یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا


نگاهی به حضور یک سگ در نمایش کلبه عمو تم


نگاهی به حضور یک سگ در نمایش کلبه عمو تم
سگ مشکی با آن جثه بزرگ و نسبتا ترسناکش از در اصلی تئاتر شهر وارد می شود . پله های طبقه اول تا سوم را می پیماید. آرام و بی خیال بالا می رود . اتاق ها را یکی یکی پشت سر می گذارد تا به اتاق روابط عمومی برسد . بچه های تئاتری به شدت مشغول بحث هستند . سگ خیلی راحت وارد می شود . صدای جیغ کشیدن خانمی در اتاق می پیچد . فنجانی چای نصف و نیمه از دستان دختر دیگری سقوط می کند و خیلی شانسی بدون اینکه تکه تکه شود قل می‌خورد . فنجان سرگردان می رود و می‌رود تا به جلوی پای سگ می رسد و .......
شاید خبر استفاده از یک سگ زنده را در نمایش کلبه عمو تم شنیده اید . شاید هم خیر . اما امکان اینکه یک آفرین را تقدیم بهروز غریب پور کنید زیاد است.
بهروز غریب پور این روزها نمایش کلبه عمو تم را در سالن اصلی تئاتر شهر به روی صحنه می برد . وی پیش از این کلبه عمو تم را در فرهنگسرای بهمن در میدان کشتار گاه قدیم اجرا کرد. این نمایش در آنجا طراحی صحنه حجیمی داشت . صندلی های سالن به دو ردیف کاهش یافته بودند . کل سالن هم که به وسعت یک زمین بسکتبال بود در اختیار فضای قصه و اتمسفر تئاتری قرار داشت . .مهمتر از اینها هم ریل هایی بود که با چوب طراحی شده و بازیگران چرخ های باربری را روی آن حرکت می دادند . چرخ هایی پر از پنبه که در نهایت آتش می‌گرفتند .
ما آنجا با بازیگری درشت هیکل روبه رو می شدیم که با تمام توان شلاق را بر شانه های بازیگران فرود می آورد. در این میان بعضی از باریگران زن نیز در نقش کارگران مزرعه پنبه حضور داشتند . آنها زیر شلاق زدن واقعی چرخ ها را حرکت می دادنند . بازیگرانی با جثه های ریز که صدای جیغ زدن آنها در دل آن سالن طولانی طنین انداز می شد . بهروز غریب پور با این کار داشت چهره آمریکای قدیم را تا حد واقعی جلوه می داد .
قصه این نمایش به زندگی عمو تم یک مسیحی مومن و معتقد می پردازد . او با شخصیت تاثیر گذار خود در روند لغو قاون برده داری آمریکا سهم به سزایی دارد . رمان عمو تم را خانم «هریت بیچر استو» نوشته و یکی از مشهور ترین رمان های تاریخی و اجتماعی در جهان است.
با این حال اجرای جدید کلبه عمو تم در تئاتر شهر با دو تغییر همراه است . اول اینکه دکور کاملا تغییر یافته است . مزرعه پنبه تا لابه لای تماشاگران و و صندلی های آنان در سالن آمده است . دوم اینکه شاهد حضور یک سگ سیاه در این تئاتر هستیم که کاری ابتکاری و غیره منتظره است . سگ قیر گون با آن جثه درشتش آرام و اهلی می‌نماید. به همراه صاحبش از کنار جمعیت مردم در محوطه تئاتر شهر می گذرد و فقط به مردم نگاه می‌کند . گاهی هم با ویژگی های یک گربه کوچولوی خانگی در پله ها می‌آید و می‌رود . یا اینکه در زیر زمین و رو به رو سالن های قشقایی و کارگاه نمایش روی زمین دراز می کشد . او هنگام اجرا هم تربیت شده و جاافتاده می‌نماید .
بی شک همه می دانند که تمرکز بازیگر بر نقش یکی از اصول تئاتر است . گاهی بعضی از کارگردان ها‌ی مهم تاریخ از هر نوع دکور ساختمانی یا تصویری پرهیز کرده‌اند . زیرا بر این باورند که اشیای اضافی حواس بازیگر را پرت می کند . اینجاست که استفاده از این سگ جالب و ابتکاری به نظر می‌رسد . یعنی بی آنکه سگ روی بازیگر تاثیر بگذارد تئاتر با فضای واقعی و رئالیستی به کار خود ادامه می‌دهد.
از سویی دیگر وجود این سگ به لحاظ مردم شناسی نیز تداعی گر فرهنگ‌ آمریکایی است. عموم مردم آمریکا همیشه چه در دوران قدیم و چه جدید از سگ در خانه های خود نگهداری کرده اند. اما حضور این سگ سیاه و درشت در صحنه جنبه اعتراضی نیز به آمریکای قدیم و نظام استثماری، تبعیض نژادی و برده داری دارد .آنچنان که سگ سیاه می‌آید و می‌رود و به آمریکای کلاسیک پارس می‌کند.
منبع : خبرگزاری آفتاب


همچنین مشاهده کنید