شنبه, ۲۴ آذر, ۱۴۰۳ / 14 December, 2024
مجله ویستا


وبلاگ ها؛ خوب، بد، زشت، زیبا


وبلاگ ها؛ خوب، بد، زشت، زیبا
پیشرفت بشر در علوم مختلف و رشد شتابنده اش در فناوری های گوناگون هر چه بوده در عرصه ارتباطات از گستردگی و تاثیرگذاری بیشتری برخوردار بوده است، چنانچه عصر حاضر را عصر ارتباطات لقب داده اند و در این وادی انسان ها تا مرز انفجار اطلاعات هم رسیده اند. امروز با امکانات سهل الوصول و نسبتاً ارزان آدمیان در هر گوشه یی از جهان علاوه بر امکان برقراری تماس با یکدیگر قادرند نوشتار و حتی صدای خویش را برای جمع کثیری ارسال کنند و به توزیع دلخواه نقطه نظرات خوب و بد خود همت گمارند. رسانه شخصی یا وبلاگ ها به سرعت در بستر فراخ اینترنت رو به گسترشند و چشم انداز رشد و توسعه آنها کاملاً قابل پیش بینی است. اینک هر کس خرده هوشی و سر سوزن ذوقی دارد می تواند بنویسد و به میزان پشتکار و نیکونویسی خویش برای ترشحات فکری خود مخاطب پیدا کند.
اما قاعده بشری را نشاید که درختی بکارد و بپروراند ولی آفتی از راه نرسد، وبلاگ ها هم آمدند و با خود چون رادیو و تلویزیون و روزنامه ها و سینما و... از نیک و بد و راستی و درستی و کجی و کج سازی تا مهربانی و تندنویسی و آرام گویی آوردند و خواهند آورد.
گویا چون این عرصه را بضاعت چندانی لازم نمی آید و هزینه یی دربرندارد، فقیر و غنی، بادلان و بی دلان، مسوولان و نامسوولان بیشتر به عرصه آمده اند و شاید این فضا را شلوغ تر و آشفته تر سازند، چه بسا نویسندگان توانا و صاحب نظران موجه چون به قاعده بنویسند و طالب مخاطبان فهیم باشند، بازارشان در برابر رنگارنگ نویسان و سطحی نگران کساد شود، مثل روزنامه های وزین که در نبود تیراژ به سادگی میدان را به روزنامه ها و مجلات زرد می سپارند. آیا می توان در دنیای مجازی وبلاگ نویسی هم این عارضه را دید و وبلاگ های وزین و پرعمق و صادق را از وبلاگ های سبک و بی مغز و ناصادق جدا کرد؟
در این گزارش فضای وبلاگ نویسی را به اندک، مورد بحث قرار داده ایم و سوال فوق را از برخی صاحب نظران که دستی در این وادی دارند، پرسیده ایم.
محمدعلی ابطحی،مسوول دفتر و معاون حقوقی پارلمانی خاتمی رئیس جمهور سابق، به عنوان یک چهره سیاسی که از وبلاگ به عنوان یک روزنامه شخصی و تاثیرگذار بهره می برد می گوید؛ «وبلاگ دفترچه شخصی آدم ها است. آدم های مختلف با دیدگاه های متفاوت که قادرند بیشتر حرف دل خود را بیان کنند تا مطالب عمقی، بنابراین هر کاربر مطالب خود را در سطح حوزه فکری خود و دیدگاه های شخصی و علاقه مندی های خود یا مسائلی که بیشتر مورد علاقه و اهتمام جوانان است می نویسد. این موارد به طور طبیعی یکی از عواملی است که استقبال برای خواندن دفترچه یادداشت های شخصی را افزایش می دهد.»
او معتقد است؛ «وبلاگ های شخصیت ها و افراد معروف و شاعران و نویسندگان و فرهنگیان از حالت وبلاگ خارج شده و آنها روزانه و به صورت مرتب مطالب خود را ارائه نمی کنند. وبلاگ این افراد آرشیو نظرات و دیدگاه های آنهاست و زمانی به این آرشیوها و دیدگاه ها مراجعه می شود که شخصی بخواهد کار تحقیقی و جدی انجام دهد. بنابراین طبیعی است که از این وبلاگ ها به صورت روزانه بازدید نشود و وبلاگ های سطحی مخاطب بیشتری داشته باشند. به عبارت دیگر یکی از دلایل تعیین کننده خواندن وبلاگ ها میزان علایق شخصی آدم ها است لذا این چرخه را پدیده غیرطبیعی نمی دانم و الزاماً این وبلاگ ها را نمی توان زرد نامید.» اکنون که تردیدی در وجود چنین وبلاگ هایی نیست باید دید آیا وبلاگ های سطحی یا زرد می تواند در کاهش یا افزایش اعتبار رسانه اینترنت تاثیرگذار باشد یا خیر. عباس عبدی فعال سیاسی و سردبیر روزنامه توقیف شده سلام به عنوان کسی که وبلاگش روزانه با اقبال بالای مخاطبان روبه رو است در این زمینه چنین می گوید؛ «به اعتقاد من وبلاگ های زرد هیچ تاثیری بر اعتبار رسانه اینترنت نخواهند داشت. در همه دنیا چنین وبلاگ هایی وجود دارد و نمی توان مانع پیدایش آنها شد. اگر ذهن ما به دنبال وبلاگ های زرد باشد بنابراین نباید از اینترنت استفاده کرد.»
به گفته عبدی وبلاگ های سیاسی وجود دارد که می تواند از وبلاگ های زرد بسیار بدتر و تاثیرگذارتر باشد؛ «به هر حال من فکر نمی کنم این وبلاگ ها (زرد) هیچ مشکلی ایجاد کنند ضمن اینکه آیا باید همه وبلاگ ها مفید و درست و عمیق باشند؟»
به اعتقاد او وجود چنین وبلاگ هایی کاملاً طبیعی است و نباید به آن توجه داشت؛«از طرفی به دلیل اینکه فضای اینترنت باز است راهی وجود ندارد که از ورود این وبلاگ ها جلوگیری کرد، این وبلاگ ها خود به خود به وجود می آیند. به هرحال اگر منظور از وبلاگ های زرد، وبلاگ های سطحی و پیش پا افتاده است، به اعتقاد من این وبلاگ ها نمی تواند در اعتبار رسانه اینترنت تاثیرگذار باشد.» اما وقتی درصدد پیگیری این بحث برمی آییم که چرا وبلاگ های سطحی همچنان پرمخاطب تر از وبلاگ های عمیق و محتوایی است، ابطحی به این نکته اشاره می کند که جامعه ما تا حدودی سیاست زده و سیاست گریز شده است و بحث های اجتماعی تا حدود زیادی مورد توجه عموم قرار می گیرد و شاید نوع ادبیاتی که در این وبلاگ ها به کار می رود ادبیات جالب تر و پرتوجه تری حتی از روزنامه های عادی باشد.
در نگاهی دیگر اگر بتوانیم به روزنامه های سطحی و کم محتوا، واژه «زرد» را اطلاق کنیم، باید ببینیم وبلاگ های سبک و کم محتوا همان بار معنایی روزنامه های زرد را خواهد داشت و تاثیرگذاری و مخاطب پذیری این وبلاگ ها مانند روزنامه های زرد خواهد بود؟
به اعتقاد ابطحی میزان جذب مخاطب وبلاگ با روزنامه متفاوت است؛«روزنامه روی دکه ها قرار گرفته و می توان آن را در اختیار دیگران قرار داد اما جذب مخاطب وبلاگ که روی پیشخوان و دکه روزنامه فروشی ها نیست متفاوت است. نوع آدرس یابی وبلاگ ها نیز به علاقه فردی و به میزان فعال بودن صاحب وبلاگ بستگی دارد ضمن اینکه معرفی از طریق ای میل یا مسنجر نیز تاثیرگذار است.» او اضافه می کند؛ «سمت و سو و نوع نگاه مخاطب به وبلاگ ها نشان می دهد جامعه نیازهای متفاوت دیگری هم دارد. جامعه ما جوان است و علاقه مندی به سمت این نوع فضاها بیشتر است. من این موضوع را پدیده طبیعی می دانم و برخوردهای غیرطبیعی را مضر می دانم چرا که برخوردها این روال را بیشتر آسیب پذیر می کند.» اما به هرحال ابطحی این را پذیرفت که در این عرصه بحث ها عمیق نیست. به گفته او «بیشتر از این نمی توان توقع داشت که بدنه جامعه عمیق بیندیشد. طبیعی است بدنه جامعه، به بحث های بدنه یی و عادی بپردازد.» اگر تا اینجای بحث وجود وبلاگ های سطحی یا زرد را پذیرفته باشیم، این نکته همچنان به قوت خود باقی است که آیا اساساً چنین وبلاگ هایی می تواند به اعتبار رسانه اینترنت لطمه یی وارد کند؟ این سوالی بود که با یکی از کارشناسان ارتباطات در میان گذاشتیم. او که خواست نامش عنوان نشود در ابتدا معتبر بودن رسانه اینترنت را زیر سوال برد و سخن خود را با سوالاتی دنبال کرد؛ «چه کسی به اینترنت به عنوان یک رسانه معتبر توجه داشته است؟ آیا کسی تا به حال در دنیا چنین ادعایی داشته است؟»
او اینترنت را رسانه یی می داند که هر کس از طریق آن مطالب ویرایش نشده خود را به نمایش می گذارد، بنابراین کسی به اینترنت استناد نمی کند چرا که برای تحقیق نمی توان از مطلبی که منبع آن شخصی نیست استفاده کرد.
این کارشناس می افزاید؛ «هر وبلاگ یعنی یک آدم. با این تعریف مگر می توان آدم های دنیا را طوری یافت که همگی فرهیخته باشند. یک آدم ممکن است در پی مسائل پیش پا افتاده باشد و دیگری در پی فیزیک هسته یی.»
او سپس با مقایسه وبلاگ های زرد و روزنامه های زرد می گوید؛ «روزنامه زرد یک پدیده حرفه یی است و وبلاگ یک پدیده شخصی است و دارای دو دنیای متفاوتند.
روزنامه نگاری حرفه یی یک سازمان، نهاد، اندیشه و مکتب است که ادبیات خاص خودش را دارد. روزنامه نگاری صاحب نظر و سخنگوی خود را دارد. اما وبلاگ یعنی من و تو و افراد دیگر. ا ین افراد می توانند فکری بلند یا کوتاه داشته باشند. یک نفر می تواند عاشق ادبیات و تاریخ و ... باشد.»
این کارشناس در ادامه اضافه می کند؛ «وجود این وبلاگ ها طبیعی است و اساساً مگر آدم ها وجودشان غیرطبیعی است که وبلاگ شان را غیرطبیعی بدانیم. ما نمی توانیم آدم ها را شبیه هم کنیم. وبلاگ یعنی دفترهای خاطرات روزانه یا نوشته های هر شخص معمولی.
این آدم تاکنون در دفترچه خاطراتش می نوشته اما همان شخص اکنون خاطراتش را جایی می نویسد که از آن طریق دوستانش هم آن را بخوانند. بنابراین وبلاگ یک پدیده کاملاً شخصی و فردی است. وبلاگ یک نفر است و ما نمی توانیم به آدم ها برچسب زرد بچسبانیم اما در مورد روزنامه و روزنامه نگاری چون آن یک ژانر است اجازه چنین کاری را داریم. روزنامه نگاری به عنوان یک سازمان و نهاد دارای مناسباتی است و انتشار علنی دارد و دارای قانونی است که به آن نظارت دارد اما وبلاگ فاقد چنین پارامترهایی است.» از مجموع نظرات عنوان شده در این گزارش چنین برمی آید که نوع نگاه به وبلاگ ها اساساً متفاوت است و باید آنها را از زاویه دیگری نگریست و پیرامون شان به بحث پرداخت. با این حال هنوز این نکته حائز اهمیت است که در همین نگاه هم می توان وبلاگ ها را به انواع عمیق و سطحی و عالمانه و عامیانه و مثبت و منفی و سیاه و سفید و خاکستری و امیدآفرین و یأس آور و آموزنده و بدآموز و تاثیرگذار و خنثی و پرمخاطب و کم مخاطب و... تقسیم کرد. نتیجه اینکه اگرچه وبلاگ های سطحی و کم محتوا یا حتی بی محتوا تا حدودی نیازهای سطحی جامعه را برطرف می سازند اما نباید فراموش کرد که به نیازهای کاذب مردم نیز دامن زده و این نیازهای کاذب را در میان مردم تبلیغ می کنند. گویی به جای عسل، شکلات هایی با اسانس های مصنوعی را به خورد مردم می دهند.
اما نکته آخر و قابل توجه در پدیده وبلاگ ها موضوع صداقت و راستی آنها است. گاهی برخی وبلاگ ها که ممکن است به طور مثال به مقوله سیاست بپردازند صاحب وبلاگ الزاماً سیاسی نبوده و به دلیل عدم صداقت و تنها به منظور کسب مخاطب بیشتر با توسل به هر شیوه یی اهدافی غیر از اطلاع رسانی را دنبال می کنند. ای کاش تمام وبلاگ ها پرچم زرد بودن یا نبودن خود را نمایان می ساختند.
زهره آقایانی
منبع : روزنامه اعتماد