چهارشنبه, ۱۷ بهمن, ۱۴۰۳ / 5 February, 2025
مجله ویستا
ننه لالا و فرزندانش
سال تولید : ۱۳۷۵
محصول : فیلم روز
کارگردان : کامبوزیا پرتوی
تهیهکننده : وحید نیکخواه آزاد
فیلمنامهنویس : کامبوزیا پرتوی
فیلمبردار : مجتبی زنوزی
هنرپیشگان : ماه تاج متین، ناصر شاگردی، نصرالله اطمینان، قاسم نوری کرمانشاهی، خلیل اخوانیان، مریم شیرازی، علی عارفزاده، آذین جلالی، کسری پرتوی، امید کیهانی، مهرداد حلاجیان، علیرضا رازانی، هنگامه حسینزاده، نوید حسینزاده، حسین سوقی، حمید شیخی، مهرداد سلطانیان، نگار یعقوبی، حسین لشگری، محسن قاریزاده، امیر غره شیران، روحالله آقانبی
نوع فیلم : ۳۵ میلیمتری، رنگی
تدوین : واروژ کریم مسیحی
̎علی̎ پسر ̎ننه لالا ̎ یک سالی هست که برای کارگری به ژاپن رفته، اما بیشتر از شش ماه است که از او خبری نیست. حالا همهٔ اهل محل، به خصوص بچهها میدانند که ننه لالا چقدر بیتاب است و آرزوئی جز یافتن خبری از پسرش ندارد. در یک بعدازظهر گرم تابستان، که همهٔ بزرگترها برای مراسم تدفین یکی از اهالی محل به گورستان رفتهاند، ناگهان تلفن منزل ̎ امیر̎ پسرک ده دوازده ساله زنگ میزند. در آن سوی سیم ̎علی̎ است و میخواهد با مادرش صحبت کند. او میگوید یک ساعت دیگر مجدداً تلفن میکند و از امیر میخواهد در این فاصله، مادرش را پای تلفن بیاورد. اما مشکل در آنجا آغاز میشود که امیر در خانه تنها است و پدر و مادرش تمام درهای خانه را قفل کردهاند تا او از خانه خارج نشود و برای امتحان تجدیدیاش درس بخواند. امیر از طریق پنجره مشرف به کوچه، بچههای محل را خبر میکند و آنها راههای مختلفی را که در عین خطرناک بودن، بامزه و شیرین هم هستند امتحان میکنند تا ننه لالا را به تلفن برسانند.
محصول : فیلم روز
کارگردان : کامبوزیا پرتوی
تهیهکننده : وحید نیکخواه آزاد
فیلمنامهنویس : کامبوزیا پرتوی
فیلمبردار : مجتبی زنوزی
هنرپیشگان : ماه تاج متین، ناصر شاگردی، نصرالله اطمینان، قاسم نوری کرمانشاهی، خلیل اخوانیان، مریم شیرازی، علی عارفزاده، آذین جلالی، کسری پرتوی، امید کیهانی، مهرداد حلاجیان، علیرضا رازانی، هنگامه حسینزاده، نوید حسینزاده، حسین سوقی، حمید شیخی، مهرداد سلطانیان، نگار یعقوبی، حسین لشگری، محسن قاریزاده، امیر غره شیران، روحالله آقانبی
نوع فیلم : ۳۵ میلیمتری، رنگی
تدوین : واروژ کریم مسیحی
̎علی̎ پسر ̎ننه لالا ̎ یک سالی هست که برای کارگری به ژاپن رفته، اما بیشتر از شش ماه است که از او خبری نیست. حالا همهٔ اهل محل، به خصوص بچهها میدانند که ننه لالا چقدر بیتاب است و آرزوئی جز یافتن خبری از پسرش ندارد. در یک بعدازظهر گرم تابستان، که همهٔ بزرگترها برای مراسم تدفین یکی از اهالی محل به گورستان رفتهاند، ناگهان تلفن منزل ̎ امیر̎ پسرک ده دوازده ساله زنگ میزند. در آن سوی سیم ̎علی̎ است و میخواهد با مادرش صحبت کند. او میگوید یک ساعت دیگر مجدداً تلفن میکند و از امیر میخواهد در این فاصله، مادرش را پای تلفن بیاورد. اما مشکل در آنجا آغاز میشود که امیر در خانه تنها است و پدر و مادرش تمام درهای خانه را قفل کردهاند تا او از خانه خارج نشود و برای امتحان تجدیدیاش درس بخواند. امیر از طریق پنجره مشرف به کوچه، بچههای محل را خبر میکند و آنها راههای مختلفی را که در عین خطرناک بودن، بامزه و شیرین هم هستند امتحان میکنند تا ننه لالا را به تلفن برسانند.
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست