شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا


تلاش برای پیشگیری از مصرف


تلاش برای پیشگیری از مصرف
یک سؤال جدی در جامعه ما این است که چرا با وجود آنکه نیروی انسانی و منابع مادی فراوانی صرف مبارزه با موادمخدر می شود و مجازات قاچاق موادمخدر، شدید است و میزان کشفیات موادمخدر هم بالاست، همچنان معضل اعتیاد در ایران جدی است؟ گزارش های روزنامه ای و مقالات انتقادی همواره بر این امر تأکید می کنند که اعتیاد در جامعه رشد نگران کننده ای دارد و چنین نتیجه گیری می کنند که امر «مبارزه با موادمخدر» شکست خورده است. این جمله حتی توسط بسیاری از مسئولان مربوطه نیز به کار می رود و آنها از بی نتیجه بودن اقدامات گذشته سخن می گویند.
مقوله «مبارزه با موادمخدر» در جامعه ما متضمن یک مفهوم عام، ولی با مصادیق خاص است. به عبارت دیگر، وقتی از عبارت «مبارزه با مواد مخدر» استفاده می شود، نوعی نگاه مطلق وجود دارد که تمام مشتقات این امر را شامل می شود. درحالیکه بررسی اقدامات «مبارزه ای» جمهوری اسلامی از گذشته تاکنون واجد معنای خاصی از مبارزه است که حداقل در عمل شامل تمام حواشی این امر نمی شود.
● دو مقوله از یک موضوع
«مبارزه با موادمخدر» و «مقابله با اعتیاد» دو مقوله جداگانه هستند که هیچ یک نمی تواند در دیگری تقلیل یابد. آنچه تاکنون در ایران صورت گرفته، غالباً «مبارزه با موادمخدر» بوده است که لزوماً به مقابله با اعتیاد نمی انجامد، چرا که در این مبارزه، هدف اصلی، جلوگیری از ورود و توزیع موادمخدر است. حال آنکه اعتیاد، یک رفتار انسانی است که «تهیه» موادمخدر، تنها یکی از پیش نیازهای آن است. به همین دلیل، چنانچه اخبار نشریات را درنظر بگیریم، خواهید دید که بخش عمده ای از مطالب منتشره، شامل کشف و ضبط موادمخدر است.
مبارزه با مواد مخدر، یعنی مبارزه با کشت، تولید، قاچاق و توزیع موادمخدر، اقدامی کاملا پلیسی که در حوزه مقابله با جرایم است، در حالیکه مقابله با اعتیاد، یعنی جلوگیری از مصرف موادمخدر توسط غیرمعتادان و تلاش برای ترک اعتیاد افراد معتاد به نظر می رسد، طراحان اولیه امر مبارزه با مواد مخدر با این پیش فرض، به تدوین سازمان و سازوکار مقابله ای پرداخته بودند که با جلوگیری از ورود موادمخدر، مسأله اعتیاد به خودی خود حل خواهد شد، اما امروز با ارزیابی اقدامات وسیع گذشته، می توان به صراحت این پیش فرض را رد کرد.
تشدید اقدامات برای جلوگیری از در دسترس بودن موادمخدر، نیازی جدی است، ولی در کنار آن و حتی مهمتر از آن، تجدیدنظر و بازتعریف امر «مقابله با اعتیاد» می باشد که به نظر می رسد، طی چندین سال گذشته مغفول مانده بود یا به طور جدی یا کارآمد، مورد توجه قرار نداشت.
برای نمونه می توان به مواردی مانند سن شروع به اعتیاد، تحلیل روند مصرف موادمخدر، تغییر الگوها و مواد مصرفی (افراد و خانواده های در معرض اعتیاد و...) اشاره کرد. در عین حال چنانچه این طرح بر مبنای استقرای ناقص (مانند اکتفا به معتادان دستگیر شده یا زندانی) باشد یا به نتایج فوری منفی برای معتادان منتهی شود، (مانند احضار یا برخورد انتظامی- قضایی دوره ای بر مبنای شناسنامه های تهیه شده) نتایج طرح می تواند دور از واقع باشد. مهمرین پیش نیاز اجرای این طرح، ایجاد شرایطی است که اعتیاط توسط مصرف کننده مواد مخدر برای او هزینه های فوری یا غیر فوری نداشته باشد. به عبارت روشن، شناسنامه معتاد باید متفاوت از پرونده قضایی بوده و بیش از کاربرد انتظامی و قضایی، واجد کاربرد پژوهشی باشد. در این صورت بسیاری از مضرات حضور اجتماعی این معتادان تقلیل خواهد یافت و از سوی دیگر، با اعمال برنامه های بهداشتی، می توان از شیوع برخی بیماری ها از طریق آنان جلوگیری کرد.
به عنوان مثال یکی از ویژگی های مصرف قرص های روانگردان آن است که مصرف کنندگان، مصرف این قرص ها را ملازم با وضعیت یا اقدامات خاصی می دانند. برای مثال می توان به مصرف این قرص ها در پارتی های شبانه یا بر مبنای برخی مشاهدات در مکان هایی مانند باشگاه های بیلیارد اشاره کرد. کشف اماکن، اعمال و وضعیت های خاصی که همراه و همخوان با مصرف این قبیل مواد است می تواند در تقلیل گرایش به مصرف این مواد و برنامه ریزی برای جلوگیری از شیوع آن مهم ارزیابی شود.
● تولد بیمار مخدر
کلمه معتاد، اول بار در اواخر قرن ۱۸ و اوایل قرن ۱۹ در آمریکا به کار رفت. در آن زمان، برخی شهروندان آمریکایی گزارش کردند که به مصرف مشروبات الکلی عادت کرده و قادر به پرهیز از آن نیستند. باور عمومی در آن زمان این بود که کسانی که دچار چنین وضعیتی می شوند، گناهکار یا ذاتاً شریر هستند، اما با ازدیاد این افراد علم پزشکی وارد این حوزه شد و برای اولین بار کلمه معتاد یا اعتیادAddiction را برای آن به کاربرد و تلاش کرد تا از منظر بهداشتی و درمانی، راهی برای حل این معضل بیابد. در آن زمان نگرش عمومی بر آن بود که معتاد دارای نقصی در ذات (جسم یا روح) خود است که او را به سوی مصرف الکل یا مواد دیگر سوق می دهد. در واقع این نگرش مبتنی بر قضاوت های ارزشی بود که معتاد را گناهکار و مجرم می شمرد و درمان آن را نیز تنها مجازات مصرف کننده می دانست. پزشکان برای آنکه بتوانند روش های درمانی خود را بدون دغدغه از فشار اجتماعی به کار برند تلاش کردند تا نگرش مجرمانه را از این پدیده دور کرده و مصرف کننده افراطی مواد مخدر یا الکل را به جای مجرم، بیمار بدانند. این مقطع در واقع فصل نوین نظریه پردازی مدرن درباره اعتیاد بود و محصول آن، به وجود آمدن اولین نظریه مدرن اعتیاد مبنی بر بیمار تلقی کردن معتاد بود. بیمار تلقی کردن معتاد چند سالی است در کشور ما هم جدی گرفته شده و طرح بستری کردن معتادان غیرقاچاقچی به جای زندانی کردن آنها پیامد آن است. در دنیای مدرن علم روانشناسی و سپس جرم شناسی و جامعه شناسی نیز وارد این حوزه شد و هرکدام از نگاه خود، به تدوین نظریه های مختلفی برای تبیین مسئله اعتیاد پرداخت. علم جدید اعتیاد معتقد است، چنانچه اصل موضوع اعتیاد یا مصرف مواد مخدر، صرفاً از نظر جرم شناسی مورد توجه قرار گیرد، در نهایت به شفافیت زدایی از این عرصه خواهد انجامید و نه تنها کمکی به کاهش آسیب نخواهد کرد، بلکه به دلیل ناپدید شدن موضوع و قرار گرفتن در لایه های زیرین جامعه، موجب گسترش و نیز پیوند با معضلات دیگر مانند اختلال بهداشتی جامعه خواهد شد. در عین حال جرم شناسی نیز دارای برخی مفروضات صحیح است که پیوند مسئله موادمخدر با قاچاق آن را یادآوری کرده و در بحث قاچاق مواد مخدر به جرایم سازمان یافته و تهدیدات ناشی از آن استناد می کند. در کشور ما به نظر می رسد، یکی از دلایل تأکید بر نگرش مجرمانه، آن بود که تجربه مبارزه با مواد مخدر، مبتنی بر نگرش جلوگیری از عرضه بوده و قاچاق مواد مخدر مهمتر از مصرف آن تلقی می شد. این رویکرد نیز در کشور ما اصلاح شده اما هنوز جای کار دارد.
● جلوگیری از مصرف
این میزان توجه به موضوع مواد مخدر در جامعه و علاوه بر آن، میزان اطلاع رسانی از طریق صدا و سیما نشان می دهد که فرصت مناسبی برای اطلاع رسانی در حوزه مواد مخدر و اعتیاد و امکان فضاسازی مثبت برای کنترل و پیشگیری به طور بالقوه به وجود آمده است، اما با بررسی نوع مطالب منتشره، مشخص می شود که بخش عمده ای از این فضا، صرفاً برای اطلاع رسانی در خصوص مسائلی به کار می رود که چندان تأثیری در امر پیشگیری یا فرهنگ سازی برای جلوگیری از مصرف موادمخدر در جامعه وجود ندارد. به نظر می رسد، لازم است با تعامل بین کارشناسان و مسئولان نیروی انتظامی در حوزه مواد مخدر و نشریات کشور، بویژه نشریات پر تیراژ، نحوه اطلاع رسانی مطبوعات در این حوزه به گونه ای تنظیم شود که طی یک فرآیند تأثیرگذار، امکان فرهنگ سازی و فضاسازی مثبت برای جلوگیری از گرایش افراد جامعه به مصرف موادمخدر به وجود آید. با تمام کارهای خوبی که انجام گرفته اما هنوز اعتیاد یک معضل بزرگ است و به نظر می رسد باید یک تلاش همه جانبه و با روزآمد کردن دائم روش ها برای جلوگیری از مصرف تا نجات کسانی که دیگر معتاد شده اند تلاش کرد.
دکتر سیامک فیضی
ناهید جعفرپور کامی
منبع : روزنامه کیهان


همچنین مشاهده کنید