پنجشنبه, ۱۱ بهمن, ۱۴۰۳ / 30 January, 2025
مجله ویستا
جریان شناسی دفاع از حقوق زنان
در سالهای اخیر گروهها و افراد فراوانی به دفاع از حقوق زنان برخاسته و یا به صورتی ریشهایتر، درباره جایگاه زن در نظام آفرینش سخن گفتهاند . در این نوشتار، نویسنده جریانهای مدافع حقوق زنان را در سه دسته «سیاسی» ، «سكولار» و «دینی» جای میدهد و گروه سوم را به دو طیف «تجدیدنظر طلب» و «اصولگرا» تقسیم میكند . بررسی ویژگیهای هركدام از این گروههای چهارگانه، از بخشهای اصلی این نوشتار به شمار میآید .
در دهه گذشته كشور ما شاهد رشد فزاینده جریان دفاع از حقوق زنان بوده است . در مقطع زمانی بسیار كوتاه، نهادها، سازمانها، تشكلها و نشریات بسیاری با هدف تلاش برای احقاق حقوق زنان پا به میدان گذاشتند كه شاید این موضوع در سراسر تاریخ سیاسی - فرهنگی كشور ما بینظیر باشد . با یك بررسی اجمالی میتوان جریانهای داخلی و خارجی فعال در عرصه دفاع از حقوق زن ایرانی را به سه دسته تقسیم كرد:
۱ . جریان سیاسی دفاع از حقوق زنان;
۲ . جریان غیر دینی (سكولار) دفاع از حقوق زنان;
۳ . جریان دینی دفاع از حقوق زنان .
●جریان سیاسی دفاع از حقوق زنان
این جریان كه فعالیتخود را در چند كشور اروپایی و آمریكایی متمركز ساخته و كم و بیش ارتباطهایی با برخی از جریانهای داخل كشور نیز دارد، معتقد است كه امر رهایی زن، امری سیاسی است; زیرا زنان برای رسیدن به حقوق خود راهی جز مبارزه با دولتها ندارند .
●ویژگیهای جریان سیاسی
۱ . ضدیتبا اسلام و ارزشهای اسلامی
جریان سیاسی دفاع از حقوق زنان به صراحت مخالفتخود را با احكام اسلام اعلام داشته، از هر چه كه رنگ دینی داشته باشد دوری میجوید . برای نمونه، یكی از نظریه پردازان مسائل زنان در تحلیلی از «وضعیت زنان در كشورهای اسلامی» ، از اسلام به عنوان یكی از عواملی كه «به فرودستی مقام زن مشروعیتبخشیده» یاد كرده و سكولاریسم را پیش شرطی برای آزادی زنان دانسته است:
تجربه تاریخ به روشنی نشان داد كه تفاسیر بنیادگرایانه از تمام مذاهب (از جمله اسلام) بدترین دشمن زنان است . شاید كه نه امكانپذیر و نه ضروری باشد كه جنبش زنان در كشورهای اسلامی با مذهب اعلام جنگ دهند; ولی در هر صورت مبارزه با سكولاریسم به عنوان پیش شرطی برای آزادی زنان اجتنابناپذیر است . (۲)
۲ . مخالفتبا نظام جمهوری اسلامی
بسیاری از نشریات زنانه كه توسط ایرانیان خارج از كشور منتشر میشود، دفاع از حقوق زنان را به بهانهای برای اظهار مخالفتبا نظام اسلامی ساخته و به هر بهانه خشم خود را نسبتبه این نظام آشكار میسازند . یكی از نشریات زنانه خارج از كشور كه از اجتماع تعدادی زن و دختر در برابر استادیوم ورزشی برای تماشای فوتبال به شوق آمده، با خوشحالی تمام، در سرمقاله خود مینویسد:
با خنده، سرور و رقص در خیابانهای خود دست افشانی كردید; هر آنچه ممنوع و منكر بود معروف كردید; همدوش مردان، خیابانها و كوچههای اشغالی خود را باز پس گرفتید . این بار شما بر خیابان فرمان راندید; هرچند برای چند ساعت . به این نیز قناعت نكردید; چه، سالهاستحق خواهی میكنید و با تمرد پا فراتر مینهید . بدانید آنگاه كه پای كوبان به استادیوم ورزشی ریختید و درهای بسته را گشودید، اشك شوق به چشمهای منتظر و تحسینگر زنان جهان نشاندید . (۳)
۳ . بیتوجهی به ارزشهای اخلاقی
یكی دیگر از ویژگیهای كسانی كه به اسم زن ایرانی در خارج از كشور و با انگیزههای عمدتا سیاسی به تلاش برای احقاق حقوق زنان این مرز و بوم (!) مشغولاند، بیتوجهی به ارزشهای اخلاقی و نادیده گرفتن هنجارهایی است كه مورد احترام زن مسلمان ایران است، این بیتوجهی را به راحتی میتوان از عكسها، طرحها، داستانها و برخی مطالبی كه در نشریات وابسته به این گروهها به چاپ میرسد، استنباط كرد . نادیده گرفتن ارزشهای اخلاقی در این نشریات گاه به آنجا میرسد كه بدون هیچ محدودیتی اقدام به انتشار مقالاتی در زمینه همجنس گرایی میكنند . مسؤول سابق گروه هومان (گروه دفاع از حقوق همجنس گرایان ایران) در سوئد در یكی از مجلات ایرانی خارج كشور مینویسد:
ما آمدهایم تا به كسانی كه برای حقوق زنان مبارزه میكنند بگوییم كه باید از حقوق زنان و دختران لزبیك (همجنس گرای) ایرانی نیز دفاع كرد; چرا كه همخوابگی یك زن همجنس گرا با اجبار با جنس مخالف، یعنی مشروعیتبخشیدن به تجاوز دائمی به یك انسان . (۴)
۴ . تضعیف نهاد خانواده
جریان سیاسی دفاع از حقوق زنان به تبعیت از اندیشههای فمینیستی، خانواده را یكی از مظاهر نظام مردسالار دانسته و معتقد است وظیفه مقدس مادری چیزی جز بردگی خانگی نیست . مسؤول انجمن زنان ایرانی در مونترال توجه به نقش مادری زنان را مربوط به دوران بربریت میداند و میگوید: «اسلام بنیادگرا با اعتقاد به برتری مرد بر زن از نظر قوای جسمانی و مغزی، همچون قوانین دوران بربریت، نقش زن را محدود به مادر بودن میكند . . .» . (۵)
●فجریان غیر دینی (سكولار) دفاع از حقوق زنان
از حدود سال ۱۳۶۸ به بعد به موازات رشد جریانهایی كه در خارج از كشور موضوع حقوق زنان ایرانی را دستمایه فعالیتخویش قرار داده بودند، در داخل كشور نیز جریانهای مختلفی با هدف دفاع از حقوق زنان وارد میدان شدند و فعالیتخود را آغاز كردند . با پایان جنگ تحمیلی و ورود كشور به مقطعی جدید از تحولات پس از انقلاب، فضایی به وجود آمد كه به تدریج عده زیادی كه پیش از آن به دور از هیاهوی انقلاب و جنگ در گوشهای آرمیده بودند، احساس كردند كه میتوانند حرفهایی را كه یك دهه بر دلهاشان سنگینی كرده بود بر زبان بیاورند و یاد دوران پیش از انقلاب را زنده سازند .
از آنجا كه این جریان، خود نیز ادعایی نسبتبه محور بودن دین در موضوع دفاع از حقوق زنان ندارد، ما در اینبررسی از آن با عنوان جریان غیر دینی (لاییك یا سكولار) دفاع از حقوق زنان یاد میكنیم .
●ویژگیهای جریان غیر دینی دفاع از حقوق زنان
۱ . استفاده ابزاری از دین
جریان سكولار دفاع از حقوق زنان با درك شرایط و موقعیتحاكم بر كشور به این نتیجه رسیده است كه در حال حاضر برای نشر عقاید خود چارهای جز نگارش در محدوده اصول اسلامی ندارد . از این رو نویسندگان وابسته به این جریان در مقالاتی كه در نشریات داخل كشور منتشر میكنند بسیار از اسلام دم میزنند و از «روح رئوف اسلام» ، (۶) «روح والای اسلام» ، (۷) و عباراتی از این دستسخن میرانند; اما وقتی در خارج از كشور مجالی برای صحبت مییابند، حرف دل خود را میزنند .
در اینجا برای روشن شدن دوگانگی و تناقضی كه در سخنان و نوشتارهای نویسندگان یاد شده وجود دارد، به نمونهای از این دست اشاره میكنیم:
یكی از نویسندگان سرشناس این جریان در یكی از مصاحبههای داخلی خود به هنگام استناد به قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران میگوید: «به موجب قانون اساسی كه خونبهای شهدای ماست، جرایم سیاسی و مطبوعاتی بایستی در محاكم دادگستری به صورت علنی و با حضور هیات منصفه برگزار شود» . (۸) اما همین نویسنده در سخنرانی ای كه با عنوان «زن ایرانی و حقوق بشر» در هفتمین سمینار پژوهشهای زنان ایرانی در سیاتل آمریكا ایراد میكند، در مورد قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران میگوید: مواد قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، كلیه حقوق بشر را از زنان ایرانی سلب نموده و اصولا هر آنچه در قانون اساسی ایران مدون شده تماما نقض حقوق بشر است] . . . [ . من به عنوان یك زن و یك حقوقدان هر زمان كه این مواد قانون اساسی را میخوانم، گریه میكنم . (۹)
۲ . ارائه نكردن طرح و الگویی مشخص و عملی
جریان سكولار دفاع از حقوق زنان، حداقل تا نیمه اول سال ۱۳۷۶، تمام تلاش خود را بر مخالفتبا قوانین و مقررات جاری و طرحها و لایحههای پیشنهادی به مجلس گذاشته و از ارائه الگویی مشخص برای زنان ایرانی خودداری كرده است . اما اینكه چرا این جریان در طول این سالها تنها از مواضع سلبی وارد شده و كمتر به طرح مباحث اثباتی و ارائه الگوی مورد نظر خود پرداخته است، از دو جنبه قابل بررسی است:
الف) نداشتن طرح و الگویی مشخص: بخشی از كسانی كه با دیدگاههای غیر دینی (لائیك) به بحث از حقوق زنان پرداختهاند، بویژه كسانی كه عمدتا از سالهای ۱۳۷۰ تا ۱۳۷۶ صحنه گردان اصلی این بحثبودهاند، به خاطر نداشتن پشتوانههای تئوریك، فاقد بینش الگویی مشخص برای ساماندهی حركت زنان، حتی در قالب فمینیسم غربیاند و از این رو تنها با برخوردهای سلبی و مخالفتبا مواد قانونی مشخصی، همچون مواد قانونی مربوط به اختلاف دیه و قصاص زنان، خود را در عرصه دفاع از حقوق زنان مطرح ساخته و برای خود هویتی دست و پا كردهاند .
ب) بیم از پذیرفته نشدن: بخش دیگری از جریان سكولار دفاع از حقوق زنان كه عمدتا تا چند سال پیش در خارج از كشور به سر میبردند، به دلیل داشتن دیدگاههای تند فمینیستی و تاثیر پذیری شدید از الگوهای غربی دفاع از حقوق زنان، تا نیمه اول دهه دوم انقلاب اسلامی تحت تاثیر فضای حاكم بر كشور و از بیم اینكه مبادا طرح صریح دیدگاه هایشان، حداقل در نشریات داخلی، موجب طرد آنها از سوی جامعه زنان مسلمان ایران شود، جانب احتیاط پیشه كرده و تا مقطع زمانی مشخصی از مطرح ساختن آرمان نهایی خود كه چیزی جز پذیرش كامل الگوی غربی برابری زن و مرد نبود، خودداری كردند .۳ . پذیرش منفعلانه حقوق غربی
جریان غیر دینی دفاع از حقوق زنان به دلیل برخوردار نبودن از مبانی مستحكم برخاسته از فرهنگ و سنن دینی و ملی و همچنین به دلیل عدم درك صحیح از آنچه كه در تعالیم اسلامی در مورد زنان مطرح شده است، تنها از دریچه آموزههای غربی به حقوق زنان مینگرد و راه احقاق حقوق آنان را تنها در تن دادن بیقید و شرط به الگوها و هنجارهای متناسب با فمینیسم غربی جستجو میكند .
دفاع بی چون و چرای جریان سكولار از كنوانسیون محو كلیه اشكال تبعیض علیه زنان، مصوب ۱۸ دسامبر ۱۹۷۹ (۲۷ آذر ۱۳۵۸) مجمع عمومی سازمان ملل متحد كه در تعارض آشكار با حقوق داخلی جمهوری اسلامی ایران است و به گفته برخی صاحبنظران، با حدود پنجاه اصل مسلم اسلامی و هفتاد ماده قانون مدنی و جزایی جمهوری اسلامی تعارض دارد، (۱۰) یكی از مظاهر بارز این انفعال و خودباختگی در برابر حقوق و ارزشهای حاكم بر نظامهای غربی است .
۴ . دین زدایی از حركت اصلاحی زنان
جریان یاد شده با هدف دین زدایی از حركت اصلاحی زنان كشور، در سالهای اخیر در پوشش عناوینی چون «تاریخ شفاهی زنان» ، (۱۱) «زنان در گذشته» (۱۲) و یا «سالنمای زنان» ، (۱۳) تلاش وسیعی را برای مطرح ساختن زنانی كه پیش از انقلاب اسلامی و در دوران حاكمیت نظام منحط شاهنشاهی در صحنههای مختلف فرهنگی، هنری و اجتماعی حضور فعال داشته و در جهت ترویج و توسعه فرهنگ ضد دینی رژیم پهلوی قدمهای مؤثری برداشتهاند، آغاز كرده است .
●جریان دینی دفاع از حقوق زنان
انقلاب اسلامی هویتی تازه به زنان بخشید و آنها را بیش از هر زمان دیگر وارد عرصه حیات اجتماعی و فعالیتسیاسی و مبارزاتی نمود . حضور چشمگیر زنان در راهپیماییهای دوران انقلاب و پس از آن، نقش انكارناپذیر آنان در سرنگونی رژیم پهلوی، حضور تاریخ ساز آنان در جنگ تحمیلی، نقش مؤثر آنان در پشتیبانی جبهههای نبرد و . . . همه و همه جلوههایی فراموش ناشدنی از تاثیر انقلاب اسلامی در ارتقای نقش اجتماعی زنان است .
به مدد این پشتوانه غنی و عملی بود كه كسانی دین اسلام را به عنوان مكتبی كه از توان لازم برای تامین خواستهها و تضمین حقوق زنان و همچنین هدایت آنان در مسیر كمال برخوردار است، مطرح ساختند و تلاش كردند كه با تعریفی دوباره از جایگاه زن در اسلام به نیازهای امروز زنان پاسخ دهند .
اما همه كسانی كه در این جریان وارد شدند از یك دیدگاه برخوردار نبودند و یا لااقل در طول مسیر به راهبردهای مشترك نرسیدند . عدهای در پی این بودند كه با تجدید نظر در برخی از اصول، اسلام را به گونهای تعریف كنند كه كاملا با حركتهای نوین دفاع از حقوق زنان و اصول و مبانی حاكم بر این حركتها منطبق شود . اما عدهای دیگر نیز تلاش میكردند كه با حفظ اصول و مبانی، تعریفی متناسب با شرایط زمان و مكان از زن مسلمان ارائه دهند و از توانمندیهای دین برای حل مشكلات زنان بهره جویند .
در اینجا برای آشنایی بیشتر با جریان یاد شده، طیفهای مختلف موجود در این جریان را در ضمن دو بند مورد بررسی قرار میدهیم:
۱ . طیف تجدیدنظر طلب
اگر چه نمیتوان زمان دقیقی را به عنوان زمان شروع فعالیت طیف تجدید نظر طلب مشخص نمود، اما اگر بخواهیم به یك مقطع زمانی مشخص كه این طیف در آن ظهور و بروز یافته و خود را در عرصه مطبوعات مطرح ساخته اشاره كنیم، باید بگوییم كه ماههای پایانی سال ۱۳۷۰ و همزمان با انتشار اولین شماره مجله زنان، سرآغاز رشد و توسعه طیف یاد شده در عرصه دفاع از حقوق زنان است . سردبیر این مجله در اولین سرمقاله خود چنین مینویسد:
وقت آن است كه عالمان و متفكران دلسوز دین در كندوكاو خود در فقه و احكام آن قدری جدیتر به اجتهاد در مسائل زنان بیندیشند تا شاید قرنها پس از نزول اسلام، زنان مسلمان را از سرگردانی و آشفتگی و چندگونگی در یافتن مكتب خود و گاه حتی خدای خود رهایی بخشند و از رخسار مهربان و معقول و پیشرو مذهب پرده بردارند . (۱۴)
چنان كه از این سرمقاله بر میآید، گردانندگان این مجله از ابتدا بر این اعتقاد بودهاند كه باید حل مشكلات زنان را در پرتو اجتهاد و كندوكاو در فقه جستجو كرد; كه البته تشخیص درستی بوده است; اما متاسفانه به دلیل نداشتن درك درستی از اجتهاد و فقاهت، به ورطه تجدیدنظرطلبی میافتند و در مقالات فقهی كه در این مجله منتشر میشود، همه مبادی، مبانی و منابع پذیرفته شده اجتهاد شیعی نادیده گرفته میشود .
●ویژگیهای طیف تجدیدنظر طلب
الف) ناآگاهی یا تجاهل نسبتبه منابع اجتهاد: نویسندگان طیف مزبور به هنگام بحث از برخی احكام فقهی مربوط به زنان، به منظور رسیدن به نتایج مورد نظر، آگاهانه و از روی عمد، چشم خود را بر برخی منابع مسلم اجتهاد، همچون سیره و سنت رسول الله صلی الله علیه و آله و روایات معصومین علیهم السلام میبندند و تنها با استناد به برخی آیات قرآن به اجتهاد موردنظر خود میپردازند و نظری را كه مطابق میلشان است استنباط میكنند!
ب) غفلت از مبانی اجتهاد: طیف مزبور در مقالات به ظاهر فقهی خود چنان اشتباهات فاحشی را مرتكب میشود كه انسان در اینكه آنها نسبتبه بدیهیترین اصول فقاهت و اجتهاد آگاهی داشته باشند به تردید میافتد . در اینجا به عنوان نمونه به برخی از برداشتهای نادرست این طیف از مبادی اصولی اجتهاد اشاره میكنیم:
۱) درك نادرست از «حكم خدا»: آنچه فقیه در مسیر اجتهاد و با رعایت همه شرایط استنباط بدان دست مییابد، همان حكم الله است; اما حكم الله ظاهری، نه واقعی . اما باید توجه داشت كه همین احكام در شرایطی كه دست ما از دامان امامان معصوم علیهم السلام كوتاه است و امكان یقین به همه احكام خدا برای ما وجود ندارد، شرعا و عقلا برای فقیه و مقلدان او حجت است و برای همگان اعتبار دارد، مگر اینكه خلاف آن بر فقیه ثابتشود .
پس از این مقدمه، به بررسی برخی از عبارتهای نویسندگان یاد شده میپردازیم تا روشن شود كه آنها از حكم الله چه فهمیدهاند . اینان برای اینكه بتوانند اساس احكامی چون تفاوت دیه و قصاص زن و مرد را متزلزل سازند، ادعا كردهاند كه این احكام اصلا حكم الله نیستند; زیرا حكم الله تنها شامل احكامی میشودكه در قرآن و یا سنت متواتر به خدا منتسب شده است; لذا نباید هیچ نگرانیای از كنار گذاشتن این احكام داشته باشیم:
حكم الله آن دسته از احكامی است كه نسبت آن به خدا حقیقی و واقعی باشد . حدود، به معنای فقهی خاص آن، حقیقتا حكم الله است; زیرا در قرآن و سنت متواتر به خدا منتسب شده است . اما مقدار دیه زن و مرد چنین نیست و همین نكته راه امید را برای مردم و قانونگذار باز میگذارد . (۱۵)
باید از این نویسنده محترم پرسید: بنابر فرض شما كه حكم الله باید یا در قرآن و یا در سنت متواتر به خدا منتسب شده باشد، چه تعداد از احكام گسترده شرع را میتوان حكم الله دانست؟ مگر نه این است كه بسیاری از احكام شرع در قرآن بیان نشده و سنت متواتری هم بر آنها اقامه نشده است، بلكه با خبر واحد به اثبات رسیدهاند؟
۲) برداشت نادرست از «حكم امضایی»: یكی دیگر از اشتباهات فاحش طیف تجدیدنظر طلب این است كه میپندارد به مجرد اینكه ثابتشد حكمی امضایی است، میتوان از آن دستشست و یكسره راه تغییر و تحول آن را گشود . در اینجا برای روشن شدن این موضوع ابتدا به چند نمونه از اظهار نظرهای این طیف در مورد احكام امضایی اشاره میكنیم و در ادامه نیز به تحلیل جایگاه احكام امضایی در فقه اسلامی میپردازیم . یكی از نویسندگان به هنگام بحث از نابرابری دیه زن و مرد میگوید:
دیه، حكم تاسیسی اسلام نیست; بلكه سنت اقتصادی، اجتماعی امضا شده است . از این رو بحث از دیه، پیش از آنكه شرعی باشد، اجتماعی است . تغییر سنتها و چون و چراها در احكام امضایی دین اسلام، با توجه به اصول اساسی دین، مجاز است . (۱۶)
از مطالعات تاریخی چنین بر میآید كه برخورد اسلام با سنتها و مقررات اجتماعی و اقتصادی رایج در جامعه آن روز عربستان یكسان نبوده و با هر دسته از سنتها برخوردی متفاوت كرده است: دستهای از سنتها را یكسره نفی نموده و آنها را به رسمیت نشناخته است . دستهای دیگر از سنتها را نیز با همان خصوصیاتی كه در میان مردم آن عصر رایجبودهاند و بیآنكه در آنها تغییری دهد مورد پذیرش قرار داده است . اما دستهای دیگر را با تغییرات و اصلاحات اساسی پذیرفته و رنگ شرعی به آنها داده است كه نمونه بارز آن دیه و برخی دیگر از احكام جزایی اسلام است .
حال كه شیوه برخورد اسلام با سنتها و مقررات اجتماعی، اقتصادی پیش از خود به اجمال روشن شد، باید گفت عبارتهای یاد شده نویسنده از چند جهت قابل تامل میباشد:
نخست اینكه هیچ ملازمهای میان امضایی بودن یك حكم و عدم ثبات و دوام آن وجود ندارد و وقتی حكمی مورد امضای شارع قرار گرفت، همچون سایر احكام شرع، ابدی و دایمی خواهد بود . زیرا اگر غیر از این بود، هیچ گاه حكم مزبور به نحو اطلاق و بدون قید و شرط مورد امضای شارع قرار نمیگرفت .
دوم اینكه اگر بنا باشد به زعم نویسنده، تنها احكام تاسیسی اسلام را تعبدی محض و بدون تغییر بدانیم، دیگر كمتر حكم تعبدی و غیر قابل تغییر در اسلام باقی میماند . حتی نماز و روزه نیز از دایره احكام تعبدی اسلام خارج میشود و در آنها نیز میتوان شبهه كرد كه چون شرایط زمانه تغییر كرده و دیگر عرف جوامع مدرن چنین اعمالی را بر نمیتابد، پس باید این احكام نیز تغییر كند و برای این تغییر نیز مانع شرعی وجود ندارد، زیرا نماز و روزه از قوانین شرایع سابقه است و نوآوری دین اسلام نیست!۲ . طیف اصولگرا
طیف اصول گرا كه شهید مطهری یكی از مظاهر كامل آن است، ضمن توجه به مشكلات و نابسامانیهای موجود در زمینه حقوق زنان و تاكید بر ضرورت انجام اصلاحات اساسی در این زمینه، از علل و عوامل اجتماعی این مشكلات و نابسامانیها غافل نشده و راه برطرف كردن آنها را نه در حذف و تغییر قوانین اسلامی، بلكه در شناخت درست این قوانین و تلاش در جهت اجرای صحیح آنها میداند .
●ویژگیهای طیف اصولگرا
۱ . توجه به تفاوتهای طبیعی زن و مرد: یكی از ویژگیهای طیف اصول گرا در برخورد با موضوع حقوق زنان توجه به تفاوتهای طبیعی زن و مرد است . از نظر متفكران این طیف اگر چه در اسلام، زن و مرد از حقوقی مساوی برخوردارند، اما وجود پارهای تفاوتهای طبیعی در زن و مرد باعث میگردد كه این دو از حقوقی مشابه برخوردار نباشند .
استاد شهید مطهری با تفكیك دقیق میان دو مقوله تساوی و تشابه، نشان میدهد كه تساوی حقوق لزوما به معنای یكنواختی حقوق در همه عرصهها نیست . اصولا با پذیرش تقسیم وظایف میان زن و مرد، دیگر سخن از مشابهتحقوق امری نابجا و نادرست است .
آنچه مسلم است این است كه اسلام حقوق یكجور و یكنواختی برای زن و مرد قائل نشده است، ولی اسلام هرگز امتیاز و ترجیح حقوقی برای مردان نسبتبه زنان قائل نیست . اسلام اصل مساوات انسانها را درباره زن و مرد نیز مراعات كرده است . اسلام با تساوی حقوق زن و مرد مخالف نیست، با تشابه حقوق آنها مخالف است . (۱۷)
۲ . توجه به حقوق و اخلاق به عنوان دو محور اصلی روابط زن و مرد: دومین ویژگی طیف اصول گرا در تبیین و حل مسائل زنان، نگرش جامع به همه ابعاد حیات انسانی و پرهیز از «حقوق مداری» در روابط بین زن و مرد است . استاد مطهری در بخشی از كتاب نظام حقوق زن در اسلام (ص ۲۴۷) به ناكافی بودن ضوابط حقوقی و قانونی برای حفظ كانون گرم خانواده اشاره كرده و مینویسد:
پیمانی كه اساسش بر محبت و یگانگی است، نه بر همكاری و رفاقت، قابل اجبار و الزام نیست . با زور و اجبار قانونی میتوان دو نفر را ملزم ساخت كه با یكدیگر همكاری كنند و پیمان همكاری خود را براساس عدالت محترم بشمارند و سالیان دراز به همكاری خود ادامه دهند; اما ممكن نیستبا زور و اجبار قانونی دو نفر را وادار كرد كه یكدیگر را دوست داشته باشند، نسبتبه هم صمیمیت داشته باشند، برای یكدیگر فداكاری كنند، هركدام از آنها سعادت دیگری را سعادت خود بداند .
۳ . نفی تقابل و تضاد زن و مرد: زن در فرهنگ مغرب زمین در طی قرون و اعصار به عنوان موجود درجه دوم شناخته میشد و از بسیاری حقوق مدنی محروم بود . در بسیاری از كشورهای اروپایی تا اواخر قرن نوزدهم و در برخی از این كشورها تا اوایل قرن بیستم، زنان همچون كودكان و دیوانگان حق تصرف در اموال خود را نداشتند و به اصطلاح «محجور» به شمار میآمدند (۱۸) . همچنین تا ربع اول قرن بیستم در بسیاری از كشورهای اروپایی زنان از حق رای محروم بودند . (۱۹)
طیف اصول گرای اسلامی به هنگام دفاع از حقوق زنان، به تبعیت از قرآن كریم، زن و مرد را نه دشمن تاریخی یكدیگر، بلكه دو آفریده خداوند كه وجود هر یك آرامش بخش وجود دیگری است، معرفی و تلاش كردهاند كه رابطه آنها را براساس عدالت، مهر و عاطفه سامان بخشند . استاد شهید مرتضیمطهری تفسیر تاریخ روابط زن و مرد براساس تضاد و تعارض دو جنس را به شدت رد كرده و میفرماید:من منكر ستمهای مردان بر زنان نیستم; منكر تفسیری هستم كه از این ستمها میشود . مردان بر زنان در طول تاریخ ستمهای فراوانی كردهاند; اما ریشه این ستمها همان چیزهایی است كه سبب شده به فرزندان خود نیز با كمال علاقهای كه به آنها و سرنوشت آنها و سعادت آنها داشتهاند ستم كنند; همان چیزهایی است كه سبب شده به نفس خود ستم كنند، یعنی ریشه جهالت و تعصب و عادت دارد، نه ریشه منفعتطلبی . (۲۰)
۴ . توجه به خانواده به عنوان واحد بنیادین جامعه: سردمداران نهضت فمینیسم خانواده را به عنوان جایگاه اصلی پابرجایی ستم بر زنان معرفی كرده و معتقدند كه مهمترین عامل فرودستی زنان، نظام خانواده و كار خانگی است . (۲۱) این تلقی از خانواده رفته رفته منجر به تضعیف این نهاد مهم اجتماعی و سستشدن روابط خانوادگی در جوامع غربی گردید، تا آنجا كه متفكران و جامعه شناسان غربی نسبتبه روند رو به افزایش از هم پاشیدن خانواده اعلام خطر كرده و از آن به عنوان یكی از بزرگترین چالشهای رودرروی نظامهای لیبرال - دموكراسی یاد كردند .
قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران با ژرف اندیشی تمام نقش خانواده را در حیات فرد و اجتماع مورد توجه قرار داده و بر پاسداری از قداست آن و استواری روابط خانوادگی تاكید فراوانی ورزیده است .در دیدگاه اسلامی اهداف تشكیل خانواده بسیار فراتر از ارضای تمایلات جنسی زن و مرد بوده و امور مختلفی را شامل میشود كه مهمترین آنها عبارتاند از: ۱ . بقای نسل انسانی; ۲ . آرامش زوجین; ۳ . ارضای غریزه جنسی; ۴ . مشاركت در حیات معنوی; ۵ . مشاركت در حیات مادی; ۶ . تربیت نسل . (۲۲)
۵ . حفظ استقلال و پرهیز از انفعال: جریان اصول گرای اسلامی ضمن دفاع از حقوق زنان و تاكید بر ضرورت حركتی جدی و فراگیر برای رفع ستم از زنان و بهبود شرایط اجتماعی - فرهنگی آنان، همواره بر این نكته پافشاری كرده كه هر تلاش فرهنگی و حقوقی در راه رسیدن زنان به جایگاه مطلوب خود باید مبتنی بر آرمانها و ارزشهای اسلامی و ایرانی و به دور از هر گونه خودباختگی و انفعال باشد . مقام معظم رهبری كسانی را كه در پی دفاع از حقوق زن هستند، از انفعال و خودباختگی در برابر غرب برحذر داشته و میفرماید: اگر در كشور ما و جامعه ایرانی، كسانی نام زن و حقوق زن را از این جهتبیاورند كه مجلات غربی یا گزارشهای غربی یا سیاسیون غربی، ایران اسلامی را متهم كردهاند به اینكه به حقوق زن نمیرسد، این غلط است . با این هدف نباید وارد این میدان شد; چون به انحراف و اشتباه خواهد انجامید . (۲۳)
۶ . پرهیز از تجددمآبی و تحجرگرایی: دو آفت اساسی جوامع اسلامی «تجددمآبی» و «تحجرگرایی»است . تجددمآب چنان شیفته شرایط جدید اجتماعی و فرهنگی و مبهوت پیشرفتهای فنی و اقتصادی دنیای غرب است كه گمان میكند جوامع اسلامی برای بقا در عصر جدید چارهای جز دستشستن از ارزشهای دینی و تجدیدنظر اساسی در اصول خود ندارند . در مقابل، تحجر گرا چشم خود را یكسره بر همه تحولات و تغییرات اجتماعی بسته و میپندارد كه دین، مجموعهای خشك و انعطافناپذیر است كه هیچ مسؤولیتی برای پاسخ گویی به نیازهای جدید روز ندارد .
یكی از مهمترین مسائلی كه به آفت تجدد و یا تحجر گرفتار آمده، مساله جایگاه و شخصیت انسانی و اجتماعی زنان است . وجود این دو آفتباعثشده كه چهره واقعی زن مسلمان و موقعیت اجتماعی او چنان كه شایسته استشناخته نشود .البته در این میان تنی چند از اندیشمندان مسلمان تلاش كردهاند كه با خروج از بن بست تحجر و تجدد، دیدگاه اسلام در مورد زنان را به دور از هر گونه افراط و تفریط ترسیم كنندكه از جمله شاخصترین این اندیشمندان، استاد شهید مرتضی مطهری است . كتاب نظام حقوق زن در اسلام بیان كننده تلاش استاد در مقابله با جریان جاهل و تجددمآب و كتاب پاسخهای استاد به نقدهایی بر كتاب مساله حجاب نشانگر تلاش ایشان برای مقابله با جریان جامد و تحجرگرا است .
پینوشتها:
۱) این مقاله گزیدهای است از كتابی با همین عنوان كه با اخذ اجازه از ناشر و مؤلف آن، در اینجا به چاپ میرسد . مشخصات كتاب شناختی این اثر چنین است:شفیعی سروستانی، ابراهیم; جریان شناسی دفاع از حقوق زنان، قم: مؤسسه فرهنگی طه، ۱۳۷۹ .
۲) درویش پور، مهرداد، «وضعیت زنان در كشورهای اسلامی از دیدگاه فمینیسم غربی» ، ترجمه سیما فرهودی، آوای زن، سال هفتم، ش ۲۹، تابستان و بهار ۱۹۹۷/۱۳۷۶ .
۳) به مناسبت فرا رسیدن روز جهانی زن» ، آوای زن، سال هفتم، ش ۳۱- ۳۲، زمستان و بهار ۱۹۹۸/۱۳۷۶
۴) نادر، «اخلاق، انسان و همجنس گرایی» ، آوای زن، سال هفتم، ش ۳۰، پاییز ۱۹۹۷/۱۳۷۶ .
۵) انجمن زنان ایرانی در مونترال» ، آوای زن، سال هفتم، ش ۲۹، تابستان و بهار ۱۹۹۷/۱۳۷۶ .
۶) ر . ك: كار، مهرانگیز، «دادخواست اصلاح قوانین كیفری ایران» ، زنان، سال ششم، ش ۳۷، شهریور و مهر ۱۳۷۶ .
۷) ر . ك: «حقوق بشر در ایران بدون تبعیض برای همه افراد بشر» (گفتگو با شیرین عبادی)، جامعه، ش ۸، ۲۷/۱۱/۷۶ .
۸) همان .
۹) ر . ك: صفوی، ب . و نرگس، «گزارشی از هفتمین سمینار بنیاد پژوهشهای زنان ایران در سیاتل» ، آوای زن، سال ششم، ش ۲۶- ۲۷، تابستان و پاییز ۱۹۹۶/۱۳۷۵ .
۱۰) ر . ك: مركز پژوهشهای اسلامی صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران، بررسی و ارزیابی كنوانسیون محو كلیه اشكال تبعیض علیه زنان; مهرپور، حسین، حقوق بشر در اسناد بین المللی و موضع جمهوری اسلامی ایران، ص ۲۷۱- ۲۷۸ .
۱۱) ر . ك: احمدی خراسانی، نوشین (به كوشش)، جنس دوم، ج ۲، ص ۹۱- ۹۸ .
۱۲) همان، ج ۱، ص ۸۵- ۹۳ .
۱۳) ر . ك: احمدی خراسانی، نوشین (به كوشش)، سالنمای زنان ایران و جهان .
۱۴) شركت، شهلا، «چشمه آگاهی اگر بجوشد» زنان، سال اول، ش ۱، بهمن ۱۳۷۰ .
۱۵) سعیدزاده، سید محسن: «آیا زن مقتول از مرد قاتل هم كمتر است؟» ، زنان، سال ششم، ش ۳۹، آذر ۱۳۷۶ .
۱۶) سعیدزاده، سید محسن، «خونبهای زنان چرا نابرابر؟» زنان، سال ششم، ش ۳۷، شهریور و مهر ۱۳۷۶
۱۷) نظام حقوق زن در اسلام، ص ۱۱۴- ۱۱۵ .
۱۸) ر . ك: شایگان، سیدعلی، حقوق مدنی ایران، به كوشش محمدرضا بندرچی، چ ۱، تهران: طه، ۱۳۷۵، ص ۲۶۴ .
۱۹) ر . ك: آندرسن، بی . و وزنسر، جی . ، «دفاع از برابری قانونی و سیاسی زنان: جنبشهای حقوق برابر در اروپا» ، ترجمه مریم خراسانی، جامعه سالم، سال ششم، ش ۳۰، اسفند ۱۳۷۵ .
۲۰) همان، ص ۱۷۰- ۱۷۱ .
۲۱) ر . ك: شفیعی، روحی، «جایگاه زن در خانواده و علل نابرابری زن و مرد» ، آوای زن، سال پنجم، ش ۲۴، زمستان ۱۹۹۶/۱۳۷۴; قهرمانی، مهوش، «جامعه مدنی و خانواده» ، فرهنگ توسعه، سال ششم، ویژه نامه زنان، اسفند ۱۳۷۶ .
۲۲) ر . ك: مهریزی، مهدی، زن، ص ۷۷- ۸۴ .
۲۳) جمهوری اسلامی، اول آبان ۱۳۷۶ .
نویسنده:ابراهیم شفیعی سروستانی
منبع:ماهنامه رواق اندیشه، شماره ۱۰
منبع : خبرگزاری فارس
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست