چهارشنبه, ۱۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 1 May, 2024
مجله ویستا

یهودیت و الهیات جهانی


یهودیت و الهیات جهانی
دن كوهن شربوك در این مقاله به دیدگاه شمول گرایانه تنی چند از الهیدانان یهودی اشاره می كند و سپس با توجه به مشكلات و نیز تناقض های احتمالی این دیدگاه، بر ضرورت تدوین یك الهیات یهودی ناظر به تمام ادیان تأكید می كند. او مقاله «یهودیت و الهیات جهانی» را سرآغاز چنین كوششی می داند. به نظر شربوك، یهودیت در دوره های حاكمیت كتاب مقدس به رغم جهت گیری انحصارگرایانه، برای عقاید و اعمال اقوام دیگر احترام قائل بود. حاخام های قرون وسطا نیز چنین نگرش سهل گیرانه و روامدارانه به پیروان دیگر ادیان داشتند. از نظر نویسنده، امروزه چیزی بیش از رویكرد توأم با سعه صدر به ادیان جهان لازم است و باید در برداشت ما از دین، انقلاب كوپرنیكی صورت گیرد. شربوك با اشاره به دیدگاه كثرت گرایانه جان هیك و پل نیتر، ضرورت تغییر نگرش یهودیان از شمول گرایی به تكثرگرایی را یادآور می شود. از نظر او، ورای جلوه های دینی متعدد واقعیتی غایی وجود دارد. اختلاف های عقیدتی معلول عوامل تاریخی، فرهنگی و اجتماعی است كه در پس این عقاید قرار دارند. از نظر شربوك، برجسته ترین حوزه ای كه كثرت گرایان یهودی می توانند در آن با پیروان ادیان دیگر در موقعیتی جهانی قرار گیرند، حوزه دعا و نیایش است.
در جهان جدید با وجود ادیان بسیار، توجه روزافزونی به برقراری ارتباط میان ادیان جهان شده است، اما در یهودیت تنها چند متفكر به جد به مسئله تكثرگرایی دینی پرداخته اند. بحثی كه لوئیس جیكبز، الهیدان یهودی، در كتاب الهیات یهودی مطرح كرده استثنای درخور توجهی بر این غفلت همگانی است. او در فصلی با عنوان «یهودیت و ادیان دیگر» تأكید می كند كه یهودیت همواره از این نظر حمایت كرده است كه تنها یك خدا وجود دارد و این كه هیچ سنت دینی دیگری نمی تواند جای تورات را بگیرد. او معتقد است چنین عقیده ای یهودیان را به اظهار این مطلب واداشت كه چنانچه عقاید ادیان دیگر با ایمان یهودی در تعارض باشند، بر خطا خواهند بود.
ادیان خاور دور یا چند خدایی اند یا الحادی. از دیدگاه یهودیان، برداشت مسیحیان از خدا خطاست. همین طور یهودیت انكار می كند كه محمد(ص) از طرف خدا وحی دریافت كرده باشد و با آوردن قرآن به جای تورات آخرین پیامبر خدا باشد (جیكبز ۱۹۷۳، ۲۸۹).
اما به رغم چنین موضع انعطاف ناپذیر و عاری از تسامحی، اشتباه خواهد بود اگر یهودیان نتیجه بگیرند كه خدا خود را بر دیگران متجلی نساخته یا ادیان دیگر هیچ بهره ای از حقیقت ندارند، بلكه به عكس او می گوید كه یك فرد یهودی باید این موضع را اتخاذ كند كه حقیقت در یهودیت بیشتر از سایر ادیان است. مقاله دیگری را دیوید هارتمان، الهیدان یهودی اسرائیلی، درباره این موضوع نوشته است. او در مقاله «درباره امكانات تكثرگرایی دینی از دیدگاه یك یهودی» می گوید كتاب مقدس حاوی دو عهد و میثاق است: یكی عهد مربوط به خلقت و دو دیگر عهد مربوط به سینا. عهد خلقت با تمام انسان ها بسته شد; به عبارت دیگر، همگانی و برای همه نسل هاست. اما عهد سینا با بنی اسرائیل بسته شد; عهد سینا مشابه عهد خلقت است، و تمام جوامع دیگر را در بر می گیرد. هارتمان بر اساس این طرح استدلال می كند خدا خودش را در چندین مقطع از تاریخ بر گروه هایی از اقوام مختلف متجلی ساخته است. او در كتاب جدیدش به نام مكاشفه های متضاد تأكید می كند كه تجلی در تاریخ همواره جزئی و ناقص است; زیرا مواجهه های الهی ـ انسانی نمی توانند كمال خدا را نشان دهند.
نورمن سالمن، دانشمند ارتدكس بریتانیایی، همین اواخر موضوع تكثرگرایی دینی را در كتاب یهودیت و دین جهانی مورد بحث قرار داده است. او در فصلی با عنوان «تكثر ادیان» ادعا می كند كه یهودیت دینی است با رسالتی برای تمام اقوام. او می گوید كه در دوره های ایذا و شكنجه از این هدف جهانی غفلت شد، اما هرگز از بین نرفت. در دوران ناخوشایند، آن هدف كلی بر رسالت مسیحایی متمركز شد و در عصر دانش و روشنفكری در تلاش یهودیان برای اصلاح بشر تبلور یافت. در راستای این هدف، «عهد نوح» (آن گونه كه در هفت قانون نوح بیان شده) طرح و الگویی برای یافتن دیگران مطرح می كند، بی آن كه نیازی به تغییر آیین آنها به یهودیت باشد. در عوض، اعتقاد به اصول والای عدالت و اخلاق از آنان تقاضا شده است. در چنین شرایطی، گفتوگوی ادیان ضرورتی است كه از رسالت مشترك ما با ادیان دیگر ناشی می شود.
به رغم مقالاتی كه اخیراً در این باب نوشته شده، تدوین یك الهیات یهودی فراگیر و ناظر به ادیان دیگر نیاز مبرم است. این مقاله در نظر دارد سرآغاز چنین تلاشی باشد. كتاب مقدس عبری سرآغاز آشكاری برای تدوین چنین الهیات یهودی ناظر به پلورالیزم دینی است. یهودیت در دوره های حاكمیت كتاب مقدس اساساً از نظر جهت گیری انحصارگرا بود، با این حال اقوام كافر را به خاطر عقاید و اعمالشان طرد و تخطئه نمی كرد. افزون بر این كه، پیامبران بنی اسرائیل معتقد بودند كه همه اقوام در آخرالزمان پروردگار خلقت را عبادت خواهند كرد. در طول دوره حاخامی، دیدگاه مربوط به تسامح فراگیر، پیوسته به زندگی یهودی جان تازه ای می بخشید. طبق گفته حاخام ها، اگر تمام غیریهودیان از قوانین ابلاغ شده به نوح تبعیت كنند، نزد خدا پذیرفته خواهند شد. تعدادی از حاخام های قرون وسطایی هنوز به این سنت پایبندند و در دوره جدید به طور روزافزونی به درستی و اصالت ادیان دیگر، به ویژه مسیحیت، اذعان شده است. تقریباً در همه موارد متفكران یهودی از صورت های متنوع شمول گرایی حمایت كردند، زیرا به زعم آنها، اگرچه یهودیت دینی برتر است، دیگر سنت ها نیز از حقایق دینی برخوردارند. تقریباً به مدت چهارهزار سال (هزاره) یهودیت به طرق مختلفی از دیدگاهی سهل گیرانه و فراگیر نسبت به ادیان دیگر حمایت كرده است.
با توجه به این نگرش بسیار سهل گیرانه یهودیت نسبت به سایر ادیان، آیا یهودیان باید از این هم فراتر رفته، سعه صدر بیشتری از خود نشان دهند؟ مشكلی كه دیدگاه شمول گرایی یهودیت از دوران اولیه با آن مواجه بود، شماری از مشكلات الهیاتی جدی ای است كه با آنها دست به گریبان است. شمول گرایان یهودی ظاهراً بر دو عقیده ناسازگار ذیل تأكید میورزند: اعتقاد به خدایی كه نگران جهانیان است و نیز این عقیده كه او خودش را به طور قطع تنها بر یك گروه خاص متجلی كرده است. با این وصف، اگر خدا حقیقتاً به سرنوشت تمام بشر تعلق خاطر دارد، تصور نكردنی است كه او خودش را كاملا و به طور قطع بر قوم خاصی مكشوف سازد و اجازه دهد بقیه انسان ها در تاریكی و جهل بسر برند.
مسلماً آنچه امروزه مورد نیاز است، رویكردی به مراتب پذیراتر و توأم با سعه صدر نسبت به ادیان جهان است با استفاده از الگوی جان هیك، الاهیدان پروتستان، برای جهان ادیان، باید بگوییم امروزه در برداشت ما از دین یك انقلاب كوپرنیكی لازم است. در گذشته، حتی لیبرال ترین متفكران یهودی این عقیده را به خاطر داشتند كه یهودیت كامل ترین تجلی الوهی است. آنها در عین حال كه به ارزش ذاتی ادیان دیگر، خاصه مسیحیت، اذعان داشتند، معتقد بودند كه یهودیت امید آینده بشریت است. این متفكران به دانشمندانی می مانند كه قبلا از نظریه بطلمیموس درباره جهان حمایت می كردند، دیدگاهی كه بر اساس آن زمین در مركز جهان قرار داشت.
به هر حال، در جهان امروز یهودیان پیوسته با پیروان سنت های دینی دیگر در ارتباطند، از این رو، مشكل بتوان چنین عقیده بسته و تنگ نظرانه ای را تحمل كرد. در عوض، در حال حاضر لازم است كه انقلابی كوپرنیكی در فهم ما از جهان ادیان رخ دهد. به جای این كه یهودیت را در مركز ادیان جهان بنشانیم، باید الگوی الهیات محوری را بپذیریم; به عبارت دیگر، چنین تحولی مستلزم ارائه الگویی است كه برداشت یهودمحوری را با برداشت خدامداری در تاریخ دینی جابجا كند. بر این اساس، ادیان جهان باید واكنش های مختلف انسان به یك واقعیت الوهی تلقی شوند. در دوران سابق، ادیان این واقعیت واحد را یا به طور خداباورانه ـ به عنوان خدای متشخص ـ یا غیرخداباورانه ـ به عنوان واقعیت نامتشخص ـ تصدیق می كردند، اما چنین اختلاف هایی در اصل، نتیجه تأثیرات تاریخی، فرهنگی یا روان شناختی بود.
بر پایه این نظریه، ورای تمام جلوه های دینی، یك واقعیت غایی وجود دارد. طبق واژگان عرفانی یهودیت، پروردگار این سوف نامتناهی در ورای فهم بشر ـ است. پروردگار واقعیت سرمدی ای است كه الهام بخش همه ادیان از جمله یهودیت است. این واقعیت غایی به وجوه گوناگونی تعبیر می شود و این تعابیر و تفاسیر مختلف از یك واقعیت به ناچار سبب تنوع برداشت های متعارض و متفاوت می شود.
با تصور راه های بدیل و متفاوتی كه به یك كوه ختم می شود، به خوبی می توان دیدگاه كثرت گرایانه را درباره ارتباط خدا با ادیان جهان به تصویر كشید; هر راهی نماد یك دین خاص است همراه با واقعیت الوهی ای كه مثل ابری در بالای قله آن كوه در حركت است. مسیرهای این جوامع دینی كاملا متفاوت است، با این وصف، در نقاط مختلفی با هم تلاقی می كنند; این نقاط تلاقی را باید قلمروهایی دانست كه در آنها مفاهیم دینی در سنت های مختلف یكدیگر را تكمیل می كند. بدین ترتیب، وقتی پیروان ادیان مختلف به نوك قله صعود كنند، با سنت هایی مشابه با سنت خاص خودشان مواجه خواهند شد. اما واقعیت الوهی ای كه آنان به دنبال آن هستند، سرانجام با این كاوش های محدود دست یافتنی نیست. واقعیت الوهی به دلیل نامتناهی بودنش غیرقابل شناخت و غیرقابل درك، و به تعبیری همان ابر ناشناختنی است.
این نمونه كثرت گرایانه تلویحاً می رساند كه تصورات ادیان جهان از خدا در نهایت تصورات انسانی است. به عبارت دیگر، آنها راه های بی شمار تقرب جستن به واقعیتی الوهی و غیرقابل توصیف را به نمایش می گذارند. اختلاف های عقیدتی (نظیر اعتقاد یهودی ـ مسیحی به وجود یك زندگی در این دنیا در مقابل نظریه تناسخ آیین هندو)، بیانگر اختلاف عوامل تاریخی، فرهنگی و اجتماعی ای است كه در پس این عقاید قرار دارد. این معیار كثرت گرایانه نه تنها مبنای نظری قابل فهم تری برای درك اختلاف های میان نظام های دینی پیشنهاد می كند، كه مجال گسترده تری برای مواجهه درون دینی فراهم می آورد. شمول گرایان یهودی در گذشته این فرض را مطرح كردند كه یهودیت حقیقت مطلق خدا را، كه ادیان دیگر تنها بهره ای از آن دارند، آشكار می سازد. پلورالیزم یهودی در مقابل این فرض، یهودیان را به گفتوگوی مفید و ثمربخش با پیروان سایر ادیان تشویق می كند.این نمونه كثرت گرایانه جدید بیش تر برداشت فعلی ما را از جهان نشان می دهد; بر پایه این برداشت هیچ حقیقت ثابتی وجود ندارد، بلكه دعاوی صدق به واسطه ماهیتشان باید به روی دیدگاه های دیگر گشوده بماند. آنها خودشان را از طریق غلبه بر نظام های اعتقادی دیگر اثبات نمی كنند، بلكه از طریق آزمودن سازگاریشان با حقایق دیگر. چنین برداشتی درباره حقیقت نسبی، جهت گیری جدید را در فهم ما از حقیقت دینی پیشنهاد می كند. بر اساس این نظریه، حقیقت دینی ایستا و ثابت نیست، بلكه دستخوش تحول و تأثیر متقابل دائمی است.
این نمونه از حقیقت ارتباطی به هر دینی اجازه می دهد تا منحصر به فرد باشد; یعنی حقیقتی كه آن دین دربردارد فقط برای پیروان همان دین مهم است. اما این حرف به طور كلی درست نیست. حقیقت دینی تنها با آن دسته از كسانی كه بر آن صحه می گذارند مربوط است. از این رو، یهودیت آن گونه كه شماری از شمول گرایان قبلی یهودی می گفتند یگانه دین حقیقی برای تمام بشر نیست، بلكه تنها برای قوم یهود حقیقی است. ممكن است اعتراض شود كه چنین برداشت نسبی گرایانه از حقیقت دینی ناگزیر از میزان التزام و تعهد شخصی یك فرد به عنوان یك یهودی خواهد كاست. به هر حال، انسان می تواند كاملا ملتزم به یهودیت باشد و در عین حال واقعاً نسبت به ادیان دیگر سعه صدر داشته باشد. پل نیتر، متكلم امریكایی، می گوید انسان در اظهار محبت به همسرش هیچ نوع ادعای كلی نمی كند:
انسان می تواند كاملا و صادقانه به همسرش متعهد باشد، حتی اگر بداند اشخاص دیگری هم در این جهان وجود دارند كه به همان سان خوب، عاقل و زیبا هستند; آری حتی هنگامی كه با چنین اشخاصی آشنا می شود و از ارتباط با آنها لذت می برد. انحصار مطلق در مقام نظر یا عمل در هیچ عهد و پیمانی نه صادقانه است نه درست... (نیتر ۱۹۸۵، ۲۰۱).
به علاوه نیتر می گوید انسان با تعهد عمیق تر به همسرش و ایمان محكم تر به ازدواج، حقیقت و زیبایی دیگران را بیشتر ارج می نهد. همین طور التزام عمیق تر انسان به یهودیت، باعث می شود كه او سعه صدر بیشتری به سایر ادیان روا دارد.
بدین ترتیب، موضع اعتقادی یك كثرت گرا هم قطعی است و هم توأم با سعه صدر; یعنی یهودیان را قادر می سازد تا بی نظیر بودن دین خود را تصدیق كنند و در عین حال آنان را وامی دارد تا اعتبار سایر ادیان را تصدیق كنند. شمول گرایی یهودی، با توجه به تأكیدی كه بر كامل بودن و خاتمیت دارد، با آنچه در عرصه تنوع دینی تجربه شده منطبق و مناسب نیست. به جای برداشت یهودی محور از فعالیت خدا، واقعیت الوهی باید در مركز جهان ادیان قرار گیرد. در چنین شرایطی، یهودیت را می توان یك جلوه دینی حقیقی و اصیل دانست. پس در اینجا مبنای جدیدی برای مواجهه مثبت و هماهنگی ادیان وجود دارد. به عبارت دیگر، اگر یهودیان بتوانند خودشان را از موضع مطلق گرایانه كه دعاوی را واجد حقیقت مطلق و غایی می داند رها كنند، در این صورت راهی برای جلوه ای جدید و بنیادی از گفتوگوی یهودیت با سایر ادیان جهان گشوده می شود.
تدوین الهیاتی كه ناظر به پلورالیزم یهودی باشد، به دو پیش شرط بستگی دارد. نخست متكلمان یهودی باید افزون بر دین خودشان با ادیان دیگر نیز آشنا شوند. پلورالیزم یهودی نیازمند متفكرانی است كه آنچه را ادیان جهان تجربه كرده اند و درباره ماهیت واقعیت الوهی، پدیده تجربه دینی، ماهیت نفس، مسئله وضعیت انسان و ارزش جهان گفته اند، تفسیر كنند. دوم، متكلمان یهودی باید تلاش كنند تا به بهترین وجه ممكن، علاوه بر تجربه های دینی پیروان ادیان دیگر به جهان افكار آنان نیز وارد شوند. این كار تنها از طریق مشاركت فعال در نحوه زندگی آنها می تواند عملی شود. بنابراین متكلمان یهودی باید به درون سنت های دیگر وارد شوند و بینش های به دست آمده را با برداشت دینی خودشان ربط دهند. چنین تأمل الهیاتی مستلزم نوعی آگاهی چندبعدی، میان فرهنگی و درون دینی است.
پلورالیزم یهودی بیشترین سازگاری را با چنین رویكرد چندبعدی ای دارد كه در آن همه ادیان متقابلا با اهمیت تلقی می شوند. پلورالیزم یهودی، با این فرض كه به دنبال یك دیدگاه جهانی است، باید بر تلاش الهیاتی ای كه در ترجمه متون دینی دیده می شود، تأكید كند. این كار مستلزم مواجهه دینی ای است كه در آن یهودیان با پیروان سایر ادیان، كه دعاوی صدق كاملا متفاوتی دارند، روبه رو شوند. چنین افرادی می توانند به متفكران یهودی كمك كنند تا پیش فرض ها و اصول اساسی خودشان را كشف كنند. در این فرایند طرف یهودی باید بتواند محدودیت های سنت خودش را بشناسد و در نتیجه تلاش آگاهانه ای به منظور كشف دیدگاه های مشترك با ادیان دیگر صورت دهد.
با توجه به تغییر نگرش از شمول گرایی یهودی به تكثرگرایی یهودی، اكنون در عمیق ترین سطح راه برای مواجهه درون دینی باز است. برجسته ترین حوزه ای كه پلورالیست های یهودی می توانند در آن با پیروان ادیان دیگر در وضعیتی جهانی قرار گیرند، حوزه دعا و نیایش است. دیگر نباید یهودیان تصور كنند كه باید از حضور در مراسم عبادی ادیان دیگر یا مشاركت در عبادت مشترك دوری گزینند، بلكه در یك دیدگاه پلورالیستی همه ادیانی كه به عنوان راه های معتبر برای رسیدن به واقعیت غایی شناخته شده اند، پیروان همه ادیان جهان از جمله یهودیان را به فعالیت های دینی مشترك ترغیب می كنند. مهم در این خصوص تفكیك و تمایز سه نوع اصلی عبادت بین دینی است.
۱) مراسم جوامع دینی خاص كه در آن پیروان ادیان دیگر به عنوان مهمان دعوت می شوند. در چنین مواقعی رسم بر این است كه از نماینده جامعه دینی مهمان درخواست می شود كه دعای مناسب را از بر بخواند یا موعظه كند، اما مراسم مشترك باقی است.
۲) گردهمایی های بین دینی كه به تناوب برگزار می شود. در چنین جلسه هایی، معمولا نمایندگان هر جامعه دینی دعاها یا مطالب گزینش شده ای درباره یك موضوع مشترك را ارائه می كنند. حاضران در كنفرانس به گزیده هایی از مراسم كه در آن تمایز و برجستگی هر دینی تصدیق می شود، گوش فرا می دهند، اما هر كس می تواند آزادانه مشاركت كند.
۳) اجتماعات بین دینی با یك شیوه عبادی مشترك. در چنین مواقعی همه حاضران مشاركت می كنند و یك موضوع عمده و فراگیر وجود دارد. احتمالا از نماد وحدت بخشی نظیر روشن كردن شمع استفاده می كنند.
این مراسم، متنوع است و ویژگی های خاص خودشان را دارد. در مراسم نوع اول، یعنی هنگامی كه پیروان یك دین، پیروان سایر ادیان را برای حضور در مراسم مخصوص خود دعوت می كنند، درصدد تغییر آیین آنها برنمی آیند، بلكه پای نوعی اعتراف آگاهانه به دوستی سنت های دینی دیگر در میان است. تكثرگرایان یهودی در چنین اجتماع و انجمنی كاملا باید احساس راحتی كنند. به عبارت دیگر، دیدگاه پلورالیستی فرایند یادگیری و مشاركت را ترغیب می كند. و مطلوب این است كه مهمانان یهودی حاضر در مراسم عبادی جامعه دینی دیگر به ورود در تجربه دینی كسانی كه دعا و نیایش می كنند، اهتمام ورزند. در این خصوص، كثرت گرای یهودی نباید احساس كند كه ملزم به از برخواندن دعاها و خواندن سرودهای مذهبی كسانی است كه دعاوی صدق آنان در تعارض با دعاوی صدق دین خودش است و با توجه به این كه واقعیت را آن گونه كه فی نفسه هست، نمی توان شناخت، ارائه صورت بندی ها و تقریرات متنوع از مراسم عبادی ادیان جهان را باید به عنوان برساخت های بشری ای شناخت كه تلاش می كند تا ماهیت و فعالیت واقعیت الوهی را توصیف كند; یعنی آنها به عنوان نمونه ها و مدل هایی از الوهیت، مؤمنان را به سمت واقعیت غایی هدایت می كنند. از این منظر، تكثرگرایان یهودی برای شركت در مراسم عبادی مورد احترام مسیحیان، مسلمانان، بودایی ها، هندوها و سیك ها و نیز پیروان همه ادیان جهان هیچ تردیدی نخواهند كرد.
همین طور در نوع دوم مراسم عبادی، یعنی آن نوعی كه نمایندگان جوامع دیگر به ترتیب قرائت می كنند، كثرت گرایان یهودی باید از فرصت پیش آمده برای مشاركت دیگران در مراسم عبادی خاص خودشان استقبال كنند و باید بدون احساس اكراه، در مراسم عبادی سنت های دیگر به هنگام مقتضی شركت كنند. مطابق با دیدگاه پلورالیستی، چنین مراسم عبادی سلسلهوار مبتنی بر احترام متقابل است و هر یك از جوامع دینی نقش عبادی یكسانی ایفا می كنند. معمولا چنین اجتماعاتی به منظور اثبات این نكته تشكیل می شود كه طبیعت بشری وجه اشتراك همه ادیان جهان است. به عنوان مثال، همین نكته مبنای روز جهانی دعا برای صلح درآسیزی بوده است. پلورالیزم یهودی چنین ابتكاراتی را مغتنم شمرده و از آن حمایت می كند.
به نوع سوم مراسم عبادی، یعنی مراسم عبادی مشترك برمی گردیم. كثرت گرایان یهودی می توانند به این طریق باب دعای دسته جمعی با پیروان ادیان دیگر را بگشایند. در چنین شرایطی معمولا از شركت كنندگان دعوت می شود خدای سرمدی و یگانه یعنی مبنای غایی وجود همه تعالیم دینی و موضوعات عبادی را همچون سرّ الوهی پرستش كنند. این صورت از مراسم عبادی با الهیات های كثرت گرایانه ای كه در آن واقعیت غایی به عنوان یك امر نامتناهی ناشناختنی تلقی می شود و كاملا نمی توان آن را در دین خاصی بیان كرد، سازگاری قابل توجهی دارد. در مراسم عبادی ای از این نوع، تمایز هر دینی پذیرفته می شود و هیچ تلاشی به منظور جایگزین كردن این مراسم عبادی با دعا و نیایش جوامع دینی خاص صورت نمی گیرد. اما این فرض ضمنی وجود دارد كه پیروان همه ادیانی كه در پیشگاه واقعیت غایی سر تسلیم فرود می آورند، اسامی متفاوتی به او می دهند. بنابراین نوع سوم عبادت با اصول پلورالیزم یهودی هماهنگ است; یعنی ادیان دیگر را تصدیق می كند و در همان حال به محدودیت تمام انسان ها در مفهوم سازی از آن واقعیت غایی اذعان می كند.
قلمرو دومی كه كثرت گرایان یهودی می توانند در آن قلمرو به پیروان ادیان دیگر ملحق شوند، قلمرو جهانی تحقیقات الهیاتی است. در گذشته الهیدانان یهودی تأكید می كردند كه یهودیت دین برتر است; حتی لیبرال ترین شمول گرایان معتقد بودند كه در آینده تمام انسان ها حقانیت یكتاپرستی یهودی را تصدیق خواهند كرد. الهیات یهودی به این معنا در طول قرن ها ویژگی یهودی مدار داشته است. اما امروزه نظر به تنوع دینی جهان دیگر نمی توان این نظریه را تأیید كرد، بلكه باید از نو تعریف كاملی از كاركرد الهیاتی ارائه شود. در جهان جدید متفكران یهودی باید اعتراف كنند كه الهیات دیگر نمی تواند تنها در چارچوب یك سنت به شعایر دینی عمل كند. در وضعیت كنونی جهان، جستوجوی حقیقت دینی مستلزم اتخاذ رویكردی مبتنی بر گفتوگو است.
بنابراین، در آستانه ورود به قرن بیست و یكم یهودیت در شرف یك بیداری جدید قرار دارد. به دنبال قرن ها تسامح اكنون راه برای یهودیان باز است تا جهت گیری كامل دین یهودیت را در ارتباط با سایر سنت های دینی دوباره تقریر و تدوین كنند. با تغییر از شمول گرایی به تكثرگرایی دیگر لازم نیست ادیان دیگر از منظر یهودمحوری تفسیر شوند، بلكه با قرار دادن خدا در مركز جهان ادیان، یهودیت می تواند ذهنیت اجتناب ناپذیر همه اعتقادات دینی را، از جمله عقایدی كه در میراث یهودیت وجود دارد، تصدیق كند. بنابراین، تكثرگرایی یهودی درصدد تصدیق این نكته است كه همه ادیان راه های جداگانه ای برای رسیدن به واقعیت الوهی برمی گزینند و حتی در نقطه اوج این ارتفاع، واقعیت الوهی آنگونه كه هست، فراتر از ادراك بشر است. آن امری ناشناخته و ورای ادراك بشر است.
دن كوهن شربوك
رضا گندمی
كتابنامه
Cohn-Sherbok, Dan. Judaism and Other Faiths. Basingstoke, ۱۹۹۴.
Hartman David. "On the Possibilities of Religious Pluralism from a Jewish Point of View." In: Immanuel. ۱۹۸۳.
Jacobs, Louis. A Jewish Theology. New York, ۱۹۷۳.
Knitter, Paul. No Other Name. New York, ۱۹۸۵.
Sotomon, Norman. Judaism and World Religion. London, ۱۹۹۲
منبع : فصلنامه هفت آسمان