شوخی چیست؟

كه برخی حرفها و كارها مردم را می خنداند ، و به همین دلیل می شود ، دست كم ، بعضی از شوخیها را تعریف كرد. مثلا بذله گویی ، آدم را می خنداند ، مثلا اگر كسی بگوید « تو نیكی می كن و در دجله انداز منهم شیرجه می رم درش می آرم » (به جای « كه ایزد در بیابانت دهد باز » ) معلوم است كه بذله گویی می كند. و این گونه بذله ها ، هر كسی را می خنداند.پهلوان پنبه بازی و دلقك بازی نیز مردم را می خنداند. اگر كسی صورتش در گرم سفید رنگ یك كیك بزرگ فرو رود یا او را توی سبد لباسهای شستنی بچپانند ، ظاهری خنده دار پیدا خواهد كرد. تمام بازیهای گوناگون ، با كلمات ، مانند انواع جناس سازی ، می تواند خنده دار باشد.در كشورهای غربی ، یكی از انواع شعر خنده دار ، لیمریك نامیده می شد كه هنوز هم خیلی ها مردم را با این شعر می خندانند. كسی كه خوب ادای مردم را در می آورد، با شكلكهایش مردم را می خنداند. یا وقتی كسی لهجه خاصی را با حالات نمایشی و غیر عادی تقلید می كند ، مایه خنده مردم می شود. گاهی ممكن است برای « تقلید » نمایشی برخی مردم یا كارهای آشنای روزمره ، نمایشنامه ای را به اجرا در آورند و مردم را بخندانند.طنز ، یكی از قدیمی ترین شكلهای شوخی است كه بسیاری از نویسندگان برای گوشه زدن یا دست انداختن برخی از جنبه های زندگی ، به آن متوسل شده اند. تقریبا همه مردم ، برای آنكه در بعضی موارد شیرینكاری كرده باشند ، در اغراق گویی خود افراط و تفریط می كنند. مثال افراط در اغراق گویی این است كه آدم پس از یك روز كار طولانی از راه برسد و بگوید « مرده ام ! » و مثال تفریط آن است كه شخصی را كه سر آمد رشته خود است ، دست كم بگیریم و مثلا این طور معرفی كنیم : « حسن روشن را می گویی ، مختصری از فوتبال سرش می شود ». كنایه و طعنه نیز از دیگر انواع شوخی هستند كه تقریبا همه مردم بكار می برند یا برده اند بدین ترتیب می بینید كه شوخی شكلهای گوناگون بخود می گیرد و مردم به شكلهای گوناگون و به دلایل بسیار گوناگون از آن لذت می برند.

منبع : وبلاک من