یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

مراقب لبخند دلفین باش


مراقب لبخند دلفین باش
من و یکی از دوستان در آب هستیم که دلفینی به آرامی از پهلو‌یمان می‌گذرد، برقی وحشی در نگاه او است. لحظه‌ای خیال کردم که دارد به من چشمک می‌زند پس با خودم فکر کردم که لابد برایش جالب هستم و او از من خوشش آمده است. بعد به یاد آوردم که مربی دلفین‌ها هشدار داده بود که وقتی چشمان این دلفین خاص این طور سوسو می‌زند، معنی‌اش این است که او یا سر خورده است یا تحت فشار روحی قرار دارد و هر آن ممکن است حالتی تهاجمی به خود بگیرد. تصمیم گرفتم جانب احتیاط را رعایت کنم و از آب بیرون آمدم. اما دوست انسانی‌ام به این پند خردمندانه توجهی نکرد و اندکی بعد خودش را در حالی یافت که سعی داشت از حفاظ توری تقریبا ۴ متری اطراف محدوده دلفین‌ها بالا برود. او مثل موش آب کشیده از فنس آویزان شده بود و دلفین مثل یک کوسه خشمگین پاهایش را گاز می‌گرفت. خوشبختانه دوستم این شانس را داشت که بعدها از یادآوری این حادثه بخندد چون بدون اینکه آسیبی ببیند از آن مهلکه جان سالم به در برد. او به شوخی تفسیر تازه‌ای از چشمک‌زدن که حاکی از آن حمله بود، ارائه می‌داد و آن را چشم شرارت بار دلفین می‌نامید. اما با تمام اینها هر دوی ما از آن حادثه درسی گرفتیم؛ اینکه دلفین‌ها شاید در دادن علایم احساسی به دیگر دلفین‌ها خیلی خبره باشند اما در مورد ما انسان‌ها اوضاع فرق می‌کند. ما ممکن است خشم، سرخوردگی و ناراحتی آنها را نادیده بگیریم یا دچار بدفهمی شویم.
بعد از آن ماجرا و طی این سال‌هایی که درباره دلفین‌ها تحقیق می‌کنم، شاهد مثال‌های بسیاری از مشکل برقراری ارتباط بین گونه‌ای (بین دلفین و انسان ـ م) به‌ویژه در هنگام نوازش کردن، غذا دادن و برنامه‌های شنا در دلفیناریوم (معادل آکواریوم ـ م) بوده‌ام.
بارها دیده‌ام که دلفین‌های اسیر در مواجهه با بازدیدکنندگان، رفتارهایی را از خود بروز می‌دهند که آشکارا و به وضوح بیانگر پرخاشگری یا استرس و تنش است. معمولا این علایم یا بد فهمیده می‌شوند یا کلا نادیده گرفته می‌شوند. بازدیدکنندگان در چنین مواقعی ممکن است در واکنش به رفتارهای دلفین بخندند چون خیال می‌کنند که دلفین‌ها دارند لوس بازی در می‌آورند یا بازیگوشی می‌کنند و بعد با برخوردهای آزاردهنده‌شان به سراغ حیوان بخت‌برگشته می‌روند، مثلا با یک ماهی سر به سرش می‌گذارند. اما وقتی همین آدم‌ها خودشان را با خطر گاز گرفته شدن مواجه می‌بینند یا از دم نیرومند دلفین‌ها ضربه‌ای می‌خورند، شوکه می‌شوند و به سختی تعجب می‌کنند (شاید هم از درد). بدین ترتیب است که از دلفین‌ها دلسرد می‌شوند. من به تجربه دریافته‌ام که وقتی دلفین‌ها نسبت به ما حالت تهاجمی می‌گیرند، عمدتا به این خاطر است که ما آنها را درک نمی‌کنیم.
مردم به خاطر عواطفی که به نظر می‌رسد سایر حیوانات از خودشان نشان می‌دهند با آنها احساس نزدیکی و همذات‌پنداری می‌کنند. دلفین‌ها به خاطر شکل دهان‌شان که انگار همیشه لبخند بر لب دارند،‌ موجوداتی شاد و صمیمی به نظر می‌رسند و همین لبخند یکی از چیزهایی است که آنها را تا بدین حد جذاب و دوست‌داشتنی کرده است. در حالی‌که لبخند، تعبیری انسان‌انگارانه است که ما به خاطر ادراکات، «نخستی» وارمان به دلفین‌ها تحمیل کرده‌ایم. در واقع دلفین‌ها عضلات لازم برای لبخند زدن یا اخم کردن را ندارند. علاوه بر این ویژگی‌ها، دلفین‌ها، موجوداتی مهربان تلقی می‌شوند چون مردم معتقدند که دلفین‌ها فداکارانه به سوی شناگرانی که در حال غرق‌شدن هستند، می‌روند و آنها را نجات می‌دهند یا کشتی‌های گمشده را به طرف ساحل راهنمایی می‌کنند. خود من شاهد بودم که گروه کوچکی از دلفین‌های خالدار وحشی که داشتیم کنار هم شنا می‌کردیم. ناگهان ما را ترک کردند و برای کمک به یکی دیگر از اعضای گروه‌مان رفتند. او بدون اینکه ما متوجه شویم به شدت خسته شده بود و به سختی تلاش می‌کرد تا به طرف قایق شنا کند. در عوض، یک بار گروه دیگری از دلفین‌های وحشی مرا به حال خودم رها کردند و من خودم را مقابل یک کوسه نر تقریبا چهار متری یافتم! من معتقد نیستم که یکی از این مثال‌ها آن یکی را نقض می‌کند یا اینکه ثابت می‌کنند دلفین‌ها مهربان یا خودخواهند، آنچه این حکایت‌ها نشان می‌دهند این است که زندگی عاطفی دلفین‌ها احتمالا به اندازه عواطف خود ما چند وجهی و متنوع است و برای اینکه بتوانیم آنها را درک کنیم لازم است که نسبت به تمام حالات احساسی آنها شناخت داشته باشیم نه فقط آنهایی که به نظرمان جالب می‌رسد. آیا ما دلفین‌ها را به این خاطر درک نمی‌کنیم که گونه بی‌همتای‌شان را نمی‌شناسیم یا با رفتارهای خاص و نیازمندی‌هایشان بیگانه‌ایم؟ شاید این طور باشد، اما علاوه بر اینها من فکر می‌کنم که ما به واسطه پیش فرض‌هایمان ـ‌ اینکه آنها چیستند و اینکه دلمان می‌خواهد چه باشند ـ چشم‌مان را بر عمق احساسات‌شان بسته‌ایم.
تونی فروهاف / ترجمه طاهره رنجبر
منبع : روزنامه کارگزاران


همچنین مشاهده کنید