سه شنبه, ۱۹ تیر, ۱۴۰۳ / 9 July, 2024
مجله ویستا


عطاران الگوی من است


عطاران الگوی من است
با ساخت پلاتوهای برنامه کودک و نوجوان وارد عرصه تلویزیون شد. اولین تجربه‌های او پیام‌آور پایان انتظار برای بینندگان پر و پا قرص برنامه‌های کودک در اواخر دهه ۶۰ بود؛ همان پرده قرمز رنگی که کودکی از سر بی‌حوصلگی جلوی آن رژه می‌رفت تا پرواز کبوتر سفید نوید دهنده شروع برنامه‌اش شود.
از سال ۷۴ به عنوان کارگردان تلویزیونی مشغول فعالیت شد. «زیر آسمان شهر»، «خاله‌جون کوکب و غنچه»، «زنگ آخر»، «نیم‌رخ»، «پسرخاله‌ها» و... از جمله مجموعه‌هایی است که در مقام تدوینگر و کارگردان تلویزیونی همکاری داشته است. ساخت مجموعه‌های تلویزیونی «مثل همیشه»، «پنجره» و «آرزوهای شیرین» بهانه‌ای شد برای گفت‌وگو با سیدوحید حسینی؛ کارگردانی که دوست دارد با اقشار و گروه‌های مختلف سنی مخاطبان ارتباط برقرار کند؛ شاهد این مدعا تنوع گروه‌های برنامه‌سازی است که تاکنون با آنها همکاری داشته است.
▪ مجموعه‌های تلویزیونی «نیمکت»، «پنجره»، «آرزوهای شیرین» و... فضای تازه‌ای در تولیدات گروه خانواده ایجاد کرد که بالطبع با ارتقای سطح کیفی آثار بر تعداد مخاطبان نیز افزوده شد در مجموعه‌های «پنجره» و «آرزوهای شیرین» هدف اصلی شما کدام گروه از مخاطبان بود؟
ـ در تمام کارهایی که کارگردانی کرده‌ام، دغدغه اصلی‌ام بازگویی معضلات و مشکلات خانوادگی بوده است. در مجموعه‌هایی «مثل همیشه»،‌ «پنجره» و «آرزوهای شیرین» نشانه‌گیری و هدف اصلی تک‌تک اعضای خانواده بوده است. در مجموعه «پنجره» به موضوعات مختلف در شرایط خانوادگی متفاوت پرداخته شد. در داستان‌پردازی «آرزوهای شیرین» نیز اقشار مختلف و تمام اعضای خانواده مورد توجه قرار گرفته است؛ در واقع نخواستیم محدودیتی در سیطره مخاطب ایجاد کنیم و صرفاً زوج‌های جوان یا قشر سنی خاصی را به تماشای مجموعه دعوت کنیم.
▪ با توجه به شرایط کار در گروه خانواده و تجربه‌های نه چندان موفق مجموعه‌هایی که پیش از این شاهد بوده‌ایم، چگونه حس اعتماد همکاری با گروه خانواده در شما ایجاد شد.
ـ به هر حال من کارمند تلویزیون هستم و بخشی از این همکاری معطوف به وظایف من نسبت به سازمان و سفارشاتی است که جهت ساخت مجموعه دریافت می‌کنم و بخش دیگر آن اهمیت جایگاه خانواده و علاقه‌مندی‌ام به ساخت مجموعه‌هایی برای خانواده است، چرا که خانواده مهم‌ترین عنصر یک اجتماع است.
▪ به‌نظر می‌رسد از فیلمنامه «پنجره» رضایت داشتید که با همان گروه نویسنده کار را ادامه دادید؟
ـ بله اما ۹۰ درصد کار به عهده خانم جمیله دارالشفایی بود که با مجموعه «پنجره» نیز همکاری داشت. آقایان امیر بهاری، نیما حسن‌نیا، مهدی امینی و خانم الهام خطوطی ایده اولیه و طرح داستان را ارائه کردند.
▪ در مجموعه تلویزیونی «پنجره» باتوجه به اپیزودیک‌بودن، تنوع داستان بیشتر بود اما در «آرزوهای شیرین» دنباله‌داربودن داستان، سبب شده است که برخی سکانس‌ها با دیالوگ‌های طولانی کش‌دار شود. در مجموع، قصه‌های این مجموعه به قوت «پنجره» نیست.
ـ بله، قصه‌های «پنجره» اپیزودیک بود اما در بخشی از داستان «آرزوهای شیرین» نیز به‌نوعی سعی کردیم این ویژگی را حفظ کنیم، البته داستان‌ها به‌گونه‌ای در میان هم چیده شده‌اند که مخاطب تغییر داستان را حس نمی‌کند، در صورتی که به‌عنوان مثال در چند قسمت گذشته، محور اصلی داستان، نقش مریم و موضوع مهمانی و بحث CD بود اما در قسمت‌های در حال پخش داستان، پسرکی که با وجود والدین موفق، دچار کمبود محبت است، محوریت قرار گرفته است. قصه‌های شخصیت‌های اصلی و فرعی در هم تنیده شده که به‌نوعی داستان را اپیزودیک می‌کند اما شخصیت‌های اصلی ثابت هستند و داستان‌های مجزایی برای خود دارند.
▪ در مجموعه «پنجره» نگاه تلخ و انتقادی به مسائل و معضلات خانوادگی و اجتماعی داشتید، چطور شد که تصمیم گرفتید در «آرزوهای شیرین» با قالب طنز به طرح این مسائل بپردازید؟
ـ تصمیم گرفتیم در «آرزوهای شیرین» مسائل مشابه را با داستان‌های شیرین‌تری بیان کنیم، شاید لفظ طنز برازنده آن نباشد، چراکه قصه‌هایی هم داشتیم که بیننده را به گریه واداشته است، به‌مانند «پنجره» موضوع و رویکرد اجتماعی است، فقط سعی کردیم تلخی آن را کمتر کنیم و به مسائل مهم‌تری بپردازیم. حس کردیم بیننده به‌نوعی از ملودرام‌های تلخ و ملال‌انگیز خسته شده است، بنابراین همان داستان‌ها را شیرین‌تر کرده و در قالب جدید مطرح کردیم.
▪ از ابتدا قرار بود که طنز داستان متکی به شوخی‌های کلامی باشد یا طنز موقعیت؟
ـ این مواردی که شما می‌فرمایید، هیچ‌کدام در متن وجود نداشت. آنچه شما به‌عنوان شوخی کلام یا طنز موقعیت در برنامه می‌بینید، همه و همه در حین تصویربرداری لحاظ شد. در واقع از پیش تعیین‌شده نبود و همه براساس موقعیت ایجاد شده در سکانس و پلان به متن اضافه شد. حال یا من کنسه می‌دادم که بازیگران قبول می‌کردند و یا پیشنهادی که آنها مطرح می‌کردند روتوش می‌شد.
▪ اما جنس طنز «آرزوهای شیرین» آیتم‌های طنز دهه ۷۰ «ساعت خوش» و ... را تداعی می‌کند. دلیل تکرار صحنه‌هایی مثل به در و دیوار خوردن آدم‌ها، کوبیدن در به سر و صورت و ... چیست؟
ـ علاقه شخصی‌ام است و حس می‌کنم مخاطب نیز موقعیت‌های طنز اینچنینی را بیشتر می‌پسندد. همان طنزی که در آثار رضا عطاران همواره وجود داشته و مورد استقبال واقع شده است. اقبال مخاطب از موقعیت‌های طنز و شوخی‌های «آرزوهای شیرین» هم موید این مطلب است که بیننده با این نوع شوخی‌ها بیشتر ارتباط برقرار می‌کند تا شوخی‌هایی که به عنوان مثال در کار سروش صحت (چارخونه) دیدیم. مخاطب به این نوع طنز که به قول شما در «ساعت خوش» دیدیم یا در کارهای رضا عطاران شاهد هستیم، بیشتر روی خوش نشان داده است. شخصاً به این نوع طنز اعتقاد بیشتری دارم و مرا به خنده می‌اندازد.
▪ در جنس رابطه آدم‌ها نیز تعلق خاطر شما به آثار رضا عطاران مشهود است.
ـ «آرزوهای شیرین» قصه یکسری آدم‌هایی است که بدون هیچگونه پیچیدگی شخصیتی در کنار ما زندگی می‌کنند؛ یک مشت شخصیت ساده و قابل فهم که نمونه عینی آنها در جامعه وجود داد. اگر ساده‌اند، اگر مهربان‌اند، اگر بد یا خوب‌اند در جامعه ما هم وجود دارند.
از عطاران ممنونم، واقعاً برای من الگو بود که در خیلی از زمینه‌ها تاثیر آن را هم می‌بینید چرا که شاهدم مردم این نوع دیالوگ و بازی را دوست دارند. هیچ چیز عجیب و غریبی در زندگی روزمره شخصیت‌های داستان نمی‌بینید. آنها همان آدم‌های ساده، بی‌شیله پیله و دم‌دستی جامعه‌اند. از ساده‌ترین نوع روابط اجتماعی استفاده کردیم و آنها را به قصه‌مان آوردیم. خوشبختانه در مواجهه با روزنامه‌ها، مجلات و حجم مخاطبی که نوع کار را دوست دارند اطمینان پیدا کردم که همه با شخصیت‌های مجموعه همذات پنداری می‌کنند.
و به عنوان مثال می‌گویند چقدر این شخصیت شبیه من است اما در برخی سریال‌ها شاهدیم که مخاطب دائم می‌گوید «آخر کجا چنین اتفاقی می‌افتد» یا «کجا چنین آدمی وجود دارد». به اعتقاد من همین که مخاطب آدم‌های داستان را قبول کرده یک برگ برنده است.
▪ و ترکیب بازیگران؟
ـ همه گزینه اول برای نقش بودند. از حضور آنها خوشحالم و معتقدم به خوبی در جایی که باید قرار گرفته‌اند (با خنده) دائم از خودم تعریف می‌کنم اما واقعا از حضور تک‌تک آنها احساس رضایت می‌کنم.
▪ خانم دارالشفایی هنگام نگارش فیلمنامه در جریان چینش بازیگران قرار داشتند؟
ـ مرحله نگارش و انتخاب بازیگران توام انجام شد اما خانم دارالشفایی دیالوگ و خط قصه را می‌نوشتند. آنچه به عنوان شخصیت‌پردازی، لحن کلام و طنز در مجموعه دیده می‌شود نتیجه هدایت کارگردان و همفکری با گروه بازیگران است. در واقع هر کدام از شخصیت‌ها سر صحنه پخته‌تر شدند.
▪ وفاداری به ذهن مخاطب در شخصیت‌پردازی هم دیده می‌شود. سعی نکردید بازی متفاوتی از بازیگران بگیرید؟
ـ آدم‌های قصه‌ام را دوست دارم به دلیل اینکه بارها چنین شخصیت‌هایی را بدون هیچ پیچیدگی، خیلی رئال و همیشگی دیده‌ایم. نمی‌خواستم شخصیت‌های عجیب و غریبی بسازم. در کل کار تلاش کردم که خودشان باشند، خیلی خودمانی و روزمره.
▪ کار تصویربرداری با دو دوربین انجام شد؟
ـ بله، اما سوئیچ نشد. در برخی صحنه‌ها حتی با دو تا سه دوربین همزمان تصویربرداری کردیم.
▪ اما تنوعی در دکوپاژ دیده نمی‌شود؟
ـ خیلی به دکوپاژ اعتقاد دارم و حداکثر سعی‌ام را کردم که کار پردکوپاژ شود. اگر دقت کنید در برخی صحنه‌ها ۳۶۰ درجه (دور اتاق) بازیگران میزانسن دارند و با آنها کار می‌کنیم. مگر در مواقعی که به خاطر شرایط کار و نوع طنز، سکانس اقتضا می‌‌کند که ساکن‌تر تصویر بگیریم. حتی در این زمینه ادعا دارم و اصلا شبیه کارهای دو دوربینه و کات به کات تصویر نگرفتیم. سعی کردم نگاه متفاوتی داشته باشم. اصولا پلان ـ سکانسی هستم و همه چیز را یک تکه می‌گیرم.
▪ علت تغییر تیتراژ پایانی مجموعه و تکرار تیتراژ «پنجره» چیست؟
ـ برای این مجموعه امیریل ارجمند و امیر مدرس به صورت مشترک تیتراژ بسیار زیبایی خوانده بودند که متاسفانه تلویزیون مجوز پخش نداد. من هم برای ادای دین به یل ارجمند از تیتراژ مجموعه «پنجره» استفاده کردم چرا که زحمت بسیاری کشیده بود.
▪ به نظر می‌رسد که کار در گروه خانواده به منزله سکوی پرشی برای موفقیت‌های آینده باشد؟
ـ همه آدم‌ها به پیشرفت و کارهای بزرگ فکر می‌کنند. آب ساکن هم روزی مرداب می‌شود؛ اما گروه برنامه‌ساز یا رده سنی مخاطب اولویت‌ خاصی در انتخاب‌هایم ندارد. در حال حاضر به کار برای گروه کودک فکر می‌کنم، طرح‌هایی برای ساخت برنامه آشپزی در سر دارم و ... آنچه برایم اهمیت دارد موفقیت در انجام وظیفه‌ای است که به من سپرده شده است.
▪ تا چه حد در جریان میزان استقبال مخاطبان هستید؟
ـ آنچه طی این مدت دیده‌ام استقبال و توجه مخاطبان به مجموعه بوده است. تماس‌های تلفنی بی‌شماری که به علت پخش نشدن مجموعه در برخی شب‌ها به سازمان می‌شود و بازخورد مخاطبان نشان می‌دهد که خوشبختانه مجموعه مورد پسند بینندگان واقع شده است. در ارتباط با مطبوعات و جراید نیز هفته گذشته در بررسی مجموعه‌های در حال پخش مجله همشهری خانواده، مجموعه تلویزیونی «آرزوهای شیرین» به عنوان پرمخاطب‌ترین انتخاب شد.
نرگس عاشوری
منبع : روزنامه تهران امروز