جمعه, ۳ اسفند, ۱۴۰۳ / 21 February, 2025
مجله ویستا
نگاهی به فیلم ربوده شده

▪ فیلمنامه: لوک بسون، رابرت مارک کیمن.
▪ موسیقی: ناتانیل مکالی.
▪ مدیر فیلمبرداری: مایکل آبراموویچ.
▪ تدوین: فردریک تورال.
▪ طراح صحنه: هیوتیساندیه.
▪ بازیگران: لیان نیسن (برایان)، مگی گریس (کیم)، فمکه جنسن (لنور)، زاندر برکلی (استوارت)، کتی کسیدی(اماندا)، الیوه رابوردین (ژان کلود)، للاند ارسر (سام)، جان گریس (کیسی)،دیوید وارشاوسکی (برنی)، هالی والانس (دیوا)، نیتن ریپی (ویکتور)، کامیل ژپی (ایزابل)، نیکلا ژیرو (پیتر)، جرارد واتکینز (سنت کلر)، اربن بایراکتاری (مارکو)
.▪ ۹۳ دقیقه.
▪ محصول ۲۰۰۸ فرانسه.
▪ زبان فیلم: انگلیسی
برایان، جاسوس سابق CIA که از همسرش جدا شده است، به همراه دوستانش به عنوان محافظ شخصی کار میکند. تا اینکه کیم (دختر ۱۷ ساله او که نزد مادرش زندگی میکند) از او اجازه میخواهد تا به همراه دوستش آماندا سفری به پاریس داشته باشند. برایان، که از خطرات سفر دختران جوان و تنها آگاه است، ابتدا مخالفت میکند. اما بعد با شرط ارتباط پیدرپی تلفنی با سفر دخترش موافقت میکند. کیم و آماندا به محض ورود به پاریس در فرودگاه با پسر جوانی آشنا میشوند. این پسر بعد از یاد گرفتن آدرس محل اقامت آنها، گروهی از قاچاقچیان انسان را به سراغ آنها میفرستد. این واقعه مصادف میشود با تماس تلفنی برایان از آمریکا با کیم و در نتیجه از ربوده شدن دخترش توسط قاچاقچیان انسان آگاه میشود.
برایان با کمک دوستانش میفهمد که ربایندگان گروهی آلبانیایی خطرناک هستند و مهلت کمی برای نجات دخترش باقی است.
از این روز بلافاصله به پاریس رفته و شروع به تحقیقات میکند. برای این کار به سراغ ژان کلود یکی از همکاران سابقش در وزارت اطلاعات و امنیت فرانسه میرود. اما خیلی زود میفهمد که ژان کلود از حامیان باندهای قاچاق انسان است. برایان با استفاده از مهارتهای شغل پیشین خود موفق به یافتن رد دخترش شده و سرانجام دخترش را در محل فروش مخفیانه دختران جوان، مییابد. خریدار یک میلیونر عرب است و برایان ناچار میشود او و محافظانش را به قتل برساند. برایان به همراه دخترش به آمریکا باز میگردد و او را به همسر سابقش میسپارد.
نخستین سؤالی که از تماشای فیلم در ذهن بیننده بوجود میآید درباره روابط دختر و پدر است که زیاد ملموس نیست چرا که دختر با وجود زندگی جدای از پدر، برای همه مواردی که برایش اتفاق میافتد از پدر اجازه میگیرد! این بخش از داستان فیلم گرفتار سانتی مانتالیسم عجیب و غریبی است.
اما چالش بزرگ فیلم، ماهیت آدمربایانی است که بسیار به روند نزولی فیلم کمک میکند. اما جدا از همه گرفتاریهای روایتی که فیلم از آن رنج میبرد، شروع اثر وارد شدن دو دختر جوان به پاریس و بعد از زمان کمی شناسایی آدمربایان آنها را بربایند یک ضعف عجیب و غریب محسوب میشود. اما قهرمان فیلم به لحاظ شخصیتپردازی و اسلوبی که به طراحی او کمک فراوانی کرده است شبیه دیگر قهرمانهای بینالمللی لوک بسون به نظر میرسند و اگر فیلمهای «ترانسپورتر» و «دنی سگه» و «حرفهای» را به خاطر بیاورید که (هر سه این فیلمها وارد شبکه ویدئویی شده است) خواهید دید چه به لحاظ شخصیتپردازی و چه حرکتهای رفتاری قهرمانهای مجموعه فیلمهای او بسیار به هم شبیه هستند البته خود کارگردان فیلمبردار سابق لوک، در دو پروژه حرفهای و ترانسپورتر است و همراهی شناخت دوجانبه از طرف او و لوک بسون باعث شده است که او هم به لحاظ کاری در همین طیف قرار گیرد.
اما همه ابزارهای فیلم «مورل»، کلیشهای هستند مثل یک ابر مرد، قدرتهای فراوان انسانی، هوش و خشونت، که بیشتر لوک بسونی به نظر میآیند. اما بهرغم پرداخت شخصیتها قهرمان این فیلم هم همانند دیگر شخصیتهای بسون، انسانهایی هستند که در برابر شکستهشدن قانونهایی که روند طبیعی زندگی آنها را بر هم میزند قانون شکن میشوند و همین آنها از داشتن یک رئالیسم شخصیتی باز میدارد و همین امر موجب شده است که باز هم فرمول هالیوودی شدن گرفتاری فراوانی را برای فیلم بوجود آورد و از فضاهای گرم فیلمنامههای بسون فاصله بسیار بگیرد. در مجموع توانسته داستان تازهای را برای بینندهاش روایت کند که گوشههای تلخ از رخدادهای دهشتناکی را از جامعه مدرن و بردهداری آن نشان دهد. هرچند در دنیای غرب مساله فروش دختران رد میشود اما قاچاق انسان امروز در دنیا به یکی از معضلات جامعه بشری تبدیل شده است و هالیوود هم این چنین پررنگ و جسورانه به آن نپرداخته است این بار جسارت فرانسویها مورل و بسون مورد ستایش قرار میگیرد تا در هرچه دقیق معرفی کردن فروشندگان و خریداران این برداری مدرن که ضلع تاریک جامعه بشری مدرن اروپای به حساب میآید را به همگان نشان دهند و شاید تاکنون تنها فیلمی که به طور شایسته به این موضوع پرداخته است فیلم اسپارتی باشد. اما در فیلم اسپارتی دختر رئیسجمهور و در «ربوده شده» دختر یک مامور سابق سیا دزدیده میشود گویی در تمام این فیلمها مساله قاچاق انسان پیرنگ داستانی آنها حول محور سیاستمداران دور میزند تا چشم آنها به حقیقتهای کثیف دنیای مدرن باز شود.
اما مساله ربودن و فروش دختران در جهان امریست که نمیتوان از کنار آن به سادگی عبور کرد چرا که تا زمانی که تقاضا در بازار باشد عرضه همیشه وجود خواهد داشت. خانم «فمکه جنسن» بعد از حضور در این فیلم آن قدر متاثر شده که به دفتر ویژه مبارزه با جنایت و مواد مخدر سازمان ملل پیوسته و سفیر حسن نیت شده است. اگر بسون ندانسته نیز مسبب این اتفاق بوده، باز جای امیدواری و شکر باقی است.
اما فیلم در قالب یک اثر هنری چه دارد: برای تماشاگر عادی لیام نیسن، فمکه جنسن و مگی گریس ـ که با سریال Lost به شهرت رسید ـ و قصهای پر هیجان و پر کشش نجات دختری نافرمان و ناسپاس به دست پدری وظیفهشناس که به شدت همدلی برانگیز است و نفس را در سینه حبس میکند. و برای منتقد؛ یک فیلم دیگر از سینمای امروز فرانسه که چند صباحی است به جوانها فرصت کارگردانی میدهد. مانند سری «تاکسی»، که معجزه اقتصادی سینمای فرانسه را رقم زد و هنوز با ساختن ادامههایی دیگر از این معدن طلا بهرهبرداری میشود.شخصیت برایان در روند داستان به سمتی میرود که بیننده قبل از آنی که احساس کند این فیلم یک نجات برای دختر یک مامور کهنهکار به حساب میآید یک جدال با قانون و شکستن آن برشمرده میشود و خود کسانی که روزگاری مامور اجرای آن بودهاند امروز برای رسیدن به نیتهایشان دست به همه کار برای نجات زندگی خود و خانوادهشان خواهند زد.
● کارگردان
پییر مورل نام آشنایی نیست. لااقل برای کسانی که پیشینه فیلمبردارها برایشان جذاب نیست، اینگونه است. زیرا مورل، از آغاز دهه ۱۹۹۰ فیلمبردار و مدیر فیلمبرداری فیلمهای زیادی بوده، از جمله فیلمهایی که بسون تهیه کرده است (ترانسپورتر، دنی سگه). او بخت کارگردانی را در سایه لوکبسون به دست آورده است و نخستین بار در سال ۲۰۰۴ برای ساختن منطقه ۱۳ روی صندلی کارگردانی نشسته است. ربوده شده، دومین فیلم اوست که لوکبسون در مقام فیلمنامه نویس و تهیهکننده در آن حضور دارد. اما چارچوبهای فیلمبرداری و استفاده از دوربین HD و تدوینهای موازی و صحنه پرشتاب برش دار از عواملی است که به ریتم بسیار تند فیلم کمک شایانی کرده است و بردن که یک مجموع پرشتاب همانند فیلم قبلی کارگردان (بلوک ۱۳ نخستین فیلم کارگردان) است. شاید همین ریتم پرشتاب سبب شده که فیلم در نمایش شخصیتبرداری کاراکترهایش بسیار ضعیف باشد و برای بیننده همه شخصیتها مثل غریبهها جلوه کنند.
علیرضا پورصباغ
منبع : روزنامه اطلاعات
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست