سه شنبه, ۱۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 30 April, 2024
مجله ویستا


آقای صحت، لطفا بی خیال شین !


آقای صحت، لطفا بی خیال شین !
امان از دست این سریالهای طنز شبانه، آقاجان ما اگر نخواسته باشیم کسی ما را با هر شرایطی و به هر قیمتی بخنداند باید چه کسی را ببینیم؟!
اصلا می خواهم بدانم قانون ساخت هر مثلاً برنامه ای با نام مجموعه ۹۰ قسمتی توسط شبکه محترم ۳ از کجا آمده و کجا نوشته شده که در سال چند نوبت و هر شب به مدت سی و چند دقیقه از وقتمان را می گیرد و بینندگان سریال زده را به هر ترفندی مجبور می کند هر کاری را با نام «طنز» ببینند؟
طنزهایی که دیگر بازی بازیگرانش، بالا و پایین رفتن و شکلک درآوردن و ژستهاشان جذابیتی برای بیننده ندارد؟
حالا اگر عطاران بود یا مهران مدیری یک چیزی، ولی ...
سروش خان صحت که یک روزی بازیگر و نویسنده ای قابل احترام و دوست داشتنی بود، خدا می داند به خاطر رودربایستی با چه کسی، تصمیم گرفت در اولین تجربه کارگردانی اش خود را با ساخت یک مجموعه نود قسمتی بیازماید. او با ساخت سریال «چارخونه» ۳۵ دقیقه از وقت بینندگانی را که دیگر به دیدن طنزهای شبانه عادت کرده اند، می گیرد و نه تنها باعث خنده و شادمانی بیننده نمی شود که مصرف قرصهای سردرد را هم بالا برده است، چون با داد و بیداد و تو سر و کله زدنهای بازیگرانش کلی باعث خرد شدن اعصاب بینندگان طنز زده تلویزیون می شود.
آقای صحت در جایی اعتراف کرده بود که «می دانم «چارخونه» کار پر نقصی است و این برای تجربه اول طبیعی است.» یکی نیست بگوید، آقاجان اگر می دانید که «چارخونه» کار خوبی نیست چه اجباری برای کش دادن و نود قسمتی کردنش دارید؟
تازه این کارگردان که یک زمانی نویسنده ای دوست داشتنی بود، تاب و تحمل انتقاد را هم ندارد و زود به گل گیوه اش بر می خورد و راحت و صریح می گوید که از فلان روزنامه و بهمان خبرنگار توقع ندارد. هر چند ما هم دیگر از سروش صحت توقع نداریم.
ولی من از جواد رضویان تعجب می کنم که بعد از نقشهایی چون داوود برره چرا تن به بازی در چنین نقشی داده و دست بردار هم نیست؟!
البته نباید از حق گذشت که همین «نظیر شنبه» شد منجی صحت و تنها نقطه قوت و دلیل تماشای همین چند بیننده.
ولی رضا شفیعی جم چه؟با آن موهایی ژولیده و لهجه من درآوردی در نقش «حامد» مطمئناً این کار به عنوان بدترین و ضعیف ترین نقش در کارنامه کاری اش ثبت خواهد شد. یادش بخیر بامشاد کجا و حامد کجا! از سویی نمی شود به خاطر سقوط هنری مریم امیر جلالی، حمید لولایی و محمد شیری بعد از خانه به دوش، ترش و شیرین، زیر آسمان شهر و شبهای برره تأسف نخورد. و این روزها بر خلاف قول و مژده صحت با ورود سحر ولدبیگی نه تنها گرهی از مشکلات این سریال باز نشده که وضعیت از آنچه بود هم بدتر شده است. هنگامه کجا و مژده پاورچین کجا ! هنگامه کجا و شادونه نقطه چین کجا!
در قسمت سی ام با ورود رضویان مجموعه تکانی خورد، ولی خیلی زود شکل عادی به خود گرفت. در قسمت پنجاهم با ورود هنگامه انتظار می رفت اتفاق دیگری بیفتد، ولی نشد آنچه انتظار می رفت. طبق پیش بینیهای صحت برای ورود «وحید» در قسمت هشتادم، نمی دانم هنوز می توانیم منتظر اتفاقی خاص برای این سریال باشیم یا با ورود وحید باید تیر خلاصی را به مغز «چارخونه» شلیک کنیم.
... و سروش خان صحت هیچ توضیح قانع کننده ای برای کاراکترها و نقشهایشان، بازیگران زاید کار و خیلی چیزهای دیگر ندارد.
ولی من در اینجا اجازه می خواهم چند سؤال از سروش صحت بپرسم که امیدوارم حداقل در تنهایی خودش پاسخگوی آنها باشد... .
۱ ) آقای صحت با این خرجهای سرسام آور و نقدینگی کم، این مادر شکوه که شغل و منبع درآمدی ندارد و از صبح تا شب در منزل نشسته، این همه پول و تراولهای پشت قرمز را از کجا می آورد که مثل ریگ خرج دختر و دامادهایش و حتی فرخ و ماه مرداد می کند؟!
۲ ) حضور یک مرد تاجیکی که خیلی اتفاقی وارد داستان شد با آن سر و وضع و خاطراتی که مسلسل وار و بی مورد به قول خودش «ول» می کند چه لزومی دارد؟ آیا استفاده از این آدم صرفاً زمانی نیست که دیالوگها و بازیگرها دیگر سر گرم کننده نیستند؟ یا ...
یا خیلی موارد دیگر که اگر قرار باشد حتی تیتروار هم از آنها یاد کنم باید حالا حالاها بنویسم و کاغذ سیاه کنم.
آقای صحت لطفاً ساخت این مجموعه را تمام کنید و بی خیال ساختن ادامه داستان شوید. باور کنید اگر شما با خودتان برای ساخت این مجموعه رودربایستی دارید، مردم هیچ گناهی ندارند. بیایید و رحم کنید به حال این بینندگانی که دیگر حوصله دیدن این نود قسمتی های بی محتوا را ندارند.
البته در این فقره، کوتاهی مسؤولان شبکه ۳ سیما را هم نباید نادیده گرفت.دوستانی که اصرار دارند آزموده را باز هم بیازمایند.
تکتم بهاردوست
منبع : روزنامه قدس


همچنین مشاهده کنید