توان از آن به نام «دوران اضطرار» نام برد.
دورانی که بسترها و مقدمات لازم برای طراحی وبرنامه‌ریزی‌های بلند مدت فراهم نبود. و نظام دچار مسائل و مشکلات فوری و ضروری و کوتاه مدت بوده است. [دستاوردها و نتایج تلاش‌های این دوران، هر چند چشمگیر و قابل توجه بوده، اما هنوز آن هدف اصلی نظام تحقق پیدا نکرده است].
اما اکنون نظام در درون استقرار یافته، در حوزه‌های نظری، مسائل مختلفی که پیرامون بنیان‌های معرفتی نظام و اساس مشروعیت آن طرح می‌شده پاسخهای مناسبی دریافت کرده‌اند (در این زمینه هم فضلای حوزوی و هم دانشگاهیان ما باید در عمق بخشیدن ایده‌پردازی‌های نوین و گشودن افقهای تازه و پاسخگویی به مسائل جدید مبتلا به نظام بیشتر تلاش کنند.)
زمانی دشمنان ما احساس می‌کردند که نظام جمهوری اسلامی ماندگار نخواهد بود و به زودی سرنگون خواهد شد، اکنون پذیرفته‌اند که این نظام استوار ماندگار است.
سند چشم‌انداز ۲۰ ساله تدوین شده است و این نشانگر این است که نظام ما به یک اجماع و وفاق نظری در بین رهبران و مسئولان اصلی خود پیرامون افق پیش‌رو و مسیر حرکت دست یافته. چهار برنامه‌ی ۵ ساله‌ی توسعه اجرا شده و ما از دوران سعی و خطا گذر کرده‌ایم و کارگزاران نظام تجربیات گرانبهایی اندوخته‌اند وضعیت ما از لحاظ نیروی انسانی مجرب و تحصیلکرده و متخصص وضعیت مطلوبی است.
بنیان‌های علمی و بسیاری زیر ساخت دیگر فراهم آمده است. دستور‌العمل‌های اجرایی اصل ۴۴ قانون اساسی که می‌تواند زمینه‌ی جهش اقتصادی ما را فراهم آورد ابلاغ شده است.
و البته در همه‌ی حوزه‌های مدیریتی و اجرایی دچار مشکلاتی هستیم.
ظرفیت‌ها و قابلیت‌ها برای یک جهش خوب توسعه‌ای فراهم است اما فاصله‌ی ما از وضعیت مطلوب هم بسیار است.
قابل قبول نیست که کشورهای دیگر که از لحاظ ظرفیت و منایع و نیروی انسانی پایین‌تر از ما قرار دارند مسیر رشد و توسعه را سریعتر از ما طی کنند.
میان ظرفیت‌ها و امکانات ما از یک طرف و نتایج و دستاوردها و سطح توسعه و پیشرفت ما هماهنگی وجود ندارد.
و در چنین فضایی است که مقام معظم رهبری گفتمان دهه‌ی چهارم انقلاب را گفتمان پیشرفت و عدالت نام می‌گذارند و این یعنی درک و شناخت عمیق و پایبندی به آرمان اصلی امام (ره) از یک طرف و اشراف و احاطه بر وضعیت کشور در ابعاد مختلف آن از طرف دیگر.
اکنون هر کس، هر جا که هست اگر دلداده‌ی امام (ره) است و اگر خود را مرید آن پیر فرزانه می‌داند باید در جهت اثبات کارآمدی نظام تلاش کند.
آرامش و ثبات سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و روانی، نظام تولید اقتصادی پیشرفته و ساختار اداری پر تحرک و عاری از فساد و رانت، کاهش بیکاری، تورم کم، رفاه اقتصادی، عدالت اجتماعی و کاهش شکاف طبقاتی، شهرها و روستاهای توسعه یافته نظام اجتماعی با همبستگی بالا ساختار سیاسی توسعه یافته و اخلاق مدار و در کل توسعه همه جانبه متوازن و طرح ایران به عنوان الگوی یک کشور پیشرفتی‌مسلمان با نظام دینی کارآمد یعنی تحقق آرمان اصلی حضرت امام (ره).
هر کس در این راه، قدم بردارد در خط امام (ره) قرار دارد و هر کس در این مسیر دچار قصور و تقصیر شود از راه امام (ره) دور می‌شود.
منبع : امید