جمعه, ۱۴ دی, ۱۴۰۳ / 3 January, 2025
مجله ویستا
امام و وحدت امت
یکی از اموری که مورد اتفاق و پذیرش همه عقلای عالم خصوصا انبیای الهی بوده و هست کیمیای وحدت است و شاید بتوان گفت اصل اساسی و بنیادی در تعالیم اسلام دعوت به وحدت و ایجاد همدلی و همفکری در بین انسانهاست.
اصل توحید و پرستش خدای یگانه از اصول دین ماست که همه فرق مسلمین به آن اذعان داشته و یکی از دو رکن اساسی اسلامیت هر فرد است، شهادت به وحدانیت و شهادت به رسالت محمد (ص) دو عنصر اصلی و کلیدی مسلمان شدن هر فرد غیرمسلمانی است. نگاهی به تعالیم اسلام و دستورات فقهی به ما نشان میدهد که همه دستورات دینی برای ایجاد جامعهای واحد و همدل و همزبان صادر شده است. قبله واحد، کتاب واحد، زبان اسلامی واحد، شعار واحد و. . . همگی نشان از همدلی و همسویی است. اوقات نماز، روزه، حج، اعیاد مذهبی، نماز جمعه، نماز جماعت، ادعیه، زیارات، مراسم عزاداری و. . . همگی در جهت ایجاد وحدت در میان مسلمین وضع شده است. گرچه همه این امور در حال حاضر اسباب تفرقه شده تا اسباب وحدت، ولی این ضرری به اصل دین نمیزند. تعالیم اسلام با اعمال ما فاصله بسیاری دارد چرا که: (الاسلام شیئ والمسلمین شیئ آخر)
حضرت امام خمینی به عنوان احیاگر اسلام ناب در عصر حاضر و فردی که در طول تاریخ پس از اسلام از چهرههای کمنظیر به شمار میرود، همواره بر این اصل اساسی وحدت در جامعه تاکید داشته و این را به عنوان یک استراتژی و تاکتیک برای پیروزی بر حریف و تشکیل حکومت نمیدانستبلکه جوهره درک وی از عزت و اقتدار مسلمین و ماهیت اجتماعی، سیاسی بودن مکتب اسلام و تعبد معرفتشناسانه ایشان از کلمات و اصول تعالیم اسلامی و قرآنی چنین اقتضایی داشت و این روش و منش هیچ منافاتی با عقیده و مرام تشیع وی نداشت.
امام در عین حالی که مسلمان شیعه متعصب و اصولگرا بود و هرگز حاضر نشد ذرهای از اصول مسلم مذهب شیعه اثنیعشری عدول کند. انسانی جامعنگر بوده و تعبد و تقید به اصول و ارزشهای اسلامی مانع از بهرهگیری و استفاده از مواضع مشترک امت اسلام با سایر ملل جهان نشد چه رسد به مواضع شیعیان و اهل سنت لذا در این ایام که مصادف استبا هفته وحدت مناسب است. نگاهی هرچند گذرا به مواضع و دیدگاههای آن امام همام داشته باشیم باشد که رهنمودهای آن پیر فرزانه چراغ راهمان بوده و بتوانیم از شرایط بحرانی که از هر سو آتش اختلاف و کینه میبارد عبور کنیم و انقلاب و اسلام را از شر اختلاف و چند دستگی نجات دهیم. ما در این مقاله سعی خواهیم کرد محورهای اساسی حفظ وحدت در جامعه را که در منش و گفتار امام راحل به چشم میخورد بیان نموده و شواهدی از بیانات ایشان و خاطرات یاران امام در خصوص هر محور عرضه کنیم.
محورهای اساسی حفظ وحدت را در پنج دسته میتوان تقسیم کرد:
۱) هدفگیری ریشه فساد
۲) تشکیل جبهه واحد
۳) تمسک به مشترکات
۴) پرهیز از مسائل تفرقهافکن
۵) پیریزی نمادهای وحدت
۱) هدفگیری ریشه فساد:
امام (س) ازاولین روزهایی که قدم در عرصه حیات اجتماعی گذاشتبا بهرهجویی از تجارب گذشتگان و درک علل و عوامل شکست و انحراف نهضتهای اسلامی خصوصا در سده اخیر به این نتیجه رسیده بود که پرداختن به شاخهها و عناصر فرعی فساد نه تنها متضاد با منافع ظالمین و حکومتهای ستمگر نیستبلکه بعضا و حتی در بیشتر موارد خود آنها به این مخالفتها دامن زده و خوشحال خواهند شد که افکار عمومی را از خود منصرف و معطوف به مسائل جنبی و حاشیهای کنند. لذا امام از روز اول خواستار براندازی رژیم سلطنتی و از اینکه علماء و روحانیون تلاش خود را معطوف اصلاح بنیادین جامعه نمیکنند اظهار شکوه میکنند. ایشان در تاریخیترین سند مبارزاتی خود که پس از سقوط دولت رضاخان نوشتهاند میفرمایند:
"هانای روحانیین اسلامی،ای علمای ربانی،ای دانشمندان دیندار،ای گویندگان آیین دوست،ای دینداران خداخواه،ای خداخواهان حقپرست،ای حقپرستان شرافتمند،ای شرافتمندان وطنخواه،ای وطنخواهان با ناموس، موعظتخدای جهان را بخوانید و یگانه راه اصلاحی را که پیشنهاد فرموده بپذیرید و ترک نفعهای شخصی کرده تا به همه سعادتهای دو جهان نائل شوید و با زندگانی شرافتمندانه دو عالم دست در آغوش شوید. "
"ان لله فی ایام دهرکم نفحات الا فتعرضوا لها" امروز روزی است که نسیم روحانی وزیدن گرفته و برای قیام اصلاحی بهترین روز است. اگر مجال را از دستبدهید و قیام برای خدا نکنید و مراسم دینی را عودت ندهید فرداست که مشتی هرزهگرد شهوتران بر شما چیره شوند و تمام آیین و شرف شما را دستخوش اغراض باطله خود کنند. " (۱)
و همچنین پس از پیروزی انقلاب از عدم بهرهبرداری صحیح جامعه از فضای خلاء قدرتی که پس از رفتن رضا شاه پدید آمده بود اظهار تاسف میکنند و میفرمایند:
"معالاسف آن وقت اشخاصی [از] خود ملت، یک راسی که بتواند آنها را جمع بکند نبود که پسر رضاخان را آنها گذاشتند اینجا و در صورتی که اگر آن وقت در دو سه تا شهر تظاهرات میشد به ضد، نمیگذاشتند او را، لکن هیچکس حرف نزد. . . شاید اگر مرحوم مدرس آن وقتبود آن کار را میکرد. " (۲)
با این اوصاف مشخص میشود امام در همان زمان نیز مبدا فساد را هدفگیری نموده است و اگر میبینیم حضرت امام به محض مواجه شدن با جریان و تفکری که قصد دارد ریشه و بنیان تفکر مذهبی و عقاید دینی جامعه را زیر سؤال ببرد و باعث ایجاد تردید در جامعه شود با آن به مقابله برخاسته و درس و بحثحوزوی را به کناری نهاده و متقنترین و جامعترین کتاب را در رد شبهات وارده بر آن عصر مینویسد، بر اساس همین ایده و تفکر است و امام در همان کتاب نیز ریشه و اساس این مقاله را شخص رضاخان دانسته و پرده از چهره کریه او برمیدارند. ایشان میفرمایند:
"او فهم صلاح و فساد نداشت و فشارهای او به روحانیین برای اصلاح نبود، او میخواست ریشه را از بیخ بکند. " (۳)
با این توضیحات علت عدم شرکت فعال حضرت امام در مسئله ملی شدن صنعت نفت و مبارزات آیتالله کاشانی روشن میشود. چون در این مبارزات اصل وجود نظام سلطنتی مفروض گرفته شده بود و فقط سعی میشد اصلاحاتی در آن پدید آورند. همچنین اگر میبینیم امام در تشکیلاتی که با نام انجمن حجتیه که مشغول مبارزه با بهائیتبودند وارد نمیشوند بر اساس همین نوع تفکر بوده است چون امام این نوع مبارزه را مبارزه با معلول شمرده باعث غفلت از مفسد اصلی میدانستند.
امام راحل به محض فراهم شدن بهانه برای مقابله صریح با رژیم ستمشاهی بلافاصله وارد عمل شده و مستقیما شاه و رژیم دستنشاندهاش را هدفگیری میکنند.
امام در پیام مشهور خود پس از فاجعه مدرسه فیضیه میفرمایند:
ـ "شاهدوستی یعنی غارتگری، هتک اسلام، تجاوز به حقوق مسلمین، تجاوز به مراکز علم و دانش، شاهدوستی یعنی ضربهزدن به پیکر قرآن و اسلام، سوزاندن نشانههای اسلام، محو آثار اسلامیت، شاهدوستی یعنی تجاوز به احکام اسلام و تبدیل احکام قرآن کریم، شاهدوستی یعنی کوبیدن روحانیت و اضمحلال آثار رسالت. " (۴)
امام در طول دوران مبارزه با هرگونه حرکتی که باعث انحراف افکار ملت از مجرم اصلی شده به مقابله برمیخیزند و در حد توان به روشنگری و ارائه مسیر صحیح مبارزه میپردازند. مثلا هنگام طرح کتاب شهید جاوید در مجامع علمی و طرفداری عدهای از محتوای کتاب و مخالفت عدهای دیگر و یا طرفداری عدهای از تفکرات مرحوم دکتر شریعتی و مخالفت عدهای با آن میفرمایند:
"قضیه مرحوم شمسآبادی شما خیال کردید یک چیز عادی بود این همه جز همانها بود که با طریقهای مختلف اینها میآمدند و درست میکردند. یک وقت "شهید جاوید" را پیش میآوردند، از این طرف و از آن طرف و یک ماه محرم و صفر و بیشتر منبرها همه خرج این میشد که "شهید جاوید" چی. از این طرف یک دستهای تایید از آن طرف یک دستهای تکذیب. یک قدری که این سست میشد، باز یک چیز دیگری درست میکردند. مرحوم شمسآبادی هم از این امور بود که شاید هم خودشان این کار را کردند (من نمیدانم) که یکی کسی را بکشند و صدا دربیاورند یک دسته از آن طرف و یک دسته از این طرف و بساط درست کنند و یک قدری که این کمتر میشد آن وقتیک کس دیگر را به میدان میآوردند که این کتابهایش چطور است. او میگفت کافر است، این میگفت مسلمان است. آن دیگری میگفت کافری است از ابوجهل بدتر. اما نقشه توی کار است. آنهایی که اینها را درست میکنند نه به اسلام عقیده دارند و نه به روحانیت عقیده دارند و نه به هیچ چیز. " (۵)
این منش و سلوک امام در بعد از پیروزی انقلاب نیز ادامه داشته و مانع انحراف افکار ملت و همچنین سایر ملل از تجاوزگری و امالفساد بودن آمریکا میشوند و با ملقب کردن آمریکا به شیطان بزرگ و حمایت از تسخیر لانه جاسوسی و افشای چهره کریه آمریکا از پس پرده تزویر حقوق بشر همه نگاهها را متوجه آن ساخته از سایر مشکلات منصرف میکنند. امام میفرمایند:
"تمام آزادیخواهان باید با روشنبینی و روشنگری راه سیلی زدن بر گونه ابرقدرتها و قدرتها خصوصا آمریکا را به مردم سیلی خورده کشورهای مظلوم اسلامی و جهان سوم ترسیم کنند. من با اطمینان میگویم اسلام ابرقدرتها را به خاک مذلت مینشاند اسلام موانع بزرگ داخل و خارج محدوده خود را یکی پس از دیگری برطرف و سنگرهای کلیدی جهان را فتح خواهد کرد. " (۶)
این بود خلاصهای از شواهدی که میتوان به آن استناد کرد در استراتژی حضرت امام برای مبارزه با قدرتهای فاسد از طریق هدفگیری ریشه فساد. ما، در اینجا به همین شواهد اکتفا کرده به محور بعدی میپردازیم.
۲) تشکیل جبهه واحد:
یکی دیگر از محورهایی که امام در مبارزه بر اساس آن حرکت میکردند ایجاد جبهه واحد در برابر دشمن بود. حضرت امام به شدت از چند دستگی و تحزبگرایی پرهیز داشته و همه تلاش خود را در جهت اتحاد علماء و بزرگان جامعه بکار میبردند. امام در تاریخیترین سند مبارزاتی خود میفرمایند:
"ای آقای محترمی که این صفحات را جمعآوری نمودید و به نظر علمای بلاد و گویندگان رساندید خوب استیک کتابی فراهم آورید که جمع تفرقه آنان را کند و همه آنان را در مقاصد اسلامی همراه کرده از همه امضاء میگرفتید که اگر در یک گوشه مملکتبه دین جساراتی میشد همه یک دل و یک جهت از تمام کشور قیام میکردند. " (۷)
امام همچنین تلاش بسیار زیادی در جهت انتقال مرحوم آیتالله بروجردی به قم و مرجعیت ایشان انجام دادند و نقش ایشان در جهت ایجاد رهبریت واحد در حوزه قم پس از رحلت مرحوم آیتالله حائری مورد اعتراف همه کسانی که در آن عصر در حوزه قم میزیستهاند بوده است. (۸)
گرچه آنچه منظور نظر امام بود حاصل نشد ولی عظمت و ابهت مرجعیتشیعه در آن عصر مانع بزرگی بر سر اجرای مقاصد پلید شاه بود و میبینیم تا آن مرحوم در قید حیات بودند شاه به خود اجازه نمیداد علنا با ایشان مخالفت کند و برای رفع این معضل بلافاصله پس از رحلت آقای بروجردی تلگرامی به نجف فرستاد تا وانمود کند در ایران مرجع متشخص و شخص مطرحی نیست و خیال خود را از این بابت راحت کند و پس از این حادثه بود که غائله لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی را بپا کرد. امام که نقشه شاه را خوانده بودند قبل از اینکه خود اعلامیه بدهند همه علمای مطرح آن روز را دعوت میکنند و در منزل مرحوم حاج شیخ مرتضی حائری جلسهای برای مقابله با این مسئله تشکیل میشود. ۸ گرچه این جمع پایدار نماند و نفوذ برخی عوامل جاهطلب مانع از تشکیل جبهه واحد در مقابل شاه شد. ولی امام به تلاش خود ادامه دادند و نامههای زیادی به بلاد و شهرهای مختلف فرستاده از علما و روحانیون هر شهر میخواهند هفتهای یک شب تشکیل جلسه داده برای مقابله با حوادث پیش آمده موضع واحدی اتخاذ کنند. (۹)
امام پس از آزادی از زندان در سال ۱۳۴۳ وقتی متوجه میشوند در بین طلاب جوان صحبتهایی در هجو و بدگویی از بعضی از مراجعی که با امام همراهی نکردهاند رایجشده است میفرمایند:
"آقایان متوجه باشید اگر چنانچه شطر کلمهای به یک نفر از مراجع اسلام، شطر کلمهای اهانتبکند کسی به یک نفر از مراجع اسلام، بین او و خدای تبارک و تعالی ولایت منقطع میشود کوچک فرض میکنند فحش دادن به مراجع بزرگ ما را کوچک فرض میکنید؟ اگر به واسطه بعضی از جهالتها لطمهای بر این نهضتبزرگ وارد بشود معاقبید پیش خدای تبارک و تعالی. توبهتان مشکل است قبول بشود چون به حیثیت اسلام لطمه وارد میشود. اگر کسی به من اهانت کرد سیلی به صورت من زد، سیلی به صورت اولاد من زد، والله تعالی راضی نیستم در مقابل او کسی بایستد دفاع کند، راضی نیستم. " (۱۰)
و به این صورت مانع از ایجاد تفرقه در صفوف مبارزین و شکاف بین جمع مراجع میشوند و توطئه عواملی که به شکستن وحدت میان طلاب و روحانیون امید بسته بودند خنثی میگردد.
پس از تبعید امام به نجف اشرف علیرغم بیمهریهایی که حوزه نجف نسبتبه ایشان ابراز کرد، امام سعی و کوشش بلیغی در جهتحفظ شان و مرتبه حضرت آیتالله الحکیم انجام میدهند و با هرگونه عملی که کوچکترین اثری در جهت تضعیف ریاست عامه ایشان داشته باشند خودداری میکنند. به عنوان مثال وقتی برای اولین بار کتاب تحریرالوسیله امام توسط یاران ایشان در نجف بچاپ میرسد امام متوجه میشوند بر روی جلد این کتاب عبارت "زعیم الحوزات العلمیه" نقش بسته است. لذا بلافاصله دستور میدهند این عبارت پاک شود والا کلیه این کتابها را به دجله میریزم و اصرار یاران ایشان به جایی نمیرسد و بالاخره با مشکلات زیادی این عبارت را محو میکنند. (۱۱)
پس از پیروزی انقلاب عدهای با تشکیل حزب جمهوری خلق مسلمان دستبه تظاهرات و راهپیمایی در حمایت از یکی از مراجع آن زمان زدند و گرچه بعدها هویت این فرد به ظاهر در منصب مرجعیت افشا شد ولی امام با اینکه از سابقه و عملکرد این شخص اطلاع داشتند اجازه طرفداری از خود را به مردم نداده و فرمودند:
ـ"اگر فرضا به من سب کنند یا عکس مرا بسوزانند یا به من حمله کنند در این موقع حساس کسی حق ندارد عکسالعمل نشان بدهد. دشمن در کمین است و در توطئه، میخواهند اذهان شما را از طریقی که دارید و از راهی که برای نجات اسلام است و دارید طی میکنید منحرف کنند. " (۱۲)
۳) تمسک به مشترکات:
امام در جهت ایجاد وحدت بین مسلمین و حتی غیرمسلمین با تکیه به وجوه مشترک همه را دعوت به وحدت میکردند. ایشان در پیامی که به مناسبت عید میلاد مسیح برای مسیحیان جهان میفرستند با استناد به آیاتی از انجیل میفرمایند:
"بسم الله الرحمن الرحیم"
"یا ایها الذین آمنوا کونوا قوامین لله شهداء بالقسط ولا یجرمنکم شنئان قوم علی الا تعدلوا اعدلوا هو اقرب للتقوی واتقوالله ان الله خبیر بما تعملون"
خوشا به حال آنان که گرسنه و تشنه عدالتند، از آن رو که سیر نخواهند شد. (انجیل متی) .
خوشا به حال آنان که از بهر عدالت زحمت میکشند، به سبب آنکه مملکت آسمانی از آنهاست. (انجیل متی)
عید سعید میلاد مسیح پیامبر عظیمالشان که برای طرفداری مظلومان و برقراری عدل و رحمت مبعوث و با گفتار آسمانی و کردار ملکوتی خود ظالمان و ستمکاران را محکوم و مظلومان و مستضعفان را پشتیبانی فرمود بر ملتهای مستضعف جهان و ملت مسیح و مسیحیان هممیهن مبارک باد. هانای پدران کلیسا و روحانیان تابع حضرت عیسی بپاخیزید و از مظلومان جهان و مستضعفان گرفتار در چنگال مستکبران پشتیبانی کنید و برای رضای خدا و پیروی دستور حضرت مسیح یک بار ناقوسها را در معابدتان به نفع مظلومان ایران و محکوم نمودن ستمگران به صدا درآورید.
کارتر سردمدار ستمکاران عالم تقاضا کرد تا ناقوس را در سرتاسر آمریکا به نفع جاسوسان در مقابل ملت مظلوم ایران بصدا درآورید. چه خوب و بجاست که ناقوسها را به فرمان خدای عالم و دستور عیسی مسیح به نفع ملتهای مستضعف که در زیر چکمه دژخیمان کارترها از هستی ساقط میشوند به صدا درآورید.
خوشا به حال آنان که گرسنه و تشنه عدالتند و از بهر عدالت زحمت میکشند و وای به حال آنان که برخلاف دستور عیسی مسیح و برخلاف دستور همه پیامبران به نفع ظالمان و جاسوسان و پایمالکنندگان حقوق ملتها زحمت میکشند و وای به حال آنان که برخلاف دستور عیسی مسیح و برخلاف دستور همه پیامبران به نفع ظالمان و جاسوسان و پایمالکنندگان حقوق ملتها زحمت میکشند. وای ملت مسیح و پیروان عیسی روحالله بپاخیزید و از شرافت عیسی مسیح و ملت عیسوی دفاع کنید و اجازه ندهید دشمنان تعلیمات آسمانی و مخالفان دستورات الهی، ملت مسیح و روحانیت عیسی را به خلقهای مستضعف جهان بد معرفی کنند.
حضور ابرقدرتها در معابد و دستبه آسمان بلند کردن آنان برای دعا به جاسوسان و خائنان علیه مظلومان و مستضعفان شما را اغفال نکند که اینان جز برای رسیدن به قدرت بیشتر و نیل به ریاست دنیا که خلاف دستور آسمانی استبه چیز دیگری فکر نمیکنند.
ملت ما سالها مبتلا به سالوس ستمگران بود و رنجها از آن برد.
ای ملت مسیح چه شد که آقای کارتر در کشتارهای دستجمعی ایران، ویتنام، فلسطین و لبنان و دیگر مناطق به دعا برنخاست و تقاضای آهنگ ناقوسها را نکرد ولی اکنون برای رسیدن به ریاست جمهوری و ادامه چند سال دیگر ستمگری بر ملتهای ضعیف دستبه دعا برداشته است و کلیسا را به آهنگ ناقوس فراخوانده است.
هانای پدران کلیسا بپاخیزید و عیسی مسیح را از چنگال این دژخیمان نجات دهید که آن پیامبر بزرگ از ستمگری که دین را وسیله ظلم و دعا را وسیله رسیدن به مسند ستمگری به بندگان خدا قرار میدهد بیزار است، که دستورهای آسمانی همه برای نجات مظلومان، از ملکوت نازل شده است. وای مستضعفان جهان برخیزید و همپیمان شوید و ستمگران را از صحنه برانید که زمین از خداست و وارث آن مستضعفانند.
وای ملت آمریکا به تبلیغات روسای جمهوری که جز نیل به قدرت فکری ندارند گوش فراندهید و بدانید که جوانان ما با جاسوسان رفتاری خداپسندانه دارند، که دستور اسلام رحمتبر اسیران است گرچه ظالم و جاسوس باشند.
شماای ملت آمریکا از کارتر بخواهید شاه مخلوع و جنایتکار را به ایران برگرداند که کلید رهایی جاسوسان به دست اوست و شماای اصحاب ناقوس دستها را به دعا بردارید و ناقوسها را به آهنگ درآورید و از خدای بزرگ بخواهید که به روسای جمهور شما عدل و انصاف مرحمت کند. خوشا به حال آنان که از بهر عدالت زحمت میکشند و دعا میکنند. (۱۳)
روحالله الموسوی الخمینی همچنین در دیدار با کلیمیان و زرتشتیان و مسیحیان کشور با استناد به رسالت انبیاء الهی در نفی ظلم و رفع تبعیض در میان ملل میفرمایند:
"انبیای عظام سلامالله علیهم، از آدم تا خاتم که تشریف آوردهاند و انبیای بزرگ اولوالعزم که در بین مردم تشریف داشتهاند همه آنها برای اینکه پرچم توحید و عدالت را در بین ملتها برپا کنند. پیامبران، تمام پیامبران در طول تاریخ اینطور نبوده است که فقط یک ناصحان باشند بلکه آنها برای تهذیب اخلاق مردم به گفتار، به کردار، به عمل، به فعالیت مامور بودند و خدای تبارک و تعالی آنها را برای اینکه انسانها را بسازند، برای اینکه خلق انسانی در آنها رشد پیدا بکند و اعمال و افعال انسانی داشته باشد، مبعوث فرموده است و همه در حالی که بودهاند کوشش خود را کردهاند. " (۱۴)
امام حتی پا را از اتحاد میان ادیان الهی فراتر نهاده، با دعوت از همه مستضعفان جهان در خواست میکنند همه مستضعفین روی زمین از هر فرقه و مسلک، مذهب، حزب واحدی تشکیل داده تا بتوانند از حقوق خود دفاع کنند و حق خود را از ظالمین بازپس گیرند. امام میفرمایند:
"من امیدوارم که یک حزب به اسم حزب مستضعفین در تمام دنیا بوجود بیاید و همه مستضعفین با هم در این حزب شرکت کنند و مشکلاتی که سر راه مستضعفین است از میان بردارند و قیام در مقابل مستکبرین و چپاولگران شرق و غرب کنند و دیگر اجازه ندهند که مستکبرین بر مستضعفین عالم ظلم کنند و ندای اسلام را، وعده اسلام را که حکومت مستضعفین بر مستکبرین است و وراثت ارض برای مستضعفین است متحقق کنند تاکنون مستضعفین متفرق بودند و با تفرقه کاری انجام نمیگیرد. اکنون که نمونهای از پیوند مستضعفین در بلاد مسلمین تحقق پیدا کرد این نمونه باید به یک سطح وسیعتری در تمام قشرهای انسانهای تاریخ تحقق پیدا کند و به اسم حزب مستضعفین که همان حزبالله است و موافق اراده خدای تبارک و تعالی است که مستضعفین وارث ارض باید بشوند. ما از جمیع مستضعفین عالم دعوت میکنیم که با هم در حزب مستضعفین وارد بشوند و مشکلات خودشان را با دست جمع و اراده مصمم عمومی رفع کنند و هر مسئلهای که در هرجا و در هر ملتی پیش میآید، بوسیله حزب مستضعفین رفع بشود. " (۱۵)
حضرت امام در حمایت از مظلومین و مستضعفین بین هیچ نژاد و طایفهای فرق نمیگذارند و برای ایشان ایرانی، افغانی، لبنانی، آفریقایی و آمریکایی مظلوم یکسان هستند و بر همین اساس است که امام در ایامی که جاسوسان آمریکایی در گروگان ملت ایران بودند حکم به آزادی سیاهپوستان و زنان گروگان میدهند با استناد و با اینکه این اقشار در آمریکا مورد ظلم واقع شدهاند و از طرف دیگر از پخش شدن اذان از ماذنههای مساجد شوروی سابق به همان اندازه خوشحال میشوند که از پیروزی ملت ایران خوشحال شدهاند. امام در پیام خود به میخائیل گورباچف آخرین رئیسجمهور شوروی سابق میفرمایند:
"آقای گورباچف:
ـ وقتی از گلدستههای مساجد بعضی از جمهوریهای شما پس از هفتاد سال بانگ اللهاکبر و شهادت به رسالتحضرت ختمی مرتبت، صلیالله علیه و آله، به گوش رسید تمامی طرفداران اسلام ناب محمدی (ص) را از شوق به گریه انداخت. " (۱۶)
از بعد داخلی نیز امام همیشه دانشجویان و افرادی که تربیتیافته مجامع علمی جدید بودند و حتی بعضا ظواهری غیراسلامی داشتند با روی باز میپذیرفتند و با استناد به حس اسلامخواهی و عشق به دین که در آنها موج میزد سعی در جذب و هدایت آنها داشتند و به روحانیون نصیحت میکردند مواظب باشند این افراد را از خود نرانند و از طرف دیگر به دانشجویان و قشر تحصیلکرده در دانشگاهها نصیحت میکردند که از روحانیون فاصله نگیرید و سعی کنند با استفاده از محبوبیت مردمی روحانیون در قلوب مردم و سابقه مبارزاتی آنها توان خود را تقویت کنند امام در یکی از پیامهای خود میفرمایند:
"لازم است طبقات محترم روحانی و دانشگاهی، با هم احترام متقابل داشته باشند. جوانان روشنفکر دانشگاهها به روحانیت و روحانیون احترام بگذارند خداوند تعالی آنها را محترم شمرده و اهل بیت وحی سفارش آنها را به ملت فرموده است. روحانیت قدرت بزرگی است که با از دست دادن آن خدای نخواسته پایههای اسلام فرو میریزد و قدرت جبار دشمن بیمعارض میشود.
مطالعات دقیق اجانب استثمارگر در طول تاریخ به آن رسیده که باید این سد شکسته شود و تبلیغات دامنهدار آنها و عمال آنها در چند صدسال، موجب شده که مقداری از روشنفکران را از آنها جدا و به آنها بدبین کنند تا جبهه دشمن بیمعارض شود. اگر احیانا در بین آنها کسانی بیصلاحیتخود را جابزنند. لکن نوع آنها در خدمت هستند، به حسب اختلاف موقف و خدمت آنها ملت را پایبند اصول و فروع دیانت نموده، به رغم اجانب و عمال آنها باید این قدرت را تایید و حفظ نمود و با دیده احترام نگریست چنانچه روحانیون محترم باید به طبقه جوان روشنفکر که در خدمت اسلام و کشور اسلامی است و به همین جهت مورد حمله عمال اجانب است احترام گذاشته آنها را چون فرزندانی عزیز و برادرانی ارجمند بدانند و این قدرت بزرگی که مقدرات، خواه ناخواه در دست آنها خواهد افتاد، از دست ندهند و از تبلیغات سوئی که بر ضد آنها در این چند صد سال شده و آنها را در نظر بعضی طور دیگر جلوه دادهاند تا از تفرقه استفاده هرچه بیشتر برند احتراز کنند و کسانی را که جهلا یا از سؤنیت موجب دور نگه داشتن این طبقه مؤثر است از روحانیت از خود برانند و به آنها اجازه ایجاد تفرقه ندهند و مطمئن باشند که با ضم این دو قدرت بزرگ پیروزی بدست میآید و با جدایی روی آن را نخواهند دید. " (۱۷)
از طرف دیگر وقتی سلایق و تفکرات روحانیون داخل کشور در نحوه اداره کشور موجب بروز تفرقه و جدایی در میان آنها شده و باعث میشود در جامعه روحانیت مبارز تهران انشعاب شده و در کنار آن مجمع روحانیون مبارز تهران ایجاد شود، امام با استناد به اهداف و اصول مشترک میان این تفکرات همه را به وحدت در اهداف مشترک دعوت میکنند. امام در پاسخ نامههای محمدعلی انصاری که به منشور برادری شهرت یافت میفرمایند:
ـ "این مسئله روشن است که بین افراد و جناحهای موجود وابسته به انقلاب اگر اختلاف هم باشد، صرفا سیاسی است ولو اینکه شکل عقیدتی به آن داده شود، چرا که همه در اصول با هم مشترکند و به همین خاطر است که من آن را تایید مینمایم. آنها نسبتبه اسلام و قرآن و انقلاب وفادارند و دلشان برای کشور و مردم میسوزد و هرکدام برای رشد اسلام و خدمتبه مسلمین طرح و نظری دارند که به عقیده خود موجب رستگاری است. اکثریت قاطع هر دو جریان میخواهند کشورشان مستقل باشد. هر دو میخواهند سیطره و شر زالوصفتان وابسته به دولت و بازار و خیابان را از سر مردم کم کنند، هر دو میخواهند کارمندان شریف و کارگران و کشاورزان متدین و کسبه صادق بازار و خیابان زندگی پاک و سالمی داشته باشند، هر دو میخواهند دزدی و ارتشاء در دستگاههای دولتی و خصوصی نباشد هر دو میخواهند ایران اسلامی از نظر اقتصادی به صورتی رشد نماید که بازارهای جهان را از آن خود کند، هر دو میخواهند اوضاع فرهنگی و علمی ایران به گونهای باشد که دانشجویان و محققان از تمام جهان به سوی مراکز تربیتی و علمی و هنری ایران هجوم آورند، هر دو میخواهند اسلام قدرت بزرگ جهان گردد. پس اختلاف بر سر چیست؟
اختلاف بر سر این است که هر دو عقیدهشان است که راه خود باعث رسیدن به این همه است. ولی هر دو باید کاملا متوجه باشند که موضعگیریها باید به گونهای باشد که در عین حفظ اصول اسلام برای همیشه تاریخ، حافظ خشم و کینه انقلابی خود و مردم علیه سرمایهداری غرب و در راس آن آمریکای جهانخوار و کمونیسم و سوسیالیزم بینالملل و در راس آن شوروی متجاوز باشند. هر دو جریان باید با تمام وجود تلاش کنند که ذرهای از سیاست "نه شرقی و نه غربی جمهوری اسلامی" عدول نشود که اگر ذرهای از آن عدول شود، آن را با شمشیر عدالت اسلامی راست کنند. هر دو گروه باید توجه کنند که دشمنان بزرگ مشترک دارند که به هیچ یک از آن دو جریان رحم نمیکنند. دو جریان با کمال دوستی مراقب آمریکای جهانخوار و شوروی خائن به امت اسلامی باشند. هر دو جریان باید مردم را هوشیار کنند که درست است که آمریکای حیلهگر دشمن شماره یک آنها است ولی فرزندان عزیز آنان زیر بمب و موشک شوروی شهید گشتهاند. هر دو جریان از حیلهگریهای این دو استعمارگر غافل نشوند، بدانند که آمریکا و شوروی به خون اسلام و استقلالشان تشنهاند. " (۱۸)
۴) پرهیز از مسائل تفرقهافکن:
یکی دیگر از وجود مشخصه امام دوری از اموری بود که باعث ایجاد تفرقه در میان جامعه میشد. امام در عین حالی که حاضر نبودند از هیچ یک از اصول عقیدتی و مبارزاتی خود دستبردارند یا در مورد آنها مصالحه کنند ولی از حرکاتی که فایدهای جز ایجاد تفرقه در صفوف مسلمین ندارد بشدت پرهیز میکردند. به عنوان مثال در کتاب کشفالاسرار در پاسخ به اتهامات نویسنده منحرف اسرار هزار ساله به شدت از اهلبیت عصمت و طهارت دفاع نموده و به کسانیکه حقوق آنها را غصب نمودند میتازند و یا در مقدمه وصیتنامه سیاسی الهی خود با استناد به حدیث متواتر ثقلین دفاع از حقانیتشیعه را به اوج میرسانند ولی با این همه هرگز نمیشوند در مراسمی که عدهای به اسم حمایت از اهلبیت در آن شرکت میکنند و به آن عید الزهرا میگویند شرکت کنند و تابحال احدی از یاران و همراهان امام به حضور ایشان در این مراسم که هدفی جز ایجاد تفرقه میان مسلمین و هتک حرمت احکام الهی ندارد گواهی نداده است. همچنین مخالفت ایشان با خلفای پس از پیامبر مانع از بیان جنبههای مثبت آنان نیست و به عنوان مثال امام میفرمایند:
ـ "وقتی که عمر میخواستبرود به مصر برای اینکه فتح کرده بودند مصر را و قدرتمند شده بود اسلام، همهجا را گرفته بودند، میخواست وارد بشود به مصر، یک شتر بود و خودش بود و یکی هم همراهش سوار این شتر یکیشان مینشست و آن یکی جلویش میگرفت و میبرد، آن که خسته میشد (قسمت کرده بودند) این سوار میشد. آنوقتی که وارد (به حسب تاریخ) مصر شدند، نوبت آن غلام بود که سوار شود و آقای خلیفه جلو شترش را گرفته بود و داشت میبردش که مردم مصر آمده بودند به استقبال. خلیفه عبارت از این بود. ما عمر را قبول نداریم اما این عمل، عمل اسلامی آنوقتبوده یعنی نقش اسلام این بوده است ولو خودش یک آدمی بوده که ما نپذیرفتیم او را، اما عملی که کرده است این عملی بوده که نقش اسلام این بوده یعنی پیغمبر هم این صورت بود. یعنی پیغمبر هم سوار یک الاغی میشده یک کسی هم پشتش مینشسته و مساله برایش میگفته، آن را تعلیمش میکرده آن پشتسری را تعلیمش میکرده.
شما در تمام این دموکراسیها بیاورید که اینجوری باشد که سلطان وقت که سلطنتش چند مقابل ایران بوده است، چند مقابل فرانسه بوده، شما بیاورید یک سلطان دموکراتی که با غلام خودش اینجوری رفتار بکند که آن سوار بشود، یک شتر باشد و چیزی بیشتر از این نه، آن جمال و جلال هیچ نباشد در کار، هر سلطان دموکراتی را که بیاورید اگر بخواهد وارد یک ملکتشکستخورده بشود، ببینید با چه جوری وارد میشود، آنها چه جوری وارد میشوند، این همه وارد شده در یک مملکتی که فتح شده است. سوار شتر غلام او - خودش - حالا نوبت او هست، خودش دستش را جلو گرفته و افسار شتر را دارد میکشد، آمدند اشراف مصر آنجا و همه هم تعظیم کردند این تعلیم اسلام بوده. " (۱۹)
همچنین در کتاب انوارالهدایه در بحثحجیت ظواهر کتاب (قرآن) پس از استدلال بر عدم وقوع تحریف در قرآن به نویسنده کتاب فصل الخطاب فی تحریف الکتاب که عالم متشخص و بزرگواری است ولی سعی کرده استبا استناد به روایات ضعیفی اثبات کند در قرآن آیات و سورههایی در مدح حضرت علی (ع) وجود داشته که توسط دشمنان اهلبیت از قرآن حدف شده است، به شدت تاخته و شاید بتوان گفتحضرت امام نسبتبه هیچ عالم شیعی به غیر از علمای درباری به این اندازه تندی نکرده باشند. امام پس از نقل سخنان وی میفرمایند:
"کسی که کتابهای او فایده علمی و عملی ندارد و فقط روایات ضعیفی را جمع کرده که اصحاب از آنها رو برتافتهاند و صاحبان اندیشه و فهم از پیشینیان اصحاب ما مثل "محمدین ثلاث" (محمدبن یعقوب کلینی، محمدبن علی بن بابویه و محمدبن حسن طوسی. ) متقدم از آن دوری جستهاند. این حال کتابهای روایتی اوست غالبا مثل کتاب مستدرک الوسائل و از دیگر کتابهای او اصلا سؤال نکن که پر از قصهها و حکایات عجیب و غریب است و به شوخی بیشتر شبیه است تا جدی. و او گرچه شخص صالح و محققی بوده است ولی اشتیاق و تمایلش به جمعآوری روایات ضعیف و عجیب و غریب و آنچه عقل سالم و نظر مستقیم نمیپذیرد بیشتر بوده است از جمعآوری سخنان نافع و سودبخش. " (۲۰)
امام همچنین با هرگونه سخن و عملکردی که باعث ایجاد تفرقه میان صفوف متحد مسلمین بشود مخالف بودند تا جائیکه در جایی میفرمایند:
"امروز سر خلافت امیرالمومنین اختلاف کردن، خیانتبه اسلام است. " (۲۱)
و به این ترتیب جلو هرگونه تفرقه افکنی را سد میکنند و مصلحت اتحاد و اتفاق مسلمین را بر سایر مصلحتها حتی به قیمت تعطیل شدن بعضی احکام فرعی شیعه مقدم میشمرند. به عنوان مثال: در پاسخ به استفتائات مربوط به حجاج و در پیامهایی که برای حجاج ایرانی میفرستند، میفرمایند:
"لازم استبرادران ایرانی و شیعیان سایر کشورها از اعمال جاهلانه که موجب تفرقه صفوف مسلمین است احتراز کنند و لازم است در جماعات اهل سنتحاضر شوند و از انعقاد و تشکیل نماز جماعت در منازل و گذاشتن بلندگوهایی مخالف رویه اجتناب نمایند. " (۲۲)
"در وقوفین متابعت از حکم قضات اهل سنت لازم و مجزی است اگرچه قطع به خلاف داشته باشید. " (۲۳)
"در وقتیکه در مسجدالحرام یا مسجدالنبی نماز جماعت منعقد شد مومنین نباید از آنجا خارج شوند و باید از جماعت تخلف نکنند و با سایر مسلمین به جماعت نماز بخوانند. " (۲۴)
امام نه تنها این دستورات را میدهند بلکه خود در موارد مقتضی عامل به این دستورات بودهاند. به عنوان مثال وقتی که امام از نجف عازم کویت میشدند کنار مسجدی در نزدیکی شهر بصره هنگام ظهر توقف میکنند. امام به همراهان میگویند آیا این مسجد امام جماعت دارد یا خیر؟ و وقتی جواب میدهند آری، امام میفرمایند:
"اگر امام جماعت دارد، باید بایستید و پشتسرش نماز بخوانید. یا تا ظهر نشده از اینجا برویم و اگر ظهر شد و خواستید نماز را فرادی بخوانید، درست نیست. " (۲۵)
همچنین امام هرگز اقدامی در جهت ایجاد تشکیلات و حزب و گروهی برای خود نکردند و به احدی هم اجازه ندادند از موقعیت امام سؤاستفاده کرده و گروه یا حزب خود را به امام بچسبانند. به عنوان نمونه میتوان به برخوردی که ایشان در فرودگاه مهرآباد در هنگام سوار شدن به اتومبیل خود انجام دادند اشاره کرد. که امام به فردی که خود را داخل اتومبیل رسانده بود و وابستگی به یکی از گروههای مطرح آن روز داشت دستور دادند پایین بیاید و اجازه ندادند به غیر از مرحوم حاج احمد آقا احدی سوار اتومبیل شود. (۲۶)
۵) پیریزی نمادهای وحدت:
امام به عنوان منادی وحدت در جهان امروز علاوه بر رهبری انقلاب اسلامی در ایران ابتکاراتی هم در جهت ایجاد وحدت در میان مردم ایران و همچنین وحدت میان مسلمین جهان داشتند که اهم آن عبارتند از:
الف) ارائه تئوری حکومت اسلامی:
امام با درک صحیح از مشکلات و مصائب جهان اسلام و مشکل اصلی ملل مستضعف و تشخیص اینکه علل گرایش انقلابیون در دنیا به یکی از دو اردوگاه شرق یا غرب نداشتن الگوی صحیحی از حکومتحق است، دستبه کار ارائه طرحی نوین در اداره جامعه شده و با ارائه تئوری ولایت فقیه بر اساس مبانی اسلامی و حکومت دینی یک محوری برای اتحاد مبارزان در عصر حاضر ایجاد کردند و با کمک و خواست مردم حکومتی را با انتخاباتی آزاد و به طریق نوین در این کشور پایهریزی نمودند. امام خود در کتاب ولایت فقیه در اینباره میفرمایند:
"ما برای اینکه وحدت امت اسلام را تامین کنیم، برای اینکه وطن اسلام را از تصرف و نفوذ استعمارگران و دولتهای دستنشانده آنها خارج و آزاد کنیم راهی نداریم جز اینکه تشکیل حکومتبدهیم. چون به منظور تحقق وحدت و آزادی ملتهای مسلمان بایستی حکومتهای ظالم و دستنشانده را سرنگون کنیم و پس از آن، حکومت عادلانه اسلامی را که در خدمت مردم استبوجود آوریم. تشکیل حکومتبرای حفظ نظام و وحدت مسلمین است، چنانچه حضرت زهرا سلامالله علیها در خطبه خود میفرماید که امامتبرای حفظ نظام و تبدیل افتراق مسلمین به اتحاد است. " (۲۷)
و به این ترتیب امام خود حکومتی را برای ایجاد وحدت میان مسلمین ایجاد نمودند.
ب) اعلام روز جهانی قدس:
حضرت امام با تعیین آخرین جمعه ماه مبارک رمضان به عنوان روز جهانی قدس که بین همه ملل مسلمان مشترک است و هیچ رنگ و بوی نژادی و ناسیونالیسی هم ندارد و مورد پذیرش هر انسان مسلمانی است نقطه عطفی در اتحاد میان مسلمین جهان ایجاد کردند و باعث اتحاد همه مسلمین جهان شدند که هر روز و هر سال بر عظمت و ابهت این روز افزوده میشود. امام در اینباره میفرمایند:
"روز قدس، روز اسلام است. روز قدس، روزی است که اسلام را باید احیاء کرد و احیاء بکنیم و قوانین اسلام در ممالک اسلامی اجرا بشود. روز قدس، روزی است که باید به همه ابرقدرتها هشدار بدهیم که اسلام دیگر تحتسیطره به واسطه عمال خبیثشما واقع نخواهد شد. " (۲۸)
ج) اقامه نماز جمعه:
حضرت امام با زنده نمودن نماز جمعه واقعی در جامعه اسلامی ایران قدم بزرگی در اتحاد مردم مسلمان ایران برداشتند و اگر نبود این نمازهای جمعه در ایران معلوم نبود این انقلاب بتواند با این قدرت مردمی به مقابله با جهانخواران برود. حضرت امام در این مورد میفرمایند:
"نماز جمعه با شکوهمندی که دارد برای نهضت کوتاه عمر ما یک پشتوانه محکم و در پیشبرد انقلاب اسلامی ما عامل مؤثر و بزرگ است. " (۲۹)
و یا در جایی دیگر میفرمایند:
"برپایی نماز جمعه یکی از برکات بسیار عظیم اسلام بود. " (۳۰)
د) احیای حج ابراهیمی:
حج این میعادگاه بزرگ اسلام و مرکز همایش قدرت جهان اسلام که باید عاملی در جهت وحدت امت اسلام باشد، بوسیله علمای دربارها و ناآگاهان حاکم بر ملل اسلامی از مسیر اصلی خود منحرف شده و فقط به یک آیین خشک و بیروحی تبدیل گشته بود. امام خمینی با احیاء حج و اعلام برائت از مشرکین در این اجتماع بزرگ اسلامی همه مسلمانان را در مقابل سردمداران کفر متحد ساخته و باعث ایجاد هماهنگی میان مسلمین شدند. این آیین عبادی، سیاسی گرچه با مشکلاتی مواجه شده ولی تاثیر خود را گذاشته است و اگرچه امروز دولت عربستان سعودی مانع از برگزاری رسمی مراسم برائت از مشرکین توسط حجاج ایرانی میشود، ولی هر سال مسلمین سایر کشورها بدون برنامهریزی قبلی و با هماهنگی با یکدیگر این مراسم را برپا میدارند.
ه) حکم قتل سلمان رشدی مرتد:
به هنگامی که جهان استکبار تمام توان خود را به کار گرفته بود تا اساس و بنیان این انقلاب را از ریشه بزداید و نظام اسلامی ایران نیز در موضع ضعف قرار گرفته بود امام خمینی با هدفگیری ریشه و پایه توطئه دشمنان همه مسلمین را در برابر جهانخواران متحد کرده و با اعلام حکم قتل سلمان رشدی که مورد اتفاق همه فرق مسلمین استباعث احیای اسلام و اتحاد مسلمین در برابر دشمنان شد.
و) دعوت از رئیسجمهوری شوروی به اسلام:
حضرت امام در ایامی که ناقوس مرگ کمونیستبصدا درآمده بود و صدای خرد شدن استخوانهای آن به گوش میرسید با دعوت از رهبر اردوگاه کمونیستبه اسلام و اظهار شادمانی از پخش اذان از ماذنههای مساجد جمهوریهای مسلمان شوروی شور و شوق وصفناپذیری در میان مسلمین جهان ایجاد کردند و به عنوان رهبر ملل مسلمان جهان باعث عزت و عظمت و بزرگی اسلام ناب محمدی شدند، خصوصا با پیشبینی صحیح از فروپاشی این نظام متکی بر مادیت و دعوت به الهیت و معنویت، اعتباری تازه به دین و مکاتب الهی بخشیدند بطوری که ملل مسلمان را ابهتی وصفناشدنی دربرگرفت.
بنابراین نتیجه میگیریم انقلاب و مبارزه در مکتب امام با وحدت و همدلی عجین شده و امام با الهام از تعالیم وحدتبخش اسلام همه مستضعفان و محرومان جهان را به قیام دعوت نمودند و تمسک به مشترکات و همدلی و همراهی با آنان در دفع ظلم را اساس دعوت خویش قرار داده است و در این راه از اصول و اعتقادات خود نیز دفاع نموده و ذرهای از آن عدول ننموده است. برخورد امام با توهین به حضرت زهرا (س) در صدای جمهوری اسلامی ایران در ماههای آخر عمر دلیل گویایی بر این مدعاست. همچنین مقدمه وصیتنامه سیاسی - الهی امام نیز سند محکمی بر حفظ اصول و آرمانها و اعتقادات اوست.
لازم به توضیح است مواضع حضرت امام در خصوص حفظ وحدت منحصر در پنج محور ذکر شده در این مقاله نیست و ما برای رعایت اختصار به این اندازه بسنده نمودیم.
علاقهمندان به آگاهی از نظرات امام میتوانند به مجموعه وحدت از دیدگاه امام خمینی (تبیان دفتر چهاردهم) که توسط مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (س) منتشر شده و همچنین کتاب امام خمینی و وفاق اجتماعی از همین نویسنده که توسط انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی منتشر شده مراجعه کنند.
حجة الاسلام مهدی حاضری
پینوشتها:
۱. صحیفه امام، ج ۱، ص ۲۱، تاریخ ۱۱/جمادیالاولی/ ۱۳۶۳
۲. صحیفه امام، ج ۱۳، ص ۳۸۱ - ۳۸۲، تاریخ ۱۵/۹/۱۳۵۹
۳. کشفالاسرار، ص ۲۰۱
۴. صحیفه امام، ج ۱، ص ۱۷۸، تاریخ ۱۶/۱/۱۳۴۱
۵. صحیفه امام، ج ۸، ص ۴۶۰، تاریخ ۱۴/۴/۱۳۵۸
۶. صحیفه امام، ج ۲۰، ص ۳۲۵، تاریخ ۶/۵/۱۳۶۶
۷. صحیفه امام، ج ۱، ص ۲۱، تاریخ ۲۳/جمادیالاولی/۱۳۶۳
۸. بررسی و تحلیلی از نهضت امام خمینی، ج ۱، ص ۹۹
۹. بررسی و تحلیلی از نهضت امام خمینی، ج ۱، ص ۱۴۹
۱۰. صحیفه امام، ج ۱، ص ۳۰۶، تاریخ ۲۵/۲/۱۳۴۳
۱۱. پا به پای آفتاب، ج ۴، ص ۴۳
۱۲. صحیفه امام، ج ۹، ص ۶۶، تاریخ ۲۲/۴/۱۳۵۸
۱۳. صحیفه امام، ج ۱۱، ص ۳۷۵ - ۳۷۷، تاریخ ۲/۱۰/۱۳۵۸
۱۴. صحیفه امام، ج ۱۷، ص ۹۸، تاریخ ۲۷/۸/۱۳۶۱
۱۵. صحیفه امام، ج ۹، ص ۲۸۰، تاریخ ۲۷/۵/۱۳۵۸
۱۶. صحیفه امام، ج ۲۱، ص ۲۲۲، تاریخ ۱۱/۱۰/۱۳۶۷
۱۷. صحیفه امام، ج ۳، ص ۳۲۵، تاریخ ۲۴/۱۱/۱۳۵۶
۱۸. صحیفه امام، ج ۲۱، ص ۱۷۶ - ۱۷۸، تاریخ ۱۰/۸/۱۳۶۷
۱۹. صحیفه امام، ج ۴، ص ۳۲۵ - ۳۲۶، تاریخ ۱۴/۸/۱۳۵۷
۲۰. انوارالهدایه، ج ۱، ص ۲۴۳
۲۱. صحیفه امام، ج ۸، ص ۴۸۱، تاریخ ۱۵/۴/۱۳۵۸
۲۲. صحیفه امام، ج ۱۰، ص ۶۱، تاریخ ۲۹/۶/۱۳۵۸
۲۳. صحیفه امام، ج ۱۰، ص ۶۲، تاریخ ۲۹/۶/۱۳۵۸
۲۴. مناسک حج، ص ۲۵۷
۲۵. پا به پای آفتاب، ج ۴، ص ۲۷۰
۲۶. پا به پای آفتاب، ج ۳، ص ۱۳۵
۲۷. ولایت فقیه، ص ۲۷
۲۸. صحیفه امام، ج ۹، ص ۲۷۷، تاریخ ۲۵/۵/۱۳۵۸
۲۹. صحیفه امام، ج ۹، ص ۴۹۲، تاریخ ۲۱/۶/۱۳۵۸
۳۰. صحیفه امام، ج ۱۷، ص ۱۰۴، تاریخ ۳/۹/۱۳۶۱
پینوشتها:
۱. صحیفه امام، ج ۱، ص ۲۱، تاریخ ۱۱/جمادیالاولی/ ۱۳۶۳
۲. صحیفه امام، ج ۱۳، ص ۳۸۱ - ۳۸۲، تاریخ ۱۵/۹/۱۳۵۹
۳. کشفالاسرار، ص ۲۰۱
۴. صحیفه امام، ج ۱، ص ۱۷۸، تاریخ ۱۶/۱/۱۳۴۱
۵. صحیفه امام، ج ۸، ص ۴۶۰، تاریخ ۱۴/۴/۱۳۵۸
۶. صحیفه امام، ج ۲۰، ص ۳۲۵، تاریخ ۶/۵/۱۳۶۶
۷. صحیفه امام، ج ۱، ص ۲۱، تاریخ ۲۳/جمادیالاولی/۱۳۶۳
۸. بررسی و تحلیلی از نهضت امام خمینی، ج ۱، ص ۹۹
۹. بررسی و تحلیلی از نهضت امام خمینی، ج ۱، ص ۱۴۹
۱۰. صحیفه امام، ج ۱، ص ۳۰۶، تاریخ ۲۵/۲/۱۳۴۳
۱۱. پا به پای آفتاب، ج ۴، ص ۴۳
۱۲. صحیفه امام، ج ۹، ص ۶۶، تاریخ ۲۲/۴/۱۳۵۸
۱۳. صحیفه امام، ج ۱۱، ص ۳۷۵ - ۳۷۷، تاریخ ۲/۱۰/۱۳۵۸
۱۴. صحیفه امام، ج ۱۷، ص ۹۸، تاریخ ۲۷/۸/۱۳۶۱
۱۵. صحیفه امام، ج ۹، ص ۲۸۰، تاریخ ۲۷/۵/۱۳۵۸
۱۶. صحیفه امام، ج ۲۱، ص ۲۲۲، تاریخ ۱۱/۱۰/۱۳۶۷
۱۷. صحیفه امام، ج ۳، ص ۳۲۵، تاریخ ۲۴/۱۱/۱۳۵۶
۱۸. صحیفه امام، ج ۲۱، ص ۱۷۶ - ۱۷۸، تاریخ ۱۰/۸/۱۳۶۷
۱۹. صحیفه امام، ج ۴، ص ۳۲۵ - ۳۲۶، تاریخ ۱۴/۸/۱۳۵۷
۲۰. انوارالهدایه، ج ۱، ص ۲۴۳
۲۱. صحیفه امام، ج ۸، ص ۴۸۱، تاریخ ۱۵/۴/۱۳۵۸
۲۲. صحیفه امام، ج ۱۰، ص ۶۱، تاریخ ۲۹/۶/۱۳۵۸
۲۳. صحیفه امام، ج ۱۰، ص ۶۲، تاریخ ۲۹/۶/۱۳۵۸
۲۴. مناسک حج، ص ۲۵۷
۲۵. پا به پای آفتاب، ج ۴، ص ۲۷۰
۲۶. پا به پای آفتاب، ج ۳، ص ۱۳۵
۲۷. ولایت فقیه، ص ۲۷
۲۸. صحیفه امام، ج ۹، ص ۲۷۷، تاریخ ۲۵/۵/۱۳۵۸
۲۹. صحیفه امام، ج ۹، ص ۴۹۲، تاریخ ۲۱/۶/۱۳۵۸
۳۰. صحیفه امام، ج ۱۷، ص ۱۰۴، تاریخ ۳/۹/۱۳۶۱
منبع : مجله حضور
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست