پنجشنبه, ۱۱ بهمن, ۱۴۰۳ / 30 January, 2025
مجله ویستا
چرا ۳۰۰؟
پیروزی انقلاب اسلامی ایران باعث ایجاد تغییرات بنیادی در معادلات سیاسی منطقه خاورمیانه و جهان گردید. آمریكاییها به عنوان مهمترین شكستخوردگان پیروزی انقلاب، از اولین روزهای تأسیس حكومت جمهوری اسلامی ایران، سعی خود را بر مقابله با این انقلاب گذاشتند. واقعه طبس، جنگ تحمیلی ۸ ساله، سرنگونی هواپیمای مسافربری در خلیج فارس، زمینهچینی انواع توطئه در داخل كشور و بسیاری از توطئهچینیهای آشكار و پنهان رسانهای كه همگی برای تضعیف انقلاب انجام گرفته، تاكنون به شكست انجامیده است. در این میان، حادثه ۱۱ سپتامبر هم كه محصول سیاستهای غلط كاخ سفید بود، موجب گردید آمریكاییها در فضای استراتژیك خاورمیانه تغییراتی ایجاد كنند. آمریكاییها، ایران را در محور شرارت قرار دادند و یك جنگ نرمافزاری را علیه كشورمان تدارك دیدند. پروژه فروپاشی از درون كه توسط كمیته خطر و مؤسساتی همچون امریكن انترپرایز پیگیری میشد، از طریق ایجاد بحرانهای قومی و مذهبی در داخل نمود یافت. در واقع، آمریكاییها سعی كردند بین مردم وحاكمیت ایران شكاف ایجاد كنند. از سوی دیگر، آمریكاییها جهت تكمیل اقدامات ضد ایرانی خود، همواره نیاز به حمایت افكار عمومی مردم آمریكا و جهان به ویژه اروپاییان دارند.
هالیوود به عنوان یك شبكه به ظاهر فیلمسازی گاهی در لوای تهیه فیلم، به عنوان ترویجدهنده و همواركننده اقدامات سیاسی و غیراخلاقی دولتمردان آمریكا عمل میكند. در این برهه حساس هالیوود با تحریف تاریخ روشن و مستند ایران، اقدام به ساخت فیلم ۳۰۰ نموده است. در این فیلم، كمپانی براداران وارنر با سناریوهای مضحك و غیرواقعی، ایرانیان را مردمانی وحشی و بیتمدن و خونریز معرفی كرده است. در سكانسهای مختلف این فیلم به بینندگان چنین القاء میگردد كه ایرانیان در جنگ، انسانهای بیرحم و غیرمنطقی هستند كه به هیچ قانون و اصول انسانی پایبند نیستند. اگر به صورت دقیقتری به سناریو فیلم ۳۰۰ دقت كنیم، مشخص است كه این فیلم با یك قصد سیاسی تهیه شده و هدف آن ایجاد یك تفكر ضد ایرانی در بین عوام میباشد.
این در حالی است كه تاریخ نگاران منصف در دورانهای مختلف، از اصول انسانی و نقش ایران در تمدن جهانی به بزرگی و نیكی یاد كردهاند؛ ضمن این كه تاریخ ایران پر از پیام صلح است. در نهایت، همزمانی پخش این فیلم با بحران پرونده هستهای ایران را نباید اتفاقی دانست.
● تحریف تاریخ
“این استودیو فیلم ۳۰۰ را تنها به عنوان فیلمی تخیلی - افسانهای و صرفاً با هدف سرگرمی مخاطب خود ساخته و به هیچ وجه قصد توهین به نژاد و فرهنگ خاصی را نداشته است. این فیلم حقیقاً یك تریبون سیاسی نیست.”مسؤولان كمپانی برادران وارنر در پی اعتراضات گسترده ایرانیان، این چند جمله را بر روی سایت خود گذاشتند، احتمالاً بدون این كه از جریحهدار شدن احساسات میلیونها ایرانی ناراحت شده باشند، از موفقیت تجاری فیلم خود بسیار شادمان هستند. مطمئناً فروش ۷۰ میلیون دلاری هفته اول نمایش فیلم، كافی است تا كمپانی وارنر، هم به نوعی شكست تجاری فیلم اسكندر را جبران كند و هم به مراتب اثرگذارتر از ساخته الیور استون در جهت وارونه نشان دادن حقایق و القای برتری تمدن غرب عمل كرده باشد. حالا تحریف تاریخ و توهین به فرهنگ و تمدن یك ملت چه اهمیتی دارد؟ اینكه دیگری را بَربَر بنامی و خودت را برتر بخوانی، چه اهمیتی در قبال فروش بالای فیلم دارد؟ حتی هو كردن تماشاگران در هنگام نمایش فیلم در جشنواره برلین هم اهمیتی ندارد. آیا كمپانی وارنر در دنیای بی در و پیكر امروز كه تنها فروش و كسب سود اهمیت دارد، فراموش كرده است كه میراثدار آنچه كه او اكنون بربر نامیده، در یك واقعه تاریخی، نیاكان و اجدادشان را از بندها رهانیده و به آنها زندگی دوباره بخشیده است؟ این در حالی است كه این كمپانی و مسؤولانش نه تنها از ایرانیان معذرت نمیخواهند، بلكه شاید سپاسگزار هم باشند كه غوغای گسترده اما بیحاصل ایرانیان، تنها آب در آسیاب آنها ریخته و موجب فروش بیشتر فیلم كذایی آنها شده است.
● به راستی، فیلم ۳۰۰ چیست؟
یك اثر سینمایی ساده كه حالا همه ما بعد از این همه سر و صدای بیحاصل، دوست داریم آن را ببینیم، یا داستان نبردی نابرابر میان ۳۰۰ اسپارتی كه قرار است از تمدن مغرب زمین در مقابل میلیونها بربر دفاع كنند و شاید هم یك اثر سینمایی هدفمند است كه در ادامه سلسله فیلمهای سیاسی گذشته ساخته شده است؛ فیلمی كه به قول تم برتون، كارگردان مشهور هالیوود، مضحكتر از كارتونهای ژاپنی است!
بعد از اینكه الیور استون، كارگردان مشهور هالیوود، با آن همه گرد و خاك و فریادهای ضد آمریكاییاش اقدام به ساخت فیلم ضد ایرانی اسكندر نمود و تمام اعتبار حرفهای خود را برای ساخت فیلمی بیمایه كه به قول منتقدان، ضعیفترین فیلم استون میباشد، به مخاطره انداخت، این بار قرعه به نام زَك اسنایدر ۴۱ ساله افتاد. كارگردان كلیپهای تبلیغاتی كه فیلم ۳۰۰، دومین فیلم بلند وی محسوب میشود. او از سوی كمپانی وارنر مأمور شد كه با بودجهای۶۰ میلیون دلاری، فیلمی بسازد كه در واقع اقتباسی كامل از كمیك استریپ فرانك میلر میباشد و قرار است نبرد معروف ترموپیل را به شیوه خود روایت كند. جالب آن كه فیلمبرداری ۳۰۰ طی مدت ۶۰ روز در یك سوله و در مقابل پرده آبی به وسیله تكنیك Digital Backlot به پایان رسید. در واقع، بازیگران تمامی فیلم را در مقابل پرده آبی و در استودیو بازی كردند و تمام صحنهها بعداً به فیلم اضافه شده است.
فرانك میلر، نویسنده و كارگردان ۳۰۰ كه بیشتر شهرت خود را مدیون كمیك استریپها به ویژه كمیك استریپ “شهر گناه” است كه بعدها فیلم مشهوری به همین نام با اقتباس از آن ساخته شد، كار جدیدش را بر اثر مشاهده فیلمی با همین مضمون به نام Spartans ۳۰۰ The نگاشته است.
اما دستمایه داستان فیلم را نه اسنایدر و نه میلر، بلكه هرودت سالها قبل از میلاد روایت كرده است. البته روایت هرودت مورخ، كه بیشتر به دلیل طبع خوشذوقش در جهت اغراق برخی وقایع تاریخی به نفع خودی پرداخته، خیلی منبع موثقی به شمار نمیآید. او جنگ ترموپیل را به شیوهای فانتزی و جانبدارانه در جلد هفتم كتاب مشهور خود، “جنگ پارسیان،” روایت كرده است؛ جنگی كه در واقع با لشكركشی خشایار شاه اول و به تلافی مداخله یونانیان در شورش ایالت پارسی یونیه آغاز شد و با تصرف آتن به دست ایرانیان به پایان رسید - هرچند كه بعد از آن جنگ، سپاه ایران تضعیف شده و یونانیان بیش از پیش متحد شدند.
اما آنچه در این میان اتفاق افتاده و تا به امروز محل نزاع بیشتر تاریخنگاران بوده است، آمار سپاهیان دو طرف، چگونگی چیره شدن ایرانیان و گذشتن از تنگه ترموپیل و برخی موارد دیگر است كه هر یك با توجه به تعلق خاطر، آن را به نفع خود روایت كرده است. اما آنچه مسلم است، فتح آتن به دست سپاه ایران، در گروی گذشتن از تنگه ترموپیل بوده است.
هرودت این جنگ مهم تاریخی را این گونه روایت میكند كه در تاریخ ۴۸۰ قبل از میلاد مسیح، سپاه ایران با ادوات و تجهیزات كامل جنگی و با یك میلیون سرباز - كه بین ۲۵۰ هزار تا ۵ میلیون هم تخمین زده میشود - برای فتح آتن به سمت این شهر حركت میكند. یونانیان پیش از رسیدن سپاه ایران، تنگه ترموپیل كه از نظر استراتژیك مكان مهمی بوده را در اختیار خود میگیرند. اما به محض مشاهده سپاه ایران، دچار وحشت شده و عدهای از آنها میگریزند. اما لئونیداس، فرمانده اسپارتها، بخشی از نیروی خود را مجاب به ماندن میكند. با توجه به اِشراف یونانیان به محل و شناختی كه از تنگه ترموپیل داشتند، سپاه ایران را متوقف میكنند. سپس به دستور خشایار شاه، سپاهی برای گذر از تنگه ترموپیل مهیا میشود كه البته این حمله به ثمر نمیرسد.
اما در نهایت، یك گوژپشت یونانی با دریافت پاداش از خشایار شاه به اسپارتها خیانت كرده و راه كوهستان مجاور را به ایرانیان نشان میدهد. سپاهیان ایران نیز با از میان برداشتن محافظان تنگه، اقدام به محاصره یونیان میكنند. در این میان، لئونیداس به همراه ۳۰۰ اسپارتی در تنگه ترموپیل مقابل سپاه ایران ایستادگی كرده و با این كار خود شرایط فرار سپاهیان یونان را فراهم میكنند، اما در نهایت و پس از جنگ و گریزهای پیدرپی، همه این ۳۰۰ نفر كشته میشوند.
بدین ترتیب، سپاه ایران تا فتح آتن پیش میرود، هرچند در آنجا و در نبرد سالامیس، ناوگان ایران منهدم شده و خشایار شاه به ایران بازمیگردد.
اما نكته قابل توجه از روایت هرودت و داستان فیلم در این جاست كه حتی فیلم ۳۰۰ به تاریخ هم وفادار نمانده است و آنچه در این فیلم دیده میشود، به مراتب غلوآمیزتر از روایت مورخی چون هرودت است. در فیلم ۳۰۰، سپاه ایران بیش از یك میلیون نفر عنوان شده است، در حالی كه تهیه حداقل نیازهای چنین نیرویی غیرممكن است. ضمن اینكه سپاهیان ایران عمدتاً سیه چهره و شبیه عربها و با جثههایی بزرگ و اندامی بیش از حد تنومند و البته وحشیتر از هر حیوان درندهای نمایش داده شدهاند.
خشایار شاه نیز كه بیشتر به آفریقاییها شبیه است و با لباسی كه هیچ شباهتی به لباس ایرانیان آن زمان ندارد، با زیورآلاتی كه به خود آویزان كرده، اصلاً نشان یك شاه مقتدر را ندارد. به هر حال، این یك میلیون هیولای درندهخوی وحشی در مقابل ۳۰۰ نفر انسان خوشتیپ و شجاع كه تا آخرین قطره خون خود میجنگند، قرار میگیرند تا به این ترتیب، شكست اسپارتها توجیه لازم را پیدا كند. در واقع، در این فیلم، ۳۰۰ نفر از جان گذشته یونانی با مشخصههای بارز انسانی، تصویری از مقاومت و ایثار را به نمایش میگذارند و هرچند در مقابل میلیونها موجود انساننما، چارهای جز شكست ندارند، اما این شكست طوری وانمود میشود كه كمتر از پیروزی ارزش ندارد- یك پیروزی معنوی كه تقویتكننده روح مبارزهطلبی و دمكراسیخواهی یونیان آن روز و غربیان امروز است.
فیلم ۳۰۰، تداومگر جنگی بیپایان است، با ابزار زمان خویش و با افسون تصویر و با تكنیك. فیلمی كه نبرد ترموپیل را سرآغاز دمكراسی در جهان غرب اعلام میكند و با بربر خواندن دیگری، برتری خود را به تصویر میكشد و با هزاران ترفند، توجیهی میشود برای سیاستهای جنگطلبانه حكام خویش. و ما در این گوشه دنیا با ابزار محدود خود به جنگ میلیونها سایت و خبرگزاری و رسانه تبلیغاتی میرویم، در حالی كه در این هجمه بیپایان، حل شده و عاملی میشویم برای فروش بیشتر فیلم.
شاید اگر بیشتر تأمل میكردیم و با خود میاندیشیدیم چقدر از آنچه برایش پیراهن چاك میكنیم، مطلع هستیم و چقدر ریشههای خود را میشناسیم و در حفظ و نگهداری میراث خویش وفاداریم، شاید دیگر به خود اجازه نمیدادند هویت ما را زیر سؤال ببرند.
منبع : ماهنامه اقتصاد ایران
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست