جمعه, ۱۵ تیر, ۱۴۰۳ / 5 July, 2024
مجله ویستا

مقدمه‏ای بر صحیفه سجادیه


مقدمه‏ای بر صحیفه سجادیه
در ارتباط با جاذبه نیایش،و هیجانات روانی و عملی عشق و پرستش سخن بسیار است،ولی از دیدگاه اجتماعی و انقلابی،نوشته‏ای که بتواند ضرورت مرحله‏ای امت اسلامی ما را در برابر سیل بنیان برانداز آز و نیاز و شرارت‏های ناشی از آن دو،با صراحت و قوت علاج کند جز این نوشتار که یکی از آثار فرزند برومند اسلام،مجاهد کبیر مرحوم آیه الله العظمی سید محمد باقر صدر است کمتر پیدا می‏کنیم.
درست است اسلام اصیل،سرمایه اساسی جامعه انقلابی ما و جهان آینده برای همه مستضعفان گیتی است،لیکن استخراج ذخایر و کان‏های بکر و دست نخورده این منابع فکری و فرهنگی،بستگی به قدرت فقاهت،وسعت نظر و بینش عمیق دارد.و تا کار شناسانی غیر وابسته،بی هیچ گرایشی جز یافتن حق و حقیقت در دامن اسلام پرورش نیابند،این کار میسر نخواهد بود.
بدیهی است اینگونه کارشناسان،تنها مجاهدان نستوه،و تئوریسین‏های مستقل فکری هستند که هر چند حیات آنها از ناحیه دست‏های مرموز مزدوران شرق و غرب تهدید شود تاثیری در فکر و قلم و قدم آنها نگذارده،پیوسته منابع اصیل اسلامی را بر شکافند،و نیاز روز جامعه را از آن استخراج کنند.و در مقابل ابرقدرتها و ایادی آنها با قاطعیت بایستند.
زیرا اسلام پیوسته در متن زندگی اجتماعی است،و این سوداگران سیاست‏اند که همیشه با زندگی اجتماعی مردم برای جلب منافع خود بازی می‏کنند،به همین دلیل هر گونه روشنگری را بر خلاف مصالح خود دانسته در ایجاد محدودیت،مزاحمت،کارشکنی در کار آنها و سرانجام زجر و شکنجه و قتل و غدر نسبت به این طراحان اسلامی می‏کوشند و این خطرناکترین توطئه‏ای است که برای مبارزه با نهضت جهانگیر اسلام،و تبلور اصالت‏های فکری و فرهنگی آن در نظر گرفته‏اند.
یکی از این شخصیت‏های کم نظیر،مؤلف مجاهد شهید ما مرحوم آیه الله-العظمی سید محمد باقر صدر،رهبر انقلاب عراق،و مرجع شیعیان عرب زبان،و تئوریسین بزرگ جهان اسلام است.راد مردی که سراسر زندگی‏اش برای امت اسلام،افتخار آمیز،پر تلاش،و پر بار بوده است.
کسی که در همه زمینه‏های اندیشه اسلامی،اعم از علوم و معارف،یا مسائل اجتماعی،سیاسی، اقتصادی و اخلاقی آن،از ژرف اندیش‏ترین،نوآورترین،زنده بین ترین و انقلابی‏ترین مغزهای متفکر جامعه اسلامی معاصر ما بوده است.
امتیاز نوشته‏های آیه الله صدر در پر محتوائی،اصالت مکتبی همآهنگی با نیازهای اجتماعی، انقلابی و هم گامی با کشش‏های جامعه بپاخاسته و انقلابی ما است.
هر خواننده‏ای بر اثر آشنائی با این نوشته‏ها،راه استعمار و استثمار شرق و غرب را بر خود می‏بندد،و به شخصیت و اصالت اسلامی و انسانی خود پی‏می‏برد.
به همین دلیل وجود این انقلابی کبیر،خاری در چشم استعمارگران و استخوانی در حلقوم جنایتکاران خون آشام استعمارگر بود تا سرانجام دژخیمان بعث عراق که آلت دستی در دست اربابان جنایت پیشه خود می‏باشند،پس از سال‏ها فشار و اختناق نسبت به معظم له،با پیروزی انقلاب اسلامی ایران ایشان را ۱۴ ماه در خانه خود در نجف اشرف زندانی کردند و سپس شب یکشنبه ۱۸ جمادی الاولی سال ۱۴۰۰ دستگیر و بعد از سه شبانه روز شکنجه در بیست و یکم همان ماه اعدام نموده،جنازه ایشان و خواهر مجاهدشان بنت الهدی(آمنه صدر) نویسنده و متفکر بزرگ زنان عالم اسلام را،مخفیانه به خاک سپردند و عالم اسلام و بشریت را در این سوگ بزرگ غرق در غم و اندوه گردانیدند.ما این مصیبت بزرگ را به ساحت مقدس ولی عصر(عج)و رهبر امت اسلام آیت الله العظمی امام خمینی،و ملت بپاخاسته عراق و ایران و همه بشریت تسلیت می‏گوئیم.و اعلام می‏داریم‏«ید الله فوق ایدیهم‏»
سپاس،ویژه خدای جهان آفرین است.و درود و سلام بر واپسین پیامبران و رسولان حق،محمد و تبار طاهرین و یاران راستینش.
بعد از سپاس و درود،صحیفه سجادیه،مجموعه‏ای از دعاهائی است که از امام زین العابدین به دست آمده است.امام زین العابدین علی فرزند حسین فرزند علی بن ابیطالب(ع)یکی از امامان اهل بیت است که خدا آنها را از هرگونه پلیدی زدوده و به هر پاکی آراسته است.
این امام،چهارمین پیشوا از امامان اهل بیت است،نیای او،امام امیر المؤمنین علی بن ابیطالب وصی پیامبر خدا(ص)،و اول کسی که به او ایمان آورد.کسی که ارتباطش با او، همچون رابطه هارون با موسی طبق گفتار خود پیامبر(ص)،بود.مادر بزرگش فاطمه زهرا، دخت پیامبر خدا(ص)و پاره‏ای از تن او،جگر گوشه او،و به توصیف پدر،بانوی بانوان جهان، می‏باشد.پدرش امام حسین یکی از دو سرور جوانان بهشت،دو فرزند رسول،و دو گل بوستان او،کسی که در باره او نیای بزرگوارش گفت:حسین منی و انا من حسین،او که در کربلا روز عاشورا به دفاع از اسلام و مسلمین،شربت‏شهادت نوشید.
او خود،یکی از دوازده امامی است که پیامبر اکرم(ص)طبق حدیث صحیح بخاری و صحیح مسلم و دیگر صحاح،در آنجا که گفت‏«الخلفاء بعدی اثنا عشر کلهم من قریش‏»،از او خبر داده است.
امام علی بن الحسین(ع)به سال ۳۸ هجری و یا یکی دو سال قبل از آن متولد شد،و تا حدود پنجاه و هفت‏سال زندگی کرد.چند سالی در کنار جدش امام علی(ع)بسر برد،آنگاه در مکتب عمویش حسن(ع)،و پدرش حسین(ع)،دو فرزند پیامبر(ص)رشد کرد،و از علوم نبوت و دست آوردهای پدران پاکش،تغذیه نمود. تا جائی که در زمینه علمی و دینی،در دین خدا امام شد،و مشعل علم و حکمت را به دست گرفت،و مرجع حلال و حرام گردید،و او در ورع و پرستش خدا و پارسائی،نمونه جهان و زمان شد.همه مسلمانان به دانشش،به استقامتش،و به برتریش ایمان آوردند.و هشیاران تسلیم رهبری و فقاهت و مرجعیت او نیز گردیدند.
زهری گوید:«در میان بنی هاشم،برتر از علی بن الحسین و فقیه‏تر از او،کس را ندیدم‏»،در سخن دیگرش گوید:«من هیچ قرشی که از او برتر باشد ندیده‏ام‏»سعید بن مسیب گوید:«من هیچگاه مثل علی بن الحسین کسی را نیافتم‏»
«مالک‏»پیشوای مسلمانان اهل سنت گوید:«او را به نام زین العابدین،به خاطر زیاد خدا پرستی‏اش لقب دادند»
سفیان بن عیینه گوید:«هیچ فردی از بنی هاشم را برتر و آگاهتر از زین العابدین ندیدم‏»«شافعی‏»امام دیگر اهل سنت،علی بن الحسین را«آگاهترین مردم مدینه‏»شمرده است.
این حقیقت را حتی زمامداران معاصرش خلفای بنی امیه با همه بدخواهی‏ها که نسبت به او داشتند،پذیرفته‏اند.برای نمونه‏«عبد الملک بن مروان‏»به امام(ع)گوید:«خدا چنان دانش،دین و پارسائی‏ای بتو داده که هیچکس قبل از تو جز پدرانت بدان تشرف نیافته‏اند».
در این باره عمر بن عبد العزیز گفت:«سراج الدنیا و جمال الاسلام،زین العابدین مسلمانان عموما نسبت به این امام،وابستگی عاطفی شدیدی در خود،احساس می‏کردند.و مهری ویژه در عمق دل از او می‏پروراندند.پایگاه ملی امام(ع)در همه جای جهان اسلام،در دل‏های امت گسترش یافته بود،چنانکه وقتی در آن زمان در موقف عظیم کنگره حج،«هشام بن عبد الملک‏»برای انجام مراسم حج‏شرکت کرده طواف خانه گزارد،خواست استلام حجر کند از کثرت جمعیت نتوانست،منبری برایش نصب کردند روی آن بر نشست منتظر مانده بود که ناگاه امام زین العابدین(ع)از در مسجد روی آورده به طواف خانه خدا پرداخت،(هشام خود می‏دید و مردم همه نظاره کرده میدیدند امام)هر وقت به محل حجر الاسود می‏رسید، جمعیت راه را برای او باز می‏کردند،مردم از اطراف حجر الاسود دور می‏شدند تا او بتواند استلام حجر کند،زیرا مردم همه او را خوب می‏شناختند و با همه اختلاف شهرها و بلادی که از آن نقاط دور آمده بودند،و با اینکه از خانواده‏های مختلفی بودند،همه به او مهر می‏ورزیدند. فرزدق شاعر،موفق شد در قصیده دلنشین معروفش این حقیقت را ثبت کند.
باید بدانیم اعتماد مردم به امام زین العابدین(ع)،تنها از ناحیه آگاهی‏های مذهبی و خصائل روانی‏اش نبود،بلکه او را رهبر خود و ملجا و پناه خود در همه،مشکلات و مسائل زندگی می‏دیدند،به نزد او می‏شتافتند تا همچون پدران طاهرینش به مسائل آنها رسیدگی فرماید.از این رو وقتی عبد الملک خلیفه اموی با پادشاه روم درگیری پیدا کرد،و پادشاه روم او را تهدید کرد تا از نیاز آنروز مسلمانان بهره برداری کرده،نقدینه‏های آنان را برای تحقیر مسلمانان از کشور روم وارد کند و در مقابل آن،هر قرار دادی که خواست با آنها ببندد.در اینجا عبد الملک متحیر و بیچاره شد.عرصه زمین بر او تنگ آمد،با خود گفت گمان می‏کنم من بدترین فرزندی باشم که در اسلام متولد شده است،لذا مسلمانان را دعوت به گردهمائی کرد و با آنها به مشورت پرداخت.
هیچ کدام نظری که بتواند آن را بکار بندد،اظهار نکردند.در آنجا مردم به او گفتند:تو خود می‏دانی راه فرار از این مشکل به دست چه شخصی سپرده شده است.فریاد برداشت وای بر شما چه کسی این کار از او ساخته است؟گفتند:بازمانده اهل بیت پیامبر(ص)گفت:راست گفتید:و همینطور هم بود،او برای رفع این مشکل به امام زین العابدین پناهنده شد.امام(ع) فرزند خود محمد بن علی الباقر را به شام گسیل داشت،و تعلیمات لازم را به او داد.در آنجا امام باقر طرحی نو،برای تنظیم پول مسلمانان ارائه داد و با اجرای آن،کشور از موقعیت استعماری نجات یافت.
مقدر چنین بود که امام(ع)مسئولیت‏های رهبری،و روحانی خود را بعد از شهادت پدرش به دست گیرد.این مقام مقدس را در نیمه دوم قرن اول،در باریکترین شرائطی که بر امت اسلامی می‏گذشت‏یعنی مرحله‏ای که موج فتوحات صدر اسلامی پی‏آمدهائی به دنبال آورده بود،تعهد فرمود.این موج با هیجان روحی‏اش، با حماسه رزمی ایده‏ئولوژی‏اش،تا آن زمان کشیده شده بود،موجی که قدرت فرمانروائی کسراها و قیصرها را متزلزل ساخت،و ملل مختلف و بلاد گسترده‏ای را،به دعوت جدید فرا خواند و در پی آمد آن،مسلمانان زمامدار بخش عظیمی از جهان متمدن آن روز،یعنی نیمه دوم قرن اول هجری شدند.
با اینکه این زمامداری گسترده،نیروی عظیمی در زمینه جهانی برای مسلمانان از نظر سیاسی و نظامی به وجود آورد،آنان را در برابر دو خطر بزرگ،بیرون از حدود سیاسی و نظامی قرار داد،و ضرورت ایجاب می‏کرد با یک حرکت قاطع جلو آن دو خطر ایستادگی شود.
یکی از آن دو،خطر آگاهی مسلمانان از فرهنگ‏های متنوع و مبانی قانونگذاری دیگران و اوضاع اجتماعی مختلف آنان بود،که بر اثر بر خورد با ملت‏هائی که فوج فوج به دین اسلام وارد می‏شدند،فرهنگ و تمدن اسلامی را مورد تهدید قرار می‏داد،از این رو لازم بود در زمینه علمی کاری انجام شود تا مسلمانان به اصالت فکری و شخصیت قانونگذاری ویژه خود که از کتاب و سنت در اسلام الهام می‏گیرد،واقف گردند.
در اینجا ضرورت یک حرکت فکری اجتهادی،قطعی به نظر می‏رسید تا در چهار چوب تعالیم اسلامی،افق فکری مسلمانان گسترش یابد،و در نتیجه بتوانند مشعل هدایت کتاب و سنت را با روحیه‏ای کوشا،آگاه،پیگیر و هشیار به دست گرفته و در موارد مفید و مورد نیازشان در اوضاع جاری خود از آن برخوردار گردند،پس باید اصالت‏شخصیت اسلامی حاصل کنند و بذر اجتهاد و تلاش از برای یافتن راه حق در دل آنها افشانده شود،و این کاری بود که امام علی بن الحسین زین العابدین(ع)بدان دست زد.او کلاس درس خود را در مسجد پیامبر(ص)آغاز کرد،و با اشاعه انواع معارف اسلامی از:
تفسیر،حدیث،فقه و غیره با مردم سخن گفت و از علوم پدران پاکش بر دلهای آنان فرو ریخت،آگاهانشان را به مبانی فقه اسلام و شیوه استنباط احکام،تمرین داد از این کلاس درس،تعداد قابل توجهی از فقهای مسلمین فارغ التحصیل شدند.این کلاس بنیاد فکری مهمی،برای مکاتب فقهی اسلامی شد.و نیز بنیادی گردید،برای حرکت فعال فقه بین مسلمانان.
انبوه عظیمی از قاریان قرآن،و حافظان کتاب و سنت،او را به رهبری خود پذیرفتند و گردش جمع شدند.سعید بن مسیب گوید.قاریان قرآن به مکه نمی‏رفتند مگر وقتی که علی بن الحسین می‏رفت،وقتی او برای حج‏حرکت کرد ما نیز یک هزار سواره ملازم رکاب او بودیم.
خطر دوم،ناشی از پیش آمد امواج×رفاه و آسایش در جامعه اسلامی در پی‏آمد هولناک فتوحات نامبرده بود.این امواج هر جامعه‏ای را در معرض خطر قرار می‏دهد،خطر کشیده شدن به لذات دنیا،و اسراف و افراط در فرو رفتن در تجملات و زیبائی‏های زندگی محدود این جهان،و در نتیجه،آن عشق سوزانی که از ارزش‏های اخلاقی و پیوندهای روحی نسبت به خدا و روز قیامت در مسلمانان پدید آمده،خطر خاموش شدن آنها تا جائی بود که احتمال میرفت این پیوندها کاربرد خود را در مقابل انسان‏ها و برای رسیدن به اهداف عظیم خود از دست بدهند.
درست همین اوضاعی که آن روز پیش آمده بود (۱) کافی است‏شما نگاهی به کتاب اغانی ابو الفرح اصفهانی بیفکنید تا مطلب روشن گردد.
امام علی بن الحسین(ع)این خطر را احساس فرموده،و برای علاج آن آغاز به کار کرد.برای جلوگیری از آن،«نیایش‏»را بنیاد قرار داد و صحیفه سجادیه که امروز در دست ما است، محصول و نتیجه این نیایش‏ها است.این امام بزرگ با قدرت بلاغت بی‏مانند،و نیروی بیانی که روشهای ادبیات عرب از رسیدن به آن ناتوانند،و اندیشه الهی مخصوص بخود،توانست از ظریفترین و دقیقترین مفاهیمی که رابطه انسان را با خدا نشان می‏دهد،و نشاط و وجد خدایابی او را بر می‏انگیزد،و وابستگی و تعلق انسان به مبدا و معاد را تجلی می‏بخشد،تعبیر بسازد و ارزش‏های اخلاقی و حق و تکلیف ناشی از آن را در قالب تعبیر و کلمات،به تجسم آورد.
می‏گویم امام علی بن الحسین با این مواهبی که به او داده شده توانست از عملکرد نیایش خود،یک جو روحی در جامعه اسلامی بسازد که یک فرد مسلمان در برابر تند باد هوسها پایدار بماند.و وقتی زمین می‏خواهد او را به خود بکشاند،او محکم به خدایش وابسته شود و به او بفهماند برای چه ارزش‏های روحی روی زمین پدید آمده،و چگونه می‏تواند در دوران ثروت و رفاهیت امین باشد همانگونه که در روزگار گرسنگی که سنگ به شکم می‏بست امین می‏بود.
در حالات امام(ع)آمده است که او در هر جمعه برای مردم سخنرانی می‏کرد،آنان را به زهد در دنیا و رغبت و شوق به کارهای آخرت فرا می‏خواند و موعظه می‏کرد و این قطعه‏های فنی از انواع نیایش،ستایش و ثناهائی را که نشان دهنده بندگی خالصانه او نسبت به خدای سبحان و بی‏همتا و بی‏انباز است بر گوش مردم،کوبنده فرا می‏خواند.
به این ترتیب صحیفه سجادیه را باید به عنوان بزرگترین عمل اجتماعی متناسب با ضرورت مرحله‏ای که مسئولیت رهبری آن به عهده امام(ع)بود،معرفی کرد.گذشته از اینکه یگانه میراث فرهنگ الهی ما است.یک منبع بزرگ مکتبی،و یک مشعل هدایت ربانی،و یک مدرسه اخلاق و تربیت اسلامی است که با گذشت روزگاران پایدار می‏ماند و انسانیت پیوسته به این میراث محمدی و علوی نیازمند است و هر چند گمراهی‏های شیطان دنیای فریبنده فزونتر گردد،نیاز به آن بیشتر می‏شود.
فسلام علی امامنا زین العابدین یوم ولد و یوم ادی رسالته و یوم مات و یوم یبعث‏حیا«درود بر امام ما،روز ولادتش،روز ادای رسالتش،روز مرگ و روز زندگی دوباره‏اش‏»
النجف الاشرف محمد باقر الصدر
مترجم:دکتر جمال موسوی
سرشگ بر سوکی بزرگ
پی‏نوشت
۱- و ما امروز گرفتار همین خطر هستیم،و همه فرقه گرائی‏ها و گروه پرستی‏ها برای رسیدن به امتیازهای مادی است و گرنه در عالم معنویات و کمالات هیچگونه تزاحم و اصطکاکی نیست هر چه هست تفاهم و تعاون است(مترجم).
منبع : مرکز جهانی اطلاع رسانی آل بیت