یکشنبه, ۱۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 5 May, 2024
مجله ویستا

دوازده یار اوشن - OCEAN'S TWELVE


دوازده یار اوشن - OCEAN'S TWELVE
سال تولید : ۲۰۰۴
کشور تولیدکننده : استرالیا و آمریکا
محصول : جری ویتراب
کارگردان : استیون سودربرگ
فیلمنامه‌نویس : جرج نولفی
فیلمبردار : پیتر اندروز (سودربرگ)
آهنگساز(موسیقی متن) : دیوید هولمز
هنرپیشگان : اندی گارسیا، جولیا رابرتس، جرج کلونی، براد پیت، مت دیمن، برنی مک، دَن چیدل، کارل راینر، الیوت گولد، ادی جیمسن، شائوبو کین، کیسی افلک، ونسان کاسل و کاترین زیتا جونز
نوع فیلم : رنگی، ۱۲۵ دقیقه


̎دَنی اوشن̎ (کلونی)، پس از سرقت ۱۶۰ میلیون دلار از هتل کازینوی ̎بلاجو̎ و بیرون کشیدن ̎تس̎ (رابرتس̎، همسر سابقش از چنگ صاحب ̎بلاجو̎، ̎تری بندیکت̎ (گارسیا)، در کانتی‌کات زندگی آرام وبی‌سروصدائی دارد. اما یک روز، به‌طور ناغافل، ̎بندیکت̎ با او تماس می‌گیرد. پیداست ̎بندیکت̎ ردّ ̎دَنی̎ و ده رفیقش را گرفته و سرانجام آنان را یافته است. ̎بندیکت̎ به آنان پیشنهاد می‌کند که اگر در طول دو هفته بتوانند ۱۶۰ میلیون دلارش را به او برگردانند، صدمه‌ای به آنان نخواهد زد. اما معلوم می‌شود ̎دَنی̎ و دوست صمیمی‌اش، ̎راستی رایان̎ (پیت) زیاد در هزینه‌های زندگی مقتصدانه رفتار نکرده‌اند و بنابراین نقشهٔ سرقت دیگری را می‌کشند تا پول دزدی قبلی‌شان را به کمک همان گروه همیشگی، از جائی فراهم کنند. این گروه عبارتند از: ̎لینس کالدول̎ (راینر)، ̎روبین تیشکوف̎ (گولد)، ̎لیوینگستن دل̎ (جیمسن)، ̎ین̎ (کین)، ̎ورجیل مالوی̎ (افلک) و برادرش، ̎ترک̎ (کان). ̎دَنی̎ و ̎راستی̎، باخبر می‌شوند یک تخم طلائی بسیار کمیابِ فابرژه، در موزه‌ای در رُم به نمایش گذاشته شده که به اندازهٔ پولِ دزدیِ قبلی‌شان می‌ارزد. اما دیری نگذشته که متوجه می‌شوند یک سارق زبر و زرنگ معروق به نام ̎فرانسوا تولور̎ (کاسل) نیز دنبال به‌دست آوردن همان تخم طلائی است. بنابراین حالا مسئله این است که چه کسی اول از همه تخم را می‌رباید. آن‌چه ماجرا را هیجان‌انگیزتر کرده این است که ̎ایزابل لاهیری̎ (زیتا جونز)، زنی که ̎راستی̎ قبلاً با او آشنا بوده، در حال حاضر به یک مأمور عالیرتبهٔ اینترپُل تبدیل شده و هم دنبال ̎تولور̎ است و هم در پی گیر انداختن ̎یاران اوشن̎.
● هرچه یازده یار اوشن (ساختهٔ خود سودربرگ، ۲۰۰۱) با وجود همهٔ پیچیدگی‌های بصری و داستانی‌اش، راحت و روبه‌راه جلو می‌رود؛ دنبالهٔ دوازده‌تائی‌اش متأسفانه توی دست‌انداز می‌افتد، و... به هدفش نمی‌رسد. ستاره‌ها و لوکیشن‌ها، کم‌وبیش همان‌هائی هستند که بودند. اما داستان چند پاره است، همه‌چیز ادای فیلم اول به نظر می‌رسد، نه خود آن ـ و خلاصه انگار همه روی پرده دارند زور می‌زنند. خود سودربرگ هم که انگار متوجه چنتهٔ خالی‌اش شده، بیشتر از بقیه سراغ ادا و اطوارهای عجیب و غریب رفته تا دست خالی‌اش رو نشود. از جمله صحنه‌ای که بروس ویلیس و رابرتس به خودشان ارجاع می‌دهند. این وسط آن‌قدر همه‌چیز جدا از هم و بی‌ربط به نظر می‌رسد که پی‌گیری نقطهٔ اوج داستان، اهمیتش را برای تماشاگر از دست می‌دهد. اگر منبع الهام سودربرگ در یازده یار اوشن، کمدی‌های سرقتی دههٔ ۱۹۷۰ بود، در یان یکی می‌خواهد از خودش تقلید کند.