چهارشنبه, ۱۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 1 May, 2024
مجله ویستا


بازی عروس و داماد


بازی عروس و داماد
«بازی عروس و داماد» مجموعه ای از داستانهای کوتاه از بلقیس سلیمانی است که اخیراً به فاصله ای کوتاه از انتشار، به یکی از پرفروش ترین کتابهای بازار کتاب کشور تبدیل شده است.
«سلیمانی» پس از رمان «بازی آخر بانو» که از روایتی چند خطی و استفاده مکرر نویسنده از عنصر غافلگیری مخاطب برخوردار بود، در «بازی عروس و داماد» به روایت داستانهایی کوتاه؛ تک شخصیتی و یک خطی روی آورده است، اگر چه درون مایه داستانهای مجموعه اخیر هم همانهاست که در «بازی آخر بانو» خوانده بودیم.
«بلقیس سلیمانی» در این دو کتاب چند موضوع را در بستر روایت داستانی خود مورد توجه قرار می دهد: نخست بازخوانی نسبت میان انسانها با یکدیگر.
به عبارت دیگر او تصور جزمی و ثابتی را که از این گونه روابط در ذهن همه ماست می شکند و با قراردادن انسانها در موقعیتهای خاص، سیالیت و نسبی بودن این پیوندها و ارتباطها را به ما یادآور می شود؛ همان گونه که در «بازی آخر بانو» رابطه میان شخصیتها در بزنگاه های داستان ناگهان زیرو رو می شود و ما می فهمیم که با یک بازی پیچیده روبه رو بوده ایم؛ در این داستانها نیز روابط میان شخصیتها دچار چرخشهایی می شود که در موقعیتهای خاص قابل توجیه و نویسنده هوشیارانه بر آنها دست گذاشته است .
تعبیری که نویسنده از این چرخشهای موقعیتهای انسانی در داستانهایش دارد عبارت «بازی» است، چنان که در داستان «بازی عروس وداماد» نیز تصویری عینی از این تعبیر، به مخاطب داده می شود .
درون مایه دیگری که «بلقیس سلیمانی» همواره به آن توجه داشته و بخش مهمی از داستانهای مجموعه را تشکیل می دهد؛ درنگ در مفهوم «مرگ» و بازشناسی تفاوتهایی است که در نسبت میان انسانها با مرگ و مرگ آدمها بر اطرافیانشان وجود دارد.
در این داستانها مرگ از تصویر آشنا و کلیشه ای خود خارج شده و نویسنده دائماً در حال نشان دادن چهره هایی جدید از مرگ است؛ به عبارت دیگر مرگ در داستانهای «بازی عروس و داماد» لزوماً تلخ نیست (مانند داستان «کفن مادر بزرگ») ولی گاه چنان تکان دهنده است و تراژیک که اثرگذاری روایت آن تا مدتها در ذهن مخاطب می ماند (نظیر داستانهای «تکه گوشت»،«ماه عسل»،«همدم»)
سومین موضوع مورد علاقه «بلقیس سلیمانی»، سیاست است. همان گونه که « بازی آخر بانو» روایتی زنانه از درگیری گروهی از انسانها در فضای سیاست زده دهه شصت ایران بود؛ در «بازی عروس و داماد» نیز بخشی از موقعیتهای تراژیک انسانها به خاطر سرسپردگی به گروه ها و تشکیلات سیاسی یا رویدادهای سیاسی روز شکل می گیرد.
به نظر می رسد فضای دهه شصت همچنان بخشی از فضای ذهنی نویسنده را شکل می دهد و او از تأثیرات این فضا بر سپهر داستانی خود برکنار نخواهد ماند.
اگرچه حجم داستانها با نگاه سیاسی نسبت به دیگر داستانها کم است، اما داستانهایی این گونه در کتاب، تکلیفشان با مخاطب روشن است ، زیرا یا خیلی خوب از آب درآمده اند (مثل «خیانت»،«خانم کوچولو» و «روز هوای پاک») و یا خیلی بد (مثل «سیمون دو بوار۵» و « دوست مشترک».)
به نظر می رسد بخش بندی کتاب بر اساس درون مایه های داستانی می توانست به خواننده برای رسیدن به وحدت در فضای داستانی و مقایسه تجربه های پراکنده کاری نویسنده کمک شایانی کند،در حالی که در شکل کنونی کتاب، داستانهای مختلف با موضوعات و ضعف و قوتهای متفاوت در کنار هم آمده اند و خواننده پس ازدرنگی در فضای سیاست یا مرگ به داستانی با درون مایه هایی دیگر پرتاب می شود.
فروش خوب « بازی عروس و داماد» نشان داد ادبیات داستانی ما چنانچه از برج عاج مغلق نویسی، روایتهای تودرتو و زبان بازیهای بیهوده پایین بیایند، می توانند همچنان مخاطبان جدی خود را پیدا کنند، چنانکه «سلیمانی» نیز با برگزیدن روایتی همه فهم، اما داستانی ضمن بیان مفاهیمی جدی و کلیدی در داستانهایش، مخاطب انبوه را هم به خود جلب کند.
داستانهای این مجموعه بر خلاف بسیاری از آثاری که مدعی مینیمال نویسی هستند، چیستان و حکایت و لطیفه نیستند، بلکه اغلب دارای داستانی هستند و این نکته مهمی است که «سلیمانی» حتی در برخی از داستانها از تکرار فرمول آشنای مینیمال نویسی یعنی پایان بندی غیر منتظره هم تبعیت نکرده است.
به هر روی، اگر خواستید کتاب تازه «بلقیس سلیمانی » را بخوانید قبل از هر چیز خواندن داستانهای «داداشی»، «قبرستان بچه ها»، «من و جوجه»، «زلزله زده»، «زن سخنور» و «عمر مفید» و نخواندن داستانهای «مادر و دختر» ،«دیه»، «حسینقلی خان رازی»، « کانتی»، «قهر» و «بوسه» را به شما توصیه می کنیم.
آرش شفاعی
منبع : روزنامه قدس