چهارشنبه, ۱۷ بهمن, ۱۴۰۳ / 5 February, 2025
مجله ویستا

فتح‌الفتوح فاو، یک چشمه از قدرت بسیجیان


فتح‌الفتوح فاو، یک چشمه از قدرت بسیجیان
در دوران دفاع مقدس، نبردهای بسیاری برای بیرون راندن ارتش متجاوز از سرزمین‌های اشغالی ایران و نیز برای ایجاد فشار نظامی بر قوای دشمن، جهت پایان دادن به جنگ تحمیلی انجام شده است. برخی از این نبردها در ادامه تلاش برای دفع تجاوز دشمن، در خاک دشمن انجام شده است. یکی از عملیات‌های بسیار مهم هم از نظر تعیین استراتژی عملیاتی مناسب و نیز به‌کارگیری تاکتیک‌های اجرایی بسیار دقیق و همچنین ارزش تعیین کننده سیاسی، عملیات حمله به شبه جزیره فاو در خاک عراق بوده است. طبیعتاً طرح‌ریزی چنین عملیاتی و نیز دیگر نبردهایی که در سرزمین دشمن رخ داد، برای فتح نظامی کشور عراق، نبوده است بلکه هدف اساسی آنها رساندن دشمن به نقطه‌ای بوده است که از تحمیل جنگ بر ایران پشیمان شده و در آینده نیز تصور انجام چنین کارهایی را در ذهن خود نپرورد. در اینجا مختصر نگاهی و گذرا به عملیات والفجر ۸ که در خاک دشمن انجام شد خواهیم داشت.
نبرد فاو در ششمین سال جنگ تحمیلی و در روز ۲۰ بهمن سال ۱۳۶۴ در مرز جنوبی استان خوزستان و در جنوب جزیره آبادان، صورت گرفت. این عملیات در منطقه بسیار حساسی انجام شد، زیرا از یک طرف در مرز اروندرود قرار داشت که رژیم بعثی عراق به بهانه تسلط بر آن، جنگ با ایران را آغاز کرده بود و از طرفی در تنها راه ارتباطی کشور عراق با دریای خلیج‌فارس قرار داشت و ارتباط بندر ام‌القصر را از راه خورعبدالله با خلیج‌فارس برقرار می‌کرد.
از سوی دیگر، تنها اسکله‌های نفتی عراق به نام‌های «البکر» و «الامیه» در محدوده این منطقه قرار دارند. زمین منطقه عملیات نیز یکی از زمین‌های پیچیده جنگی و عملیاتی، در آن زمان بود، به گونه‌ای که شامل انواع عوارض زمین از جمله رودخانه، نهر، نخلستان، باتلاق، چولان، جاده، روستا، شهر، ساحل، نمکزار، دشت، اسکله و بندر می‌شد. برای طراحی عملیات در این منطقه، علاوه بر آن‌که باید توانایی‌ها و نحوه گسترش و آرایش دفاعی دشمن در نظر گرفته می‌شد، باید جنگ با عوارض طبیعی زمین نیز مورد توجه قرار می‌گرفت؛ عوارضی مانند رودخانه، نهر، نخلستان، باتلاق و... .
همچنین طرح‌ریزان عملیات باید جنگ با عوارض مصنوعی ایجاد شده در زمین را هم مد نظر قرار می‌دادند؛ عوارضی مانند انواع موانع، سیم خاردار، میله‌های خورشیدی شکل و میدان‌های مین و ... .
از سوی دیگر، از آنجا که مهمترین مسئله پس از شکستن خط اول دشمن و تصور منطقه عملیاتی و رسیدن به هدف، انتخاب خط دفاعی مناسب برای مقابله با پاتک‌های وسیع دشمن بود؛ بنابراین، در طرح‌ریزی عملیات باید در انتخاب این منطقه دفاعی، دقت بسیاری به خرج داده می‌شد تا با استفاده از بیشترین عوارض طبیعی زمین، مثل دریاچه نمک، بتوان منطقه تصرف شده را برای مدت معینی حفظ کرد.
از طرفی تاکتیک سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، در طرح‌ریزی هر نوع عملیات، پرهیز از تک جبهه‌ای و تلاش برای دور زدن دشمن و یا نفوذ عمیق و ایجاد رخنه گسترده در خطوط دشمن بود، برای همین، طرح‌ریزی عملیات با توجه به محدودیت‌های نحوه تدارک نیروها و نیز چگونگی انجام پشتیبانی از نیروهای عمل کننده به دلیل محاصره بودن زمین منطقه عملیات از سوی رودخانه اروند‌رود از سویی و نیز دریای خلیج‌فارس از سوی دیگر، یکی از پیچیده‌ترین طرح‌ریزی‌های نظامی و تاکتیکی به شمار می‌رفت. اگر برتری هوایی ارتش بعثی و نیز قدرت تحرک و توان جابجایی یگان‌های دشمن نیز بر مشکلات فوق افزوده شود، برنامه‌ریزی و طراحی چنین عملیاتی از اطلاعات بسیار دقیق و به هنگام و نیز از طرح مانور درخور و مناسبی حکایت می‌کند. با مطالعه روی نحوه برنامه‌ریزی و چگونگی انجام عملیات والفجر ۸، مشخص می‌شود که فرماندهان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی توانسته‌اند با استنباط درست از وضعیت دشمن، شرایط زمین مورد نظر برای عملیات و همچنین توان رزمی در اختیار، این عملیات را طراحی و اجرا کند.
بنابراین، پیاده کردن دانش و خبرگی فرماندهان این عملیات می‌تواند کمک شایانی به مدل سازی آن و توسعه بازی جنگ و سناریو سازی برای نبردهای احتمالی آینده بنماید.
● اهداف عملیات
مهمترین هدف این عملیات، دستیابی به یک پیروزی قاطع از نظر نظامی در آن شرایط زمانی در جبهه‌های جنگ بود تا بدینوسیله دولتمردان و سیاستمداران کشور برای حل مسئله جنگ و پایان دادن به نبردها از راه سیاسی، بتوانند از قدرت عمل بیشتری برخوردار شوند. آقای هاشمی رفسنجانی در صفحه ۸۸ کتاب بی پرده با هاشمی رفسنجانی می‌گوید: فاو یکی از عملیات‌هایی بود که برای ختم جنگ طراحی کرده بودیم. هدف هم این بود که از جاده ساحلی به ام القصر برویم.
در آن زمان، مهمترین مسئله برای پایان جنگ، روشن شدن آغاز کننده جنگ و کشور متجاوز برای افکار عمومی جهانی و نیز جامعه بین‌المللی بود. به همین منظور، حضرت امام خمینی اصرار داشتند که باید مسئول جنگ مشخص شود تا مشروعیت و امکان تجاوز به ایران در ذهن همسایگان ایران و قدرت‌های بزرگ شکل نگیرد.
بنابراین انجام نبرد فاو در آن شرایط زمانی، مورد نیاز مسئولان کشور و مردم چشم انتظار پیروزی‌های درخشان بود. همچنین اجرای عملیات والفجر ۸، می‌توانست روحیه جدیدی برای فرماندهان و طراحان عملیاتی به وجود آورده و موجب نشاط رزمی در آنان شده و نیز قدرت دفاعی و عملیاتی رزمندگان اسلام را بالا برده و یک بار دیگر نشان دهد به‌کارگیری ابتکار عمل، قدرت خلاقیت و تفکر و به دست آوردن اطلاعات درست از دشمن، می‌تواند برتری نظامی در صحنه نبرد را به همراه داشته باشد و دشمن را منفعل کند. از طرفی به لحاظ موقعیت جغرافیایی شمال خلیج‌فارس و منطقه فاو، عملیات والفجر ۸ از اهداف سیاسی و نظامی ویژه‌ای برخوردار بود که مهمترین نتایجی که از آن، حاصل شد عبارت بودند از:
▪ تصرف شهر فاو و تأسیسات بندری آن
شهر فاو در کنار رودخانه اروند دارای اسکله‌های کوچکی بود که از آن برای پهلوگیری شناورهای سبک و کشتی‌های با آب خور کم، استفاده می‌شد. انبارهای ذخیره نفت و نیز تلمبه خانه‌های مربوط به صدور نفت عراق از طریق پایانه نفتی «البکر» نیز در کنار این شهر به سمت ساحل خورعبدالله، قرار داشت.
▪ تصرف بخش انتهایی اروندرود و تسلط بر بخشی دیگر از آن که در مجموع بیش از بیست کیلومتر طول می‌شد.
▪ تأمین خور موسی و امکان رفت‌و‌آمد کشتیرانی امن به بندر امام خمینی(ره)
▪ تهدید بندر ام القصر، محل استقرار ناوگان نیروی دریایی عراق
▪ تأمین امنیت کشتیرانی در شمال خلیج‌فارس و کمک به افزایش امنیت در جزیره نفتی خارک
▪ انهدام و یا تصرف سکوهای پرتاب موشک‌های ضد سطحی HY۲ در رأس البیشه
▪ انسداد راه رفت‌وآمد ناوگان نظامی و تدارکاتی رژیم بعثی عراق به خلیج‌فارس از راه خور عبدالله
▪ ایجاد فشار روانی بر کشورهای عضو شورای همکاری خلیج‌فارس برای قطع حمایت‌های مالی، نظامی، سیاسی و تبلیغاتی از رژیم صدام.
● دلایل انتخاب منطقه فاو
با توجه به نیاز کشور به انجام یک عملیات کاملاً موفقیت‌آمیز برای رسیدن به اهداف مشخصی که در بند قبل به آن اشاره شد، با بررسی‌های فراوانی که انجام گرفت، مشخص شد که در آن شرایط زمانی، تنها منطقه‌ای که امکان به‌کارگیری همه استعدادها و توانایی‌های قوای رزمی ایران علیه ضعف‌های دشمن برای رسیدن به یک هدف مهم، وجود دارد و از نظر نظامی در دسترس طرح‌ریزی است، با توجه به نکات زیر منطقه فاو است.
۱) حساسیت نسبتاً کم دشمن نسبت به این منطقه و غافلگیر بودن منطقی نسبت به آن
دشمن با دیدگاه کلاسیک خود تصور یک عملیات گسترده از سوی قوای ایران با گذر از مانع اروندرود را نداشت. او حداکثر احتمال یک تک نفوذی و یا انجام یک عملیات محدود را از سوی رزمندگان اسلام در این منطقه می‌داد که پس از عملیات و تهاجم و گرفتن یک سرپل کوچک، دوباره قوای ایرانی به مواضع خود باز می‌گردند.
در یکی از اسناد به دست آمده پس از تصرف محل قرارگاه لشکر ۲۶ ارتش بعثی در جریان عملیات والفجر ۸، نامه‌ای از فرمانده تیپ ۱۱۱ به فرمانده سپاه سوم ارتش عراق دیده شد که در آن، فرمانده تیپ در گزارش خود نوشته بود که چهارصد دستگاه لودر، بولدزر و کامیون ایرانی در حال انجام فعالیت‌های مهندسی در میان نخلستان‌های اطراف اروندرود هستند و او با آوردن قراین و شواهدی که از مشاهده فعالیت‌های گوناگون رزمندگان اسلام جمع‌بندی کرده بود، به این نتیجه رسیده بود که ایرانی‌ها می‌خواهند در اینجا عملیات کنند، ولی ماهر عبدالرشید فرمانده سپاه سوم در جواب وی نوشته بود که ایرانی‌ها می‌خواهند ما را در منطقه آبادان و فاو فریب دهند و شما بیخود ترس توی دل نیروها نیانداز، ما بهتر می‌دانیم که ایران کجا می‌خواهد عملیات انجام دهد.
۲) ضعف خطوط پدافندی دشمن در این منطقه نسبت به دیگر خطوط دفاعی جبهه‌ها به دلیل:
الف) تصور دشمن از اروندرود به عنوان یک مانع قوی
ب) امکان نداشتن ایجاد استحکامات فراوان و احداث موانع مصنوعی گسترده در جلوی خط اول با توجه به نزدیکی سنگرهای دشمن در کنار رودخانه، دشمن بین سنگرهای خود و آب اروندرود در شرایط جزر را با انواع موانع مصنوعی، از جمله میل‌گردهای خورشیدی و سیم‌های خاردار و میادین مین پوشانده بود تا غواصان و رزمندگان پیاده نتوانند از آن بگذرند.
۳) حضور نداشتن لشکرها و تیپ‌های قوی دشمن در خطوط دفاعی
۴) نبود عمق دفاعی مناسب در خطوط دشمن به دلیل غیر ممکن بودن ایجاد رده‌های گوناگون پدافندی به خاطر شرایط نامطلوب زمین.
۵) وجود جناحین امن برای نیروی تک کننده پس از تصرف مثلث فاو و محدود شدن دفاع از آن، تنها به یک جبهه.
۶) مجبور ساختن دشمن به جنگیدن در سرزمین و در زمانی که ارتش بعثی، تمایل به درگیر شدن در آن نداشت.
● روش‌های اِعمال غافلگیری
برای پیروزی در هر نبردی غافلگیر کردن دشمن و فریب وی نسبت به منطقه و اهداف عملیات، یکی از اصول اساسی و عوامل مهم رسیدن به موفقیت است. به میزان اهمیت هر عملیات و نیز شرایط برتری دشمن، رعایت اصل غافلگیری می‌تواند کمک بسیاری به رسیدن به نتایج مطلوب بنماید. باید به گونه‌ای برنامه‌ریزی کرد تا دشمن، هم در تشخیص مکانی که قرار است نبرد در آن صورت گیرد، غافلگیر شود و هم از زمان وقوع آن اطلاع نیابد. برای همین، باید از تاکتیک‌ها و روش‌های عملیاتی جدیدی استفاده کرد تا دشمن نتواند از شیوه‌هایی که قرار است در درگیری از آن استفاده شود، آگاهی یابد.
بنابراین، قرارگاه خاتم‌الانبیاء (ص) برای غافلگیر کردن دشمن کارهای زیر را انجام داد:
۱) طرح‌ریزی عملیات فریب
از آنجا که پیشتر نبردهای خیبر و بدر در منطقه هور الهویزه از سوی رزمندگان اسلام انجام شده بود برای همین، با تشکیل قرارگاهی به نام «قرارگاه عملیات فریب» به دشمن نشان داده شد که عملیات بزرگ بعدی قوای اسلام در این منطقه صورت خواهد گرفت. بدین منظور رفتارها به گونه‌ای تنظیم شد که شواهد و قراین تک، به دشمن نشان داده شود. برای همین، اقدامات زیر صورت گرفت.
الف) نقل و انتقال تجهیزات نظامی و نیروهای رزمنده در شرایط علنی و نیز استتار شده و ستون کشی‌های ظاهری و مکرر به ویژه چند روز پیش از آغاز عملیات والفجر ۸
ب) تقویت خطوط اول و استقرار نیروهای اطلاعات عملیات به منظور برخورد و دستگیری نیروهای نفوذی و اطلاعاتی دشمن.
پ) استقرار سایت موشکی پدافند هوایی هاگ در منطقه عمومی هور که به مفهوم آمادگی قوای اسلام برای یک عملیات جدید است.
ت) اقدام به شناسایی مواضع دشمن و به دست آوردن اطلاعات از یگان‌های ارتش بعثی مستقر در این منطقه.
ث ـ فرستادن فرماندهان یگان‌های خط شکن سپاه و نیز برخی از مسئولان اطلاعات عملیات قرارگاه‌های تاکتیکی به منطقه هور، تا توجه دشمن و نیز عناصر جاسوسی وی به حضور آن‌ها جلب شود. باید توجه داشت که یکی از راه‌های یافتن منطقه عملیاتی رزمندگان اسلام، کنترل دشمن در نقاطی بود که این افراد در آن رفت‌وآمد می‌کرده و فعال می‌‌شدند.
۲) برنامه‌ریزی برای اجرای تک پشتیبانی
از آنجا که قرار بود همزمان با عملیات سپاه در منطقه فاو، ارتش جمهوری اسلامی ایران نیز در هر منطقه‌ای که توانایی دارد تا با لشکرها و تیپ‌های سازمانی خود به اجرای تک مستقل بپردازد، به طرح‌ریزی عملیات اقدام نماید؛ بنابراین، تک در محور پاسگاه زید تا شلمچه و منطقه چذابه که در دستور کار ارتش قرار گرفته بود به عنوان تک پشتیبانی برای عملیات سپاه در فاو، به شمار می‌رفت. البته اجرای عملیات سپاه در فاو هم، نقش تک پشتیبانی برای عملیات ارتش را ایفا می‌کرد. قرار بر این بود هر یک از عملیات طرح‌ریزی شده از سوی ارتش و سپاه، که در منطقه خود موفق شد، به عنوان تلاش اصلی قلمداد شده و محور بعدی به عنوان تک پشتیبانی محسوب شود. از آنجا که پیشروی در محور شلمچه به دلیل نزدیکی آن به شهر بصره برای دشمن بسیار خطرناک تلقی می‌شد؛ بنابراین، چنانچه یگان‌های ارتش می‌توانستند خط اول دشمن در این ناحیه را به تصرف خود درآورند و مقداری در آن پیشروی نمایند، این اقدام، باعث عدم جابجایی فوری واحدهای ارتش بعثی به سمتِ منطقه تلاش اصلی می‌شد. البته، تک ارتش در محور شلمچه، قرین موفقیت لازم نشد و به رغم تلاش واحدهای در خط، پیشروی چندانی صورت نگرفت. لازم به ذکر است که تعدادی از گردان‌های واحدهای سپاه برای انجام تک در شلمچه در اختیار نیروی زمینی ارتش قرار گرفته بود.
۳) طرح‌ریزی عملیات محدود و ایذایی
فرماندهی کل سپاه با به کارگیری بخشی از توان یگان‌هایی که در مرحله اول عملیات والفجر ۸ برای آنها مأموریتی پیش‌بینی نشده بود در منطقه ام‌الخصیب، واقع در روبه‌روی شهر خرمشهر و جزیره ام‌الرصاص و جزیره بوارین واقع در خاک عراق، عملیاتی را طراحی کرد تا یگان‌های دشمن در این منطقه را درگیر نگه داشته و از امکان اعزام فوری آن‌ها به منطقه اصلی عملیات در جبهه فاو جلوگیری نماید. گفتنی است که بلافاصله پس از آغاز عملیات در منطقه فاو، این یگان‌ها به آن ناحیه اعزام شدند. قرارگاه نجف اشرف با استعداد پنجاه گردان از رزمندگان سپاه انجام این مأموریت را بر عهده داشتند که موفق شدند بخشی از دو جزیره هدف را تصرف نمایند. ولی با پیشروی تلاش اصلی
در منطقه فاو، کل یگان‌های این قرارگاه پس از ۴۸ ساعت به منطقه والفجر ۸ منتقل و مأموریت دفاع حول محور جاده استراتژیک را بر عهده گرفتند.
۴) عملیات حفظ اطلاعات
از آنجا که باید آماده‌‌سازی منطقه تلاش اصلی عملیات که در فاصله ۴۵ کیلومتری جنوب شرقی آبادان قرار داشت برای دشمن پوشیده باقی می‌ماند، برای همین، شدیدترین تدابیر حفاظت اطلاعات از منطقه خسرو آباد تا دهانه اروندرود از یک سو و از شبه جزیره آبادان تا بهمنشیر از سوی دیگر، برنامه‌ریزی و به مرحله اجرا درآمد. بدین منظور اقدامات زیر انجام شد:
الف) واحدهای دژبانی در همه راه‌های ورود به منطقه مستقر شده و در نقاط ایست و بازرسی از رفت‌وآمد یگان‌ها و رزمندگانی که حضورشان در این ناحیه ضروری نبود جلوگیری می‌کردند و عبور خودروهای مهندسی و یا تجهیزات جنگی و یا فرماندهان تاکتیکی فقط با کارت رفت‌وآمد ویژه امکان پذیر می‌بود. البته پیش از آن همه فرماندهان قرارگاه‌ها و لشکرها و تیپ‌ها و دیگر یگان‌های پشتیبان خدمات رزمی، توجیه شده بودند که برای رفت‌وآمدهای ضروری با استفاده از تاریکی شب و با چراغ خاموش و با کم ترین سر و صدا به انجام مأموریت خود بپردازند. لازم به ذکر است که با استفاده از این تدابیر ظرف سه ماه بزرگ ترین عملیات مهندسی که در شرایط عادی به دو سال وقت نیاز داشت، برای آماده کردن شرایط عملیات در مناطق نزدیک به خط تماس، انجام گرفت.
ب) به منظور استقرار تدریجی یگان‌های تک کننده و به وجود نیامدن حساسیت در دشمن، یگان‌های مرزی ژاندارمری مستقر در کنار اروندرود با واحدهای سپاه ولی با همان شکل و شمایل و با همان سلاح ها، تعویض شدند و میزان آتش اجرا شده از سوی واحدهای ژاندارمری بر روی مواضع دشمن، از سوی یگان‌های سپاه، حفظ شد تا دشمن متوجه تغییر یگان‌ها در خط نشود.
پ) از شش ماه قبل از آغاز عملیات، تنها سه نفر از هر یگان در جریان عملیات در این منطقه قرار گرفتند که عبارت بودند از فرمانده، قائم مقام و مسئول اطلاعات عملیات هر واحد.
ت ـ اجازه افزایش فرکانس‌های ارتباط بیسیم بیش از آنچه پیشتر در منطقه موجود بود به یگان‌ها داده نشد و آنها برای ارتباطات خود فقط مجاز به استفاده از سیستم ارتباط با سیم که امکان شنود از سوی دشمن را نداشته باشد داشتند.
حتی فرماندهان گردان‌های غواص در حین آغاز عملیات نیز از استفاده از بی‌سیم خودداری کرده و با خود تلفن‌های قورباغه‌ای را به همراه سیم مربوطه از اروندرود عبور داده و به ساحل دشمن بردند تا بتوانند وضعیت نیروهای خط شکن را به رده‌های بالای خود با اطمینان، گزارش دهند.
۵) کنترل اطلاعاتی دشمن
به منظور مراقبت از شرایط دشمن و اطمینان از غافلگیر بودن وی، واحدهای اطلاعات عملیات با استفاده از دکل‌های بلند دیده‌بانی که در منطقه وجود داشت، مرتب دشمن را تحت نظر قرار داده و تغییرات آرایشی و آمادگی وی را کنترل می‌کردند. از طرفی با در اختیار گرفتن عکس هوایی از منطقه فاو که توسط هواپیماهای RF۴، صورت می‌گرفت، امکان بررسی بیشتر بر روی وضعیت دشمن فراهم می‌آمد. تمام اقدامات تاکتیکی دشمن رسد می‌شد و میزان حجم آتش‌های وی روی نقشه و در یک منحنی ثبت می‌شد تا تغییرات معنی‌دار آن از نظر هشیاری دشمن مورد ارزیابی قرار گیرد.
پنج روز پیش از آغاز عملیات، اطراف قرارگاه مرکزی خاتم‌الانبیا از سوی هواپیماهای دشمن بمباران شد. برخی از فرماندهان این بمباران را ناشی از لو رفتن عملیات و به هم خوردن غافلگیری ارزیابی می‌کردند ولی با بررسی‌های بیشتر معلوم شد که هواپیماهای ارتش بعثی برای حمله به نفت‌کشی در خلیج‌فارس که نفت صادراتی ایران را حمل می‌کرد اعزام شده بودند که در بازگشت از مأموریت، بمب‌های مصرف نشده را به طور اتفاقی در میان نخلستان‌های ایران رها کرده‌اند. چنانچه این کنترل اطلاعاتی وجود نداشت، ممکن بود به اشتباه این اقدام دشمن، تفسیر نادرست شده و باعث تأثیر بر عملیات شود.
۶) انتخاب منطقه غافلگیر کننده
دشمن امکان عملیات در منطقه مثلث فاو را از نظر منطق کلاسیک نظامی رد می‌کرد. اسناد به دست آمده پس از عملیات والفجر ۸ نشان می‌دهد که بخش‌های اطلاعاتی ارتش بعثی، با کمک اطلاعات دریافتی از ماهواره‌ها، عکس‌های هوایی و مشاهده فعالیت‌های ایران، به این نتیجه رسیده بودند که قراین و شواهد یک تک گسترده از سوی قوای ایران در منطقه فاو و رأس البیشه وجود دارد، ولی نیروهای عملیاتی ارتش صدام با توجه به منطق نبرد، امکان عبور از رودخانه اروندرود و انجام یک تهاجم وسیع بدون داشتن پل‌های متعدد بر رودخانه اروندرود و نیز مشکل تدارک نیروهای تک کننده و نیز تداوم عملیات از سوی یگان‌های مهاجم را منتفی می‌دانستند و اجرای چنین عملیاتی را خودکشی بزرگ و یک اشتباه استراتژیک برای ایران، ارزیابی می‌کردند.
چند روز قبل از عملیات تعدادی از فرماندهان عالی رتبه از ستاد کل ارتش بعثی از منطقه فاو بازدید کرده و پس از مشاهده شرایط اروندرود، به این نتیجه رسیده بودند که مشکلات عبور از رودخانه اروند آن چنان زیاد است که امکان یک تک گسترده از سوی ایرانیان در این منطقه متصور نیست.
بنابراین می‌توان این‌گونه برداشت کرد که عامل اصلی غافلگیر شدن دشمن، نبود درک درست ستاد ارتش بعثی از استراتژی ایران در آن زمان و نیز برنامه‌ریزی‌های گسترده سپاه برای انجام یک عملیات کاملاً موفق بود.● موقعیت مکانی منطقه عملیات
زمین منطقه عملیات والفجر ۸، شامل شبه جزیره فاو می‌شد که بین رودخانه اروند واقع در جنوب استان خوزستان و دریای خلیج‌فارس و خورعبدالله قرار گرفته است. این سرزمین تحت تأثیر جزر و مد آب خلیج‌فارس و رطوبت دایم حاصل از آن و نیز نهرهای منشعب از اروندرود قرار داشت. به همین دلیل بخش عمده‌ای از زمینِ منطقه عملیات، باتلاقی، نمکزار و سست بود و در نتیجه برای رفت‌وآمد خودروها و نیز تانک‌ها و نفربرها و حرکت ستون‌های زرهی و نیز مانور یگان‌های پاتک کننده مناسب نبود. بخش دیگری از زمین منطقه عملیات، پوشیده از نخلستان و نهرهایی بود که این نخل‌ها را آبیاری می‌کردند. برای همین، رفت‌وآمد خودروهای رزمی و زرهی منحصراً از طریق سه جاده اصلی آسفالته که یکی جاده ساحلی به ام القصر و دیگری جاده بصره ـ فاو به نام البحار و دیگری جاده استراتژیک فاو است، صورت می‌گرفت و دیگر نقاط برای رفت‌وآمد خودروها و ادوات جنگی و حتی برای رفت و آمد نفرات پیاده، مناسب نبودند و امکان گسترش یگان‌های رزمی زیاد به دلیل وضعیت و عواض زمین، وجود نداشت.
از طرفی تراکم بیش از حد یگان‌های نظامی در این منطقه موجب آسیب‌پذیری آنها می‌شد.
عمق آب رودخانه اروندرود، که از دریای خلیج‌فارس تأثیر می‌پذیرفت به طور متوسط به ۸ متر می‌رسید، به گونه‌ای که امکان کشتیرانی در آن را فراهم می‌آورد و کشتی‌های تا ۳۰ هزار تنی قبل از آغاز جنگ در آن رفت‌وآمد می‌کردند، ولی به دلیل بروز جنگ، سال‌ها بود که در این رودخانه کشتیرانی صورت نگرفته بود و چون لایروبی هم نشده بود، برای همین، رفت‌وآمد کشتی‌ها در آن، مستلزم آب نگاری جدید می‌بود، ولی در عین حال برای عبور یدک‌کش‌های سبک و بارج‌های باربری و نیز لنج‌ها به شرطی که ناخدای آنها آشنا به وضع رودخانه می‌بود، مشکلی ایجاد نمی‌کرد. عرض این رودخانه بین ۶۵۰ تا بیش از ۱۰۰۰ متر است و پل زدن بر آن، شرایط ویژه‌ای را می‌طلبید. در ساحل رودخانه، پوششی از چولان (بوته‌های بلند) و نی وجود داشت. ارتفاع چولان‌ها به حداکثر ۵/۱متر و ارتفاع نی‌ها به ۳ تا ۴ متر می‌رسید، به گونه‌ای که رزمندگان به راحتی می‌توانستند در میان آنها مخفی شوند، ولی همین امر از گسترش یگان‌های مانوری در آنها، جلوگیری می‌کرد. همچنین، نخلستان‌های بزرگی در دو طرف ساحل اروندرود در سَمت خودی و دشمن وجود داشت که عمق آن بین ۲ تا ۵ کیلومتر متغیر بود و زمین اطراف آن اغلب سست و نامناسب برای رفت‌وآمد واحد‌های رزمی می‌بود. این نخلستان ها، زمین منطقه عملیات را به دو بخش جدا استتار شده و بدون پوشش، تقسیم می‌کرد و برای یگان‌های رزمی، محدودیت فراوانی را ایجاد می‌نمود.
پس به طور خلاصه، وضعیت منطقه عملیات یا زمین درگیری مجموعه‌ای بود از عوارضی شامل:
ـ سرزمین باتلاقی
ـ نمک زار
ـ رودخانه
- نخلستان
- شهر
- روستا
- چولان
- جاده‌های آنتنی عمود بر اروندرود
- دریاچه نمک
- همجواری با دریا در خورعبدالله
- نهرهای متعدد متصل به اروندرود.
عوارض طبیعی فوق سرزمین نسبتاً پیچیده‌ای را برای انجام یک تک موفق ایجاد کرده بود که در ترکیب با عوارض مصنوعی‌ که دشمن در ساحل دور اروندرود به وجود آورده بود، موجب ابهام بسیاری در برنامه‌ریزی برای آفند در این منطقه می‌شد، ولی از آنجا که ارزش نظامی و سیاسی این منطقه برای رژیم بعثی عراق، فوق‌العاده مهم بود؛ بنابراین، باید طراحان عملیات عوارض فوق را به عنوان مشکلات طرح عملیاتی ملاحظه نموده و برای فایق شدن بر آنها راهکارهای مناسب تاکتیکی در نظر می‌گرفتند؛ بنابراین، فرماندهی قرارگاه خاتم الانبیاء(ص) تصمیم گرفت تا نحوه عبور از رودخانه، چگونگی جنگیدن در نخلستان، باتلاق و شیوه درگیری‌های شهری را به رزمندگان لشکرها و تیپ‌های شرکت کننده در این عملیات، آموزش دهد.
● وضعیت و شرایط کشور عراق در زمان عملیات والفجر ۸
۱) در این سال، دولت عراق نیمی از تولید ناخالص داخلی سالانه خود؛ یعنی در حدود ۱۴
میلیارد دلار را به خرید تسلیحات و فناوری ساخت سلاح‌های مورد نیاز اختصاص داد.
۲) در این سال برتری کامل نظامی ارتش بعثی برقوای ایران برقرار بوده است. استعداد نیروی هوایی آن کشور حدود ۶۰۰ فروند از انواع هواپیماهای بمب افکن و شکاری شامل انواع هواپیماهای توپولف، انواع میگ‌های جنگنده ۲۱، ۲۳، ۲۵ و هواپیماهای جنگی سوخوی ۵ و ۲۲ و جنگنده بمب افکن‌های میراژ F۱ و هواپیماهای مخصوص حمل موشک‌های ضد سطحی به نام سوپراِتاندار بود که از فرانسه به همراه خلبان در اختیار گرفته بود. گفته می‌شود در آن زمان، استعداد عملیاتی نیروی هوایی عراق شش برابر نیروی هوایی ایران بوده است.
۳) در این سال کمک‌های مالی کشورهای عربی به عراق از جمله عربستان سعودی، امارات، کویت و ... همچنان ادامه داشته است و این کشورها از نظر سیاسی، اقتصادی، روانی و تبلیغاتی نیز به شدت از رژیم صدام پشتیبانی می‌کردند. رژیم‌هایی مانند مصر و اردن نیز از نظر سیاسی، تبلیغاتی و کمک‌های نظامی در کنار صدام بودند.
۴) در این سال حمایت کشورهای اروپایی از رژیم بعثی در زمینه صدور تسلیحات به این کشور افزایش یافت به گونه‌ای که فرانسه هواپیماهای میراژ ۰۲۰۰-F۱، سوپراتاندار و بمب‌های لیزری و موشک‌های ضد کشتی اگزوسه و موشک‌های ضد رادار و نیز بالگردهای سوپر فِرِلون مجهز به موشک‌های اگزوسه برای پرواز بر فراز خلیج‌فارس به منظور ایجاد توانایی در ارتش بعثی برای حمله به پایانه‌های نفتی ایران و نیز نفکش‌ها را در اختیار این رژیم گذاشت. کشور آلمان نیز بر صدور فناوری ساخت سلاح‌های شیمیایی به رژیم صدام افزود. شوروی نیز همچنان تسلیحات پیشرفته خود از جمله انواع هواپیماها، بالگردها، تانک‌ها و نفربرها و موشک‌های زمین به زمین دور برد را در اختیار این رژیم قرار می‌داد. همچنین رژیم صدام توانسته بود از کشور اتریش توپخانه صحرایی با برد بیش از ۴۵ کیلومتر نیز دریافت کند.
۵) در این سال ارتش بعثی، تلاش می‌کرد که جنگ را در خلیج‌فارس و از طریق حمله به نفت کش‌ها و بنادر نفتی ایران از جمله جزیره خارک گسترش دهد. از طرفی سعی می‌کرد در جبهه‌های زمینی دارای آرایش دفاعی و نیز سیستم پدافندی قابل اعتمادی باشد و برای وارد کردن فشار روانی بر مردم ایران، به جنگ شهرها در مواقع خاصی ادامه دهد. در این سال ارتش بعثی، توانایی حمله هوایی به شهرهای دورتر ایران را هم پیدا کرد و علاوه بر آن مراکز اقتصادی ایران را مورد حمله هوایی نیز قرار می‌داد.
۶) همچنین در این سال استفاده از کمک‌های اطلاعاتی آمریکا برای کنترل تحرکات نظامی ایران به ویژه از طریق هواپیماهای آواکس مستقر در عربستان افزایش یافت و آمریکا کمک‌های اعتباری فراوانی را تحت پوشش کمک‌های کشاورزی در اختیار رژیم صدام حسین قرار داد.
● استراتژی نظامی دشمن
راهبرد نظامی دشمن در هنگام انجام عملیات والفجر ۸ برای ادامه جنگ در سرتاسر جبهه‌های نبرد، عبارت بود از:
▪ استراتژی دفاع مطلق در جبهه‌ها، به منظور از دست ندادن سرزمین و مستحکم سازی خطوط اول دفاعی با کمک فعالیت‌های شدید مهندسی و مسلح کردن زمین با انواع موانع و میادین مین و نیز تک‌های محدود به مواضع قوای ایران
▪ فرسایشی کردن جنگ و خسته کردن ایران، با نپذیرفتن شرایط جمهوری اسلامی ایران
▪ گسترش جنگ به خلیج‌فارس و باز کردن جبهه دریا و حمله به نفت کش‌ها و پایانه‌های نفتی ایران به منظور قطع درآمدهای نفتی کشور و ایجاد فشار اقتصادی بر مردم.
▪ توسعه جنگ به عمق کشور ایران از طریق جنگ شهرها و حمله هوایی به مراکز اقتصادی کشور با کمک دریافت هواپیماهای دور پرواز از شوروی و فرانسه و نیز موشک‌های زمین به زمین.
▪ استفاده گسترده از سلاح‌های شیمیایی در جبهه‌های جنگ و به ویژه در مقابل هرگونه تهاجم و پیشروی نیروهای ایرانی
▪ استفاده از سازمان منافقین برای اجرای عملیات جاسوسی و جمع آوری اطلاعات از جبهه‌های ایران و آماده کردن ارتش این سازمان برای انجام عملیات تهاجمی علیه مواضع رزمندگان اسلام.
▪ درگیر نگه داشتن بخشی از توان رزمی جمهوری اسلامی ایران در مناطق شمال غرب کشور از طریق گروه‌های مسلح دموکرات و کومله در درگیری‌های داخلی.
● سازمان رزم خودی
سپاه پاسداران انقلاب اسلامی با تشکیل قرارگاه تاکتیکی خاتم الانبیا(ص) هدایت و اجرای عملیات والفجر ۸ را با دو قرارگاه عملیاتی کربلا و نوح بر عهده داشت. پاسگاه تاکتیکی قرارگاه مرکزی خاتم الانبیاء با فاصله ۱۷۰۰ متر از خط مقدم و در بین نخلستان‌ها در پشت اروندرود احداث شد تا بتواند از نزدیک، هدایت عملیات را بر عهده گیرد. این برای نخستین بار بود که قرارگاه مرکزی عملیات در نزدیک ترین نقطه به خط اول جبهه و زیر برد آتش‌های خمپاره دشمن، احداث می‌شد. شرایط ویژه این عملیات موجب شده بود که فرماندهی کل سپاه، قرارگاه تاکتیکی خود را در بین رزمندگان آماده برای تک و در نزدیک ترین مکان به خط تماس با دشمن، برپا نماید.
پس از تصرف منطقه فاو و منتفی شدن مأموریت قرارگاه‌های نجف در جزایر ام الرصاص و بوارین، این قرارگاه نیز به قرارگاه‌های کربلا و نوح برای مقابله با پاتک‌های دشمن به آن‌ها پیوست.
● مأموریت قرارگاه کربلا
این قرارگاه فرماندهی محور شمالی جبهه عملیات و مأموریت تصرف شهر بندری فاو را بر عهده داشت و باید به ایجاد خط دفاعی از اروندرود تا دریاچه نمک پس از تصرف منطقه بپردازد و مسئولیت آن بر عهده برادر احمد غلام پور قرار داشت.
● مأموریت قرارگاه نوح
این قرارگاه، فرماندهی محور جنوبی جبهه عملیات و تصرف سایت‌های موشکی ساحل به دریا و نیز تصرف منطقه رأس البیشه و تأمین جاده ساحلی ام القصر و ساحل خورعبدالله را بر عهده داشت. از سوی دیگر این قرارگاه مأموریت پدافند در مقابل حمله احتمالی دشمن از طریق دریا و نیز انجام پشتیبانی عملیات با کمک شناورهای سنگین را پذیرفته بود. پس از انجام مأموریت فوق نیز، این قرارگاه باید خط دفاعی خود را در اطراف محور جاده ام القصر تا دریاچه نمک تشکیل داده و در برابر پاتک‌های دشمن از این سو، پدافند نماید.
● قرارگاه‌های فرعی
همچنین قرارگاه‌های دیگری با مأموریت‌های جداگانه به شرح زیر تشکیل شده بودند.
۱) قرارگاه یونس۱، تحت امر قرارگاه نوح و با شرکت ناو تیپ کوثر که مأموریت حمله به اسکله الاُمَیه را بر عهده داشت.
۲) قرارگاه یونس ۲، قرارگاه عملیاتی نیروی دریایی ارتش که تحت امر قرارگاه خاتم النبیاء بود و مأموریت حمله به اسکله البَکر را بر عهده داشت، ولی عملاً این قرارگاه، فعال نشد تا بتواند اقدامی انجام دهد.
۳) قرارگاه رعد، قرارگاه عملیاتی نیروی هوایی ارتش که مأموریت پشتیبانی هوایی و پدافند هوایی را بر عهده داشت و با استقرار یک سایت موشکی ضد هوایی هاگ، در منطقه فعالیت می‌کرد و توانست تعداد بسیاری از هواپیماهای دشمن را سرنگون نماید. تنها در روز اول عملیات، این سایت موشکی دوازده فرود موشک به سمت اهداف هوایی، پرتاب نمود. فرماندهی این قرارگاه را شهید خلبان عباس بابایی معاون عملیاتی نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران بر عهده داشت.
۴) قرارگاه شهید سلیمان خاطر، قرارگاه عملیاتی هوانیروز که مأموریت تشکیل تیم‌های آتش با بالگردهای کبری، تخلیه مجروح با بالگردهای ۲۱۴ و نیز جابجایی تعدادی از نیروها را بر عهده داشت.
● نکات مهم طراحی عملیات
با توجه به آن‌که عملیات والفجر ۸ از سوی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی برنامه‌ریزی می‌شد و ارتش جمهوری اسلامی ایران در طرح‌ریزی آن نقشی نداشت؛ بنابراین، برای انتخاب منطقه عملیات و نیز تاکتیک‌های مناسب برای اجرای طرح عملیات، نکاتی، مد نظر فرماندهان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی قرار داشت که به شرح زیر است:
▪ برنامه‌ریزی برای انجام عملیات در منطقه‌ای صورت گیرد که بتوان با استفاده از توانایی‌ها و نقاط قوت یگان‌های خودی به نقطه ضعف توان رزمی ارتش بعثی حمله کرد.
▪ انجام عملیات در منطقه‌ای صورت گیرد که از امکان اجرای مانور برای یگان‌های مکانیزه و زرهی دشمن کاسته شود. بدین منظور منطقه عملیاتی انتخاب شده باید از عوارض طبیعی و مصنوعی مناسب برخوردار باشد.
▪ عملیات در منطقه‌ای صورت گیرد که موفقیت حاصل از آن، موجب فعال شدن فضای جبهه‌های جنگ شود و در نتیجه، رکود و انفعال در جبهه‌های نبرد، جای خود را به نشاط و استمرار فشارها بر دشمن بدهد و ادامه تهاجمات علیه دشمن، امکان خروج وی را از لاک دفاعی ندهد.
▪ عملیات در منطقه‌ای صورت گیرد که با توجه به تجهیزات و تسلیحات موجود در داخل کشور و یا آنچه امکان ساخت آن در کارخانجات صنعتی وجود دارد، قابل انجام باشد. علاوه بر این طرح‌ریزی هم به گونه‌ای صورت گیرد که بتوان از موفقیت نبرد اطمینان حاصل کرد. لازم به ذکر است که طرح عملیات هم باید مبتنی بر توان رزمی یگان‌های موجود سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، برنامه‌ریزی شود.
▪ عملیات در منطقه‌ای صورت گیرد که از عوارض طبیعی زمین منطقه بتوان در افزایش توان رزمی نیروهای خودی بهره برد؛ یعنی زمین برای جنگیدن و پاتک یگان‌های دشمن نامناسب و برای مانور یگان‌های خودی مناسب باشد.
▪ منطقه‌ای برای جنگیدن انتخاب شود که بتوان حتی‌الامکان بلافاصله پشت یک عارضه طبیعی مانند رودخانه یا عارضه‌ای مصنوعی مانند دریاچه نمک، پدافند نمود تا دشمن نتواند به راحتی و با سهولت علیه یگان‌های خودی پاتک کند. حسن منطقه فاو این بود که پس از تصرف جناحین آن که رودخانه اروند و خورعبدالله است بلافاصله تنها از یک سو باید در مقابل دشمن به پدافند پرداخت و در این حالت با استفاده از ماشین آلات مهندسی، امکان تشکیل خطوط دفاعی میسر می‌شد.
▪ به دلیل عدم امکان اجرای آتش تهیه سنگین از سوی گروه‌های توپخانه خودی و نیز عدم امکان استفاده وسیع از بمب باران هوایی و همچنین نداشتن یگان‌های مانوری زرهی کافی برای شکستن خطوط مستحکم دشمن و با توجه به برتری ارتش بعثی در این زمینه ها، جنگ فقط با استفاده از نیروهای پیاده شهادت طلب برای شکستن خط اول دشمن و نیز با استفاده از غافلگیر کردن دشمن و با بهره‌گیری از تاریکی شب انجام شود.
▪ اجرای عملیات در سرزمینی صورت گیرد که دشمن نتواند از همه آتش‌های خود به طور مؤثر علیه یگان‌های خودی، استفاده کند و توان وی در آن منطقه محدودتر باشد.
پس در واقع می‌توان این‌گونه جمع‌بندی کرد که انتخاب منطقه فاو برای عملیات، دشمن را مجبور ساخت در ناحیه‌ای که تمایلی به جنگ در آن نداشت، درگیر شود و برای مدت بسیاری ابتکار عمل در اختیار رزمندگان اسلام قرار گیرد.
● نکات مورد توجه در طرح‌ریزی عملیات
در برنامه‌ریزی مانور عملیات، توجه به دو عامل به طور چشمگیری در طرح‌ریزی نبرد والفجر ۸، موثر بود.
۱) تجارب عملیات خیبر و بدر که در منطقه هور العظیم انجام شد.
این دو عملیات نشان داد که اگر مشکلات مربوط به پشتیبانی رزمی و پشتیبانی خدمات رزمی حل نشود و تدارک لازم از برنامه عملیات صورت نگیرد، همه دستاوردهای عملیات مورد تهدید جدی قرار می‌گیرد؛ بنابراین، استفاده از انواع پل و نیز بهره‌گیری از انواع شناورهای تدارکاتی و همچنین امکان استفاده از آتش موثر توپخانه باید در اولویت برنامه‌ریزی‌ها قرار گیرد و تا اطمینان از تأمین آنها، نبایستی اجرای عملیات آغاز شود.
۲) پیچیدگی‌ها و ویژگی‌های خاص عملیات والفجر ۸
به دلیل سختی‌های عملیات خیبر و بدر که نوعی عملیات آبی- خاکی تلقی می‌شد و سرانجام همه اهداف طرح‌ریزی شده برای آنها، در حین اجرای عملیات، تحقق نیافت؛ بنابراین، برخی از فرماندهان ارشد سپاه از جمله تعدادی از فرماندهان لشکرهای خط شکن مثل لشکرهای امام حسین و نجف اشرف درباره این عملیات، تردید داشته و از موفقیت آن ناامید بودند، به گونه‌ای که فرمانده کل سپاه نتوانست برای این فرماندهان و این یگان‌ها، مأموریت مؤثری را در مرحله اول عملیات والفجر ۸ تعیین نماید. البته آنها در مراحل بعدی عملیات فعالانه شرکت داشتند.
فرماندهان ارتش نیز در بازدیدی که از این منطقه، قبل از آغاز عملیات داشتند، به این نتیجه رسیدند که انجام این عملیات امکان پذیر نیست و آن را یک طرح ناشدنی می‌دانستند.
اگر سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، تجربه گرانبهای دو عملیات خیبر و بدر در هورالهویزه را به همراه خود نداشت، قطعاً طراحی عملیات والفجر ۸ با مشکل روبه‌رو می‌شد.
● مشکلات برنامه‌ریزی برای عملیات
در طرح‌ریزی مانور این عملیات چند مسئله مهم بود که عبارتند از:
▪ گذر از رودخانه عریض اروند، مهمترین مرحله این عملیات بود. اروندرود بزرگترین رودخانه ایران است. آب چهار رودخانه کارون، کرخه، دجله و فرات از طریق این رودخانه به خلیج‌فارس می‌ریزد و آب خلیج‌فارس نیز در این رودخانه جریان می‌یابد. در واقع، طبیعت این رودخانه هم مانند یک خور است و هم مثل دیگر رودخانه‌ها، آب شیرین در آن جریان دارد. آگاهی از وضعیت خاص اروندرود مثل جزر و مد و جریان‌های گوناگون درون رودخانه در نوبت‌های خاص هفته، ساعت، شب و روز که موجب ایجاد چهار وضعیت گوناگون می‌شد، در برنامه‌ریزی برای عبور نیروهای خط‌شکن بسیار حیاتی بود. در طراحی عملیات عبور غواص‌ها از این رودخانه عریض باید این شرایط مدنظر قرار می‌گرفت و به ویژه به فاصله زمانی بین جزر و مد که بیش از چهار ساعت به طول می‌انجامید، توجه می‌شد. حدود ۲۵۰۰ غواص باید برای رسیدن به خط دفاعی اول دشمن با رعایت غافلگیری در شرایط آب مد، از رودخانه می‌گذشتند تا به نزدیکترین نقطه از سنگرهای اول دشمن برسند. اگر زمان شروع عملیات به خوبی تعیین نمی‌شد و عبور غواص‌ها با شرایط جزر رودخانه روبه‌رو می‌شد، باید نیروهای خط شکن حدود ۲۰۰ متر را به صورت سینه خیز از میان باتلاق‌ها و موانع موجود در آنها بگذرند که در این صورت موفقیت عملیات، با ابهام مواجه می‌شد.
▪ عملیات عبور از موانع مصنوعی و شکستن خط اول دشمن و پاکسازی سر پل به دست آمده و توسعه آن به منظور ادامه عملیات.
▪ مرحله بندی عملیات و وارد کردن عمده قوا برای رسیدن به اهداف مورد نظر که نیاز به واحدهای شناوری کافی و مطمئن داشت.
▪ توسعه در عمق و استفاده از موفقیت برای تثبیت اهداف به دست آمده و گسترش منطقه نبرد.
▪ پدافند و مقابله با پاتک‌های دشمن برای حفظ منطقه تصرف شده.
با توجه به مشکل انتقال ماشین آلات مهندسی همزمان با عبور عمده قوا، امکان احداث خاکریزهای مناسب برای ایجاد خط دفاعی در مقابل دشمن از اولویت ویژه‌ای برخوردار بود.
▪ برنامه‌ریزی برای وارد نشدن به شهر فاو و دور زدن این شهر به منظور آسیب ندیدن غیر نظامیانی که احتمالاً در شهر وجود داشتند.
▪ استفاده از یگان هایی که پیشتر کمتر در خط شکنی‌های عملیات گذشته حضور داشتند به دلیل وارد نکردن فرماندهانی که اندکی ابهام در مورد موفقیت عملیات داشتند.
▪ انجام عملیات در شب با توجه به این که شفافیت آب رودخانه اروند، امکان دیده شدن غواص‌ه‌ایی که در سطح آب حرکت می‌کردند را فراهم می‌آورد. از سوی دیگر، دشمن گاه برای دیدن سطح رودخانه به ویژه در ناحیه اسکله فاو از نورافکن استفاده می‌کرد.
▪ نیاز به آماده کردن عقبه یگان‌ها در نخلستان‌های اطراف بهمنشیر و نیز فضای مناسب برای تمرکز نیروها قبل از آغاز تک در میان نخلستان‌های اطراف اروندرود و ایجاد اسکله‌ها و فضاهای نگهداری قایق‌های انتقال عمده قوا.
▪ از آنجا که در مجموع برای عبور پانزده لشکر سپاه؛ یعنی در حدود ۱۵۰ هزار رزمنده برای اجرای عملیات برنامه‌ریزی شده بود، باید پل‌های بسیاری برای پشتیبانی این نیروها احداث می‌شد. معمولاً در این عملیات‌ها باید به ازای هر لشکر یک پل در نظر گرفت.
برای درک شرایط و حالت‌های گوناگون اروندرود، ماه‌ها کار فشرده اطلاعاتی صورت گرفت و با جمع‌بندی اطلاعات موجود در تاریخچه این رودخانه و نیز شرایط جوی منطقه خسروآباد و فاو در بیست سال گذشته که از اداره هواشناسی گرفته شد، وضعیت رودخانه برای طراحی عملیات، مورد مطالعه قرار گرفت.
برای اجرای عملیات عبور غواص‌ها از رودخانه، آموزش‌ها و تمرین‌های بسیاری انجام شد تا شرایط روحی و جسمانی نیروهای عمل کننده به حد مطلوب برسد. این عملیات، اوج خطر پذیری نیروهای انقلاب را به نمایش گذاشت.
دکتر حسین علایی
تابناک
منبع : سایت بصیرت