پنجشنبه, ۲۳ اسفند, ۱۴۰۳ / 13 March, 2025
مجله ویستا
دشتنشین - The Plainsman

کشور تولیدکننده : آمریکا
محصول : پارامونت
کارگردان : سسیل ب. دمیل
فیلمنامهنویس : والدمار یانگ، هارولد لم، لین ریگز و جینی مکفرسن، برمبنای مجموعه داستانهای وایلد بیل هیکاک نوشته فرانک ویلستاچ و شاهزاده هفتتیر کشها نوشته کورتنی رایلی کوپر و گروور جونز.
فیلمبردار : ویکتور میلنر و جرج رابینسن.
آهنگساز(موسیقی متن) : جرج آنتیل
هنرپیشگان : گاری کوپر، جین آرتور، جیمز الیسن، چارلز بیکفورد، پورتر هال، هلن برجس، جان میلجان، فرانک مکگلین و آنتونی کوئین.
نوع فیلم : سیاه و سفید. ۱۱۵ دقیقه.
"وایلد بیل هیکاک" (کوپر) ابتدا ناچار به رودرروئی با مرد نابکاری بهنام "جان لاتیمر" (بیکفورد) میشود که بهطور غیرقانونی به سرخپوستان یاغی اسلحه میفروشد. سپس رهسپار نجات دوستش، "کالامیتی جین" (آرتور)، میشود که به دست سرخپوستان اسیر شده است. اما خود "وایلد بیل" نیز گرفتار میشود. که به دست سرخپوستان اسیر شده است. اما خود "وایلد بیل" نیز گرفتار میشود. تا اینکه "کالامیتی جین" زمان حرکت قطار مهمات ارتش را لو میدهد و زوج جسور فرار میکنند حالا، "وایلد بیل" به سراغ قطار مهمات میرود که در محاصره سرخپوستان است. در آخرین لحظهها "ژنرال کاستر" (میلجان) و افرادش سر میرسند و سرخپوستان را تار و مار میکنند. سرانجام "وایلد بیل" بار دیگر سراغ "لاتیمر" میرود و او و سه نوچهاش را به قتل میرساند. با این همه بهزودی خودش نیز سربازی ورق به ضرب گلوله "جکمکال" (هال) کشته میشود. "وایلد بیل" نفسهای آخر را در آغوش "کالامیتی جین" میکشد و دوستش، "بوفالو بیل" (الیس)، شاهد ماجراست.
٭ غرب وحشی به روایت دمیل. و طبعاً به یادآوری نیست که اینجا هیچچیز "واقعی" نیست (در واقعیت، "وایلد بیل" و "کالامیتی جین" با یکدیگر رابطهای نداشتند و اصلاً "کالامیتی جین" بسیار زشترو بود و همیشه بوی الکل میداد!). کوپر و آرتور به خاطر موفقیت آقای دیدز به شهر میرود فرانک کاپرا بار دیگر کنار هم قرار گرفتند. استاد ریا کاران هالیوود، ۷۰ هفتتیر از کلکسیون اسلحه خود را در اختیار سیاهی لشکرها گذاشت تا به لطف صحنهها بیفزاید. ۲۵۰۰ سرخپوست از قبیلههای سو و شاین نقش اخلاف (اینجا، نابکار)شان را به عهده داشتند، که میان آنان یکی تقلبی بود: کوئین که خودش را سرخپوست جا زده بود و در صحنهای، سرودی دو دقیقهای را به افتخار قتل عام "کاستر" و افرادش میخواند. دمیل آنقدر از این سرخپوست (به قول خودش در سر صحنه، بالاخره واقعی) خوشش آمد که پس از چندی او را به دامادی پذیرفت!
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست