یکشنبه, ۷ بهمن, ۱۴۰۳ / 26 January, 2025
مجله ویستا
فرقها و درستی و نادرستی جامعه ی اطلاعا «-ت» و «-تی»؟
«فرق میان» «-ت» و «-تی» چیست؟ و كدام یك بهتر و درستتر است؟
اما اغلب پاسخدهندگان به این پرسشها، از پاسخدهی به بخش اول آن، طفره میرفتند و به جای پرداختن به ماهیتها، واقعیتها، كاربردها، مصادیق و معانی این دو اصطلاح، به بحث اعتباری «بهتر» و «درستتر» كدام است، میپرداختند و در این باره نیز به این پیشداوری همیشگی خود بال و پر میدادند كه آری، برای ما فارسی زبانان، اطلاق «جامعه اطلاعاتی» به Information Society بهتر و درستتر است! لیكن این جا، نیز ایكاش، به روشی علمی، نخست معین میكردند كه آن واقعیت ومصداقی كه زیبندهی چنین نامگذاریی است چیست و كدام است؟!
۱- واقعیت متفاوت، اصطلاحات مختلف
ما، در پژوهشهای جامعه شناختی غربیها (عمدتاً آمریكایی و بعضاً اروپایی) از سی اندی سال پیش تاكنون اصطلاحات زیر را داریم:
(۱) informational society (و اسم جمع آن)
(۲) information society (و اسم جمع آن)
*واژهی (۱)، بیشتر كاربرد علمی و دانشگاهی داشت و تحت آن شكل انتقالی و فرایند تجدید ساختار سرمایهداری كشورهای OECD از نیمهی دوم سدهی بیستم میلادی درك میشد. اسم جمع آن نیز (یعنی (informational societies) با بسامد كمتری نسبت به اسم مفرد، استفاده میشد كه به معنای تفاوتهای زمانی و مكانیگذار اجباری جوامع سرمایهداری پیشرفته از شیوهی تولید صنعتی به شیوهی تولید فراصنعتی بود.
*اما واژهی (۲)، بیشتر كاربردی مدیریتی، روزنامه نگاری و غیر دانشگاهی داشت و تحت آن بخش و قطاع جدیدی از جامعهی سرمایهداری نوین درك میشد كه از فناوری اطلاعات و شبكههای ارتباطی بهرهمند است. در واقع كسانی كه واژهی (۲) را نسبت به واژهی (۱)، ترجیح میدادند، بیشتر بر نقش «اطلاعات» در جامعه تأكید میورزیدند ولی دانشگاهیان، به ویژه جامعهشناسان دانشگاهی ، درست به همین علت كه در صورت زبانی دوم (۲)، تأكید بر نقش اطلاعات در جوامع است، آن را كافی برای اطلاق به جامعه نوین سرمایهداری نمیدانستند و معتقد بودند كه واژهای (۲)، «دست مالی» شده است، علمی نیست و در اصل در همهی جوامع بشری، اطلاعات، نقش مهمی را بر عهده داشته است و هنوز هم دارد! از این رو، دانشمندان دانشگاهی ، صنعت «اطلاعاتی» یا informational را به شماری از بخشهای جامعه نیز اطلاق میكردند مانند: اقتصاد اطلاعاتی، شهر اطلاعاتی و.... اما با وجود همهی این دقت نظرها، از آنجایی كه واژهی دوم (۲)، فراوانتر از واژهای اول (۱)، به كار میرفت، حتی دانشمندان جامعهشناسی هم به مرور ترجیح دادند از صنعت «اطلاعاتی» چشمپوشی كنند و به جای آن از اسم «اطلاعات» استفاده كنند. این روند، به ویژه، هنگامی در گفتار و نوشتار اروپاییان وآمریكاییان، به نفع واژهی دوم (۲) تمام شد كه تحت عنوان «جامعه اطلاعات» یا Information Society، سازمانی جهانی، تحت سرپرستی سازمان ملل متحد و با تصدیگری اتحادیهی بینالمللی مخابرات (ITU) موسوم به WSIS تشكیل شد و از آن به بعد اسم عام واژهی (۲) یعنی information society به اسم خاص واژهی (۲) The Information Society تبدیل شد.
۲-مائول كاستلزهم كتمان نمیكند!
در اثر این جریان كه به یك باره، ابعاد انفجاری و جهانی یافت، مانوئل كاستلز هم كه تا پایان سدهی بیستم براستفاده از واژهی (۱)، تأكید میكرد، در سال ۲۰۰۲ كتاب «جامعهی اطلاعات و دولت رفاه» یا « The Information Society and Welfare State» را به كمك یكی از همكاران خود منتشر نمود. پس به طور خلاصه میتوان نتیجه گرفت كه:
*معمرینی كه ما را به متون پیش از تشكیل دور نخست اجلاس عالی جهانی پیرامون جامعه اطلاعات (WSIS) ارجاع میدهند، منظورشان از كاربرد واژهی (۱)، پدیدهای جامعه شناختی است كه با مشاهدهی علمی و تحلیلی منطقی از جوامع سرمایهداری پیشرفتهای چون آمریكا پس از جنگ دوم جهانی، حاصل شده است ولی اگر همان را بخواهند به فرضیات جامعهی ما بسطدهند، دچار خطایی ذهنی میشوند زیرا جوامعی چون جامعهی كنونی ما، هنوز به آن مرحله از رشد و بلوغ جوامع سرمایهداری پیشرفته نرسیدهاند كه بتوان در آن، پدیده یگذار از سازمان اجتماعی صنعتی واقتصادصنعتی به سازمان اجتماعی اطلاعاتی و اقتصاد اطلاعاتی را مشاهده كرد یا تشخیص داد.
۳-واژهی سوم
*در كنار دو واژهی (۱) و (۲)، واژهی سومی را باید نشاند به صورت زیر: The Information Society كه دارای ویژگیهای زیر است:
الف-مفهومی جدید است، جدیدتر از واژههای (۱) و (۲).
ب- اسم خاص است (حروف آغازین آن بزرگ است و دارای حرف تعریف the
ج- فاقد اسم جمع است!
د- نام پدیدهای جامعه شناختی نیست بلكه نام پروژه و برنامهایست جهانی و چون دیگر تحت آن شكلی انتقالی از شیوهی تولید صنعتی به فراصنعتی فهمیده نمیشود و تحولی اجباری و مختص جوامع سرمایهداری پیشرفته نیست بلكه، برنامهای اختیاریست و آگاهانه كه باید در هر كشوری تدوین شوند و تا پایان سال ۲۰۱۵ در سراسر جهان و در هر كشوری كه اعلامیهی اصول و برنامهی عمل آن را پذیرفتهاند متحقق شود.
ه-درست به همین علت، این اصطلاح جدید، دارای تشكیلاتی جهانیست كه شكل امروزین و ابتدایی آن همین WSIS است و در آینده، باید منسجمتر و ساخت مندتر از شكل كنونیاش و سازماندهی شود.
و-به عنوان برنامه، حاصل اجماعی جهانی و لذا طرحی حداقلی است تا تمام «سهم داران» راگرد هم آورد و پراكنده نكند و اما به عنوان «سهمداران»، همهی دولتها و سازمانهای غیر دولتی فهمیده میشوند كه بیانیهی اصول و برنامهی عمل WSIS را قبول دارند و برای تحقق آن كار میكنند.
۴- نتیجهگیری
بنابر این، مترجمان ما و نویسندگان و ویراستاران ما باید دقت لازم را در تعیین معادل درست برای هر یك از واژههای مذكور داشته باشند.
*بدون شك معادل واژهی (۱)، «جامعه اطلاعاتی» است وبس
*اما معادل واژههای (۲) و (۳)، هر دو «جامعه اطلاعات» است زیرا ما در نگارش فارسی، كوچك و بزرگنویسی حروف را نداریم و نیز فاقد علامتی برای نشان دادن اسم خاص هستیم.
*آنچه مورد نظر معمرین ماست واژهی (۱) است كه متأسفانه در كاربرد ناروای آن برای و به جای واژههای (۲) و (۳)، اصرار میورزند و تعصب به خرج میدهند.
*نباید سادهلوحانه گفت: منظور جامعه اطلاعات و جامعه اطلاعاتی، یكی است و آن یكی هم معادل واژههای (۱) و (۲) و (۳) است پس چون «جامعه اطلاعاتی» رواج بیشتری دارد، درستتر است! حقیقت چیز دیگری است!
واضعان ایرانی «جامعه اطلاعاتی»، از اقتدار علمی و دانشگاهی خود استفاده میكنند و شاگردان و دانش جویان روزنامهنگاری فعلی و سابق نیز بر ذهنیت خود تكیه میكنند و آن را در رسانهها رواج میدهند. این رواج، رواجی طرف دارانه و پیشداورانه و در تحلیل نهایی ایدئولوژیك است كه با رواج و بسامد واژهها در زبان طبیعی فرق اساسی دارد. از منظر اصطلاح شناسی، اطلاق غلط، غلط است و جامعهشناسی زبان و برنامهریزی زبانی، ایجاب میكند كه اصطلاح درست «جامعه اطلاعات» (كه معادل واژهی (۳) است) ترویج شود، همچون سایر تركیبهای زیر:
فناوری اطلاعات، تولید اطلاعات، پردازش اطلاعات، ذخیرهسازی اطلاعات، اقتصاد اطلاعات، مدیریت اطلاعات، بخش اطلاعات، و غیره.... اطلاق «جامعهاطلاعاتی» به The Information Society، به جزیره ای فكر كردن در اقیانوس اطلاعات را در پی دارد. بیاییم این بار و این جا، ذهنیت جزیرهای را برای همیشه، كنار بگذاریم. اگر به آینده بیاندیشیم، مثلاً به ۲۰۱۵، سال تحقق جهانی پروژهی جامعهی اطلاعات بعد از آن، صدها دانشجوی ارتباطات اجتماعی كه هزاران بار از اصطلاح «جامعه اطلاعات» استفاده خواهند كرد، به خودی خود باعث رواج این اصطلاح میشوند.
فراموش نكنیم كه موضع نهایی آنانی كه هنوز آگاهانه از «جامعه اطلاعاتی» سخن میرانند و از درستی آن نسبت به جامعه اطلاعات دفاع میكنند، تدافعیست!
دیر زمانی است كه ارتكاب خطاهای ذهنی كه گاهی بسیار اندوه بار هم هستند، به سنت تبدیل شده است و نپذیرفتن خطا و اصرار متعصبانه بر آن، ارتكابی گران سنگتر است. تا كنون ما، در این ماهنامه، از این موضع حركت كردهایم و میكنیم هر دو اصطلاح «جامعه اطلاعاتی» و «جامعه اطلاعات» و هر یك از آنها از منظر واقعیت تاریخی مصداق، معنا و كاربردی ویژهای كه در همبافت یا Context مرتبط دارد، درست است اما در واقعیت تاریخی ما و از منظری كه ما به WSIS نگاه میكنیم باید درستی «جامعه اطلاعاتی» را عطف به ما سبق كنیم و درستی «جامعه اطلاعات» را به صورت همزمان و عطف به حال و آینده، بفهمیم.
عباس پورخصالیان
اما اغلب پاسخدهندگان به این پرسشها، از پاسخدهی به بخش اول آن، طفره میرفتند و به جای پرداختن به ماهیتها، واقعیتها، كاربردها، مصادیق و معانی این دو اصطلاح، به بحث اعتباری «بهتر» و «درستتر» كدام است، میپرداختند و در این باره نیز به این پیشداوری همیشگی خود بال و پر میدادند كه آری، برای ما فارسی زبانان، اطلاق «جامعه اطلاعاتی» به Information Society بهتر و درستتر است! لیكن این جا، نیز ایكاش، به روشی علمی، نخست معین میكردند كه آن واقعیت ومصداقی كه زیبندهی چنین نامگذاریی است چیست و كدام است؟!
۱- واقعیت متفاوت، اصطلاحات مختلف
ما، در پژوهشهای جامعه شناختی غربیها (عمدتاً آمریكایی و بعضاً اروپایی) از سی اندی سال پیش تاكنون اصطلاحات زیر را داریم:
(۱) informational society (و اسم جمع آن)
(۲) information society (و اسم جمع آن)
*واژهی (۱)، بیشتر كاربرد علمی و دانشگاهی داشت و تحت آن شكل انتقالی و فرایند تجدید ساختار سرمایهداری كشورهای OECD از نیمهی دوم سدهی بیستم میلادی درك میشد. اسم جمع آن نیز (یعنی (informational societies) با بسامد كمتری نسبت به اسم مفرد، استفاده میشد كه به معنای تفاوتهای زمانی و مكانیگذار اجباری جوامع سرمایهداری پیشرفته از شیوهی تولید صنعتی به شیوهی تولید فراصنعتی بود.
*اما واژهی (۲)، بیشتر كاربردی مدیریتی، روزنامه نگاری و غیر دانشگاهی داشت و تحت آن بخش و قطاع جدیدی از جامعهی سرمایهداری نوین درك میشد كه از فناوری اطلاعات و شبكههای ارتباطی بهرهمند است. در واقع كسانی كه واژهی (۲) را نسبت به واژهی (۱)، ترجیح میدادند، بیشتر بر نقش «اطلاعات» در جامعه تأكید میورزیدند ولی دانشگاهیان، به ویژه جامعهشناسان دانشگاهی ، درست به همین علت كه در صورت زبانی دوم (۲)، تأكید بر نقش اطلاعات در جوامع است، آن را كافی برای اطلاق به جامعه نوین سرمایهداری نمیدانستند و معتقد بودند كه واژهای (۲)، «دست مالی» شده است، علمی نیست و در اصل در همهی جوامع بشری، اطلاعات، نقش مهمی را بر عهده داشته است و هنوز هم دارد! از این رو، دانشمندان دانشگاهی ، صنعت «اطلاعاتی» یا informational را به شماری از بخشهای جامعه نیز اطلاق میكردند مانند: اقتصاد اطلاعاتی، شهر اطلاعاتی و.... اما با وجود همهی این دقت نظرها، از آنجایی كه واژهی دوم (۲)، فراوانتر از واژهای اول (۱)، به كار میرفت، حتی دانشمندان جامعهشناسی هم به مرور ترجیح دادند از صنعت «اطلاعاتی» چشمپوشی كنند و به جای آن از اسم «اطلاعات» استفاده كنند. این روند، به ویژه، هنگامی در گفتار و نوشتار اروپاییان وآمریكاییان، به نفع واژهی دوم (۲) تمام شد كه تحت عنوان «جامعه اطلاعات» یا Information Society، سازمانی جهانی، تحت سرپرستی سازمان ملل متحد و با تصدیگری اتحادیهی بینالمللی مخابرات (ITU) موسوم به WSIS تشكیل شد و از آن به بعد اسم عام واژهی (۲) یعنی information society به اسم خاص واژهی (۲) The Information Society تبدیل شد.
۲-مائول كاستلزهم كتمان نمیكند!
در اثر این جریان كه به یك باره، ابعاد انفجاری و جهانی یافت، مانوئل كاستلز هم كه تا پایان سدهی بیستم براستفاده از واژهی (۱)، تأكید میكرد، در سال ۲۰۰۲ كتاب «جامعهی اطلاعات و دولت رفاه» یا « The Information Society and Welfare State» را به كمك یكی از همكاران خود منتشر نمود. پس به طور خلاصه میتوان نتیجه گرفت كه:
*معمرینی كه ما را به متون پیش از تشكیل دور نخست اجلاس عالی جهانی پیرامون جامعه اطلاعات (WSIS) ارجاع میدهند، منظورشان از كاربرد واژهی (۱)، پدیدهای جامعه شناختی است كه با مشاهدهی علمی و تحلیلی منطقی از جوامع سرمایهداری پیشرفتهای چون آمریكا پس از جنگ دوم جهانی، حاصل شده است ولی اگر همان را بخواهند به فرضیات جامعهی ما بسطدهند، دچار خطایی ذهنی میشوند زیرا جوامعی چون جامعهی كنونی ما، هنوز به آن مرحله از رشد و بلوغ جوامع سرمایهداری پیشرفته نرسیدهاند كه بتوان در آن، پدیده یگذار از سازمان اجتماعی صنعتی واقتصادصنعتی به سازمان اجتماعی اطلاعاتی و اقتصاد اطلاعاتی را مشاهده كرد یا تشخیص داد.
۳-واژهی سوم
*در كنار دو واژهی (۱) و (۲)، واژهی سومی را باید نشاند به صورت زیر: The Information Society كه دارای ویژگیهای زیر است:
الف-مفهومی جدید است، جدیدتر از واژههای (۱) و (۲).
ب- اسم خاص است (حروف آغازین آن بزرگ است و دارای حرف تعریف the
ج- فاقد اسم جمع است!
د- نام پدیدهای جامعه شناختی نیست بلكه نام پروژه و برنامهایست جهانی و چون دیگر تحت آن شكلی انتقالی از شیوهی تولید صنعتی به فراصنعتی فهمیده نمیشود و تحولی اجباری و مختص جوامع سرمایهداری پیشرفته نیست بلكه، برنامهای اختیاریست و آگاهانه كه باید در هر كشوری تدوین شوند و تا پایان سال ۲۰۱۵ در سراسر جهان و در هر كشوری كه اعلامیهی اصول و برنامهی عمل آن را پذیرفتهاند متحقق شود.
ه-درست به همین علت، این اصطلاح جدید، دارای تشكیلاتی جهانیست كه شكل امروزین و ابتدایی آن همین WSIS است و در آینده، باید منسجمتر و ساخت مندتر از شكل كنونیاش و سازماندهی شود.
و-به عنوان برنامه، حاصل اجماعی جهانی و لذا طرحی حداقلی است تا تمام «سهم داران» راگرد هم آورد و پراكنده نكند و اما به عنوان «سهمداران»، همهی دولتها و سازمانهای غیر دولتی فهمیده میشوند كه بیانیهی اصول و برنامهی عمل WSIS را قبول دارند و برای تحقق آن كار میكنند.
۴- نتیجهگیری
بنابر این، مترجمان ما و نویسندگان و ویراستاران ما باید دقت لازم را در تعیین معادل درست برای هر یك از واژههای مذكور داشته باشند.
*بدون شك معادل واژهی (۱)، «جامعه اطلاعاتی» است وبس
*اما معادل واژههای (۲) و (۳)، هر دو «جامعه اطلاعات» است زیرا ما در نگارش فارسی، كوچك و بزرگنویسی حروف را نداریم و نیز فاقد علامتی برای نشان دادن اسم خاص هستیم.
*آنچه مورد نظر معمرین ماست واژهی (۱) است كه متأسفانه در كاربرد ناروای آن برای و به جای واژههای (۲) و (۳)، اصرار میورزند و تعصب به خرج میدهند.
*نباید سادهلوحانه گفت: منظور جامعه اطلاعات و جامعه اطلاعاتی، یكی است و آن یكی هم معادل واژههای (۱) و (۲) و (۳) است پس چون «جامعه اطلاعاتی» رواج بیشتری دارد، درستتر است! حقیقت چیز دیگری است!
واضعان ایرانی «جامعه اطلاعاتی»، از اقتدار علمی و دانشگاهی خود استفاده میكنند و شاگردان و دانش جویان روزنامهنگاری فعلی و سابق نیز بر ذهنیت خود تكیه میكنند و آن را در رسانهها رواج میدهند. این رواج، رواجی طرف دارانه و پیشداورانه و در تحلیل نهایی ایدئولوژیك است كه با رواج و بسامد واژهها در زبان طبیعی فرق اساسی دارد. از منظر اصطلاح شناسی، اطلاق غلط، غلط است و جامعهشناسی زبان و برنامهریزی زبانی، ایجاب میكند كه اصطلاح درست «جامعه اطلاعات» (كه معادل واژهی (۳) است) ترویج شود، همچون سایر تركیبهای زیر:
فناوری اطلاعات، تولید اطلاعات، پردازش اطلاعات، ذخیرهسازی اطلاعات، اقتصاد اطلاعات، مدیریت اطلاعات، بخش اطلاعات، و غیره.... اطلاق «جامعهاطلاعاتی» به The Information Society، به جزیره ای فكر كردن در اقیانوس اطلاعات را در پی دارد. بیاییم این بار و این جا، ذهنیت جزیرهای را برای همیشه، كنار بگذاریم. اگر به آینده بیاندیشیم، مثلاً به ۲۰۱۵، سال تحقق جهانی پروژهی جامعهی اطلاعات بعد از آن، صدها دانشجوی ارتباطات اجتماعی كه هزاران بار از اصطلاح «جامعه اطلاعات» استفاده خواهند كرد، به خودی خود باعث رواج این اصطلاح میشوند.
فراموش نكنیم كه موضع نهایی آنانی كه هنوز آگاهانه از «جامعه اطلاعاتی» سخن میرانند و از درستی آن نسبت به جامعه اطلاعات دفاع میكنند، تدافعیست!
دیر زمانی است كه ارتكاب خطاهای ذهنی كه گاهی بسیار اندوه بار هم هستند، به سنت تبدیل شده است و نپذیرفتن خطا و اصرار متعصبانه بر آن، ارتكابی گران سنگتر است. تا كنون ما، در این ماهنامه، از این موضع حركت كردهایم و میكنیم هر دو اصطلاح «جامعه اطلاعاتی» و «جامعه اطلاعات» و هر یك از آنها از منظر واقعیت تاریخی مصداق، معنا و كاربردی ویژهای كه در همبافت یا Context مرتبط دارد، درست است اما در واقعیت تاریخی ما و از منظری كه ما به WSIS نگاه میكنیم باید درستی «جامعه اطلاعاتی» را عطف به ما سبق كنیم و درستی «جامعه اطلاعات» را به صورت همزمان و عطف به حال و آینده، بفهمیم.
عباس پورخصالیان
منبع : ماهنامه دنیای مخابرات و ارتباطات
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست