پنجشنبه, ۲۰ دی, ۱۴۰۳ / 9 January, 2025
مجله ویستا
کیفیت محتوای کتاب
در یک نگاه کلی، کتابهایی که ناشران منتشر میکنند در یکی از سه حوزة علوم و تکنولوژی، علوم اجتماعی و علوم انسانی قابل طبقهبندی است. گرچه معیارهای کیفی ارزیابی کتابها در هر یک از این حوزهها با یکدیگر تفاوت دارد، اما برای سنجش کیفی همه آنها معیارهای مشترکی وجود دارد. عمدهترین معیار مشترک این است که کتاب یک منبع ردیف اول یا منبع ردیف دوم یا سوم است.
آثاری که برای اولین بار اندیشه، روش، نگرش یا واقعیت ناشناختهای را گزارش میکنند، منابع نومایه یا منابع ردیف اول نامیده میشوند و ممکن است محتوای آنها در شکلدهی به دانش، مؤثر باشد. منابع ردیف اول در علوم انسانی، منابعی هستند که اندیشهای نو در قالب شعر، نمایشنامه، نقاشی، داستان، گزارش، بحثهای فلسفی، تحلیل تاریخی را در خود ثبت کردهاند. منابع ردیف اول در علوم اجتماعی و نیز در علوم و تکنولوژی، منابعی محسوب می شوند که حاصل تحقیقات جدید را به گونهای منفرد یا در ترکیبی نوتر از آنچه قبلاً وجود داشته، منتشر میکنند.
منابعی که محتوای منابع ردیف اول را توصیف یا توضیح داده، تجدید ساختار و تغییر نظم میدهند یا در زمینه خاصی مورد استفاده قرار میدهند، منابع ردیف دوم نامیده میشوند. منابع ردیف دوم، بویژه در قالب کتابهای درسی و کمک درسی، در آموزش، ترویج دانش و همه فهم کردن علم کاربرد دارند.
طبق موارد بالا، کتابها را میتوان به لحاظ کارکرد و اثرگذاری بر فرد و جامعه، به دو گروه تقسیم کرد: ۱) کتابهایی که دانش و اندیشههایی جدید را مبتنی بر اندیشههای موجود ارائه میدهند، ۲) کتابهایی که دانش و اندیشههای ماندگار بشری را برای مخاطبان با تواناییهای ذهنی و دانشی متفاوت، توصیف یا تشریح میکنند.
منابعی نیز وجود دارند که در هیچ یک از دو گروه بالا قرار نمی گیرند. این منابع را منابع ردیف سوم مینامند و هدف اصلی از تولید آنها اطلاعرسانی درباره منابع ردیف اول و منابع ردیف دوم است. این گروه از کتابها، در کتابخانهها به عنوان کتابهای مرجع شناخته میشوند. این کتابها یا پاسخ کوتاه پرسش را خود ارائه میکنند (مانند فرهنگها) و یا مشخص میکنند که پاسخ در چه کتابی وجود دارد (مانند کتابشناسیها).
منابع ردیف اول را میتوان منابع دانشپرور و منابع ردیف دوم و سوم را منابع دانشگستر نامید.
حال که تولید علم، اصلیترین موتور حرکت برای دستیابی به اهداف سند بیست ساله است، فراهمآوردن شرایط برای پروراندهشدن دانش و خلق اندیشههای نو، مهمترین وظیفه سیاستگذاران و مجریان وزارتخانهها و بویژه سه وزارتخانه علوم، تحقیقات و فناوری، وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی و وزارتخانه فرهنگ و ارشاد اسلامی است. در پیوند با مبحث این نوشته، لازم است که این وزارتخانهها و سازمانهای دولتی مرتبط، با سیاستگذاری صحیح، تخصیص بودجه، به کارگیری توانمندان علمی و پژوهشی و هدایت امور تحقیقات، زمینههای مناسب تولید علم را میسر سازند و ناشران دولتی حاصل تحقیقات نومایه را در قالب کتاب یا گزارش تحقیق، منتشر کنند. واگذاری نشر این آثار به ناشران دولتی از چند جهت قابل توجیه است. مهمترین مورد این است که مخاطب این آثار گروه اندکی از متخصصان همطراز با پژوهشگران اصلی هستند و لذا، این آثار با وجود بازده اقتصادی بسیار بالایی که برای کل جامعه دارند، فاقد بازده اقتصادی به معنای مورد نظر ناشران خصوصی هستند. این نکته در ادبیات مربوط به نشر در عبارت «ناشران خصوصی به چاپ کتابهای تئوریک و کتابهایی که گزارش تحقیقات را منعکس میکنند، رغبت ندارند» منعکس شده است. نکته دوم اینکه، تعداد این کتابها آن قدر کم است که نمیتوانند مقدار قابل توجهی از هزینه و وقت تعداد اندکی از ناشران ایران را پوشش دهد و آنها را، به لحاظ اقتصادی، سرپا نگهدارد.
منابع ردیف سوم نیز در مفهومی که در بالا به آن پرداخته شد همانند منابع ردیف اول، جایگاه چندانی در فعالیتهای ناشران خصوصی ندارند. برخی ناشران خصوصی در نشر فرهنگهای یک زبانه و دو زبانه فعالیت میکنند، اما تعداد این ناشران بسیار اندک است.
بر این اساس، آنچه در حیطه فعالیت ناشران خصوصی قرار میگیرد، منابع ردیف دوم است در معنایی که در بالا به آن اشاره شد، زیرا بخش قابل توجهی از جامعه ایران در سنینی هستند که میآموزند، برگستره دانش خود میافزایند و به درک بسیاری از دانستههای علمی، فلسفی، اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و … نیاز دارند. شاخصه مهم این آثار، تألیف یا ترجمه بودن آنهاست.
تألیف به معنای الفت برقرار کردن بین دانستههای پراکنده یا دانسته های مجزا از هم و ترجمه به معنای برگرداندن متنی ـ بیشتر تألیفی ـ از زبان دیگر به زبان فارسی است. مهمترین شاخصه کیفیت در یک اثر تألیفی، اعتبار، صحت و دقت محتواست. برای دستیابی به این سه معیار، مؤلف باید:
۱) با منابع معتبر مربوط، آشنایی تخصصی داشته باشد. مؤلف معتبر برای نگارش آثار خود به آثار مؤلفان معتبر تکیه میکند و یا «نخبگان از آثار نخبگان استفاده میکنند». در دسترس بودن منابع معتبر فارسی و غیرفارسی از موارد اولیه تولید منابع معتبر است؛
۲) انتقال مطالب از منابع معتبر را به درستی انجام دهد؛
۳) در برقراری پیوند و ارائه تفاسیر یا تحلیل مبتنی بر اطلاعات انتقال داده شده، دقت لازم را داشته باشد.
به بیانی دیگر مؤلف باید در موضوع کتابی که تألیف یا ترجمه میکند، تخصص داشته باشد. متخصص کسی است که هم از تاریخچه وقایع مهم یک رشته علمی آگاهی کامل داشته و هم با وضعیت فعلی رشته علمی کاملاً آشنا باشد. بویژه مورد دوم برای نگارش کتابی که مخاطبان روز را داشته باشد، اهمیت دارد. سادهترین معیاری که برای داشتن تخصص به کار برده میشود، سطح تحصیلات است. امروز در همه حوزههای علوم و تکنولوژی، علوم اجتماعی و در بیشتر حوزههای علوم انسانی،کارشناسان ارشد و دارندگان درجه دکتری را متخصص تلقی میکنیم. مدیران مراکز نشر سازمانهای دولتی و مدیران مراکز نشر خصوصی، باید به فراهمآوردن شرایط تألیف برای این گروه از افراد بیشتر از سایر افراد بکوشند. به بیانی دیگر، «ناشران معتبر، ناشرانی هستند که آثار مؤلفان معتبر را منتشر میکنند».
انتشار کتاب با کیفیت توسط ناشران، تنها به گزینش مؤلفان معتبر ختم نمیشود، بلکه ناشر خود نیز باید در حوزهای که کتاب منتشر میکند، به درجهای از تخصص دست یابد. آشکار است که با افزایش روزافزون موضوعات تخصصی، هر ناشری میتواند در یک یا دو حوزه تخصصی فعالیت کند. گرچه اندک، ولی ناشرانی هستند که به این امر توجه کرده و در حوزهای خاص به کار نشر میپردازند. حتی، گاه مشاهده میشود کتابفروشیهایی به تخصصیشدن گرایش نشان دادهاند. کتابفروشانی هستند که فقط کتابهای پزشکی یا فقط کتابهای حقوقی یا فقط کتابهای کتابداری و اطلاعرسانی میفروشند. لازم است بین این نوع تخصصگرایی با تخصصگرایی در انتشار کتابهای کمک درسی و یا تخصصگرایی در انتشار کتابهای کودکان، تفاوت قایل شد. اینگونه تخصصگرایی، تخصصگرایی شکلی است و نه تخصصگرایی موضوعی که مورد نظر این نوشته است.
کتابداران برای تعیین اعتبار نویسنده به سطح علمی مؤلف و برای اعتبار ناشر به آثاری که قبلاً منتشر کرده، توجه میکنند. مناسب است سازمانهای مسئول و وزارت ارشاد اسلامی برای اعتبار بخشی یا امتیازدهی به ناشران، به سابقه آثاری که هر ناشر منتشر کرده و ردیابی دیدگاه عمومی یا تخصصی هر ناشر، توجه کنند.
هم در آثار تألیفی و هم در آثار ترجمهای، سه معیار «خوانایی»، «جذابیت» و «دسترسپذیری محتوا» اهمیت ویژهای دارد. معیارهای کمّی مورد توجه در حوزه خوانایی،کلمات مناسب و کوتاه، جملات روشن و کوتاه و پاراگرافهای قابل فهم است. این مورد بویژه در آثار علمی که هدف انتقال ساده دانش است، از اهمیت ویژهای برخوردار است. در آثار ادبی که افزون بر انتقال ساده اندیشهها، انتقال احساس نیز در نظر است، جذابیت جایگاه ویژهای دارد. روال کلی این است در شرایط امروزی که پدیدههایی جذابتر از کتاب وجود دارد، جذابیت مخصوص آثار ادبی نیست، بلکه در آثار دیگر نیز جایگاه خاص خود را دارد.
مورد سوم اینکه، شرایط اجتماعی همه را به شتاب واداشته است. معمولاً، انسانها برای انجام امور روزانه وقت کم میآورند و لذا نمیتوان از آنها توقع داشت برای آگاهی از کل متن کتاب یا یافتن مطلبی از داخل یک کتاب، وقت زیادی صرف کنند. در این شرایط، «دسترسپذیری» اهمیت بسیاری دارد. دسترسپذیری ابعاد بسیار دارد، سه مورد از آن عبارتند از: وجود فهرست مندرجات مکفی و نمایههای خوب برای موضوعات ریزتر و اسامی، روان بودن متن و تطابق آن با چارچوبهای ذهنی، نظم جایگاه اسامی، صفات، قیود و افعال در زبان فارسی، تطابق مفاهیم و اندیشهها با توان درک خواننده و سهولت دستیابی فیزیکی به کتاب و امکان مطالعه کتاب در هر زبانی و مکانی.
چون همواره نمیتوان متوقع بود که هر مؤلفی و هر مترجمی در فراهم آوردن شرایط دسترسپذیری به معنایی که در این نوشته آمده است، توانا باشد، پرورش کسانی که این قسمت از کار هر کتاب را بر عهده گیرند، با اهمیت است. این افراد، ویراستاران هستند.
ویراستاران را نیز به دو گروه تقسیم میکنیم؛ ویراستاران علمی و ویراستاران ادبی. ویراستاران علمی، متخصصانی هستند که درستی و نادرستی مطالب مندرج در کتاب را مشخص میسازند و ویراستاران ادبی متخصصانی زبانی و ادبی هستند که ویرایش کلمات، جملات و پاراگرافها و سبک نوشته را بر عهده دارند. در انتشارات سازمانهای آموزشی به ویرایش علمی توجه میشود، اما در انتشارات خصوصی، جز در موارد استثنایی، هیچ یک از دو گونه ویرایش مورد توجه قرار نمیگیرد. ناگفته پیداست، تعداد کسانی که میتوانند به ویرایش علمی و ویرایش ادبی بپردازند، بسیار اندک است و همانها نیز در مقابل پاداش اندکی که دریافت میدارند، به لحاظ ذهنی نمیتوانند کار قابل قبولی ارائه دهند. این مورد بویژه در مورد کتابهای ترجمه شده بسیار چشمگیر است. به طوری که تعداد قابل توجهی از اینگونه کتابها، برگردان درستی ندارند و در قالب مناسب کلمات،جملات و پاراگرافهای زبان فارسی ریخته نشدهاند. این مورد بویژه در ترجمههای کتابهای حوزه رایانه که راهنمای به کارگیری نرمافزاری هستند، نمود بیشتری دارد.
برطرف شدن کمبود ویراستاران علمی، بر عهده دانشگاههاست. اما، ناشران دولتی یا خصوصی میتوانند با برگزاری کلاسهای ویرایش ادبی، بر توان جامعه برای پرداختن به این مهم بیفزایند. البته، استفاده از ویراستار علمی و ویراستار ادبی بر هزینه تولید کتاب میافزاید و ناشر را نگران میکند. پیدا کردن راهی برای رفع این نگرانی، سودمندتر از چاپ کتابی است که نه اطمینانی ا ز صحت محتوای آن داریم و نه بر اساس معیارهای زبان فارسی قابل خواندن است.
حداقل یک گروه دیگر از معیارها که کلاً به ناشر ارتباط دارد، وجود دارد. این گروه همه مباحثی هستند که به زیباییشناسی مربوط به فونتها، صفحهآرایی، روشنی خطوط چاپ شده، وضوح تصاویر، بیغلط بودن، نوع کاغذ، صحافی و طرح جلد و … توجه دارد. در این زمینه بیش از هر چیز به حروفچینهای حرفهای نیاز داریم که تعداد آنها بسیار اندک است. برگزاری کلاسها و کارگاههای آموزشی برای ماشیننویسها (اپراتورهای) غیرحرفهای در حوزه حروفچینی، صفحهآرایی و … میتواند یک راهحل باشد. اداره ارشاد اسلامی و اتحادیه ناشران متولیان راهاندازی این کلاسها و کارگاههای آموزشی هستند. همین مورد برای چاپخانه داران، صحافان و دیگر دست اندرکاران نشر مطرح است.
موارد دیگری نیز وجود دارد که بر انتشار کتاب با کیفیت، تأثیر منفی دارند. این موارد فهرست وار در زیر آورده شده اند:
۱) اجبار ناشران به انتشار حداقل چهار عنوان کتاب در سال برای تداوم مجوز نشر. این مورد ناشران را مجبور میکند هر کتابی با هر محتوایی را به شرطی که مؤلف هزینه نشر و حق ناشر را بپردازد، منتشر کنند.
۲) رواج فرهنگ خرید کتاب از نمایشگاه بینالمللی کتاب و اجبار ناشران برای انتشار کتابهای خود قبل از تشکیل نمایشگاه.
۳) گران شدن هزینة نشر که تأثیر منفی خود را حتی در صفحهآرایی کتابها منعکس ساخته است. مثلاً برخی ناشران برای صرفهجویی در کاغذ، آئین صفحهآرایی را مراعات نمیکنند و مثلاً فصلها را از صفحات فرد و زوج هر دو آغاز میکنند.
۴) توزیع نامناسب و ترس از فروش نشدن کتاب. این مورد آن قدر نگرانکننده است که بسیاری از ناشران، حتی ناشران دولتی، شمارگان کتاب خود را در محدوده ۱۰۰۰ تا ۱۵۰۰ نسخه برای چاپ اول نگه میدارند. این عمل بر تولید کم هزینه تر تأکید دارد و عوامل کیفی را به گونهای منفی تحت تأثیر قرار میدهد.
مورد اول، قانون یا قاعدهای است که میتواند تغییرکند و اجبار نشر را در محدوده زمانی خاص از ذهن ناشر دور کند. مورد دوم نیز به اشاعه اطلاعات و حتی تبلیغات نیاز دارد. متخصصان جامعه شناسی و علوم اجتماعی و رسانه های گروهی میتوانند حال و هوایی را که در اردیبهشت ماه هر سال به وجود میآورند، در زمانهای دیگر نیز به وجود آورند. مورد سوم، به استفاده بیشتر و مطلوبتر از فناوری اطلاعات نیاز دارد. این استفاده هم به لحاظ نرمافزاری و هم به لحاظ سختافزاری، با اهمیت است. البته، بخش عمدة کار نرمافزاری است که آموزش دستاندرکاران، کلید اصلی آن است. مورد چهارم؛ در این مورد بسیار نوشته و بسیار گفته شده اما هنوز گره کار باز نشده است. مطالعات نظری و کاربردی بیشتری در این حوزه ضرورت دارد. به نظر می رسد درخواستها از دولت برای حل این معضل ره به جایی نبرده و اکنون، مانند همه موارد دیگر، خصوصیسازی، راهحل مناسبتری تلقی میشود.
● نکات قابل توجه
▪ مسئولیت انتشار کتابهای نومایه و منابع مرجع بر عهده ناشران دولتی، بویژه ناشران سازمانهای آموزشی و پژوهشی است.
▪ نشر کتابهای تألیفی و ترجمهای، حوزه فعالیت ناشران خصوصی است.
▪ برای نشر کتابهای با کیفیت، به مؤلف متخصص و ناشر متخصص نیاز داریم.
▪ دسترسی به منابع معتبر چاپی و الکترونیکی برای تألیف کتابها و ترجمه آثار با کیفیت، ضروری است.
▪ تعهد مؤلف برای استفاده از منابع معتبر، اطمینان از صحت اطلاعاتی که ارائه میکند و دقت در آنچه ارائه میکند، ضروری است.
▪ ناشر متخصص، افزون بر اینکه با حلقه متخصصان موضوعی ارتباط دارد، نیازهای روز را میشناسد، برای جلب متخصصان برای نگارش ـ چه به لحاظ معنوی و چه به لحاظ مادی ـ میکوشد و به اطلاعرسانی مناسب برای آثاری که منتشر میکند، روی میآورد.
▪ نشر کتاب با کیفیت، بدون بهرهگیری از ویراستار علمی و ادبی میسر نیست.
▪ حروفچینی، صفحهآرایی، به کارگیری ملزومات مناسب چاپ و صحافی و تجلید، امری تخصصی است و برای دستیابی به آنها به آموزش و افزایش توان استفاده از فناوری اطلاعات نیاز است.
▪ با درایت و نظارت میتوان از فشار مقرراتی که ناشر را برای تدوام مجوز به انتشار وادار میکند، کاست .
▪ با استفاده از دانش اجتماعی، جامعهشناسی و استفاده از رسانههای جمعی میتوان رویآوری فصلی مردم به کتاب در قالب نمایشگاه کتاب تهران را به فصول دیگری از سال گسترش داد.
▪ ناتوانی در توزیع کتاب، احتمالاً با راهحلهای خصوصی بهتر از راهحلهای دولتی قابل بر طرف شدن است.
منبع : کتابداری و اطلاع رسانی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست