سه شنبه, ۹ بهمن, ۱۴۰۳ / 28 January, 2025
مجله ویستا
اعسار زوج ، اصرار زوجه
اگر چه نكاح یا ازدواج، از نظر طبیعی یك ضرورت و از نظر شرعی یك تكلیف است، اما لوازمی دارد كه خواسته یا ناخواسته آثار و پیامدهای مطلوب یا نامطلوب برجای خواهد گذاشت. یكی از لوازم نكاح، ترتبامور مالی برآن است كه برجستهترین موارد آن، مهریه و نفقه است. شریعت مقدس اسلام با توجه به مصلحت نهفته در احكام، مهریه و نفقه را از لوازم ضروری عقد نكاح دانسته و پرداخت آن را بر شوهر واجب نموده است. هرچند وجوب مهر هم در عقد دایم وهم در عقد موقت مورد تاكید قرار گرفته است، اما لزوم پرداخت نفقه، تنها به عقد دایم اختصاص دارد.
براین اساس، پرداخت مهریه و نفقه، وظیفه و تكلیف شوهر و دریافت آن حق همسر(زن) است و از این رو، صورت مطلوب و حالت ایدهآل قضیه آن است كه شوهر با گشاده رویی و رضایت خاطر از عهده این مسؤلیت برآید و حق همسرش را ادا نماید.
ولی واقعیتهای عینی و آنچه در عمل اتفاق می افتد، حكایت از آن دارد كه در مواقعی، شوهر نمیتواند از پس این مهم برآید و وظیفه خویش را به نحو مطلوب انجام دهد. به عبارت دیگر، وضعیت نامطلوب زندگی و حدوث وقایع و عوامل گوناگون موجب میشود تا مرد نتواند مهریه همسر و یا بالاتر از آن، نفقه او را بپردازد. در این موارد است كه تنگدستی و فقر شوهر منشا اختلافات نسبتاً دامنه داری می گردد؛ به طوری كه مرد از پرداخت مهریه یا نفقه اظهار عجز و درماندگی مینمایداما زن، بر مطالبه حق مشروع خود پای می فشارد. درست در اثر همین مسأله یعنی اعسار زوج و اصرار زوجه است كه حوادث نامحتمل و عواقب ناخوشایندی كه در آغازین روزهای زندگی، تصور آن هم نمی رفت، به وقوع میپیوندد و ممكن است تا از هم پاشیدن شیرازه زندگی خانوادگی زن و شوهر و بههم خوردن روابط حسنه دو خانواده ادامه یابد.
نوشتار حاضر می كوشد به دور از كش و قوسهای قضایی و اجتماعی مترتب بر این مسأله، تنها در پرتو آرای فقهی و نظریات حقوقی، ابعاد و زوایای آن را به بحث بگذارد.
● اعسار اولیه
اعسار از ریشه «عسر» از نظر لغوی به معنای تنگدستی و ناتوانی مالی، عدم قدرت بر ادای دیون یا ناتوانی در پرداخت حقوق مالی است كه بر ذمّه كسی ثابت است. این واژه در فقه و حقوق نیز با همین معنا به كار میرود و هر گاه در این عرصه، از اعسار و معسر سخن به میان میآید، مراد از آن تنگدستی و ناتوانی در پرداخت حقوق مالی و دیون است.
از آنجا كه نكاح مستلزم برخیامور مالی می باشد، ممكن است این سوال مطرح شود كه آیا قدرت مالی و توانگری خواستگار یا شوهر در زمان ازدواج شرط است ؟ به عبارت دیگر، با توجه به این كه در نكاح، پرداخت مهریه و نفقه بر مرد واجب و زن مستحق آن است، آیا میتوان گفت، همانگونه كه همتایی زن و مرد در خصلتهای فردی، ویژگیهای اخلاقی، موقعیتهای خانوادگی و اجتماعی وامثال آن منظور می شود، آیا توان مالی شوهر یا خواستگار نیز باید مد نظر قرار گیرد، تا زن، در آینده به خاطر مخارج زندگی در تنگنا و مضیقه واقع نشود؟
▪ در پاسخ به این پرسش، دو نظریه قابل طرح و بررسی می باشد:
الف. برخی از صاحب نظران، قدرت مالی شوهر را شرط می دانند(۱) و برای توجیه نظر خویش به اینامور استدلال می نمایند:
۱. قرآن مجید می فرماید: «و من لم یستطع منكم طولاً ان ینكح المحصنات المؤمنات فمن ما ملكت ایمانكم من فتیاتكم المؤمنات... و آنهایی كه توانایی ازدواج با زنان آزاد پاكدامن را ندارید، می توانید با زنان پاكدامن از بردگانی كه در اختیار دارید، ازدواج كنید... (نساء/۲۵)
۲. حضرت رسول اكرم(ص) در جواب خانمی به نام فاطمه بنت قیس كه از خواستگاری فردی به نام معاویه به آن حضرت خبر داد، فرمود: «انّ معاویه صعلوكٌ لا مال له». معاویه فقیر است و چیزی ندارد.(۲)
۳. امام صادق(ع) می فرماید: «الكفو ان یكون عفیفاً و عنده یسارٌ». همتا كسی است كه پاكدامن و توانمند باشد.(۳)
۴. با توجه به این كه ناتوانی مرد و تنگدستی او موجب زیان زن می شود و ضرر و زیان در شریعت نفی شده است، پس مرد، باید از نظر مالی توانمند باشد. همچنانكه فقر و تنگدستی از نظر عرفی نیز، نقص به شمار میآید.
۵. نكاح و ازدواج یكامر مقطعی و گذرا نیست كه بتوان از این مسأله گذشت، بلكه یكامر پایدار و ثابت است كه دوام و بقای آن در گرو نفقه است.(۴)
ب. اكثر فقیهان و دانشمندان براین باورند كه قدرت مالی، شرط همتایی زن و مرد نمی باشد. زیرا:
۱. قرآن كریم می فرماید:«و انكحوا الایامی منكم والصّالحین من عبادكم وامآئكم ان یكونوا فقرآء یغنهم الله من فضله... مردان و زنان بی همسر و نیز غلامان و كنیزان صالح و درستكارتان را همسر دهید؛ اگر فقیر و تنگدست باشند، خداوند از فضل خود آنان را بینیاز می گرداند...(نور/۳۲) یا در جای دیگر می فرماید: انّ مع العسر یسراً. به یقین با هر سختی، آسانی است. (انشراح/۶)
۲. روایات عامی كه در مورد كفو و همتا بودن مردان و زنان مومن نسبت به یكدیگر وارد شده است، غالباً براین نكته تاكید دارند كه در همتا بودن، آنچه اهمیت دارد، دین و اخلاق نیكو است نه چیز دیگر. چنانكه جریان تزویج زلفا و جویبر توسط حضرت رسول اكرم(ص) برجستهترین مصداق و برازندهترین شاهد این مسأله می باشد.(۵)
بنابراین، عدماشتراط قدرت و تمكن مالی شوهر در ازدواج، نزدیكتر به اصول و قواعد مذهب میباشد و آیه بیست وپنجم سوره نساء یا از باب ارشاد است و یا تنها به مهریه اختصاص دارد. یعنی یا صرفاً یك توصیه است نه تعیین تكلیف، یا به خاطر این كه مهریه زنان آزاد بیش از توان افراد تنگدست بوده است، آیه شریفه به آنان سفارش می كند، اگر نمی توانند با زنان آزاد ازدواج كنند، با كنیزان و بردگان ازدواج نمایند.(۶)
از آن گذشته، اغلب افراد در آغاز، فاقد دارایی و تمكن مالیاند و به مرور زمان، پس از كسب و كار و تامین درآمد، صاحب دارایی و مكنت مالی میشوند. از این جهت، اصل و قاعده اولیه نسبت به تمام افراد، اعسار است و احتمال این كه كسی از ابتدا و از بدو تولد، دارای تمكن مالی باشد، بسیار ضعیف است.
اما اگر اصل بر اعسار و عدم تمكن مالی افراد است، در این صورت، اگر زن، مهریه یا نفقه خویش را بخواهد و شوهر، با ادعای اعسار، از پرداخت آن خودداری نماید، راه چاره چیست؟ به عبارت دیگر، اگر زن، با تنظیم داد خواستی به دادگاه مراجعه نماید و خواهان الزام شوهر به پرداخت نفقه شود، آیا دادگاه می تواند با استناد به اصل و قاعده اولیه مبنی براعسار افراد، به صدور حكم مبادرت نماید یا باید تفحص كند و پس از طی مراحل تحقیق و تكمیل فرایند دادرسی، حكم لازم را صادر نماید؟ ظاهراً بنای عقلا و روش مطلوب آن است كه رسیدگی به دعوای طرح شده پس از فحص و بررسی لازم، صورت گیرد. بنابراین، اگر زوج ادعا كند كه معسر است و نمیتواند نفقه همسرش را بپردازد، این مسأله دارای سه صورت خواهد بود:
۱. زوج معسر بوده و زوجه از آغاز به آن آگاهی داشته و با علم به آن، به ازدواج با او رضایت داده و موافقت نموده است. در این صورت، دعوای زن شنیده نمیشود و به مقتضای قاعده اقدام، باید سختی و دشواری ناشی از فقر و تنگدستی شوهر را تحمل نماید.(۷)
۲. زوج معسر بودهاما زوجه از آن آگاهی نداشته یا زوج، اعسار خویش را كتمان نموده و به زن اطلاع نداده است. در این فرض، دعوای زن قابل رسیدگی است و اگر معلوم شود زوج، اعسار خود را كتمان نموده است، میتوان گفت تدلیس نموده و زن، حق خیار تدلیس خواهد داشت.
۳. زوج از ابتدا معسر نبوده و پس از ازدواج دچار اعسار شده است. توضیح آن در قسمت بعدی مقاله خواهد آمد.
اما صورت دوم مسأله كه زوج معسر بوده ولی زوجه از آن بیخبر بوده یا بهاشتباه انداخته شده است، بازهم دارای چند حالت می باشد:
الف. شوهر ادعا می كند معسر است و نمیتواند نفقه همسرش را بپردازد. در این حالت، اگر زن، با رد ادعای او، ادعای یسار و توانمندی او را مطرح كند و نتواند بر ادعای خود شاهدی اقامه نماید، ادعای شوهر در صورتی كه با سوگند او همراه باشد، پذیرفته می شود.(۸) به بیان دیگر، ادعای شوهر مطابق اصل استاما ادعای زن مبنی بر یسار شوهر بر خلاف اصل است و از این رو، زن موظف به اقامه بیّنه و شاهد میباشد؛ مگر این كه شوهر به یسار و توان مالی خود اقرار نماید.(۹)
ب. ادعای اعسار به منزله انكار پس از اقرار است. به بیان دیگر، اقدام به ازدواج، دلیل بر یسار و توانمندی مالی است. حالا اگر كسی پس از آن، ادعای اعسار را مطرح میكند، در واقع، چنان است كه پس از اقرار به چیزی، آن را انكار مینماید و البته كه انكار پس از اقرار هیچگونه تاثیر و اعتباری نخواهد داشت.(۱۰) پس طرح ادعای اعسار از طرف شوهر، از اساس مردود است و شنیده نمی شود.
لكن این نظر، با ظاهر آیه شریفه «وان یكونوا فقرآء یغنهم الله من فضله» سازگاری ندارد. از آن گذشته روایات زیادی داریم كه اقدام به ازدواج را حتی در صورت فقر و احتیاج مادی، پسندیده شمرده و مومنان را به آن ترغیب میكند. اسحاق بن عمار می گوید: ازامام صادق(ع) پرسیدم آیا این قضیه درست است كه مردی سه بار خدمت رسول الله(ص) آمد و از احتیاج خود شكایت نموداما آن حضرت او را به ازدواج سفارش نمود ؟امام صادق(ع) فرمود: بلی درست است. و سپس ادامه داد: الرزق مع النّساء و العیال. روزی در سایه زنان و فرزندان است.(۱۱)
ج. ملاك تشخیص اعسار یا عدم آن، وضع زندگی شوهر است. یعنی باید دید كه وضع زندگی زوج چگونه است. اگر زندگی او همانند زندگی اغنیا و ثروتمندان است، ادعای اعسار از طرف او بیپایه و مردود خواهد بود.اما اگر به گونه فقرا و نیازمندان زندگی میكند، نشانه آن است كه معسر است و ادعای او پذیرفته می شود.(۱۲) به عبارت دیگر، آنچه تعیین كننده به حساب می آید، ملاحظه ظاهر حال زوج است و به نظر میرسد داوری بر اساس ظاهر حال، موجه و معقول است. چنانكه قرآن كریم در موارد متعددی به ظاهر حال استناد می نماید:
-... تعرفهم بسیماهم لا یسئلون النّاس الحافاً... آنها را از چهرههاشان میشناسی كه با اصرار از مردم چیزی نمیخواهند... (بقره/۲۷۳)
- ... و شهد شاهدٌ من اهلها ان كان قدّ قمیصه من قبلٍ فصدقت و هو من الكاذبین. وان كان قمیصه قدّ من دبرٍ فكذبت و هو من الصّادقین. شاهدی از خانواده آن زن گفت: اگر پیراهن یوسف از پیش رو پاره شده، آن زن راست می گوید و او(یوسف) از دروغ گویان است. و اگر پیراهن(یوسف) او از پشت پاره شده، آن زن دروغ می گوید و او از راست گویان است.(یوسف/۲۶و۲۷)
- ولو ارادوا الخروج لاعدّوا له عدّهٌ... اگر آنها راست میگفتند و قصد رفتن به جهاد داشتند، برای آن آمادگی میگرفتند... (توبه/ ۴۶)
همچنین مواردی چون جریان حضرت موسی و دختران شعیب یا اعتراضات آن حضرت بر حضرت خضر در مورد سوراخ نمودن كشتی و بنای دیوار مخروبه و كشتن نوجوان از جمله مواردیاند كه بر اساس ظاهر حال صورت گرفتهاند.(۱۳)
بنا براین، در اعسار اولیه با توجه به این كه اصل و قاعده اولی بر اعسار افراد است و اثبات یسار و توانمندی مالی، نیازمند دلیل است، میتوان گفت تنها در صورتی كه زن بتواند بر یسار و توانمندی مرد، شاهد اقامه كند، مرد محكوم میگردداما در غیر آن، ادعای مرد مبنی بر اعسار ـ هرچند با سوگند ـ پذیرفته میباشد.
● تجدد اعسار
در صورتی كه زوج دارای سابقه یسار بوده و در گذشته توان مالی خوبی داشته و میتوانسته نفقه همسرش را بپردازد، اگر ادعا كند معسر است و نمی تواند نفقه همسرش را بپردازد، در این فرض، بار اثبات ادعا بر دوش خود اوست كه باید با اقامه بیّنه و آوردن شاهد، اعسار و تنگدستی خود را اثبات نماید. در غیر آن، به مقتضای استصحاب حالت سابقه، با سوگند زن مبنی بر یسار و توان مالی شوهر، محكوم به پرداخت نفقه خواهد شد.(۱۴)
اما اگر توانست با ارایه دلیل و اقامه شاهد، اعسار خود را اثبات نماید، از منظر برخی از فقیهان، زن حق فسخ خواهد داشت. ادله این دیدگاه از این قرارند:
۱. كتاب
قرآن مجید میفرماید:«فامساكٌ بمعروف او تسریحٌ باحسان» مرد موظف است یا همسرش را به خوبی نگاه دارد و با او زندگی كند، یا با نیكی او را رها سازد...(بقره/۲۲۹). از این آیه شریفه استفاده می شود كه نگاه داشتن زن در وضعیت دشوار و غیر قابل تحمل ناشی از عدم انفاق، مغایر با مفاد این آیه كریمه است.۲. سنت
▪ روایاتی كه مستند این نظرند، احكام گوناگونی راجع به رهایی زن از وضعیت بلاتكلیفی بیان میكنند:
- برخی از احادیث اختیار طلاق زن را به حاكم شرعی میسپارند. چنانكه ازامام صادق(ع) در مورد آیه شریفه «و من قدر علیه رزقه فلینفق ممّا آتاه الله» (طلاق/۷) پرسیده شد، آن حضرت فرمود: اگر بتواند غذا و لباس همسرش را بدهد كه هیچ، در غیر آن، حاكم صلاحیت دارد آنان را از همدیگر جدا نماید. (۱۵) همچنین در حدیث دیگری كه ازامام باقر(ع) نقل شده آن حضرت، طلاق زن محروم از نفقه را وظیفه حاكم میداند و تصریح میدارد كه حاكم نسبت به آن، مسؤولیت دارد. ابو بصیر مرادی میگوید ازامام باقر(ع) شنیدم كه فرمود: اگر كسی همسری دارد كه غذا و لباس او را نمیدهد (معسر باشد یا ممتنع)، «كان حقّاً علی الامام ان یفرّق بینهما» در چنین موردیامام و حاكم شرعی باید میان آنان جدایی بیندازد.(۱۶)
- برخی دیگر از روایات، شوهر را ملزم به طلاق زن مینمایند. چنانكه مطابق یك روایت، امام صادق(ع) میفرماید: اگر شوهر نفقه زن را به مقداری كه او را بپوشاند و از گرسنگی نجات یابد، بدهد، زن باید در كنار او بمانداما در غیر آن، مرد باید او را طلاق دهد.(۱۷)
۳. قواعد فقهی
اگر زن با اعسار شوهر بسازد و دشواریهای ناشی از فقر و تنگدستی او را تحمل نماید، دچار ضرر و حرج میشود. از این رو، به اقتضای قاعده لاضرر و لاحرج، زن میتواند خود را از این تنگنا نجات دهد.
بنابراین، با توجه به ادله فوق، زن حق دارد برای فسخ نكاح و برهم زدن عقد ازدواج، اقدام نماید و با تمسك به طلاق، خود را از تنگنا نجات دهد. لكن در مقابل، دیدگاه مشهور فقیهان بر آن است كه زن، حق فسخ ندارد و فسخ نكاح به خاطر اعسار شوهر جایز نمیباشد. چنانكه مرحوم شیخ طوسی مینویسد: درصورتی كه شوهر نسبت به نفقه همسرش دچار اعسار شود و به هیچ وجه نتواند آن را بپردازد، زن باید صبر كند تا خداوند متعال، آنان را از آن وضعیت نجات دهد. زیرا قرآن مجید به طور عام راجع به مدیون می فرماید:«وان كان ذو عسره ٍ فنظر ه ٌ الی میسره ٍ» و اگر بدهكار، قدرت پرداخت نداشته باشد، او را تا هنگام توانایی مهلت دهید.(بقره/۲۸۰) نكته جالب در كلام ایشان این است كه حتی در صورت ارایه دادخواست طلاق از سوی زن، حاكم نمیتواند او را طلاق دهد و این حكم از نظر ایشان نزدامامیه، منصوص است.(۱۸) همین طور علامه حلی می فرماید: مشهور میان فقیهان عدم جواز فسخ است، لكن خودش در این مسأله توقف نموده و حكم خاصی را بیان نمی كند.(۱۹) مرحوم صاحب جواهر مینویسد: در صورت تجدد اعسار زوج نسبت به پرداخت نفقه، هرچند راجع به جواز یا عدم جواز فسخ دو دیدگاه وجود دارد، اما آنچه شهرت عملی بر آن است، این كه زن، نه خودش و نه از طریق مراجعه به حاكم، حق فسخ ندارد.(۲۰)
● ادلهای كه میتواند مستند دیدگاه مشهور قرار گیرند، عبارتند از:
۱. كتاب
قرآن كریم میفرماید: وان كان ذو عسره فنظره الی میسره (بقره/۲۸۰) براساس دیدگاه طرفداران نظر مشهور، این آیه عام است و تمام موارد دین را در برمیگیرد و اختصاص به مورد خاصی از دین، مثل وام ربوی ندارد. پس با توجه به این كه شوهر نسبت به نفقه زن به ویژه نفقه ایام گذشته، مدیون شمرده میشود و مشمول این آیه خواهد بود.
۲. سنت
ازامیرالمومنین(ع) روایت شده است كه وقتی زنی نزد آن حضرت از اعسار و عدم انفاق شوهرش شكایت نمود، آن حضرت ضمن خودداری از بازداشت شوهر، در جواب فرمود: انّ مع العسر یسراً.(۲۱)
۳. قاعده
براساس قاعده، اختیار طلاق به دست مرد است و بنابر مقتضای آن، فسخ نكاح از سوی زن جایز نیست. پس، از مجموع این دلایل استفاده میشود كه فسخ نكاح جایز نیست و زن، باید تا زمان رفع این وضعیت صبر كند.
●● جمع بندی و نتیجه
از آنچه بیان شد به این نتیجه میرسیم كه مسأله مورد بحث، با آنكه دارای اهمیت زیادی است، اما یك مسأله پیچیده و چند جانبه است. یعنی در مطالعه و بررسی آن باید به تمام جوانب قضیه نگریست و با توجه به همه ابعاد آن به داوری و صدور حكم پرداخت. از این رو، در این رابطه نباید واقعیتها و مسایل عینی را از نظر انداخت.
همچنانكه می دانیم، ازدواج یك ضرورت است و افراد انسانی به طور طبیعی به آن نیاز دارند. از طرف دیگر بیكاری و فقدان درآمد لازم یا كافی یكی از مشكلات بسیار بزرگ اجتماعی است كه میتواند پیامدهای ناخواسته و نامطلوبی برجای بگذارد. به علاوه، یسار و اعسار یكامر نسبی است و آنچه باید رعایت شود، محاسبه آن با توجه به وضعیت زندگی و درآمد شوهر است نه بر اساس خواستها و انتظارات زن.
اگر اینامور را در كنار اهمیت و ضرورت حفظ ثبات و استحكام خانواده و جلوگیری از بروز نارسایی و نابهنجاری در آن، قرار دهیم، نتیجه منطقی و معقول آن، این است كه در صورت تجدد اعسار، مطابق نظریه مشهور فقیهان، به عدم جواز فسخ در اثر اعسار شوهر حكم شود. از نظر عرف و منطق انسانی هم این درست نیست كه تا زمانی كه شوهر دارای تمكن و توان مالی باشد، زن همانند پروانه و بسان یار وفادار به دور او بچرخداما با یك پیشامد ناخواسته و پیشبینی نشده، در مقام یك مدعی و شاكی قد برافرازد و به جای دلداری و دلجویی از شوهر ورشكسته و درمانده، به جان او بیفتد.
اما راجع به اعسار اولیه و پرهیز از گرفتاری در آن، مناسبتر آن است كه مطابق دیدگاه جمعی از فقیهان، پیش از هرگونه اقدامی در راستای ازدواج از درآمد، كار و قدرت مالی شوهر یا توان او در پرداخت نفقه زن، اطمینان حاصل شود تا در آینده مشكلاتی پدید نیاید.
پی نوشت ها
۱. شیخ مفید، المقنعه، قم، انتشارات اسلامی، ۱۴۱۰ه.ق، ص ۵۱۱ و شیخ طوسی، المبسوط فی فقه الامامیه، المكتبه المرتضویه، ج۴، ۱۳۸۷ق، ص ۱۷۹ و كتاب الخلاف، قم، انتشارات اسلامی، ج۴، ۱۴۱۷، ص ۲۷۱ و ابن ادریس، كتاب السرائر، قم، انتشارات جامعه مدرسین، ج۲، ۱۴۱۰، ص۵۵۷.
۲. سنن بیهقی، ج۷، ص۱۳۵.
۳. حر عاملی، وسائل الشیعه، ج۱۴، ابواب مقدمات نكاح، باب ۲۸، حدیث ۴، ۵ و ۷.
۴. محمد حسن النجفی، جواهر الكلام، دار الكتب الاسلامیه، ج ۳۰، ۱۳۶۲، ص۱۰۳.
۵. وسائل الشیعه، باب ۲۵، حدیث ۱.
۶. جواهر الكلام، ج ۳۰، ص۱۰۴.
۷. المبسوط، ج۶، ص۲۴.
۸. هان، ص۱۷ وامام خمینی، تحریر الوسیله، النجف الاشرف، مطبعه الآداب، ج۲، ۱۳۹۰، ص ۳۱۹ و سید علی سیستانی، منهاج الصالحین، قم، مكتب السید السیستانی، ج۳، ۱۴۱۶، ص ۱۳۰.
۹. علامه حلی، قواعد الاحكام، قم، انتشارات اسلامی، ج۳، ص۱۱۲.
۱۰. شمس الدین السرخسی، المبسوط، لبنان، دار المعرفه، ج۵، ۱۴۰۶، ص۱۹۳.
۱۱. وسائل الشیعه، ابواب مقدمات نكاح، باب ۱۱، حدیث ۴.
۱۲. المبسوط(سرخسی) همان.
۱۳. سوره كهف، آیات ۷۱، ۷۴ و ۷۷.
۱۴. تحریر الوسیله، ج۲، ص ۳۱۹ (مسأله ۱۸).
۱۵. وسائل الشیعه، ابواب النفقات، باب ۱، حدیث ۱.
۱۶. همان، حدیث ۲.
۱۷. همان، حدیث ۴.
۱۸. المبسوط، ج۶، ص۲۱.
۱۹. مختلف الشیعه، قم، انتشارات اسلامی، ج۷، ۱۴۱۲، ص ۳۲۶-۳۲۷.
۲۰. جواهر الكلام، ج۳۰، ص۱۰۵.
۲۱. وسائل الشیعه، كتاب الحجر، باب ۷، حدیث۲.
منبع:نشریه حورا، شماره ۱۹
۱. شیخ مفید، المقنعه، قم، انتشارات اسلامی، ۱۴۱۰ه.ق، ص ۵۱۱ و شیخ طوسی، المبسوط فی فقه الامامیه، المكتبه المرتضویه، ج۴، ۱۳۸۷ق، ص ۱۷۹ و كتاب الخلاف، قم، انتشارات اسلامی، ج۴، ۱۴۱۷، ص ۲۷۱ و ابن ادریس، كتاب السرائر، قم، انتشارات جامعه مدرسین، ج۲، ۱۴۱۰، ص۵۵۷.
۲. سنن بیهقی، ج۷، ص۱۳۵.
۳. حر عاملی، وسائل الشیعه، ج۱۴، ابواب مقدمات نكاح، باب ۲۸، حدیث ۴، ۵ و ۷.
۴. محمد حسن النجفی، جواهر الكلام، دار الكتب الاسلامیه، ج ۳۰، ۱۳۶۲، ص۱۰۳.
۵. وسائل الشیعه، باب ۲۵، حدیث ۱.
۶. جواهر الكلام، ج ۳۰، ص۱۰۴.
۷. المبسوط، ج۶، ص۲۴.
۸. هان، ص۱۷ وامام خمینی، تحریر الوسیله، النجف الاشرف، مطبعه الآداب، ج۲، ۱۳۹۰، ص ۳۱۹ و سید علی سیستانی، منهاج الصالحین، قم، مكتب السید السیستانی، ج۳، ۱۴۱۶، ص ۱۳۰.
۹. علامه حلی، قواعد الاحكام، قم، انتشارات اسلامی، ج۳، ص۱۱۲.
۱۰. شمس الدین السرخسی، المبسوط، لبنان، دار المعرفه، ج۵، ۱۴۰۶، ص۱۹۳.
۱۱. وسائل الشیعه، ابواب مقدمات نكاح، باب ۱۱، حدیث ۴.
۱۲. المبسوط(سرخسی) همان.
۱۳. سوره كهف، آیات ۷۱، ۷۴ و ۷۷.
۱۴. تحریر الوسیله، ج۲، ص ۳۱۹ (مسأله ۱۸).
۱۵. وسائل الشیعه، ابواب النفقات، باب ۱، حدیث ۱.
۱۶. همان، حدیث ۲.
۱۷. همان، حدیث ۴.
۱۸. المبسوط، ج۶، ص۲۱.
۱۹. مختلف الشیعه، قم، انتشارات اسلامی، ج۷، ۱۴۱۲، ص ۳۲۶-۳۲۷.
۲۰. جواهر الكلام، ج۳۰، ص۱۰۵.
۲۱. وسائل الشیعه، كتاب الحجر، باب ۷، حدیث۲.
منبع:نشریه حورا، شماره ۱۹
منبع : خبرگزاری فارس
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست