چهارشنبه, ۱۷ بهمن, ۱۴۰۳ / 5 February, 2025
مجله ویستا
آقای دیدز - MR. DEEDS
سال تولید : ۲۰۰۲
کشور تولیدکننده : آمریکا
محصول : جک جاراپوتو و سیدنی گنیس
کارگردان : استیون بریل
فیلمنامهنویس : تیم هرلیهی، بر مبنای فیلمنامهٔ رابرت ریسکین از داستان کوتاهی نوشتهٔ کلارنس بادینگتن کلاند
فیلمبردار : پیتر لاینز کالیستر
آهنگساز(موسیقی متن) : تدی، کاستلوچی
هنرپیشگان : آدام سندلر، وینونا رایدر، جان تورتورو، آلن کاورت، پیتر گالاگر، جارد هریس، اریک ایواری، هاروه پرسنل و استیو بوشمی
نوع فیلم : رنگی، ۹۶ دقیقه
وقتی ̎پرستن بلیک̎ (پرسنل) یکی از غولهای ثروتمند رسانهای، که نه زنی دارد و نه فرزندی، از دنیا میرود، پرسشی که برای همهٔ شرکا و همکارانش مطرح میشود این است که چه کسی دارائیاش را به ارث میبرد. پاسخ حیرتانگیز به این پرسش، ̎لانگ فلو دیدز̎ (سندلر) از کار در میآید ـ صاحب شوخ و شنگ و مقداری خل و چل پیتزافروشی شهر، که گاهی شعری نیز برای کارتهای تبریک میسراید و از قضای روزگار، یکی از خویشان دورِ ̎بلیک̎ بوده است. ̎دیدز̎ برای تحویل گرفتن چهل میلیارد دلار ارث خود عازم نیویورک میشود. در آنجا ̎چاک سدار̎ (گالاگر) و ̎سسیل آندرسن̎ (ایواری) شرکای سابق ̎بلیک̎، در حالیکه در فکر نقشهای هستند تا آن ثروت را از آنِ خود کنند، ̎دیدز̎ را دور شهر میچرخانند. در همین حال، ̎مک مگرات̎ (هریس) تهیهکنندهٔ یک برنامهٔ مبتذل تلویزیونی، میخواهد خبر دست اولی براساس ماجرای ̎دیدز̎ سرهم کند و با راهحل بیعیب و نقصی، به منظورش میرسد: ̎پیب بنت̎ (رایدر) خبرنگار ملیح ولی بیوجدان را به سراغ ̎دیدز̎، میفرستد تا در عین حال که دل از او میرباید، مخفیانه صدای او را ضبط کند. ̎بنت̎، ̎دیدز̎ را متقاعد میکند که او نیز مانند او از شهر کوچکی میآید و بدین ترتیب، بلافاصله ̎دیدز̎ را شیفتهٔ خود میکند ولی در حالیکه عشق ̎دیدز̎ واقعی است، در عشق ̎بنت̎ صداقتی وجود ندارد. ̎دیدز̎ ضمناً برای دفاع از خوشنامیِ ̎بنت̎ از مشتهایش استفاده میکند و همین مسئله توی دردسرش میاندازد. در حالیکه به شکرانهٔ داستانها و ماجراهای ̎بنت̎، ̎دیدز̎ به خندهدارترین موضوع روز نیویورک تبدیل شده و ̎سدار̎ و ̎آندرسن̎ فکر میکنند که بالاخره روشی برای کنترل دارائیهای ̎دیدز̎ پیدا کردهاند، ̎دیدز̎ به این نتیجه میرسد که وقتش رسیده با پولش کار بزرگی انجام دهد.
● مفسرانی که اهل کلیگوئیاند، در آقای دیدز، نمونهٔ بارز فیلمی را خواهند دید که از طراوت افتادن فیلمهای هالیوودی و از نفس افتادن فرهنگ آمریکائی را از دههٔ ۱۹۳۰ به این سو، بهخوبی نشان میدهد. اما آدمهائی که صرفاً در مورد آنچه میبینند، قضاوت میکنند، فقط به این نکته پی میبرند که این بازسازیِ یکی از معروفترین فیلمهای فرانک کاپرا (آقای دیدز به شهر میرود، ۱۹۳۶)، یک فاجعهٔ تمامعیار است و خود را به همین قضاوت در باب همین فیلم محدود میکنند. اما چه کلی نگاه کنیم و چه جزئی، فیلم خجالتآوری است؛ تلاشی است ناشیانه و غیرهوشمندانه برای بازسازی اثر غنی (اگرچه با سوژهای پیشپاافتاده) که نشان میدهد وقتی پای مقایسهٔ گَری کوپر، کاپرا و رابرت ریسکین (فیلمنامهنویس اصلی) با دستاندرکاران این یکی پیش میآید، باعث چه نتیجهگیریِ هولناکی میشود. سازندههای فیلم اصلاً تکلیفشان با خود و با فیلمهایشان روشن نبوده است. معلوم نیست میخواهند از فرهنگ پول انتقاد کنند یا داستانی واقعاً عاشقانه تعریف کنند یا یک کمدی بزن بکوب بساند؛ و کارشان در نهایت این شده که به هر سهٔ اینها نوکی زدهاند و در هر سه مورد نیز شکست مفتضحانهای خوردهاند.
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست