دوشنبه, ۲۲ بهمن, ۱۴۰۳ / 10 February, 2025
مجله ویستا
«توقیف» به مثابه نوعی «روزنامهنگاری»
![«توقیف» به مثابه نوعی «روزنامهنگاری»](/mag/i/2/g5l2x.jpg)
انگار نوعی سرگرمی تکراری و دمدستی! اینکه «توقیف مطبوعات» آنگونه که در این سالها شاهد بودهایم، خواه از نوع «موقت» که انسان را به یاد «عقد موقت ۹۹ ساله» میاندازد، خواه از نوع «لغو امتیاز»،که شباهت عجیبی به «تیر خلاص» دارد، از چه توجیه حقوقی، فرهنگی، سیاسی و ایدئولوژیک برخوردار است،موضوع این نوشته نیست. اینکه چنین رویکردی تا چه حد از منظر شعارها و آرمانهای اولیه انقلاب اسلامی و اصول قانون اساسی قابل خدشه و ناپذیرفتنی است، نیاز به مجال دیگر دارد. هر چند هیچ تردیدی در آن نیست، اما به باور من، جامعه ایران و بهویژه مشتریان و خوانندگان مطبوعات مستقل و غیردولتی و البته دستاندرکاران اینگونه مطبوعات، اکنون با «چهرهای متفاوت» از «توقیف» سرکار دارند:
«توقیف» بهعنوان نوعی «روزنامهنگاری»! تعجب میکنید؟ رک و پوستکنده مطلب این است: «وقتی نمیتوانی با همه حمایتهای مادی و سیاسی و غیره، روزنامه یا مجلهای جذاب و حرفهای و به درد بخور و مخاطبپسند تحویل بدهی، وقتی کُمیت شمارگان نشریهات با همه شگردهای توزیع رایگان در ارگانها و نهادهای دولتی و خطوط هواپیمایی لنگ است و وقتی از کمترین اعتنای قشرهای فرهیخته و صاحباندیشه محروم میمانی و اصولا این جماعت حتی رغبت ورق زدن سرسری نشریهات را ندارند - چون «روزنامه» نیستی، بلکه «توپخانه»ای، سادهترین شیوه «روزنامهنگاری» را برگزین که حذف رقیب موفق و توانا و اثرگذار است. «توقیف»اش کن! اندکی به این پرسش بسیار ساده اندیشه کنید. «چرا معمولا نشریاتی دچار توقیف میشوند که از نظر جلب مخاطب – و عموما مخاطب اهل فکر و چون و چرا – در نقطه مطلوب قرار گرفتهاند؟» اگر کسی حتی یک روز تجربه «روزنامهگردانی» داشته باشد میداند که رسیدن به مرحله ثبات در فعالیت مطبوعات فزآیندی توانفرسا و معجزهآساست.
البته نه برای مطبوعات پشتگرم به سرمایههای حکومتی و حمایتهای همهجانبه غیبی! برای نشریات مستقل و غیردولتی، رسیدن به آستانه «آرامش» در انتشار، یعنی گذر کردن از یک مسیر ناهموار «سازماندهی نیروی انسانی»، «یافتن شکل و محتوای مخاطبپسند»، «پشتسر گذاشتن دوران زیاندهی» و رسیدن به نقطه تعادل اقتصادی (توازن هزینهها و درآمدها) اما درست در نخستین لحظههای ناب رسیدن به همین «آستانه آرامش انتشار» ناگهان بلای «توقیف» از راه میرسد و روز از نو روزی از نو! بررسی توقیف نمونههای مورد نظر، همچون «روزنامه شرق» یا «مجله هفت» یا «دنیای تصویر» و بهویژه هفتهنامه کمنظیر «شهروندامروز» این حقیقت را آشکار میسازد که آنچه درباره این نشریات رخ داده «توقیف» به مفهوم نوعی «روزنامهنگاری» بوده است. برای اینکه صدای نارسای خود را به گوش مخاطب برسانی اگر نمیتوانی سخن جذاب بگویی، اگر حرف حساب نداری، سادهترین راه این است که جلوی دهان رقیب پرآوازهات را بگیری. البته این نوع توقیف، هر چند به مثابه حذف رقیب است اما لزوما از موضع دشمنی یا احساس حقارت نیست. عموما از سر ناتوانی و ناگزیریست. مضمون آن، البته در دستگاه ایدئولوژیک اقدامکنندگان، رعایت «مصلحت جامعه» است.
به زبان عمل اعتراف میکند که: «چون نمیتوانم در یک فرآیند منطقی و با رعایت آداب تضارب و تقاطی افکار، از پس پاسخگویی عالمانه به فلان نشریه برآیم و انتشار مطالب آن را از منظر اعتقادات ارزشی یا دیدگاههای سیاسی خود نادرست میدانم، پس حق دارم از موضع قیمومیت بر مصلحت جامعه، جلوی انتشار آن را بگیرم. چارهای ندارم!» «توقیف میکنم، پس هستم» این است کلیشه تمام نمای واقعیتی که پیشروست. به باور من، این شیوه توقیف را فقط و فقط باید در فهرست «گونههای روزنامهنگاری» طبقهبندی کرد و لاغیر: «زندگی در سایه مرگ دیگری»، «انتشار خود به بهای توقیف دیگری»! کار به جایی رسیده که اکنون دیگر منتظر انتشار نشریه جدید هم نمیشوند.
درد حمل ۹ماهه را نیز به دل نمیکشند. در آستانه انتشار نشریه جدید، توقیفش میکنند. انگار به زبان بیزبانی میخواهند بگویند: «هر نشریهای که قرار باشد «شماها» منتشر کنید، بهطور مادرزادی مستحق توقیف است»! چرا؟ «چون ما نمیتوانیم با وجود شما در یک رقابت حرفهای، موفق باشیم. کسی ما را نمیخواند!» میخواهم نتیجه بگیرم که اصحاب مطبوعات مستقل، حقوقدانان ارجمند و فعالان عرصه آزادی بیان و حقوقبشر، بیجهت خون خود را کثیف نکنند، برای خدشهدار شدن قانون و آزادی بیان و امنیت حرفهای روزنامهنگاران لب به شکوه و اعتراض بگشایند، نگران بستهشدن فضا و گستردهشدن عرصه سانسور نباشند که ما تا اطلاع ثانوی با «توقیف» به مفهوم نوعی «روزنامهنگاری» مواجهیم. میدانید چرا؟ چون متولیان مطبوعاتی وزارت مربوطه، از صدر تا ذیل خودشان سابقه روزنامهنگاری دارند، خودشان صاحب داعیهاند و چگونه میتوانند شاهد فجایعی از جنس ظهور و گسترش و موفقیت روزافزون نشریاتی باشند که مصلحت ایجاب میکند توقیف شوند؟! اما این سکه روی دیگری هم دارد. دستاندرکاران نشریات توقیفی نیز باید بپذیرند که زندگی در «توقیف» نیز میتواند نوعی «روزنامهنگاری» باشد. مگر هدف اصلی از تمام این تلاشها، حقیقتجویی و انتشار حقیقت نیست؟ «توقیف» هر روز منتشر میشود.
احمد پورنجاتی
منبع : روزنامه کارگزاران
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست