پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

آینده نگری های مرد فرصت ها


آینده نگری های مرد فرصت ها
سخنرانی آقای باهنر در همایش استانی جامعه اسلامی مهندسان در هفته ی گذشته اولین ورود جدی وی در عرصه انتخاباتی است که گویای ویژگی ها و نوع عملکردش نیز می باشد. این ویژگی ها تا به آن حد در سخنرانی وی آشکار بود که باعث عکس العملهایی در میان همراهان اصولگرای وی شد.
آقای اسدالله بادامچیان از چهره های قدیمی اصولگرایان و قائم مقام دبیر کل حزب مؤتلفه، موضوع سهم خواهی از احمدی نژاد در سخنان باهنر را نادرست دانست و گفت؛ « بعید به نظر می رسد که باهنر این صحبت ها را کرده باشد». بادامچیان علاوه بر مسئله سهم خواهی، جنبه دیگری از سخنان باهنر را نیز اصلاح کرد و گفت؛ « اینکه از عباراتی مانند اصولگرایان سنتی و یا مدرن استفاده شود، حرف های کدورت آوری است که مطمئنم باهنر نیز از دیگران نقل قول کرده است».
در برابر این چهره قدیمی اصولگرایان، چهره جدیدتر بیان منتقدانه ای نسبت به آقای باهنر دارد. آقای محمد خوش چهره با دو پهلو دانستن سخنان باهنر، آن را در جهت سهم خواهی از دولت تعبیر می کند. به گفته وی؛ «با سابقه ای که از برخی افراد وجود دارد، این سخنان بیشتر در راستای سهم خواهی از دولت است ... بعضی از جریانات سیاسی به مفهوم واقعی اصلاح ، پایبند نیستند و هدفشان از این سخنان تمامیت خواهی ، امتیاز گرفتن و سهم خواهی است».
البته در این میان کسی چون آقای پرویز سروری با رعایت جانب احتیاط و ملاحظه کاری، سخنان باهنر را نظراتی «کاملا شخصی» دانسته و با این بیان سعی می کند تا از آسیبهای درون گروهی در امان بماند.
چرا یک سخنرانی این مقدار تنش به همراه دارد و باعث چنین اظهار نظرهای ضد و نقیض درون گروهی شده است؟ پاسخ این مسئله را بیشتر از آن که در سخنرانی آقای باهنر بتوان جست، در خود سخنران باید یافت.
در واقع، سخنران را می توان کسی دانست که مهارت خاصی در تشخیص موقعیتها و فرصتها دارد و توان آن را دارد تا از این تشخیص خود به خوبی استفاده کند. شاید در اینجا بد نباشد تا نگاهی به چند سال گذشته انداخته شود تا موارد تشخیص فرصتها و استفاده از آن یادآوری شود.
آقای باهنر پیش از انتخابات ریاست جمهوری نهم، از کاندیداتوری هم حزبی خود، احمدی نژاد، حمایت نکرد و با پذیرش ریاست ستاد انتخابات علی لاریجانی از هم حزبش دور شد اما در جریان مرحله دوم، راه رفته را بازگشت و در طیف حامیان احمدی نژاد قرار گرفت. حمایت باهنر از احمدی نژاد تنها به انتخابات ریاست جمهوری محدود نشد و بعد از آن در مجلس نیز از حامیان پر و پا قرص احمدی نژاد شد تا به آن حد که از سوی کسی چون اکبر اعلمی لقب وکیل الدوله را گرفت.
در اواخر مجلس هفتم و باز شدن زبان انتقاد از دولت نهم، آقای باهنر نیز اندک اندک با دور شدن از حمایت شدید و غلیظ از دولت نهم، اندک اندک خود را در صف منتقدان دولت قرار داد. این انتقاد ها در ابتدا به سفرهای استانی آقای احمدی نژاد و هیئت دولت مربوط می شد و سپس صبغه مالی به خود گرفت و متوجه سیاست های اقتصادی دولت شد.عدم توجه به تشخیصهای باهنر انتقاداتی که نخستین بار در قالب انتقاد از افزایش مطالبات مردمی در جریان سفرهای استانی در عین تایید این سفرها، عنوان شد و تا اعتراض به سیاست های مالی این دولت ادامه یافت.
چرخش وی از آقای حداد عادل و رو آوردن به آقای لاریجانی نیز یکی از آن موارد تشخیصهایی بود.
سخنان آقای باهنر در قم با توجه به این ویژگی معنایی خاص دارد که به صورت طبیعی آن عکس العملها را نیز در پی دارد. «رسیدن به اجماع به دلیل مقوله وجود دولت نهم و شخص آقای احمدی‌‏نژاد، غیر‌‏ممکن است. چرا که عده‌‏ای می‌‏گویند "فقط احمدی‌‏نژاد" و بعضی‌‏ها این بحث را نمی‌‏پسندند.»
این جمله بیش از یک اظهار نظر شخصی است و بیانگر دیدگاهی در اردوگاه اصولگرایان است. آقای باهنر به خوبی تشخیص داده که کارکرد دولت نهم که به خصوص تحت عنوان آقای احمدی نژاد مطرح می شود، مسائلی در اردوگاه اصولگرایان به وجود آورده و سخنان وی نیز نشان دهنده همین مسائل درون گروهی است.
در اینجا کافی است که به اصل دوم از اصول چهارگانه راهبردی توجه شود که باهنر برای اصولگرایان در انتخابات آتی ریاست جمهوری ترسیم کرده است. به نظر وی؛ « برآیند تلاش و مواضع اصولگرایان، رسیدن به وحدت حداکثری خواهد بود و نه اجماع صد در صدی».
این گفته باهنر تشخیص درست وی از واقعیت وجود تضاد در اردوگاه اصولگرایان را نشان می دهد چرا که «عده‌ای می‌گویند فقط و فقط احمدی‌نژاد، بعضی هم مخالف این بحث هستند». باهنر نه تنها اجماع صددرصدی در اردوگاه اصولگرایان را منتفی دانست، بلکه حمایت صد در صدی خود از احمدی نژاد را نیز نفی کرد. البته، باهنر فرصتها را برای خود از بین نمی برد و با نفی حمایت صد در صدی از احمدی نژاد، فرصت خود برای دولت آینده را کماکان حفظ می کند.
«اصلاح احمدی نژاد» عبارتی است که با وجود عجیب و غریب بودن برای باهنر کار کرد دارد، زیرا وی با به کار بردن آن سعی بر حفظ فرصتهای احتمالی در آینده را دارد.
باهنر در سخنرانی خود سعی کرده تا با ذکر برخی از انتقادات به دولت نهم راه «اصلاح احمدی نژاد» را نشان دهد که یکی از این انتقادات به مدیران دولت نهم ارتباط دارد. او این «تنزل سطح مدیران» در دولت نهم را به «حال کل نظام مضر» دانست که شاید همین عبارت انتقاد کسی چون آقای خوش چهره را برانگیخته است. چه این عبارت یا دیگر انتقادهای باهنر را در جهت سهم خواهی وی از دولت نهم و به عبارت روشن تر، از احمدی نژاد بدانیم یا ندانیم، یک نکته معلوم است و آن این که باهنر با علم کردن موضوع «اصلاح احمدی نژاد» فرصت آینده را برای خود حفظ کرده است.
هر چند که بیان عبارت «اصلاح احمدی نژاد» از سوی مرد فرصتها در چنان جهتی بیان شده اما باید دید که آیا می تواند کارآیی داشته باشد یا نه؟
این عبارت همان قدر عجیب و غریب است که «وحدت همه جناحها» عجیب و غریب است. آیا این عبارت اصولا برای حامیان احمدی نژاد، معنایی دارد یا نه؟ به راحتی می توان گفت که نه تنها برای آنان معنایی ندارد، بلکه موهن نیز تلقی خواهد شد.
روشن است که در نظر معتقدان به معجزه هزاره سوم، سخن از اصلاح جفا در حق او است.
باهنر در سخنان خود وضعیت فعلی تعارض در اردوگاه اصولگرایان را به خوبی تشخیص و نشان داده است. او خوب تشخیص داده که اکنون فرصت فاصله گرفتن از حمایت های صد در صدی از احمدی نژاد است، البته معلوم نیست که با گفتن «اصلاح احمدی نژاد» بتواند فرصت چندانی در آینده برای خود فراهم آورد. باید صبر کرد و دید در این مدت باقیمانده تا انتخابات آینده، تشخیصهای مرد فرصتها او را به کجا می کشاند و آیا او باز هم می تواند از «اصلاح احمدی نژاد» سخن بگوید یا نه ؟
دکتر سید نعمت الله عبدالرحیم زاده
منبع : پایگاه خبری ـ تحلیلی فرارو