جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

بررسی بازی ۳ Driver


بررسی بازی ۳ Driver
اولین سری بازی‌های Driver در سال ۲۰۰۰ به بازار آمد و در آن سال بود كه همه اعتراف كردند كه با ورود این بازی به دنیای بازی‌های كامپیوتری نوع جدیدی از بازی‌ها خلق شده‌است. نوعی كه بعد‌ها پایه و اساس ساخت بازی‌های موفق و مشهوری مانند GTA و Mafia شد.
در واقع بدعت شركت Reflections كه از زیرشاخه‌های شركت بزرگ آتاری می‌باشد و در نیوكاسلِ انگلیس واقع است، در آن سال موجب شد كه دو نوعِ بازی‌های اكشن و ماشین‌سواری، با ادغامی خلاقانه تبدیل به نوعی از بازی شود كه امروزه بسیاری از بازی‌ها را شامل می‌شود. سری دوم این بازی نیز برروی PS و ۲PS فروشی موفقیت‌آمیز داشت تا آنجا مجموع فروش دو قسمت اول بازی را برروی تمام كنسول‌های در حدود دوازده میلیون نسخه در جهان تخمین می‌زنند!
ساختِ سری سوم بازی Driver با تبلیغاتی فراوان و وسیع از سال ۲۰۰۳ آغاز شد و در سال ۲۰۰۴ این بازی ابتدا برروی كنسول‌های ۲PS و Xbox وارد بازار شد و قرار شد كه بعد از نه ماه كار برروی نواقص این بازی روی این دو دستگاه، نسخه PC آن به بازار بیاید. ولی متاسفانه نه‌تنها این عیوب در نسخه PC بازی برطرف نشده‌است بلكه به‌علت حفظ سازگاری بازی با صفحه‌كلید و ماوس در نسخه PC عیب‌های تازه‌تری نیز در آن پیدا شده‌است.
برای ساخت این بازی همكاری عظیمی بین هالیوود و آتاری صورت گرفت. به طوری‌كه از شركت فیلم‌سازیِ كارگردان بزرگ انگلیسی <رایدلی اسكات> سازنده فیلم‌های <گلادیاتور> و <هانیبال> دعوت شد تا فیلمی سه دقیقه ای بر پایه داستان این بازی بسازد. (این شركت فیلم سازی پیش از این فیلم های تبلیغاتی شركت BMW را ساخته بود كه در سایت BMWFilms.Com موجود می باشند) این فیلم سه دقیقه‌ای كه "The Gunlet" (دستكش آهنی) نام گرفته است، در سایت بازی و تبلیغات گسترده‌ای كه در سراسر جهان برایش انجام شد، مورداستفاده قرار گرفت. همچنین برای صدای چهار شخصیت اصلی داستان بازی از چهار هنرپیشه سرشناس استفاده شد. جای شخصیت اصلی بازی، <مایكل مدسن> هنرپیشه معروف فیلم‌های Kill Bill ، سگدانی و روح صحبت كرد. او كه قبلاً نیز به همكاری با بازی‌های كامپیوتری علاقه‌ نشان داده بود و در بازی‌های GTA III و True Crime صدای خود را به شخصیت‌های مجازی بازی‌ها داده‌بود، جای Tanner شخصیت اصلی بازی صحبت كرد. <وینگ‌ریمز> بازیگر، ماموریت غیرممكن، <میكی‌رورك> بازیگر فیلم‌های تیم دونفره و خط باریك قرمز و <میشل رودریگوئیز> هنرپیشه فیلم سریع و آتشین، نیز جایِ شخصیت‌های دیگر بازی صحبت كردند. در زمینه موسیقی بازی نیز از هنرمندانی دعوت به همكاری شده‌است و همزمان با پخش بازی، CD موسیقی جداگانه‌ای نیز از موسیقی این بازی وارد بازار شد كه شامل ۱۴ قطعه موسیقی بود.
اما با تمام این سر و صدا‌هایی كه همزمان با شروع ساخت بازی، از طرف شركت آتاری ایجاد شد، ظاهراً اصل ماجرا از جانب این شركت فراموش‌شد! اینكه آن‌ها قرار است در درجه اول بازی كامپیوتریِ موفقی را بسازند و در درجه دوم برای پیش‌بردن این هدف از ابزار‌های كمكی مانند فیلم‌،‌ موسیقی، صدای هنرپیشه‌های مطرح و ... استفاده كنند! متاسفانه Driver۳ همه چیزش خوب است به غیر از بازی‌اش! به‌طور مثال هنگامی‌كه Install شدن بازی تمام می‌شود و شما Demo دیدنی اول بازی را می‌بینید، فراموش می‌كنید در حال انجام بازی هستید و آنقدر مجذوب صدا‌ها، موسیقی و فیلم می‌شوید كه شاید فكر كنید كه در حال انجام بهترین بازی عمرتان هستید، اما هنگامی وارد فضای فانتزی‌گرافیكی و پر از ایراد بازی می‌شوید، این امید شما سریعاً به یأس تبدیل می‌شود.
اشكالات گرافیكی بازی بسیار زیاد است، طوری كه شاید بتوان گفت اولین بازی Driver دارای گرافیك بی‌نقص‌تری نسبت به این نسخه می‌باشد. در مرحله اول بازی شما در خانه خود می‌باشید و می‌توانید نگاهی كلی به حركات، پس‌زمینه‌ها و گرافیك كلی بازی بكنید. درهمین‌جاست كه به‌كلی مایوس خواهید شد. اوج این نقض را هنگامی كه در استخر خانه خود شنا می‌كنید خواهید دید! در واقع شما در فضایی بی‌آب، بدون هیچ تغییر در سطح استخر و در فضایی خلاء گونه فقط دست و پای خود را تكان می‌دهید، گوئی به‌جای شنا كردن، پرواز می‌كنید.
از ایرادات گرافیكی دیگرِ بازی كم‌نور و پرنور‌شدن صحنه‌ها و به‌خصوص اشیائی مانند ساختمان‌ها و درخت‌ها، در هنگام حركت كردن می‌باشد. همچنین ظاهر شدن ناگهانی صحنه‌های عمیق‌تر بازی با نزدیك شدن به آن‌ها كه در قسمت رانندگی بسیار آزاردهنده ‌می‌شود.
بامزه‌ترین ایراد گرافیكی بازی هنگامی است كه شخصیت Tannerهنگامی كه برخلاف نور می‌ایستد، برای نمایش این تاریكی تمام بدنش تاریك می‌شود جز صورتش! حركات شخصیت‌ها درون بازی بسیار سطحی طراحی شده‌اند.
برای درك این مطلب می‌توانید بپرید و تاثیر مضحك این حركت را ببینید. مطمئناً برای بازی‌ای به اسم Driver قسمت راندن اتومبیل‌ها ‌باید قسمتی حساس و زیبا باشد كه متاسفانه در این بازی اصلا جذاب از‌كار در نیامده‌است. این قسمت درواقع‌ مضحكه‌ای بیش نیست! كنترل یا Handling ماشین‌ها از هر بازی ابتدایی چندین سال پیش نیز ضعیف‌تر است. گرچه می‌توانید سوار بیش از ۷۰ نوع وسیله نقلیه، اعم از ماشین‌های مختلف، موتور و دوچرخه، قایق‌موتوری و غیره شوید، ولی راندن هریك از این وسایل بدتر از دیگری است.
خارج از ایرادات گرافیكی بازی، داستان و محیط خود بازی نیز دارای مشكلات فراوان است. هنگامی كه در حال تعقیب و گریزی هستید بازی هیچ‌گونه هیجانی برای شما ایجاد نمی‌كند و همین امر تمام بازی را تكراری و خسته كننده می‌كند. تیراندازی‌ها به یك شوخی می‌ماند! در واقع دشمنان شما به عروسك‌های خیمه‌شب‌بازی می‌مانند كه بی‌هدف درجای خود ثابتند و تیر می‌زنند.
آن‌ها نه دنبال شما می‌آیند، نه از دست شما فرار می‌كنند، و درواقع هوش مصنوعی‌ آن‌ها، بسیار ضعیف است، به‌طوری‌كه اگر به‌جای شما یك ماموت هم جلوی آن‌ها قرار گیرد آن‌ها باز تیر خود را به هدف نخواهند زد! قسمتی از نمایش خنده‌دار صحنه‌های تیراندازی را در شكل ۲ می‌بینید! وجود كیت‌های پزشكی نیز آنقدر زیاد و دردسترس می‌باشد كه هیجان اندك این برخورد‌ها را كمرنگ‌تر می‌كند. هوش‌مصنوعی قسمت رانندگی بازی نیز كیفیتی بهتر از قسمت پیاده ندارد.
حركات ماشین پلیس یا دیگر ماشین‌هایی كه در تعقیب شما می‌باشند بسیار خنده‌دار و ابتدایی می‌باشد. پلیس‌ها تا زمانی كه در یك فاصله بسیار نزدیك به ماشین شما نباشند از ماشین پیاده نمی‌شوند و به شما تیر‌اندازی نمی‌كنند. به‌طور مثال اگر پلیسی دنبال شما باشد و شما از ماشین پیاده‌شوید و از روی ریل‌های بین اتوبان به قسمت مقابل بپرید پلیس به‌جای اینكه از ماشینش پیاده شود و دنبال شما بیاید و تیراندازی كند، با ماشین آنقدر به‌این ریل‌ها می‌كوبد تا شما به‌راحتی فرار كنید!
اگر هم به‌طور اتفاقی از ماشین پیاده شود آنقدر سردرگم دور خود می‌چرخد كه شما را یاد فیلم‌های كمدی صامت می‌اندازد! در واقع كنترل در بازی Driver۳ شاید بیشترین ایراد بازی باشد. در هر دو قسمت پیاده و سواره بازی كنترل به‌طرزی ابتدایی و پرایراد طراحی شده‌است. هنگامی كه می‌خواهید جهت نگاه Tanner را تغییر دهید این حركت ابتدا آرام صورت می‌گیرد و سپس شتاب این تغییر زیاد می‌شود، نوآوری‌ای كه حركات شخصیت را در این بازی بسیار سخت و غیرمعمول كرده‌است. از همه جالب‌تر در قسمت كنترل‌ها، كلید‌های قراردادی كنترل بازی (Default Control Keys) می‌باشد.
در این قسمت تمامی حركات حمله با تفنگ در قسمت صفحه‌كلید روی پنج كلید تعبیه شده است در حالی كه از هیچ‌كدام از دكمه‌های ماوس استفاده نشده است!! شاید مدت نیم ساعت ابتدایی، وقتتان صرف درست كردن این دكمه‌ها باشد. سایت GameSpot این طراحیِ قسمت كلید‌های قراردادی صفحه‌كلید را <تمرین دیوانگی> خطاب كرده است و ادعا كرده‌است كه اگر جایزه‌ای بود برای <بدترین طراحی كلید‌های پیش‌گزیدهِ كنترل> مطمئناً این بازی این جایزه را از آن خود می‌كرد!
ایرادات، به صدای بازی نیز وارد است. صدای محیط اكثرا یكنواخت و تكراری است و مانند قطعه‌ای از یك موسیقی می‌ماند كه بارها تكرار می‌شود. دیالوگ شخصیت‌ها هنگام برخورد‌ها اكثرا كلیشه‌ای و تكراری می‌شود و تنها نكته خوب صداها، وجود صدای هنرپیشه‌های معروفی است كه جای شخصیت‌ها صحبت می‌كنند، گرچه صداسازی آن‌ها نیز به خوبی فیلم‌ها اجرا نشده‌است و ضعف‌های بسیاری دارد.
موسیقی بازی نیز خوب و نه عالی می‌باشد ولی این موسیقی فقط در قسمت Demoها شنیده می‌شود، در صورتی كه وجود موسیقی درون بازی می‌تواند جذابیت و هیجان فراوانی را به بازی‌كننده بدهد كه این بازی از این خصوصیت هم بهره نمی‌گیرد. طراحان صوتی بازی آنقدر به خود زحمت نداده‌اند كه برای طراحی صدای اسلحه‌های مختلف، موتور روشن‌ ماشین‌ها، و بوق‌ها از صداهای گوناگون استفاده كنند و در هریك از این موارد به یك صدا قناعت نكنند.
یكی از بزرگترین ضربه‌‌هایی كه باعث شد بازی مشهور و موفق Driver در سومین قسمت خود نتواند به یك بازی خوب و سالم تبدیل شود، وجود اختلافات زیادِ مدیران شركت آتاری و طراح اصلی این بازی و مدیر سابق بخش Reflections می‌باشد.
گرچه Martin Edmondson در بسیاری از مراحل ساخت بازی Driver۳ حضور داشت، ولی اختلافات مالی بین او و بزرگان شركت آتاری‌مانع از پیشرفت صحیح او در طراحی این بازی شد و نهایتاً این اختلافات به حدی زیاد شد كه او مجبور شد از مدیریت Reflections استعفا دهد و برای همیشه آتاری را ترك كند. در واقع خالق سری بازی‌های Driver اواخر سال ۲۰۰۴ مجبور به ترك این شركت شد و حتی نتوانست در دادگاه، ادعایِ مالكیتِ خلق سری این بازی‌ها را نیز از آن خود كند. یكی از سخنگو‌های شركت آتاری در بیانیه‌ای كه در مورد این اختلاف از سوی شركت اعلام شد، اظهار داشت: < برای مدت‌ها ما با مارتین مشكلی نداشتیم.
ولی حالا دو طرف نمی‌توانیم با هم كنار بیاییم. با رفتن او، بخش Reflection به كار خود ادامه می‌دهد، زیرا كه مارتین فقط یك مدیر بوده‌است و نه مالك. همچنین حقوق ‌Driver برای همیشه از آن آتاری خواهد بود. ما برنامه‌های زیادی برای سری سوم این بازی داریم.> ولی ظاهرا برنامه‌های شركت آتاری برای این بازی بدون Martin Edmondson موفقیت آمیز نبوده‌است و این نشان می‌دهد كه پشت خلق ابداعات Driver كسی بوده است كه Driver۳ از داشتنش محروم شده‌‌است.
اساس داستان بازی فعالیت‌های پلیس در مقابله با گروه‌های خلافكار می‌باشد كه این تقابل در قالب مراحل اكشن و ماشین‌سواری در بازی نمایش داده‌ می‌شود. قسمت‌های‌ بازی اكثرا از روی محل‌های واقعی طراحی شده‌‌اند و حتی خیابان‌های سه شهر مختلف وقوع بازی یعنی میامی، نیس و استانبول تا حدی زیادی مانند نمونه اصلی‌اشان در دهه ۷۰ می‌باشند.
بازی با فیلمی زیبا شروع می‌شود. جایی كه Tanner ، شخصیت اصلی بازی، پلیسی كه خود را در قالب تبهكاران جازده ‌است تا یك باندِ دزدی ماشین‌های گران‌قیمت را پیدا كند، در شهر استانبول در جریان یك عملیات تیر می‌خورد و به بیمارستان می‌رود. همان‌طور كه اشاره شد، فیلم‌ها و Demoهای بازی بسیار جذاب از كار درآمده‌اند و یكی از بهترین‌ِ آن‌ها همین Demo اول بازی می‌باشد كه مناظر و فضای شهر استانبول را به خوبی نمایش می‌دهد و تاثیر صحنه‌های تیراندازی آن بسیار خوب می‌باشد.
بعد از نمایش این مقدمه ما به شش ماه قبل برمی‌گردیم. زمانی كه Tanner در شهر میامی تلاش می‌كند تا به این گروه ماشین ربایی نفوذ كند. این گروه قرار است ۴۰ ماشین لوكس و گران‌قیمت را در این شهر ربوده، آن‌را توسط كشتی به خارج میامی بفرستد. در قسمت‌های مختلف بازی، طی مراحل مختلف باید كشف كنید دزد‌های ماشین‌ها چه‌كسانی هستند، ماشین‌ها قرار است به كجا فرستاده شوند و چه‌كسانی مسوول اصلی این باند می‌باشند. همچنین به‌این علت كه شما فردی نفوذی در این باند خلافكار می‌باشید در بعضی از مراحل هم وظیفه دارید كه افراد خائن خودی را نیز تعقیب كنید و آن‌ها را به مسوولین بالاتر تحویل دهید. بعد از گذراندن چند مرحله در میامی به كشور فرانسه می‌روید و در شهر نیس چندین مرحله را می‌گذرانید.
البته مراحل تكراری و خسته‌كننده است و تنها شكل خیابان‌ها و پس‌زمینه‌ها تغییر می‌كنند. سپس به شهر استانبول می‌روید و مراحلی را نیز در آنجا می‌گذرانید. داستان توسط Demoهای زیبایی كه در بین مراحل نمایش داده می‌شود دنبال می‌شود. این Demoها آنقدر از خود بازی بهتر و باكیفیت‌تر می‌باشند كه انگار محیط درونی بازی وصله‌ای است ناجور كه در بین یك فیلم‌سینمایی تدوین شده‌است.
Driver۳ پراز ایرادات گوناگون است و جالب این‌جاست كه در وصله‌ای ‌(Patch) كه به‌تازگی شركت آتاری بیرون داده‌است نیزهیچ كدام از این ایرادات رفع نشده‌است. با تمام این توضیحات شاید بتوان گفت هیچ دلیل منطقی برای گذاشتن وقت برروی این بازی و انجامش وجود ندارد! این‌گونه‌است كه یك بازی محبوب و معروف علی‌رغم بهره‌گیری از یك تیم طراحی خوب و هزینه‌های بالا و حتی كمك از نیروی هالیوود به بدترین نحو ممكن ساخته می‌شود. آیا می‌توان امید داشت كه Driver۴ پاسخ تمامی این نقد‌های منفی را بدهد؟
▪ راهنمای بازی:
راهنمای این بازی به زبان انگلیسی را می‌توانید از سایت ماهنامه شبكه (قسمت دانلود) دریافت نمایید.
امیرپاشا آزادی‌پو
منبع : ماهنامه شبکه