جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

تفاوت دنیا و آخرت


تفاوت دنیا و آخرت
پس از شناخت عالم آخرت از راه عقل و نقل می توان دنیا و آخرت را از جهات مختلفی مورد مقایسه و سنجش قرارداد خوشبختانه این مقایسات در خود قرآن كریم هم انجام گرفته است و ما می توانیم با استفاده از بیانات قرآنی زندگی دنیا و آخرت را مورد ارزیابی صحیح قرار دهیم و برتری عالم آخرت را تبیین كنیم .
● فنا پذیری دنیا و ابدیت آخرت
نخستین اختلاف بارز بین عالم دنیا و عالم آخرت, محدودیت عمر دنیا و جاودانگی آخرت است. عمر هر انسانی در این جهان, سرآمدی دارد كه دیر یا زود فرا می رسد و حتی اگر كسی صدها و هزاران سال هم در دنیا زندگی كند سرانجام با دگرگونی نهائی جهان طبیعت و هنگام ((فتح صور اول)) پایان خواهد یافت. و از سوی دیگر, قریب هشتاد آیه قرآن, دلالت بر ابدیت و جاودانگی جهان آخرت دارد.۱ و روشن است كه متناهی هر قدر هم طولانی باشد نسبتی با نامتناهی نخواهد داشت .
پس عالم آخرت از نظر بقا و دوام, برتری عظیمی بر دنیا دارد و این, مطلبی است كه در آیات متعددی با تعبیر ((ابقی)) بودن آخرت ۲ و ((قلیل)) بودن دنیا ۳ خاطرنشان شده, و در آیات دیگری با تشبیه زندگی دنیا به گیاهی كه نهال تنها چند روزی سبز و خرم است و سپس به زردی و پژمردگی می گراید و سرانجام, خشك و نابود می شود ۴ مورد تاكید قرار گرفته است, و در آیه ای بطور كلی می فرماید: آنچه نزد شماست پایان می پذیرد و آنچه نزد خدای متعال است باقی می ماند .۵
● تفكیك نعمت از عذاب در آخرت
تفاوت اساسی دیگر بین زندگی دنیا و زندگی آخرت این است كه خوشیهای دنیا آمیخته با رنج و زحمت است و چنان نیست كه دسته ای از مردم همیشه و از هر جهت متنعم و شاد و آسوده; و دسته دیگری همواره معذب و غمگین و ناراحت باشند بلكه همه مردم كمابیش از لذتهای و شادیها و آسایشهایی برخوردارند و نیز رنجها و غمها و نگرانیهایی دارند. ولی جهان دیگری, دارای دو بخش مجزی (بهشت و دوزخ) است و در یك بخش, اثری از عذاب و رنج و ترس و اندوه نیست و در بخش دیگر جز آتش و درد و حسرت و اندوه یافت نمی شود و طبعاً لذتها و رنجهای اخروی به مراتب, شدیدتر از لذتها و رنجهای دنیوی خواهد بود.
این مقایسه نیز در قرآن كریم انجام گرفته و برتری نعمتهای اخروی و جوار و قرب الهی بر نعمتهای دنیا مورد تاكید, واقع شده; ۶ چنان كه سختتر بودن عذاب آخرت از رنجها و مصیبتهای دنیا خاطرنشان شده است .۷
● اصالت آخرت
فرق مهم دیگر بین دنیا و آخرت این است كه زندگی دنیا, مقدمه آخرت و وسیله ای برای كسب سعادت ابدی است; و زندگی آخرت, زندگی نهائی و اصیل می باشد و هر چند زندگی دنیا و نعمتهای مادی و معنوی آن, مطلوب آدمی است ولی با توجه به اینكه همه آنها ابزار آزمایش و وسیله تكامل حقیقی و تحصیل سعادت ابدی است, اصالتی نخواهد داشت و ارزش واقعی آنها وابسته به توشه ای است كه شخصی برای زندگی ابدیش بر می دارد.۸
از این رو, اگر كسی زندگی اخروی را فراموش كند و چشم خود را به زرق و برق دنیا بدوزد و لذایذ آن را هدف نهائیش قرار دهد ارزش واقعی آن را نشناخته و برای آن, ارزشی پنداری قائل شده است زیرا وسیله را بجای هدف گرفته است و چنین كاری جز بازی و سرگرمی و فریب خوردگی نخواهد بود. و به همین جهت, قرآن كریم زندگی دنیا را بازی و سرگرمی و ابزار فریب نامیده, ۹ و زندگی آخرت را زندگی حقیقی دانسته است ۱۰. ولی باید توجه داشت كه همه نكوهشهایی كه از دنیا شده, مربوط به نوع نگرش و جهت گیری انسانهای دنیا طلب است و گرنه, زندگی دنیا برای بندگان شایسته خدا كه حقیقت آن را می شناسند و به نظر وسیله به آن می نگرند و از هر لحظه عمر خود, برای سعادت ابدیشان بهره می گیرند نه تنها نكوهشی ندارد بلكه دارای ارزش فوق العاده ای می باشد.
● ارتباط دنیا و آخرت
پس از آنكه دانستیم كه زندگی انسان منحصر به همین زندگی زودگذر دنیا نیست و بار دیگر در عالم آخرت, زنده می شود و برای همیشه در آن عالم, زنده خواهد ماند. و نیز دانستیم كه زندگی آخرت, زندگی حقیقی و عینی است به گونه ای كه زندگی دنیا در برابر آن, شایسته نام زندگی نیست نه این كه معنای زندگی آخرت, نام نیك و بد یا امری پنداری و اعتباری باشد.
اكنون, به تبیین رابطه بین زندگی دنیا و زندگی آخرت, و تعیین نوع ارتباط بین آنها می پردازیم تا با استفاده از دلایل عقلی و بیانات قرآنی, چگونگی ارتباط بین دنیا و آخرت, روشن گردد.
● دنیا مزرعه آخرت است
نخستین مطلبی كه در اینجا باید مورد تاكید, قرار گیرد این است كه سعادت و شقاوت آخرت, تابع رفتارهای انسان در دنیاست و چنان نیست كه برای به دست آوردن نعمتهای اخروی بتوان در همان عالم, تلاش كرد و كسانی كه دارای نیروی بدنی یا فكری بیشتری باشند بتوانند از نعمتهای ببیشتری بهره مند شوند و یا كسانی بتواننند با حیله و نیرنگ, از دستاوردهای دیگران, سو استفاده كنند چنان كه بعضی از نادانان چنین تصوری داشته اند و عالم آخرت را كاملاً مستقل از دنیا می پنداشته اند.
قرآن كریم از قول بعضی از كافران نقل می فرماید:
و ما اظن الساعه قائمه ولئن رددت الی ربی لاجدان خیراً منها منقلبا.۱
(شخص دنیا طلب گفت:) گمان نمی كنم كه رستاخیر بپا شود و اگر (بپا شد و) به سوی پروردگارم بازگردانده شدم نیك فرجامتر از نعمتهای دنیا را در آنجا خواهم یافت.
و در جای دیگر می فرماید:
و ما اظن الساعه قائمه و لئن رجعت الی ربی ان لی عنده للحسنی .۲
گمان نمی كنم كه رستاخیز بپا شود و اگر (بپا شد و) به سوی پروردگار باز گردانده شدم نزد او بهترین (نعمتها) را خواهم داشت .
چنین كسانی یا گمان می كرده اند كه در عالم آخرت هم می توانند با تلاش خودشان نعمتهای فراوانی را بدست آوردند, و یا گمان می كرده اند كه بهره مندی ایشان در دنیا نشانه لطف خاص الهی به آنان است پس در آخرت هم مشمول چنین الطافی خواهند بود!
به هر حال, اگر كسی به وجود عالم آخرت به عنوان عالمی كاملاً مستقل ازدنیا باور داشته باشد و اعمال نیك و بدی كه در اینجا انجام می دهد را موئثر در نعمتهای و عذابهای آن عالم نداند به معادی كه یكی از اصول اعتقادی ادیان آسمانی می باشد ایمان نیاورده است زیرا قوام این اصل, به پاداش و كیفر اعمال دنیوی است و به همین جهت, عالم دنیا بازار و تجارتخانه یا مزرعه آخرت, نامیده شود كه در این جا باید به تلاش و كشت و كار پرداخت و درآمد و محصول پایدارش را باید در آنجا دریافت كرد. ۳ و مقتضای براهین معاد بیانات قرآنی نیز همین است و نیازی به توضیح ندارد.
● نعمتهای دنیا موجب سعادت اخروی نمی شود
بعضی دیگر می پنداشتند كه مال و فرزند و سایر وسایل عیش و نوش دنیا, موجب راحتی و آسایش آخرت هم خواهد بود و شاید دفن كردن سیم و زر و گوهرهای گرانبها و حتی مواد غذائی همراه مردگان, ناشی از چنین پنداری بوده است .
قرآن كریم, تاكید می كند كه نه مال و فرزند به خودی خود (و صرف نظر از رفتار مربوط به آنها) موجب تقرب به خدای متعال می شود.۴ و نه در جهان آخرت, سودی به كسی می بخشد, ۵ و اساساً این گونه روابط و اسباب دنیوی گسسته می شود ۶ و هر كسی داراییها و متعلقات خود را رها می كند ۷ و تك و تنها به سوی خدای متعال, محشور می گردد ۸ و فقط روابط معنوی و الهی, پایدار می ماند و به همین جهت, موئمنانی كه با همسران و فرزندان و بستگانشان پیوندهای ایمانی دارند در بهشت با هم خواهند بود.۹حاصل آنكه: رابطه بین دنیا و آخرت از قبیل رابطه بین پدیده های دنیا با یكدیگر نیست و چنان نیست كه هر كسی در دنیا نیرومندتر و زیباتر و شادتر و بهره مندتر باشد در آخرت هم همانگونه محشور شود وگرنه می بایست فرعونها و قارونها سعادت اخروی بیتشری داشته باشند. بلكه چه بسا كسانی كه در دنیا ناتوان و رنجور و تهیدست باشند ولی در اثر انجام وظایف الهی, سالم و زیبا و نیرومند, محشور و از نعمتهای ابدی برخوردار گردند.
بعضی از ناآگاهان چنین پنداشته اند كه مفاد آیه شریفه ((و من كان فی هذه اعمی فهو فی الاخره اعمی و اضل سبیلاً))۱۰ این است كه سلامت و بهره مندیهای دنیا, رابطه مستقیم با سلامت و بهره مندیهای آخرت دارد, غافل از آنكه: منظور از ((كوری)) در این آیه, كوری ظاهری نیست بلكه مقصود, كوردلی است چنان كه در آیه دیگر می فرماید:
فانما لا تعمی الابصار ولكن تعمی القلوب التی فی الصدور.۱۱
همان چشمها نابینا نمی شود بلكه دلهایی كه در سینه هاست نابینا می شود.
و درجای دیگر می فرماید:
و من اعرض عن ذكری فان له معیشه ((ضنكا)). و نحشره یوم القیامه اعمی. قال لم حشرتنی اعمی و قد كنت بصیراً. قال
كذلك اتتك آیات ربك فنسیتها و كذلك الیوم تنسی.۱۲
و كسی كه از یاد من (یا كتاب من) اعراض كرد زندگی سختی خواهد داشت و روز قیامت, او را كور محشور خواهیم كرد. گوید: چرا مراكور محشور كردی در صورتی كه قبلاً بینا بودم؟ (خدای متعال) گوید: هم چنان كه آیات ما به تو رسید و آنها را به فراموشی سپردی امروز فراموش می شوی!
پس علت كوری آن جهان, فراموش كردن آیات الهی در این جهان است نه كوری ظاهری.
پس رابطه دنیا و آخرت, غیر از نوع رابطه ای است كه بین اسباب و مسببات دنیوی, وجود دارد.
نعمتهای دنیا موجب شقاوت اخروی هم نمی شود
از سوی دیگر, بعضی پنداشته اند كه میان نعمتهای آخرت, رابطه معكوس, برقرار است و كسانی به سعادت اخروی می رسند كه از نعمتهای دنیا, بهره ای نبرده باشند. و بر عكس, كسانی كه از نعمتهای دنیوی, برخوردار باشند از سعادت اخروی, محروم خواهند بود. و به آیات و روایتی تمسك كرده اند كه دلالت دارد بر اینكه دنیا پرستان, بهره ای از آخرت ندارند.۱۳ غافل از اینكه دنیاطلبی, مساوی با بهره مندی از نعمتهای دنیا نیست بلكه دنیا طلب, كسی است كه لذتهای دنیا را هدف فعالیتهای خود قرار دهد و همه نیروهایش را صرف دستیابی به آن كند هر چند به خواسته هایش نرسد; و آخرت طلب, كسی است كه دل به لذتهای دنیا نبندد و هدفش زندگی آخرت باشد هر چند از نعمتهای دنیوی فراوانی برخوردار باشد مانند حضرت سلیمان و بسیاری از انبیا و اولیا خدا (سلام الله علیهم اجمعین) كه از نعمتهای دنیوی زیادی بهره مند بوده اند و از آن برای رسیدن به سعادت اخروی و رضوان الهی, استفاده می كرده اند.
پس میان بهره مندای از نعمتهای دنیوی و بهره مندی از نعمتهای اخروی, نه تناسب مستقیم, وجود دارد و نه تناسب معكوس. بلكه هم نعمتهای و هم بلاهای دنیا براساس تدبیر حكیمانه الهی بین انسانها تقسیم شده ۱۴, و همه آنها وسیله آزمایش ایشان است ۱۵, و بهره مندی یا محرومیت از نعمتهای دنیا خود به خود نشانه نزدیكی یا دوری از رحمت الهی و سبب سعادت یا شقاوت اخروی نیست .۱۶.
● رابطه حقیقی یا قراردادی
چنانكه بارها اشاره كردیم رابطه بینا عمال دنیوی و نعمتها یا عذابهای اخروی, از قبیل روابط مادی و معمولی نیست و نمی توان آن را براساس قوانین فیزیكی یا شیمیاپی یا... تفسیر و تبیین كرد. و حتی تصور اینكه انرژی مصرف شده در اعمال انسانی, براساس نظریه تبدیل ماده و انرژی به یكدیگر ـ تجسم می یابد و به صورت نعمتها یا عذابهای اخروی, ظاهر می شود تصور نادرستی است, زیرا :
▪ اولا:انرژی مصرف شده در گفتارها و كردارهای یك انسان, شاید به اندازه ای نباشد كه تبدیل به یك دانه سیب شود چه رسد به نعمتهای بی شمار بهشتی!
▪ ثانیاً: تبدیل ماده و انرژی به یكدیگر بر طبق عوامل خاصی انجام می گیرد و ربطی به نیكی و بدی اعمال و نیت فاعل ندارد و براساس هیچ قانونی طبیعی نمی توان بین اعمال خالصانه و اعمال ریاكارانه, فرق گذاشت تا انرژی تبدیل به نعمت, و انرژی دیگری تبدیل به عذاب شود.
▪ ثالثاً: انرژی كه یك بار در راه عبادتی مصرف می شود ممكن است بار دیگر در راه عصیان بكار رود.
ولی نفی چنین رابطه ای به معنای انكار مطلق رابطه حقیقی نیست, زیرا دایره روابط حقیقی, شامل روابط ناشناخته و تجربه ناپذیر هم می شود و علوم تجربی همان گونه كه نمی توانند رابطه علیت بین پدیده های دنیوی و اخروی را اثبات كنند قادر به ابطال همه گونه رابطه علی و معلولی بین آنها هم نیستند, و فرض اینكه اعمال نیك و بد, تاثیر واقعی در روح انسانی داشته باشد و همان آثار روحی, موجب پیدایش نعمتها یا عذابهای اخروی گردد ـ نظیر تاثیر بعضی از نفوس در پدیده های خارق العاده دنیوی ـ چنین فرضی نامعقول نخواهد بود بلكه می توان براساس اصول فلسفی خاصی آن را اثبات كرد .
● شواهد قرآنی
اما بیانات قرآنی, هر چند در غالب موارد به گونه ای است كه رابطه جعلی و قراردادی را به ذهن میآورد مانند آیاتی كه مشتمل بر تعبیر اجرو جزا است ۱۷ ولی از آیات دیگری می توان استفاده كرد كه رابطه بین اعمال انسان و ثواب و عقاب اخروی, بیش از یك رابطه قراردادی است, بنابراین, می توان گفت كه تعبیرات دسته اول برای سهولت تفاهم و رعایت حال اكثریت مردم است كه ذهنشان با این گونه مفاهیم, آشناتر است .
همچنین در روایات شریفه, شواهد فراوانی یافت می شود بر این كه اعمال اختیاری انسان, دارای صورتهای ملكوتی گوناگونی است كه در عالم برزخ و قیامت, ظاهر می شود.
اینك نمونه ای از آیاتی را كه دلالت بر وجود رابطه حقیقی بین اعمال انسان و نتایج اخروی آنها دارد ملاحظه می كنیم:
و ما تقدموا لانفسكم من خیر تجدوه عندالله .۱۸
هر خیری كه برای خودتان پیش فرستبد آن را نزد خدا متعال خواهید یافت.
یوم تجد كل نفس ما عملت من خیر محضراً و ما عملت من سو توددلو ان بینها و بینه امداً بعیداً.۱۹
روزی كه هر كس عمل خیری كه انجام داده است را حاضر شده می یابد و هر عمل بدی كه انجام داده است (نیز). دوست دارد كه میان او و اعمال بدش فاصله دوری باشد.
یوم ینظر المر ما قدمت یداه ۲۰
روزی كه شخص می نگرد كه دستانش چه چیزی را پیش فرستاده اند.
فمن یعمل مثقال ذره خیراً یره و من یعمل مثقال ذره شراً یره.۲۱
هر كس به اندازه ذره ای كار خوب كند آن را خواهد دیدو هر كس به اندازه ذره ای كار بدی انجام دهد آن را خواهد دید.
هل تجزون الا ما كنتم تعملون ۲۲.
آیا جزائی كه به شما داده می شود جز همان اعمالی است كه (در دنیا) انجام می دادید؟
ان الذین یاكلون اموال الیتامی ظلماً انما یاكلون فی بطونهم ناراً.۲۳
همانا كسانی كه اموال یتیمان را به ستم می خوردند جز این نیست كه آتشی را در شكمهایشان وارد می كنند.
بدیهی است صرف اینكه انسان در روز قیامت ببیند كه چه كارهایی در دنیا انجام داده است پاداش و كیفر آنها نخواهد بود بلكه صورتهای ملكوتی آنهاست كه در شكل نعمتها یا عذابهای گوناگون, ظاهر می شود و شخص به وسیله آنها متنعم یا معذب خواهد شد. چنان كه از همین آیه اخیر, استفاده می شود كه صورت باطنی خوردن مال یتیم, خوردن آتش است و هنگامی كه در جهان دیگر, حقایق ظاهر می شود خواهد دید كه باطن فلان غذای حرام, آتش بوده و سوزش درونش را خواهد یافت و به او گفته خواهد شد: آیا این آتش جز همان مال حرامی است كه خورده ای؟!
محمد تقی, مصباح یزدی
۱ـ رجوع كنید به آیات خلود و جاودانگی بهشت و دوزخ.
۲ـ كهف ۴۶/ مریم ۷۶/, طه ۷۳/, ۱۳۱, قصص ۶۰/, شوری ۳۶/, غافر ۳۹/, اعلی ۱۷/.
۳ـ آل عمران ۱۹۷/, نسا ۷۷/, توبه ۳۸/, نحل ۱۱۷/.
۴ـ یونس ۲۴/, كهف ۴۵/ـ۴۶, حدید ۲۰/.
۵ـ نحل ۹۶/.
۶ـ آل عمران ۱۵/, نسا۷۷/, انعام ۳۲/, اعراف ۳۲/, یوسف ۱۰/۹, نحل ۳۰/, اسرا ۲۱/, كهف ۴۶/, مریم ۷۶/, طه ۷۳/, قصص ۶۰/, شوری ۳۶/, اعلی ۱۷/.
۷ـ رعد ۳۴/, طه ۱۲۷/, سجده ۲۱/, زمر ۲۶/, فصلت ۱۶/, قلم ۳۳/, غاشیه ۲۴/.
۸ـ قصص ۷۷/.
۹ـ آل عمران ۱۸۵/, عنكبوت ۶۴/, محمد ۳۶/, حدید ۲۰/.
۱۰ـ عنكبوت ۶۴/, فجر ۲۴/.
۱ـ كهف ۳۶/.
۲ـ فصلت ۵/.
۳ـ باید توجه داشت كه در قرآن كریم, از پاداش و كیفر دنیوی نیز یاد شده است ولی پاداش و كیفر كامل و پایدار, مخصوص آخرت است .
۴ـ سبا ۳۷/.
۵ـ شعرا ۸۸/, لقامن ۳۳/, آل عمران ۱۰/,۱۱۶, مجادله ۱۷/.
۶ـ بقره ۱۶۶/, موئمنون ۱۰۱/.
۷ـ انعام ۹۴/.
۸ـ مریم ۸۰/ و ۹۵.
۹ـ رعد ۲۳/, غافر ۸/, طور ۲۱/.
۱۰ـ اسرا ۷۲/, (كسی كه در دنیا كور باشد در آخرت هم كور و گمراه تر خواهد بود).
۱۱ـ حج ۴۶/.
۱۲ـ طه ۱۲۴/ـ۱۲۶.
۱۳ـ بقره ۲۰۰/, آل عمران ۷۷/, اسرا ۱۸/, شوری ۲۰/, احقاف ۲۰/.
۱۴ـ زخرف ۳۲/.
۱۵ـ انفال ۲۸/, تغابن ۱۵/, اعراف ۱۶۸/, كهف ۷/, مائده ۴۸/, انعام ۱۶۵/, نعل ۴۰/, آل عمران ۱۸۶/.
۱۶ـ آل عمران ۱۷۹/, موئمنون ۵۶/, فجر ۱۵ـ۱۶.
۱۷ـ تعبیر (اجر) در حدود نود بار, و تعبیر ((جزا)) و مشتقاتش بیش از یك صدبار در قرآن كریم بكار رفته است !
۱۸ـ بقره ۱۱۰/, و نیز رجوع كنید به مزمل ۲۰/.
۱۹ـ آل عمران ۳۰/.
۲۰ـ نبا ۴۰/.
۲۱ـ زلزال ۷/ـ۸.
۲۲ـ نملا ۹۰/, و نیز رجوع كنید به قصص ۸۴/.
۲۳ـ نسا ۱۰/.
منبع : بلاغ