شاید بیل گیتس دیگری خواهد آمد

گذار از عصر پاپیروس به فناوری های نوین ارتباطی و اطلاعاتی در هزاره سوم، القاكننده خلق دهكده جهانی در مدرنیته امروزی است. دنیای امروزی در جنبه های فرهنگی، اقتصادی، تجاری و حتی ارتباطی، حتی قابل مقایسه با ۴ دهه پیش نیز نیست. چنین شكافی در قیاس شاخص‌های پیشرفت ملل، هیچ وقت تا این اندازه شگرف نبود. بین دنیای قرن هجدهم یا دنیای قرن نوزدهم میلادی، تفاوت های فوق چشمگیری دیده نمی شود. اگرچه اختراع و اكتشافات بزرگی مثل ماشین بخار، تلفن، برق و امثالهم به وقوع پیوست، اما هیچ كدام از این شاخص ها، جهان كنونی آن دوران را به صورت غیرقابل تصوری متحول نكرد. ولی بین دنیای قرن نوزدهم و دنیای قرن بیستم كه پشت سر گذاشتیم، به اندازه فاصله كره زمین تا كره ماه، تفاوت های ماورای تصور مشاهده می شود. بشر دهه های پایانی قرن نوزدهم، هیچ گاه تصور نمی كرد، روزی آرزوی برادران رایت و داوینچی در مورد پرواز، با ساخت هواپیماهای غول پیكر و سفر نیل آرمسترانگ به فضا در قرن بیستم، محقق شود. پس می توان مدعی بود كه دنیای قرن بیست و یكم نیز با دنیای قرن بیستم، بسیار متفاوت خواهد بود و این تفاوت به حدی غیرقابل تصور خواهد شد كه ما در مورد تفاوت های دنیای قرن هجدهم و قرن بیستم سخت می گفتیم. هزاره جدید را بزرگان ارتباطات و رسانه ها، هزاره دیجیتالی می نامند. بیل گیتس، رهبر مایكروسافت، یك ماه پیش در كنفرانسی در تگزاس در مورد رویكرد برنامه های دیجیتالی این شركت در دو دهه اخیر سخن گفت و افزود: كسب و كار بر بال نوآوری های دیجیتالی در عصر دیجیتال، راهی است كه تكنولوژی آی تی به ما خواهد آموخت.
• صنعت چندبعدی
اكنون بهترین امكان برای بهتر كردن نرم افزار به خاطر دامنه ابتكارات پیش آمده است. این دهه را باید دهه دیجیتال بنامیم. همان طور كه می بینیم، مردم با روش زندگی دیجیتال زندگی می كنند همانطور كه همه چیز از كاغذ بازی دور می شود و به سمت دیجیتال می رود، این مسئله مبین این موضوع است كه ارزش افزوده هر چیزی نرم افزاری است؛ قصد شما داشتن اطلاعات بیشتر و بالا رفتن توانایی خود به كمك ابزارهای جدید است. وقتی من جوان بودم و حدود ۱۵ سال سن داشتم، در حقیقت آغاز صنعت بزرگ كامپیوتر توسط مایكروسافت بود. امروزه، گرایش های جالبی در این صنعت به وجود آمده است. اما به هر حال، این تكنولوژی های نرم افزاری، در واقع سرعت زمان را زیاد نمی كنند و بنابراین توانایی نوشتن نرم افزاری كه به صورت مشابه و معادل عمل كند، برای نتیجه گیری كامل از قطعات سخت افزاری رایانه و بهره بری بیشتر تجاری، ضروری تصور می شد. شركت هایی مثل مایكروسافت و اینتل روی تكنیك های نرم افزاری جدید میلیاردها دلار سرمایه گذاری می كنند. قابل توجه است كه بودجه سالانه مایكروسافت برای تحقیق و توسعه بر روی تكنولوژی های جدید، حدود ۷ میلیارد دلار برآورد شده است. ما انتظار بالایی داشتیم اما توانایی آن حتی بیشتر از امید ما شده است. توانایی در داشتن داده های بسیار و جای دادن آن در حافظه این معنی را می دهد كه برای بیشتر مشتریان، هزینه و رقم سرورهای مورد نیاز برای مشكلات خود بسیار كاهش پیدا كرده است و حتی وقتی كه با گروه های انبوه اطلاعات سروكار دارند، تكنولوژی های نوین صنعت دیجیتال، مشكلات را مرتفع ساخته است. حتی فرمت شیوه های ارتباطی كاربران برای ارتباط با اینترنت، در حال دگرگونی است. احتمالاً تلفن مكان سریع ترین تغییر است و در آنجا مایكروسافت و شركت های دیگر، نرم افزارهای قوی فراهم می كنند كه از تلفن یك ابزار اطلاعاتی بزرگ بسازند. تلفن، دستگاهی كه تقویم شما، آگاهی شما از نرم افزار تجاری خود و موارد دیگر در آن است، امروزه ابزاری ممتاز برای خلق تكنولوژی های جدید است. به همین دلیل بود كه مایكروسافت به فكر سیستم عامل جدیدی برای موبایل درآمد و حتی منجر به ساخت PC MOBILE شد كه در سال ۲۰۰۶ به بازار عرضه شد و با استقبال گسترده كاربران مایكروسافت برخوردار شد. یك PC هفت اینچی ارزان، امروز تكنولوژی كوچك قابل حمل و مطمئنی را برای هر كس كه می خواهد داده هایش كنارش باشد، فراهم كرده است. در مورد رفتن به جلسات، اكنون كامپیوترهای قابل حمل باعث افزایش اطلاعات در جلسات می شود، شما می توانید یادداشت بردارید، اطلاعات در اختیار دیگران بگذارید، می توانید سئوالی را بدون اجبار در استفاده از صفحه كلید، جست وجو و پیگیری كنید. سیستم fingure touch در پی سی موبایل و نرم افزار آن، چنین امكانی را فراهم كرده است.
• اقتصاد دیجیتالی
دیجیتالی كردن اقتصاد یك عامل بزرگ در رفتار اقتصادی فعالان حوزه فناوری اطلاعات و ارتباطات روز است. اقتصاد دیجیتالی، مسیری را فراهم كرده است كه با خلق نوآوری های دیجیتالی، می توان كار را برای شركت هایی كه از طریق كانال سنتی، فروش دارند آسان كرد. این رهیافت، فروش همیشه در دسترس (online) را برای به دست آوردن بهترین سیستم ها برای مشتری فراهم می كند. به اعتقاد بیل گیتس، دنیا هنوز در اول این دیجیتالی شدن قرار دارد. بیشترین محدودیت ها شامل شماره تلفن های زیاد و كاغذهای بسیار هنوز هست اما سال به سال عوض خواهد شد و از حجم مشكلات كاغذبازی و بوروكراسی و امثالهم كاسته می شود. گیتس در مقاله ای كه ۷ آوریل ۲۰۰۶ در نشریه فورچون منتشر كرد اعلام كرد كه در اتاق كارش، فقط ۳ مانیتور وجود دارد كه از آنها برای نگارش نامه ها، ارسال ای میل ها و بررسی نرم افزارها استفاده می كند. یعنی نفی مطلق كاغذ! اقتصاد دیجیتالی از نگاه بیل گیتس، رمز و رازهای فراوانی دارد كه در دنیای كسب و كار دیجیتالی، افراد زیادی به آن آشنا نیستند. اسرار كسب و كار دیجیتالی و كسب موفقیت در این دنیای پیچیده و پویا، مسائلی است كه تجربه، نوآوری و خلاقیت كارآفرین، زمینه های بروز آن را شكل می دهد. مایكروسافت در ژوئن ۱۹۹۶ تنها ۲ میلیارد دلار درآمد خالص داشت در حالی كه این رقم در سال گذشته میلادی به ۱۲ میلیارد دلار رسید. مثل گیتس در دنیای دیجیتالی سیلیكون ولی، افراد زیادی یافت نمی شوند. اما افرادی مثل لری پیج (رهبر گوگل)، جف بزوس (رهبر سایت آمازون) و جری یانگ ( رهبر یاهو)، این راه را تا حدودی یاد گرفته اند. اگرچه لری الیسون رهبر اوراكل و بزرگانی چون فیورینا كارولینا رهبر مستفعی اچ پی، از اقتصاد بر بال فناوری اطلاعات و ارتباطات سودهای زیادی كسب كردند، اما رفتار سازمانی اقتصاد دیجیتالی گوگل، یاهو، آمازون و مایكروسافت با بقیه متفاوت است. مدیریت ۶۳ هزار كارمند در مایكروسافت كه حدود ۱۹ درصد آنها را افراد زیر ۲۹ سال تشكیل می دهد، برنامه ریزی و سازماندهی مستحكمی می طلبد. یك مدیریت ماتریسی غیرمتمركز اما وابسته به ابزارهای مدیریتی و برنامه ریزی نوین در راستای بسیج بهترین منابع انسانی برای خلق نوآوری های تكنولوژیكی بدیع، شاخص های یك پیروزی دیجیتالی از نوع موفقیت مایكروسافت هستند. در واقع به زودی افزایش اثربخشی و بازدهی كاری با استفاده از فناوری های دیجیتالی به وجود می آید و بنابراین هر ساله دگرگون خواهد شد. اكنون رویای ما در این صنعت به تحقق پیوسته است و هر بخش نرم افزار با بخش دیگر نرم افزار حرف می زند بدون این كه به زبان نوشته شده یا سیستم عامل و سخت افزار مربوطه سازگاری خاصی وجود داشته باشد. این قدرتی است كه نرم افزار در اختیار توسعه تكنولوژی های ارتباطی روز داده است. از خاصیت های عمده تكنولوژی هایی كه بر اساس نوآوری در ICT خلق می شوند، مشتری مداری و ابداع فضایی برای استفاده بهتر مخاطب است. امسال ارتباط كاربری پیشرفته در ویندوز را با سیستم عامل ویستا (vista) مشاهده خواهیم كرد. جایی كه كاربر می تواند دگرگونی قابل تاملی را مشاهده كند. زمانی كه از ویستا (ویندوز) استفاده می كنید، احساس رضایتمندی و قابلیت های بصری خواهید داشت. مایكروسافت در سال آینده با ارائه آفیس ۲۰۰۷ همگرایی كمی متفاوت تر از قبل به وجود آورده است. Customized شدن امتیاز مهم برای كاربران است كه نسخه های بعدی مایكروسافت توجه زیادی به آن معطوف كرده اند. انعطاف پذیری و سهولت كاربردها در واقع بستگی به سازمان دهی كاربرد به عوامل متنوعی دارد. وقتی درباره طراحی جهت داده شده خدمات سخن می گوییم، فكر می كنیم درباره كاربردها حرف می زنیم. این سئوالی است كه در راس موضوع و پاسخ این است كه طراحی همه این موارد را حمایت می كند. تحقیق مایكروسافت مثل یك جواهر روی تاج است و كار را به سوی تكنولوژی های جدید صفحه نمایش هدایت می كند. وقتی درباره تحول نرم افزاری فكر می كردیم این بود آنچه كه در فكر داشتیم و آنچه كه می توانیم انجام دهیم مسیری است كه سطح جدیدی برای كاربردها ایجاد كند. طوری كه تركیب تكنولوژی پایه ای و شناخت پیچیدگی های نیازهای واقعی كاربرد، طوری تلفیق شوند كه نرم افزار جادویی ساخته شود و امكانات زیادی را برای همه ارائه دهد.نرم افزار به عنوان یك سرویس، زمینه بسیار مهمی است و باید به آن بسیار باور داشته باشیم. منظورم این است كه در واقع به سال ها پیش برمی گردد، ۷ سال پیش ما اولین شركت خود را برای نرم افزار به عنوان یك سرویس داشتیم. اما تغییر روابط بسیار بوده و سه سال بعد، ما به شما می گوییم كه نرم افزار جدیدی بخرید، مدلی كه نرم افزار همیشه متصل است، می توانید ببینید مشكل چیست، جایی كه عملكرد خوب است و جایی كه مشكل وجود دارد، می توانید از نرم افزار مدرن بر اساس مبنا استفاده كنید، نرم افزار به عنوان یك سرویس تغییر رابطه بین ما و مشتریان ما است. اكنون در هر یك از موارد دسك تاپ، سرور و سرویس موارد زیادی برای تشریح وجود دارد. برخی افراد فكر می كنند كه آنها از یكی به دیگری تغییر می كنند چون در تشریح انجام شده شركت نمی كنند.
• نكته آخر
كسب و كار بر بال نوآوری های دیجیتالی به سبك آقای گیتس، ۳ مسئله عمده را نشان می دهد كه توجه شایان به آن، می تواند بستر موفقیت های قابل تاملی باشد. نخست، توجه به منابع انسانی كارا، علاقه مند، متخصص و چندبعدی است. شركت های بزرگ دیجیتالی جهان، هیچ گاه متخصصان تك بعدی را به استخدام خود درنیاوردند. نكته دوم، سرمایه گذاری بر روی R&D برای خلق تكنولوژی های اثربخش در دنیای دیجیتالی است. لابراتوارهای تحقیقاتی گوگل یا برنامه های توسعه ای مایكروسافت، نمونه های عینی از ارزش شناسی چنین رفتارهای درون سازمانی برای توسعه تكنولوژی دیجیتالی است. و در نهایت، موفقیت در كسب و كار دیجیتالی، به وحدت رهبری در عین توجه به استقلال در واحدهای عملیاتی سازمان های دیجیتالی برای حفظ شاخص های تخصص گرایی نیازمند است. شناخت رازهای نوآوری های دیجیتالی بیل گیتس و تحلیل پاتولوژی آن، رهیافت های جالب و ارزنده ای را به ارمغان می آورد كه همواره مهم و جالب هستند. آیا قرن بیست و یكم آمریكا بیل گیتس دیگری خواهد دید؟ شاید این بیل گیتس، این بار در آسیا پیدا شود. تعجب نكنید.

علی محمد آقازمانی

منبع : روزنامه شرق