جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا

چوپان خوب - THE GOOD SHEPHERD


چوپان خوب - THE GOOD SHEPHERD
سال تولید : ۲۰۰۶
کشور تولیدکننده : آمریکا
محصول : رابرت دنیرو، جیمز رابینسن و جین رُزنتال
کارگردان : رابرت دنیرو
فیلمنامه‌نویس : اریک رات
فیلمبردار : رابرت ریچاردسن
آهنگساز(موسیقی متن) : مارچلو زارووس و بروس فولر
هنرپیشگان : مت دیمن، آنجلیا جولی، الک بالدوین، تامی بلانچارد، بیلی کروداپ، رابرت دنیرو، کیر دیولی، مایکل گامبن و ویلیام هرت
نوع فیلم : رنگی، ۱۶۷ دقیقه


̎ادوارد ویلسن̎ (دیمن)، تنها شاهد خودکشی پدرش، هنگام تحصیل در دانشگاه ̎ییل̎، عضو ̎انجمن جمجمه و استخوان̎ بوده است. او جوانی است پای‌بند اخلاق که برای شرف و آبرو و پنهان‌کاری ارزش قائل است و همین مسئله باعث می‌شود در ادارهد جدید ̎خدمات استراتژیک̎ (پیش‌گام سازمان ̎سیا̎) استخدام شود. موقع کار در آن‌جا، ایده‌هایش متأثر از فضای پارانویائی جنگ سرد، آرام آرام به شک و سوءظن به همه‌چیز و همه‌کس تبدیل می‌شود. اما در حالی که در نهایت به یک مأمور کارکشته تبدیل شده، بی‌اعتمادی او به اطرافیانش بیش از پیش افزایش می‌یابد. اما به خاطر تعهدی که به کارش دارد، باید تاوانی نیز بپردازد و همین مسئله باعث می‌شود که ایده‌آ‌ل‌ها و در پایان، خانواده‌اش را نیز قربانی کند.
● چند و چون شکل گرفتن سازمان سیا و مسیر زندگی یکی از مأموران پایه‌گذارش، می‌تواند درون‌مایهٔ جالبی باشد، درون‌مایه‌ای که در چوپان خوب به‌طور نصفه ـ نیمه و نه‌چندان رضایت‌بخشی به آن پرداخته شده است. دنیرو در دومین تجربهٔ کارگردانی‌اش، نگرشی روشمند و ضربآهنگی کُند انتخاب کرده تا از کُنه سوژه‌ای عملاً ممنوع سردربیاورد؛ ولی نتیجه کارش خسته‌کننده از کار درآمده است. با در نظر داشتن ماهیت سرد و بی‌احساس داستان و شخصیت‌ها، تعجب‌آور نیست اگر باخبر شویم که سکوی پرش هنری دنیرو برای جان دادن به شخصیت اصلی‌اش، قسمت مربوط به آل‌پاچینو در قسمت دوم پدرخوانده (فرانسیس فورد کوپولا، ۱۹۷۴) بوده؛ و این خود به یادمان می‌آورد که کوپولا، مدیر تولید فیلم، خودش زمانی خیال داشته این پروژه را به فیلم برگرداند. اما مشکل اساسی فیلم در یک کلام این است که کارگردانش نتوانسته ضربآهنگ مطلوب را برای فیلمش، که در واقع شرح چند دهه از زندگی یک آدم است ـ پیدا کند. مثل خیلی از فیلم‌های معاصرش در این فیلم، زمان، جریان طبیعی‌اش را ندارد. به علاوهٔ آن که شخصیت اصلی‌اش لجوجانه اجازه نمی‌دهد تا ذره‌ای از آن‌چه در درونش می‌گذرد، سر دربیاوریم و بنابراین با فیلمی روبه‌رو هستیم که زمان کافی در اختیار تماشاگر گذاشته ولی ارتباط و رشته‌های عاطفی لازم را در اختیارش نگذاشته تا به شخصیت‌های داستان نزدیک شود و قدری آنها را درک کند.


همچنین مشاهده کنید