جمعه, ۱۲ بهمن, ۱۴۰۳ / 31 January, 2025
مجله ویستا
علوم طبیعی در قرآن
● مقدمه
▪ تصور اسلامی علم
یکی از ویژگیهای امت اسلامی عالم بودن است. در قرآن کریم و سنت اسلامی، مسلمانان دعوت به کسب علم شدهاند و فضائل زیادی برای علما ذکر شده است.
بعضی از آیات و روایات صراحت دارند که منظور از علم تنها علم اصول عقاید و احکام شرعینیست. به عنوان مثال چند نمونه را ذکر میکنیم:
الف- «ولقد آتینا داود و سلیمان علما و قالاالحمدلله الذی فضلنا علی کثیر من عباده المؤمنین و ورث سلیمان داود و قال یا ایهاالناس علمنا منطق الطیر واوتینا من کل شیء ان هذا لهو الفضل المبین» (نمل، ۱۶-۱۵)
(ما داود و سلیمان را از دانش بهرهمند ساختیم و آنها گفتند: حمد از آن خدایی است که ما را بر بسیاری از بندگان مؤمنش برتری بخشید و سلیمان وارث داود شد و گفت ای مردم ما رازبان پرندگان آموختند و از هر گونه نعمت عطا کردند و این فضیلت آشکاری است.)
میبینیم که حضرت سلیمان (ع) دانستن زبان پرندگان را فضیلت میشمارد.
تا اینجا نتیجه میگیریم که کلمه علم در کتاب و سنت به مفهومی عامتر از معارف خاص مذهبی به کار رفته است. اسلام مسلمانان را فقط از فرا گرفتن دانشهایی که کلا به حال بشر مضرند و یا ضررشان بیش از نفعشان است برحذر داشته است (سحر و قمار بازی نمونههای بارزی از این دسته دانشها هستند). خداوند تعقل در آیات پروردگار و درک آنها را به علما منحصر کرده است. واضح است که درک موضوعاتی که در قرآن مطرح شدهاند تنها برای علمایی امکانپذیر است که در این زمینهها کار کرده و معلومات مقدماتی را کسب کرده باشند و الا با نظر سطحی نمیتوان از کتاب تکوین چیزی فرا گرفت. بخش قابل ملاحظهای از این مقدمات را تنها از طریق علومی نظیر ریاضی، فیزیک، شیمی، ستارهشناسی، جانورشناسی و ... (که ما آنها را در این مقاله علوم طبیعی مینامیم) میتوان آموخت. به کمک این علوم و علوم عقلی است که ما به قوانین طبیعت و عظمت دستگاه آفرینش پی میبریم و متوجه نظم و انسجام موجود در طبیعت میشویم.
▪ جلوههای طبیعت در قرآن
روز ۱۳ فروردین یا همان سیزدهبدر که باید بگوییم روز خراب کردن منابع طبیعی است ... اسمش را گذاشتهایم روز طبیعت، به سیزدهم میگویند روز طبیعت، اما واقعیتش روز تخریب طبیعت به دست بعضیها است.
طبیعت، امانت خداست. به امانت خدا خیانت نکنید. ۱۹۰ بار اسم زمین و آسمان در قرآن برده شده است. ۱۷ بار اسم «ما بینهما» یعنی بین زمین و آسمان برده شده است. ۶۴ بار اسم آب، ۳۳ بار خورشید، ۳۹ بار کوه، ۲۷ بار ماه، ۲۷ بار درخت ... یعنی معلوم میشود کتاب آسمانی ما به طبیعت اهمیت میدهد. سورههای قرآن، سورههای طبیعی است. شما نگاه کنید، از آخر قرآن اسم سورهها اگر باشد، مثلاً عنکبوت، فاطر، دخان، طور، نجم، قمر، واقعه، حدید، اینها همه طبیعت است. قلم، جن، انسان، بروج «وَ السَّماءِ ذاتِ الْبُرُوجِ» (بروج/۱)، ماهها و ستارهها، انشقاق، غاشیه یعنی سیاهی، شمس خورشید، لیل شب، سوره زلزله «إِذا زُلْزِلَتِ الْأَرْض ...» طبیعت است. سوره قارعه طبیعت است. سورهی فیل، سورهی فلق، سورهی انعام، سورهی مائده، انعام یعنی چهارپا، انفال، انفال همین دریاها و رودخانهها و جنگلها و معدنها و انفال، کهف غارها، نور، سورهی نور داریم که نور هم از طبیعت است. نمل مورچه طبیعت است. عنکبوت طبیعت است. یعنی هم اسم سورهها و هم ...
ـ باد : اعراف / ۵۷، نحل / ۶۳، فرقان / ۴۸، روم / ۴۶ ـ ۴۸، فاطر / ۹ و ۲۷، نمل / ۶۳، فصلت / ۱۶.
ـ رعد و برق : رعد / ۱۲، روم / ۲۴، نور / ۴۳ (انتهای آیه)، فصلت / ۱۳ و ۱۷.
اشکال بارندگی ( باران ـ برف ـ تگرگ ) : نور/ ۴۳، مؤمنون / ۱۸، فرقان / ۴۸، شوری / ۲۸، زخرف / ۱۱، زمر/ ۲۱.
ـ اهمیت چرخهی آب : فرقان / ۴۹، اعراف / ۵۷، سجده / ۲۷، زمر / ۲۱، مؤمنون / ۱۸.
▪ چگونگی تشکیل باد:
اگر زمین به دور خود نمیچرخید، در این شرایط هوای صعودی از منطقه حاره به صورت بادهای آزئوستروفیک (نیروی منحرف کننده حاصل از گردش زمین به دور محور خودش) از سطوح فوقانی به جهت دو قطب حرکت میکردند و پس از نزول، دوباره به استوا برمی گشتند، در نتیجه یک سیستم ساده از این نوع بادها به وجود میآمد ولی به سبب گردش زمین به دور خود، جهت باد تغییر کرده و تقریباً حالتی موازی با مدارها به وجود میآید که سیستم گردش عمومی اتمسفر را پیچیده و گوناگون میکند که هر کدام شکلها و جهتها و ویژگیهای خاص خود را دارا هستند، مانند بادهای موسمی، بادهای غربی، بادهای قطبی و ... .
اینجاست که معجزه آیات حق آشکار شده و هر بیدار دلی را به تواضع و خضوع وا میدارد زیرا که میفرماید :
هو الذی ارسل الریاح بشرا بین یدی رحمه؛ اوست که فرستاد بادهایی را که بشارت دهندهی رحمت پروردگارند.
در این آیه اشاره به « ریاح» شده که جمع « ریح » است و دلیلی است بر وجود بادهای گوناگون و همچنین اشاره میکند به بادها؛ زیرا که میفرمایند : « بشرا بین یدی رحمته »
اما نوعی دیگر از بادها که مضر و تخریب کنندهاند، در قرآن با عبارت « ریح عاصف » و در کتب علمی با نام « توفان » با « توفنده » و در بعضی با عنوان « بادهای وحشی » از آن یاد شده است. نحوهی پیدایش این پدیده به این صورت است که اگر توده هوای مرطوب مجاور پهنه نسبتاً کوچکی از زمین گرم شود، سبک شده و در مقابل هوای سرد اطراف رو به بالا میرود. وقتی اختلاف دمای هوای گرم و سرد زیاد شد، علاوه بر اینکه این حرکت رو به بالا، سریع میشود؛ به سبب هجوم هوای سرد اطراف، هوای گرم نیز به شدت شروع به چرخیدن میکند و در نتیجه توفان پیچنده پدید میآید. قطر این توفان از چند متر تا حدود ۲ کیلومتر و سرعت چرخیدن آن ۳۲۰ تا ۴۸۰ کیلومتر در ساعت است و سرعت صعود آن در مرکز ممکن است به ۳۲۰ کیلومتر برسد. چون فشار هوا در مرکز توفان پیچنده کم است از این رو اگر به ساختمانی برخورد کند فشار هوای درون ساختمان نسبت به خارج فزونی یافته و به انفجار ساختمانها منجر میشود و اشیای سنگین را تا فاصله زیاد پرتاب میکند. خداوند در آیاتی از قرآن کریم سرنوشت ملتهایی را بیان میکند که به دلیل طغیان و کفرشان گرفتار این طوفانها شدهاند. سرانجام قوم نوح را چنین بیان میفرماید : « فاخذ هم الطوفان و هم ظالمون » (عنکبوت / ۱۴) به سبب ظلمشان گرفتار طوفان شدند.
همچنین یکی از بلاهایی که بر بنی اسرائیل نازل شد طوفان بود : « فارسلنا علیهم الطوفان ... » (اعراف / ۱۳۳) و سوره یونس در قسمتی از آیه ۲۲ حالت افرادی را بیان می کند که در دریا گرفتار طوفان شده اند:
... جائتها ریح عاصف و جاء هم الموج من کل مکان و ظنوا انهم واقع بهم
تندبادی به سراغ آنها آمد و امواج از همه طرف آنها را محاصره کرد به طوری که گمان کردند به وسیلهی امواج احاطه شدهاند.
فارسلنا علیهم ریحا صرصراً فی ایام نحسات لنذیقهم عذاب الخزی فی الحیاه الدنیا ... (فصلت / ۱۶)
پس فرستادیم بر آنها تندبادی را در روزهایی شوم تا بچشانیم عذاب و خواری را در دنیا.
▪ رعد و برق:
مشاهدات نشان میدهد که رعد و برق فقط زمانی رخ میدهد که تودههای عظیمی از آب مایع و یخ به سطوحی با میزان دمای تا ۲۰ درجه سانتیگراد برخورد میکند از این رو به عنوان یک قاعده کلی توفانها فقط در ارتباط با هوای گرم و مرطوب و غیر پایدار به ظهور میرسند. گاهی شدت رعد و برق به حدی است که به شدت ایجاد رعب و وحشت میکند و عامل سیلهای خانمان برانداز میگردد. اینجاست که خداوند میفرماید :
هو الذی یریکم البرق خوفا و طمعا و ینشی السحاب الثقال (رعد / ۱۲)
اوست که نشان میدهد به شما برق را برای برانگیختن ترس و امید (در شما) و اوست که ایجاد میکند ابرهای باردار را.
در رابطه با باردار شدن ابرها توسط باد، آیاتی وجود دارد که همگی بر این مطلب تصریح دارند :
و ارسلنا الریاح لواقح فانزلنا من السماء ماء فاسقیناکموه ... (حجر / ۲۲)
و بادهای بارورکننده را فرستادیم و سپس باران را از آسمان فرود آوردیم تا به آن آب شما و نباتات و حیوانات شما را سیراب گردانیم.
... حتی اذا اقلت سحابا ثقالا سقناه ... (اعراف / ۵۷)؛ تا آنگاه که کم کند بار ابرهای سنگین را.
و اما توجیه علمی آن : هنگام تشکیل ذرات آب که با هوا تماس دارند الکتریسته تولید میشود. الکتریسیته یونهایی را که در هوا وجود دارد جمع میکند و طبقه زیرین ابری که مجاور زمین است دارای بار مثبت و طرف مقابل دارای بار منفی خواهد بود. این ابر میتواند ابرهای خنثی مجاور خود را باردار کند. بنابراین هنگامی که دو جسم باردار به هم نزدیک میشوند، در فاصلهی معینی بین آنها تخلیهی الکتریکی صورت میگیرد. تخلیهی الکتریکی بین دو ابر را برق و صدای ناشی از این برخورد رعد نام دارد. تخلیهی الکتریکی بین ابر و زمین صاعقه نام دارد. صاعقه صرفنظر از اثرات زیانباری که دارد از حیث تقویت و باروری خاک، پدیدههای مفیدی هستند. بدین ترتیب که صاعقه، اَزُت موجود در جو را به صورت اکسید با خود به سوی زمین میآورد و به صورت کود همراه باران به خاک می رساند .
از اثرات زیانبار صاعقه، سوزاندن مزارع، ایجاد آتش سوزی و حتی در بعضی موارد برق گرفتگی انسانهاست.
قرآن کریم در این باره میفرماید : « یکاد البرق یخطف ابصارهم » (بقره / ۲۰) و در انتهای آیهی ۴۳ سوره نور میفرماید :
یکاد سنابرقه یذهب بالابصار ؛ نزدیک است روشنی برق، روشنی چشمها را از بین ببرد.
▪ اشکال بارندگی:
باران آشناترین نوع نزولات آسمانی است که نتیجهی مستقیم قطرات کوچک آب در ابرهاست که در نتیجهی به هم پیوستن، رشد کرده و به اندازهای میرسند که اثر شناوری هوا را خنثی میکنند و بر زمین فرود میآیند. قرآن کریم میفرماید :
الم تر ان الله یجزی سحابا ثم یؤلف بینه ثم یجعله رکاما فتری الودق یخرج من خلاله ... (نور / ۴۳)
آیا ندیدی که خداوند به حرکت در آورد ابرها را، سپس آنها را به هم پیوند داد، سپس آنها را انبوه و متراکم نمود. سپس میبینی که قطرات باران از میان ابر فروریزد.
▪ برف :
یکی دیگر از اشکال بارندگی است که به سبب تراکم بخار آب بر ذرات ریز غبار موجود در جو تشکیل میگردد؛ بدین گونه که بخار آب بی آنکه مایع شود مستقیماً منجمد میگردد به جهت اینکه درجه حرارت زیر نقطه انجماد است.
▪ تگرگ :
تگرگ حاصل حرکات قائم شدید قطرات باران است که در توفانهای رعد و برق مشاهده میگردد. تگرگ از ابرهایی به نام « کومولونیمبوس » به وجود میآید. این ابرها از لحاظ ظاهری شباهت زیادی به کوه دارند؛ به همین دلیل یکی از دانشمندان روسی از این ابرها با عبارت کوههای ابری یا کوههای برفی یاد کرده است. آیهی شریفه ذیل مطلب فوق را کاملاً تأیید میکند و میفرماید :
... و ینزل من السماء من جبال فیها من برد ... (نور / ۴۳)؛ ... و از کوههای آسمان تگرگ فرو بارد ... .
ـ چگونگی تشکیل تگرگ:
تگرگ مرکب از دانههایی است که مانند پوست پیاز از چند لایه یخ شفاف و کدر تشکیل یافته و منحصراً در توفانهای تندری سفت پدید میآید. باد در ساختمان تگرگ نقش اساسی دارد. قطر آن به ۵ تا ۸ سانتیمتر هم میرسد و در موارد استثنایی قطر آن تا حدود ۴۰ سانتی متر نیز دیده شده است.
● اهمیت چرخهی آب:
آب در طبیعت دائماً در حال گردش است و پیوسته بین اقیانوسها، هوا کره و خشکیها مبادله میشود. سیر گردش آب در طبیعت را اصطلاحاً چرخهی آب شناسی یا به طور ساده چرخهی آب میخوانند. این چرخه آغاز و پایانی ندارد و در آن فرآیندهای بسیاری به طور پیوسته روی میدهد.
انرژی خورشید، نیروی محرکهی چرخه آب را تشکیل میدهد. آب اقیانوسها و خشکیها که در معرض تابشهای خورشیدی قرار دارد، به طور پیوسته تبخیر میشود. شدت تبخیر از سطح اقیانوسها چنان است که در هر ۲۶۵۰ سال یکبار تمام حجم آب اقیانوسها تبخیر میشود. اگر همه آب موجود در اتمسفر به صورت باران به زمین بریزد پوششی به ضخامت حدود ۲۵ میلیمتر در کل سطح کره زمین تشکیل میدهد (و دیگر منطقهی خشکی نخواهیم داشت). قرآن در این زمینه میفرماید :
و انزلنا من السماء ماء بقدر (مؤمنون / ۱۸)؛ و ما نازل کردیم از آسمان آب را به اندازهای معین.
بارشی که به سطح خشکیها میرسد به اشکال مختلف در میآید. بخشی از بارش قبل از رسیدن به سطح خاک توسط شاخه و برگ گیاهان نگهداری میشود که بخش بزرگی از این آب سرانجام تبخیر میگردد.
قرآن کریم میفرماید :
و هو الذی انزل من السماء ماء فاخرجنا به نبات کل شئ فاخرجنا منه خضراً نخرج منه حباً متراکباً ... (انعام / ۹۹)
اوست که نازل کرد از آسمان باران را تا هر گیاه را بدان برویانیم و سبزهها و دانههایی بر روی هم چیده شده پدید آوریم .
بخشی از بارش، موقتاً فرورفتگیها و چالههای سطح زمین را پر میکند که این آبها نیز بعداً یا تبخیر میشوند یا به زمین فرو میروند. بخش مهمی از بارش نیز به زمین نفوذ میکند و موقتاً در لایههای سطحی خاک نگهداری میشود. قسمتی از این آبهای نفوذی بر اثر حرکت مویینهی آب به طرف بالا و رسیدن به سطح زمین تبخیر میشوند یا بر اثر « تعرق» به اتمسفر بر میگردند. تعرق فرآیندی است که طی آن رطوبتی که توسط ریشه گیاهان جذب میشود، پس از عبور از آوندهای گیاه از روزنههای سطح برگها خارج میشود و به صورت بخار آب وارد هوا میگردد. قسمت دیگری از آبهای نفوذی به اعماق بیشتر نفوذ میکند و به ذخایر آب زیرزمینی میپییوندد. آبهای زیرزمینی نیز با حرکت آهستهی خود در زیرزمین ممکن است سرانجام به صورت چشمه در سطح زمین ظاهر شوند؛ وارد رودخانهها گردند یا مستقیماً به دریاها بپیوندند. بخشی از آبهای زیرزمینی نیز به راههای مختلف از زیر زمین استخراج میشوند. این آیات شریفه مؤید همین مطلب است.
و انزلنا من السماء ماء بقدر فاسکناه فی الارض و انا علی ذهاب به لقادرون (مؤمنون / ۱۸)
و نازل کردیم از آسمان باران را به اندازهای معین و آن را در زمین ساکن کردیم و ما بر نابود ساختن آن نیز قادریم.
الم تر ان الم انزل من السماء ماء فسلکه ینابیع فی الارض ... (. زمر / ۲۱)
آیا ندیدی که همانا خداوند نازل کرد از آسمان آب را سپس پدید آورد چشمههایی در زمین ... .
اولم یرو انا نسوق الله الماء الی الارض الجرز فنخرج به زرعا تأکل منه انعامهم و انفسهم افلا یبصرون (سجده / ۳۷)
آیا ندیدید که ما آب باران را به سوی زمینهای خشک و بی آب و گیاه میبریم تا حاصلی برویانیم که مردم و چهارپایان از آن بخورند. آیا پس دیدهی بصیرت نمیگشایید ؟
● اعجاز علمی قرآن در مورد تاریکی دریا
" موج من فوقه موج " ؛ امواج عظیمی که بر فراز آن امواج عظیم دیگری قرار گرفته ...
«... این حقیقتی است آشکار که امروزه از سوی بسیاری از ایستگاههای مطالعاتی دریا و عکسبرداری به وسیله ماهوارهها به اثبات رسیده است.»
گوینده این سخنان یکی از اقیانوس شناسان آلمانی است.
وقتی با او صحبت می کردم اظهار داشت:
با پیشرفت علم، نیازی به دین نیست ...
اما وقتی آیاتی از قرآن را شنید، با شگفتی اظهار داشت:
امکان ندارد این سخنان انسان باشد ...
پروفسور «دوگارو» یکی دیگر از اقیانوس شناسان در مورد آنچه علوم جدید از آیه :
{أو کظلمات فی بحر لجّیّ یغشاه موج من فوقه موج من فوقه سحاب ظلمات بعضها فوق بعض إذا أخرج یده لم یکد یرئها و من لم یجعل الله له نور فماله من نور} (نور / ۴۰)؛ یا (اعمال آنان) بسان تاریکیهایی در دریای ژرف مواجی است که امواج عظیمی آن را فرا گرفته باشد و بر فراز آن امواج عظیم، امواج عظیم دیگری قرار گرفته باشد و بر فراز امواج ابرهای تیره خیمه زده باشند. تاریکیها یکی بر فراز دیگری جای گرفته، هرگاه (مسافر دریا) دست خود را بدر آورد ممکن نیست که آن را ببیند و کسی که خدا نوری بهره او نکرده، او نوری ندارد.
به آن رسیده است، اذعان می دارد:
در گذشته به علت نبودن وسایل غواصی، کسی نمیتوانسته بیشتر از بیست متر در عمق دریا برود. لذا از زیر آب اطلاعات زیادی نداشته اما امروزه با به کارگیری وسایل و ابزار مدرن می توان تا عمق دویست متر به راحتی به زیر آب رفت.
در این عمق، تاریکی مطلق حکمفرماست.
آیه کریمه می گوید: {بحر لجیٍ} یعنی: دریای ژرف و امروزه اکتشافات جدید در واقع تصویری از آیه {ظلمات بعضها فوق بعض} (تاریکیها یکی بر فراز دیگری) ارائه نموده و آن را تفسیر کرده است.
در واقع رنگها دارای هفت طیفاند، که عبارتند از : آبی، زرد، سبز، پرتقالی (نارنجی پررنگ)، قرمز ... . با فرو رفتن در آب، رنگها یکی بعد از دیگری ناپدید میشوند. با از بین رفتن هر یک از آنها بر تاریکی در عمق آب افزوده میشود. ابتدا رنگ قرمز از بین میرود، سپس نارنجی، زرد و ... . تا اینکه در عمق دویست متری رنگ آبی از بین میرود. با ناپدید شدن هر رنگ، مقداری بر تاریکی افزوده میشود تا اینکه در عمق دویست متری تاریکی مطلق حکمفرما میگردد. و این قسمت آیه در واقع اشاره به همین مطلب دارد.
اما در مورد این فرموده خداوند متعال که میفرمایند: { موج من فوقه موج} (امواج عظیمی که بر فراز آن امواج عظیم دیگری قرار گرفته) علم نوین ثابت کرده است که میان لایه سطحی و زیرین آب فاصله وجود دارد و این فاصله و جدایی به وسیله امواج پر شدهاند. امواج لایه زیرین که تاریک هستند دیده نمیشوند اما امواج فوقانی قابل رؤیتند و گویا امواج بر هم انباشته شده و موج بر روی موج قرار دارد!
این حقیقتی علمی و کاملا روشن است و در واقع آنچه که قرآن قبل از به وجود آمدن وسایل و ابزار مدرن اقیانوس شناسی که موجب به دست آمدن برخی اطلاعات میگردد به روشنی و وضوح بدان اشاره داشته دلیلی بر اعجاز دین مبین اسلام است. به همین دلیل است که پروفسور دوگارو در مورد این آیات میگوید:
ممکن نیست این جزو اطلاعات و علم بشری باشد !
● جنین شناسی پزشکی و انطباق آن با آیات قرآن
با کشف حقایق جدید در علم جنینشناسی، انسان در برابر اعجاز نهفته در قرآن که به مراحل آفرینش جنین اشاره نموده سر فرود آورده، چرا که اینگونه مطالب در بیش از چهل آیه و دهها حدیث شریف آمده و در طول پانزده قرن خطوط اصلی در زمینه این علم را ترسیم نموده و هماکنون آن را علم جنین انسانی مینامند. هر قدر که انسان در مطالعهی آیات کریمهی قرآن که به علوم مختلف اشاره نموده، تعمق کند و آن را با حقایق ثابت علمی که به تدریج کشف میشود مقایسه نماید، ایمان و یقین وی به خداوند و قرآن و آنچه رسول خدا (ص) از جانب خداوند آورده، بیشتر میشود. دکتر کیثمور استاد تشریح و جنینشناسی در دانشگاه اتاوا کانادا بر این عقیده است که: «هر چه انسان حقایق جدیدتری را کشف کند در واقع میبیند که همان حقایق موجود در قرآن را تکرار کرده است.»
علم جنینشناسی، مطالعه خلقت انسان از ابتدای تشکیل تخمک لقاح یافته با اسپرم تا انتهای تشکیل جنین و خروج آن از رحم مادرش بعد از نه ماه است.
تاریخ شروع این علم با چنین معنایی به قرن هفدهم بر میگردد، زمانی که میکرسکوپ به دست دو دانشمند به نامهای هام و هوک در سال ۱۶۷۷ اختراع شد که در خلال آن اسپرم مرد را کشف کردند. سپس دانشمندی به نام دوگراف، تخمک را کشف کرد که نام وی را بر آن گذاشتند و فولیکول دوگراف نام گرفت. نقش اصلی تخمک و اسپرم، در اواخر قرن هفدهم شناخته شد و مراحل مختلف تکامل جنین و تفاصیل دقیق تشریحی آن در قرن بیستم آشکار شد و علم روز به روز در این زمینه مطالب جدیدتری را کشف میکند.
اگر بعضی از دانشمندان اسلامی را که تکوین جنین را از طریق آیات کریمه و احادیث شریفه شرح دادند، استثنا کنیم، بشر تا اواسط قرن هفدهم از این علم اطلاعات ناقص و غلطی داشت. ارسطو در قرن چهارم قبل از میلاد کسی بود که نظرات و کتابهای وی تا قرن هفدهم میلادی در مجامع علمی، مقدس به شمار میرفت. وی عقیده داشت که جنین از اتحاد منی با خون حیض تشکیل میشود و حال آنکه در قرآن کریم همین بس که اینگونه تذکر میدهد: «و یسئلونک عن المحیض قل هو أذی فاعتزلوا النساء فی المحیض ... » (بقره/ ۲۲۲)
پزشک انگلیسی به نام هاروی که گردش بزرگ خون را کشف کرد (و قبل از وی دانشمندی به نام ابنالنفیس گردش کوچک خون را کشف کرده بود) در سال ۱۶۵۱ عقیده داشت که رحم، جنین را ترشح میکند و حال آنکه این مطلب یک خطای فاحش علمی است و طبق فرموده قرآن کریم، رحم قرار مکین برای نطفه است: «ولقد خلقنا الانسان من سلاله من طین، ثم جعلناه نطفه من قرار مکین » (مؤمنون/ ۱۲ و ۱۳) و یا: « ألم نخلقکم من ماء مهین، فجعلناه فی قرار مکین» (مرسلات/ ۲۰ و ۲۱)
در سال ۱۶۷۵ میلادی، پزشکی به نام مالپیگی عقیده داشت که جنین به شکل بسیار کوچکی در داخل تخمک قرار دارد و اسپرم وظیفهای جز فعال کردن تخمک ندارد. دانشمندانی به نام هام و هوک که کاشف میکروسکوپ و اسپرم بودند، عقیده داشتند که جنین به شکل بسیار کوچکی در داخل اسپرم قرار دارد و تخمک وظیفهای جز تغذیه و فعال کردن آن ندارد. تا اینکه در قرن هجدهم دو دانشمند به نامهای ولف و اسپالانزانی آمدند و ثابت کردند که جنین از نطفهی زن و مرد به طور یکسان تشکیل میشود؛ همان حقیقت علمی که امروزه شناخته شده است و مسلمانان از زمان نزول قرآن کریم، آن را در کتاب خدا میخوانند و همین حقیقت باعث خضوع و خشوع و یقین آنها هر روز بیشتر از روز قبل میشود: «یا ایها الناس إنا خلقناکم من ذکر و أنثی» (حجرات/ ۱۳) یا « انّا خلقنا الانسان من نطفه أمشاج نبتلیه فجعلناه سمیعاً بصیراً» (انسان / ۲)
در همان زمانی که یک شخص یهودی از پیامبر درباره خلقت انسان میپرسد و پیامبر (ص) در جواب میفرماید: «یا یهودی من کلِّّّ یخلق، من نطفه الرجل و نطفه المرأه»
در سال ۱۸۳۹ دو دانشمند به نامهای شوآن و اشلیدن کشف کردند که بدن انسان مجموعهای از سلولهاست و جنین از سلول واحدی تشکیل یافته که همان تخمک لقاح یافته است که تقسیم و تکثیر میشود یعنی در واقع جسم انسان که تقریباً از صدها میلیارد سلول تشکیل شده، از یک سلول به نام سلول تخم نشئت گرفته است. قرآن هم تکثیر سلولی را اساس تکثیر حیات میداند: «انّ الله خالق الحبّ و النوی، یخرج الحی من المیت و مخرج المیت من الحی ذلکم الله فأنّی تؤفکون» (انعام/ ۹۵)
تقسیم سلولی یا به عبارت درستتر تمایز سلولی به معنی تقسیم و تمایز سلول به دو قسمت مساوی است و این یک عمل اصلی فیزیولوژی است که به واسطه آن موجودات زنده تکثیر میشوند لذا خداوند تعالی از خودش با صفت «برب الفلق» یاد کرده یعنی سبب زندگی و تکثیر آن و سورهای را با نام «فلق» نامگذاری کرده است.
تا اواسط قرن بیستم، نقش تخمک و اسپرم در تعیین جنسیت ژنتیکی جنین در انسان شناخته نشده بود اما پس از کشف کروموزومهای جنسی توسط دانشمندانی به نامهای «ون وینوانتر» و «پانتر» و «تئولیدان» این پدیده شناخته شد. یونانیها معتقد بودند که تعیین جنسیت با اسپرم مرد است، اگر اسپرم از بیضه راست خارج شود، جنس نوزاد مذکر میشود و اگر از بیضه چپ خارج شود نوزاد مؤنث میشود. و بعضی دیگر گمان داشتند که اگر جنین در سمت راست رحم رشد کند مذکر میشود و اگر در سمت چپ رشد کند مؤنث میشود. ارسطو هم که معتقد بود فرزند مذکر مربوط به هیجان روحی مرد هنگام آمیزش است و اگر فاقد آن باشد، فرزند مؤنث میشود.
در قرآن کریم به وضوح اشاره شده که نطفه (چه نطفه مرد باشد چه زن) اساس تعیین جنسیت جنین است که مذکر شود یا مؤنث: «و انّه خلق الزوجین الذکر و الانثی، من نطفه اذا تمنی» (نجم/ ۴۵ و ۴۶). مراحل اساسی تکامل جنین از مرحلهی نطفه امشاج تا مرحلهی علقه، مضغه، عظام و لحم (که قرآن کریم این نامهای علمی را به آنها داده) در واقع با شکل و خصوصیات میکروسکوپی آنها مطابقت دارد. با توجه به اینکه در طول همهی این مراحل جنین از چند میلیمتر تجاوز نمیکند و علم جنینشناسی که در نیمه دوم قرن بیستم پدید آمد، چنین وصف قرآنی را از طریق میکروسکوپ تأیید نمود.
بنابراین در بسیاری از آیات قرآن اعجاز طبی در زمینهی جنینشناسی پزشکی به خوبی مشهود است.
اولین آیاتی که به پیامبر بزرگ اسلام نازل شد، آیاتی بود در مورد طب!
اِقرَا باسْمِ رَبّک الذی خَلَقَ، خَلَقَ الانسَانَ مِن عَلَقَ
● علق چیست ؟
علق همان ترکیب اسپرماتوزوئید با اوول است. مگر این، غیر از علم طب است؟
▪ مسائل پزشکی در قرآن
الف) آیات اعجاز علمی قرآن:
ـ چینش مراحل خلقت انسان:
۱) خاک
سوره حج / ۵ : خَلَقْنَاکم مِن تُرَابٍ؛ منشأ انسان از خاک است.
سوره سجده / ۹ – ۷ : خَلْقَ الْإِنسَانِ مِن طِینٍ؛ منشأ انسان از خاک است.
سوره فاطر / ۱۱ : خَلَقَکم مِن تُرَابٍ؛ منشأ انسان از خاک است.
سوره انعام / ۲ : خَلَقَکم مِن طِینٍ؛ انسان از خاک خلق شده است.
۲) آب
سوره انبیاء / ۳۰ : مِنَ الْمَاءِ کلَّ شَیْءٍ؛ منشأ انسان از آب است.
۳) نطفه
سوره غافر / ۶۷ : ثُمَّ مِن نُطْفَةٍ؛ منشأ انسان و طریقهی رشد جنین.
سوره نجم / ۴۶ ـ ۴۵ : مِن نُطْفَةٍ إِذَا تُمْنَی؛ منشأ انسان و طریقهی رشد جنین.
سوره مؤمنون / ۱۴ ـ ۱۲ : نُطْفَةً فِی قَرَارٍ مَّکینٍ؛ جایگاه نطفه (در رحم) و مراحل رشد آن.
سوره مرسلات / ۲۲ ـ ۲۰ : فِی قَرَارٍ مَکینٍ؛ جایگاه نطفه (در رحم) و مراحل رشد آن.
سوره انسان / ۲ : مِن نُطْفَةٍ أَمْشَاجٍ؛ انسان از مخلوط شدهی دو نطفهی زن و مرد به وجود میآید.
سوره عبس / ۱۹ : مِن نُطْفَةٍ خَلَقَهُ؛ نطفه و تعیین مقدارش.
سوره یس / ۷۷ : خَلَقْنَاهُ مِن نُّطْفَةٍ؛ انسان از نطفه خلق شده است.
۴) منی
سوره طارق / ۶ ـ ۵ : الصُّلْبِ وَ التَّرَائِبِ : منشأ منی از پشت و از میان دوران است.
۵) علق
سوره علق / ۲ : خَلَقَ الْإِنسَانَ مِنْ عَلَقٍ؛ مرحلهی اولیه جنین (آویزک در رحم)
۶) صورتگری
سوره آلعمران / ۶ : یُصَوِّرُکمْ فِی الْأَرْحَامِ؛ نظم در اعضای بدن
سوره اعراف / ۱۱ : ثُمَّ صَوَّرْنَاکمْ؛ نظم اعضا در رحم
گوش و چشم در رحم
سوره نمل / ۷۸ : السَّمْعَ وَالْأَبْصَارَ؛ در شکم مادر اول گوش دوم چشم درست میشود
استخوان
سوره مؤمنون / ۱۴ : فکسونا العظام؛ شکلگیری استخوان و مراحل پوشاندن گوشت
سوره انفطار / ۸ ـ ۷ : فَسَوَّاک فَعَدَلَک؛ نظم و اعتدال در اعضای بدن
سوره فرقان / ۲ : فَقَدَّرَهُ تَقْدِیراً؛ نظم و اعتدال در اعضای بدن
سوره اعلی / ۳ ـ ۲ : خَلَقَ فَسَوَّی؛ نظم و اعتدال در اعضای بدن
۷) آفرینش روح
سوره سجده / ۹ : نَفَخَ فِیهِ مِن رُوحِهِ؛ زمان دمیدن جان در جنین
۸) تولد و مراحل رشد انسان
سوره غافر / ۶۷ : یُخْرِجُکمْ طِفْلاً؛ مراحل تولد نوزاد
سوره حج / ۵ : نُخْرِجُکمْ طِفْلاً؛ مراحل تولد نوزاد
سوره غافر / ۶۷ : لِتَبْلُغُوا أَشُدَّکمْ؛ بلوغ، انقلاب جسمی و روحی
سوره حج / ۵ : لِتَبْلُغُوا أَشُدَّکمْ؛ بلوغ، انقلاب جسمی و روحی
سوره روم / ۵۴ : مِن بَعْدِ قُوَّةٍ ضَعْفاً؛ مراحل نهایی انسان، کهن سالی است.
سوره غافر / ۶۷ : لِتَبْلُغُوا أَشُدَّکمْ؛ مراحل نهایی انسان، کهن سالی است.
سوره یس / ۶۸ : مَن نُعَمِّرْهُ نُنَکسْهُ؛ مراحل نهایی انسان، کهن سالی است.
سوره مزمل / ۱۷ : یَجْعَلُ الْوِلْدَانَ شِیباً؛ مراحل نهایی انسان، کهن سالی است.
سوره غافر / ۶۷ : یُتَوَفَّی مِن قَبْلُ؛ هر کسی مرگ را میچشد.
سوره حج / ۵ : مَّن یُتَوَفَّی؛ هر کسی مرگ را میچشد.
سوره آل عمران / ۱۸۵ : ذَائِقَةُ الْمَوْتِ؛ هر کسی مرگ را میچشد.
سوره نساء / ۷۸ : یُدْرِککمُ الْمَوْتُ؛ هر کسی مرگ را میچشد.
سوره منافقون / ۱۱ : إِذَا جَاءَ أَجَلُهَا؛ مرگ تأخیر نمیافتد.
ب) شگفتیهای علمی قرآن در زمینهی پزشکی:
۱)مدت حاملگی
سوره احقاف / ۱۵ : ثَلاَثُونَ شَهْراً؛ زمان بارداری
۲) شیر خوارگی
سوره لقمان / ۱۴ : وَ فِصَالُهُ فِی عَامَیْنِ؛ زمان شیردهی
سوره بقره / ۲۳۳ : حولین کاملین؛ دو سال کامل شیر دهند
۳)عسل درمانی
سوره نحل / ۶۹ : فِیهِ شِفَاءٌ لِلنَّاسِ؛ شفا بخش بودن عسل
ج) اشارات علمی قرآن در زمینهی پزشکی:
۱)جنس جنین
سوره رعد / ۸ : اللَّهُ یَعْلَمُ؛ پسر یا دختر شدن جنین
سوره شوری / ۴۹ : لِمَن یَشَاءُ إِنَاثاً؛ پسر یا دختر شدن
سوره لیل / ۳ : وَمَا خَلَقَ الذَّکرَ؛ پسر یا دختر شدن
سوره رعد / ۸ : اللَّهُ یَعْلَمُ؛ پسر یا دختر شدن
۲) گوش و چشم
سوره اسراء / ۳۶ : إِنَّ الْسَّمْعَ وَالْبَصَرَ؛ ابزار ادراک
سوره اعراف / ۱۹۵ : یُبْصِرُونَ بِهَا أَمْ لَهُمْ آذَانٌ یَسْمَعُونَ؛ قدرت گوش و چشم
۳) زبان
سوره الرحمن / ۴ ـ ۳ : عَلَّمَهُ الْبَیَانَ؛ حرف زدن و تکلم و فواید زبان
۴) گوش
سوره کهف / ۱۱ : عَلَی آذَانِهِمْ؛ شنیدن گوش در حالت خواب
سوره اعراف / ۱۷۹ : لاَیَسْمَعُونَ؛ قدرت شنوایی گوش
۵)گوش، چشم و قلب
سوره مؤمنون / ۷۸ : أَنشَأَ لَکمُ السَّمْعَ وَالْأَبْصَارَ؛ مراحل آفرینش گوش و چشم و قلب
سوره ملک / ۲۳ : وَجَعَلَ لَکمُ السَّمْعَ؛ مراحل آفرینش گوش و چشم و قلب
۶) چشم
سوره حاقه / ۳۸ : بِمَا تُبْصِرُونَ؛ چشم بعضی اشیا را نمیبیند
سوره اعراف / ۱۷۹ : أَعْیُنٌ لاَیُبْصِرُونَ؛ قدرت بینایی چشم
سوره بقره / ۲۰ : یَخْطَفُ أَبْصَارَهُمْ؛ رعد و برق و اثرات منفی آن (مضرات چشم)
سوره یوسف / ۸۴ : عَینَاهُ مِنَ الْحُزْنِ؛ اثر منفی ناراحتی و غم در چشم
سوره احزاب / ۱۰ : إِذْ زَاغَتِ الْأَبْصَارُ؛ وحشت و اثر آن به چشم
سوره احزاب / ۱۹ : تَدُورُ أَعْیُنُهُمْ؛ وحشت و اثر آن به چشم
سوره ملک / ۴ : ثُمَّ ارْجِعِ الْبَصَرَ؛ خستگی با دیدن زیاد
۷)زبان و لب
سوره بلد / ۹ ـ ۸ : عَیْنَیْنِ وَ لِسَاناً؛ فواید زبان و لب
۸) حنجره
سوره لقمان / ۱۹ : وَ اغْضُضْ مِن صَوْتِک؛ داد زدن و اثر آن به حنجره
۹) ژنتیک
سوره مریم / ۲۸ : یَاأُخْتَ هَارُونَ؛ تأثیر اخلاق پدر و مادر در فرزند
سوره نساء / ۱ : خَلَقَ مِنْهَا زَوْجَهَا؛ زن از جنس مرد
سوره نحل / ۷۲ : مِّنْ أَزْوَاجِکم بَنِینَ؛ نسل
سوره شوری / ۵ : أَوْ یُزَوِّجُهُمْ؛ پسر یا دختر یا عقیم
سوره حجرات / ۱۳ : وَجَعَلْنَاکمْ شُعُوباً؛ نژاد و تیره خاص
۱۰) حاملگی
سوره اعراف / ۱۸۹ : حَمْلاً خَفِیفاً؛ حاملگی
۱۱) شیر
سوره نحل / ۶۶ : مِن بَیْنِ فَرْثٍ وَدَمٍ؛ شیر از خون به وجود میآید
۱۲)زوجیت
سوره نبأ / ۸ : وَخَلَقْنَاکمْ أَزْوَاجاً؛ دو جنس مخالف برای بقای نسل
● زیست شناسی در قرآن
▪ حیات :
محل پیدایش حیات (عنکبوت/ ۲۰)، حیات اولیه (فرقان/۵۴)، در آمدن جانوران از آب (نور/ ۴۵)، آفرینش انسان (حجر/ ۲۶ و سجده/۷- ۹)، تنوع جانوران و نژادها (جاثیه/۴)، تکامل (تغابن/۳)
▪ گیاهان :
مادهی سبز گیاهی (انعام/۹۹)، جنبش، پرورش و رشد دانه (حج/۵)، تنوع گیاهان (حجر/۱۹)
▪ مغز و حواس :
(یوسف/۱۱۱)، (سجده/۹)، (بقره/۲۸۲)، (بقره/۱۷۱)
▪ حیوانات :
خلقت شتر (غاشیه/۱۷)، شیر سازی دامها (نحل/۶۶)، گوشت ماهی (نحل/۱۴)
▪ بهداشت، پزشکی و حشره شناسی :
توجه به خوردن میوه و مواد غذایی پروتئیندار (واقعه/۲۱-۲۰ و طور/۲۲)، اعجاز اثر انگشت (قیامت/۴)، تسهیل درد زایمان (مریم/۲۵)، شدت احساس درد توسط پوست (نساء/۵۶)، درمان موضعی بسیاری از بیماریهای پوستی در سرما (ص/۴۲)، اندوه و رابطهی آن با کوری (یوسف/۸۴)، اشاره به زخمهای ناشی از عدم تحرک (کهف/۱۸)، تأثیر روانی رنگ سبز (رحمن/۷۶)، (انسان/۲۱ و کهف/۳۱)، اشاره به بیماری پیری زودرس در کودکان (مزمل/۱۷)، عدم شناخت روح از نظر علمی (اسراء/۸۵)، وضو و پاکیزگی قسمتهایی از بدن که با میکروبها در تماس است (مائده/۶)، پرهیز از پرخوری (اعراف/۳۱)، پرهیز از خوردن خون، مردار و گوشت خوک (بقره/۱۷۳)، پاکیزگی لباس و پوشاک (مدثر/۴)، غیربهداشتی بودن تماس جنسی در حالت قاعدگی (بقره/۲۲۲)، اشاره به بیماری فراموشی در پیری (نحل/۷۰)، خاصیت شفابخشی عسل و گردآوری شهد و ساختن عسل توسط زنبور ماده (نحل/۶۹)، تناسب رنگ عسل با رنگ گلها(نحل/۶۹)، تنیدن تار توسط عنکبوت ماده (عنکبوت/۴۱)، ارتباطات در میان حشرات (نمل/۱۸)، ترکیب آنزیم با غذا خارج از بدن مگس (حج/۷۳)
● کشف معجزهای جدید در قرآن :
▪ سیستم دفاعی مورچهها
خانم Wadea Omrany کشف جدید علمی در قرآن کرده است. این کشف مربوط به نحوه و ترتیب ارتباط بین مورچههاست؛ چیزی که پیش از این نمی دانستیم. این مطلب مربوط به آیه شریفه ۱۸ از سوره نمل است:
حَتَّی إِذَا أَتَوْا عَلَی وَادِی النَّمْلِ قَالَتْ نَمْلَةٌ یا أَیهَا النَّمْلُ ادْخُلُوا مَسَاکنَکمْ لَا یحْطِمَنَّکمْ سُلَیمَانُ وَ جُنُودُهُ وَ هُمْ لَا یشْعُرُونَ
[آنها حرکت کردند] تا به سرزمین مورچگان رسیدند؛ مورچهای گفت: (به لانههای خود بروید تا سلیمان و لشکرش شما را پایمال نکنند در حالی که نمیفهمند!)
در آیهی شریفهی بالا مورچه خطر قریب الوقوعی را طی چهار مرحله متوالی بیان میکند که این مراحل توسط علم جدید ثابت شده است :
۱) ای مورچه ها: این اولین مرحله اعلام خطری است که توسط مورچه داده میشود تا توجه دیگر مورچهها را به سرعت جلب کند. مورچهها با گرفتن این پیام صبر میکنند تا دگر پیامها را توسط همان مورچه دریافت کنند.
۲) به لانه هایتان وارد شوید: در این جا گوینده پیام به دیگران اطلاع میدهد که چه کار باید بکنند.
۳) مبادا سلیمان و لشکرش پایمالتان کنند: در این جمله مورچه دلیل خطر را به مخاطب میگوید.
۴) و خود آگاه نباشند: مورچهها به عنوان عکسالعمل حالت دفاعی مشخصی را از خود نشان میدهند. در این جمله آخر مورچه به مخاطبان میگوید به منبع خطر حمله نکنید. زیرا منبع خطر قصد حمله به لانه مورچهها را ندارد. بنابراین مورچهها آنها را خطر واقعی نمیدانند.
علم در این مورد میگوید: مورچهها در مواقع اعلام خطر و دفاع و همچنین زمانی که تبادل سریع اطلاعات نیاز باشد از ارتباط شیمیایی استفاده میکنند. این اخطار معمولاً توسط صدور علامتهای شیمیایی دفاعی مشخص میشود. غدههای دفاعی مسئول ایفای نقش اعلام خطر هستند. به عنوان مثال مورچههای استرالیایی را در نظر بگیرید؛ وقتی این مورچهها با خطری مواجه میشوند، قطرات کوچکی را از غدههای دفاعی خود ترشح میکنند. این یک فرمان برای دیگر مورچههاست تا فرار کنند و با شاخکهای خود ارتعاشی ایجاد کنند که به معنای قرارگیری در موقعیت خطر است.
Aldehyde hexanal اولین مادهای است که توسط مورچهها در مواقع احساس خطر ترشح میشود و باعث جلب توجه و علاقهی آنها میشود. در نتیجه شاخکهای خود را بالا میبرند و تکان میدهند تا دیگر بوها را نیز دریافت کنند. اولین پیام به شکل الکل بود و این اولین مرحله است که توسط مورچه در جمله «ای مورچهها» گفته شد.
سپس مورچه دومین ماده به نام Hexanol را ترشح میکند و در نتیجه بقیهی مورچهها موقعیت خطر به خود میگیرند و در تمامی جهات میدوند تا منبع این ماده را پیدا کنند. مورچهای که ماده شیمیایی را ترشح میکند باید مسیری را که باید بقیهی مورچهها از آن کنار روند مشخص کند و این کاری بود که طبق آیهی قرآن آن مورچه انجام داد و گفت «به لانه هایتان وارد شوید» بنابراین باید مسیر را مشخص کرده باشد.
Undecanon سومین ماده ای است که مورچه ترشح می کند. این ماده نشان دهندهی عامل خطر است و چیزی که مورچه در سومین عبارت گفت «مبادا سلیمان و لشکرش پایمالتان کنند» با این مرحله مطابقت و سازگاری دارد. در این مرحله مورچهها آمادهی مواجهه با خطر میشوند.
در مرحله چهارم مورچه ماده شیمیایی خاصی را ترشح میکند که Butyloctenal نام دارد. توسط این ماده گوینده دستور دفاع میدهد و نوع دفاع را مشخص میکند. بنا براین در مرحله آخر میگوید : «و خود آگاه نباشند». با این کار مورچه از وارد شدن بقیهی مورچه ها به مرحلهی حمله جلوگیری میکند.
در این جا:
فَتَبَسَّمَ ضَاحِکا مِّن قَوْلِهَا وَقَالَ رَبِّ أَوْزِعْنِی أَنْ أَشْکرَ نِعْمَتَک الَّتِی أَنْعَمْتَ عَلَی وَعَلَی وَالِدَی وَأَنْ أَعْمَلَ صالِحًا تَرْضَاهُ وَأَدْخِلْنِی بِرَحْمَتِک فِی عِبَادِک الصَّالِحِینَ
سلیمان از سخن او تبسّمی کرد و خندید و گفت: «پروردگارا! شکر نعمتهایی را که بر من و پدر و مادرم ارزانی داشتهای به من الهام کن، و توفیق ده تا عمل صالحی که موجب رضای توست انجام دهم، و مرا به رحمت خود در زمره بندگان صالحت وارد کن! »
خلاصه مطلب:
۱) Aldehyde hexanal : ای مورچهها
۲) Hexanol : به لانه هایتان وارد شوید
۳) Undecanon : مبادا سلیمان و لشکرش پایمالتان کنند
۴) Butyloctenal : و خود آگاه نباشند
● معجزهی قرآن و مسلمان شدن یک دانشمند آمریکایی
معجزهی خداوند در قرآن کریم باعث شد که یک دانشمند مشهور آمریکایی به دین اسلام روی آورد. تیمی از دانشمندان آمریکایی دریافتند که برخی از گیاهان استوایی فرکانسهایی مافوق صوت از خود صادر میکنند که به وسیلهی دستگاههای پیشرفته علمی ثبت شده است.
دانشمندانی که حدود سه سال به تحقیق و مطالعه این وضعیت حیرت آور پرداختند، دریافتند که این پالسهای مافوق صوت به الکتریستهی نوری تبدیل شده و بیش از صد مرتبه در ثانیه تکرار میشوند. یک تیم آمریکایی این آزمایش را در برابر یک گروه علمی در انگلیس انجام دادند که در بین این گروه، یک دانشمند مسلمان هندیالاصل نیز قرار داشت. بعد از ۵ روز آزمایش، گروه انگلیسی از این مسئله بسیار شگفت زده شدند ولی دانشمند مسلمان انگلیسی گفت: ما مسلمانان این مسئله را در ۱۴۰۰ سال پیش تفسیر کردهایم. دانشمندان از این سخن وی بسیار حیرت زده شدند و اصرار کردند که آن را برایشان شرح دهد. دانشمند مسلمان این آیهی قرآن را قرائت کرد: «و هیچ موجودی نیست جز آنکه او را به پاکی میستاید ولی شما ذکر تسبیحشان را نمیفهمید. او بردبار و آمرزنده است. »
زمانی که اسم جلاله «الله» بلند شد، پالسهای مافوق صوت به الکتریستهی نوری تبدیل و بر روی مانیتورها ظاهر گشت.
پروفسور «ولیام براون» مسئول این تیم تحقیقاتی با این دانشمند مسلمان برای شناخت دین اسلام به گفتوگو پرداخت و دانشمند مسلمان برای وی دین اسلام را تشریح کرده و یک جلد قرآن مجید به همراه تفسیر آن به زبان انگلیسی را به وی اعطا کرد. براون شهادتین را گفت و مسلمان شد.
● فیزیک و نجوم
"و الشمس تجری لمستقر لها" (یس / ۳۸)؛ "و خورشید در قرارگاه خود در حرکت است"
واژه « مُستقر» به معنی جای ثابت و مشخصی است که شیء یا فـرد در آن است؛ ضمن اینکه به این طرف و آن طرف نیز رفت و آمد میکند. خورشید همانطور که آیه توصیف میکند در «مستقـر» خود در حرکت است؛ «مستقـر» آن مـرکـز مـنـظـومـه شمسی است که جای ثابت و مشخص آن است و حرکت آن در مداری در کهکشان راه شیری اسـت که با سرعـت ۹۰۰۰۰۰ کـیلومتر در ساعت در حرکت است و ۲۲۵ میلیون سال طول میکشد تا آن را طی کند.
" و چراغی (خورشیدی) با شرارههای بزرگ قرار دادیم" نبأ / ۱۳
خورشید به مثابه چراغ میماند:
تشبیه خورشید بـه چراغ به این معنی است که خورشید سوختی را میسوزاند و نور و گرما میدهد. خورشید از عنصر هیدروژن و هلیم تشکیل شده. به دلیل دمای بسیار زیاد درون آن، پیوسته بخشی از هیدروژن میسوزد و به هلیم تبدیل میشود و مقادیر زیادی نیز انرژی مانند گرما و نور و تشعشعات آزاد میکند و به این ترتیب به مثابه چراغ میماند.
سطح خـورشید نیز همانگونه که قرآن آن را توصیف نموده، از جمله به شکلی که در تصویر میبینیم شرارههای بزرگ دارد.
"هُوَ الَّذِی جَعَلَ الشَّمْسَ ضِیَاءً وَالْقَمَرَ نُورًا ... " (یونس / ۵)؛ اوست که خورشید را نور اصلی و ماه را نور بازتابی قرار داد ... .
«ضیاء و ضوء» درخشش و تابشی است که از خود شیء ساطع میشود، مانند تابش و درخشش چراغ و شمع. و «نور» روشنایی و تابشی است که از خود شیء ساطع نمیشود بلکه بازتاب تابش ضیاء است.
و اینکه آیه میگوید: خورشید «ضیاء» است و ماه «نور»، به این معنی است که تابش خورشید از خود آن است ولی تابش ماه از خود آن نیست بلکه بازتاب تابش خورشید است.
(این موضوع در سورهی نوح و به نقـل از حضرت نوح آمده؛ یعـنی وی چند هـزار سال پـیش از میلاد حضرت مسیح به مردم گفته بوده که تابش خورشید از خود آن و تابش ماه بازتاب تابش خورشید است.)
و النجم اذا هوی (نجم / ۱)؛ " سوگند به ستاره وقتی که از بالا به گودال فرو میافتد (یا فرو می ریزد)".
«هَوی» فعل گذشته از مصدر هُوِیّ است.
«هُویّ» به معنی فرو افتادن یا فرو ریختن از بالای زمین یا از روی زمین به درون زمین است؛ یعنی افتادن به درون گودال و چاله و چاه و غیره.
نکته آیه، "فرو افتادن یا فرو ریختن ستاره در چاله" است؛ وقتی ستارهای خیلی بزرگ باشد، (بیش از ۱۰۰۰۰۰ برابر زمین باشد) نیروی جاذبه و فشار در ستاره نوترونی آنقدر زیاد میشود که نوترونها تحت فشار خرد میشوند و ماده در هم میشود و به چاله تبدیل میشوند.
چالهها چنان نیروی جاذبهی قوی دارند که حتی نور نیز نمیتواند آنها را ترک کند؛ به این خاطر دیده نمیشوند و سیاهچاله نامیده شدهاند. این چالهها ستارگان اطراف را به طرف خود میمکند یا میبلعند و در خود فرو میبرند و به این شکل به تعبیر قرآن ستاره در چاله سقوط میکند.
" نه به خورشید و نه به ماه هیچکدام سجده نکنید، بلکه به خدایی سجده کنید که آنها را (یعنی ماهها و خورشیدها را) آفرید"
خورشیدها و ماهها وجود دارد!
در زبان عربی «ضـمیر» برای مفرد (یکی) و برای مثنی (دوتا) و برای جمع (سه تا و بالاتر از آن) صرف می شود. آیه از ماه و خـورشید که دو تا هستند صحبت میکند ولی به جای ضمیر دوتایی مناسبِ آنها که «هُمـا» به معنی «آن دو» باشد، ضمیر جمع «هُنَّ» به معنی «آنهـا» به کار برده است؛ یعنی میگوید: به خدایی سجده کنید که خورشیدها و ماهها را آفرید.
در زمـان محمد و تا پیش از اختراع تلسکوپ کـسی خورشیدی و ماهی غیر از ماه و خورشیدی که میبینیم را نمیشناخت. از زمان اختراع و به کارگیری تلسکوپ (هزار سال پـس از محمد) تاکنون (در منظومه شمسی) دهها ماه کشف شـده است.
"خدا آن است که هفت جو را آفرید و از زمین نیز چیزی مانند آنها". طلاق / ۱۲
همانطور که قرآن مطرح کرده، زمین در واقع از ۷ قشر (۷ لایه) تشکیل میشود :
۱) قشر خارجی زمین. این قشر اساساً از سنگ خارا و کوههای آن تشکیل شده. دما در عمق یازده کیلومتری به ۱۱۰۰ درجه میرسد.
۲) قشر زیر قشر خارجی. این قشر از مگنزیم و سیلیکات آهن تشکیل شده و در ۴۰۰ کیلومتری، دما تقریباً ۱۴۰۰ درجه است.
۳) سومین قشر زمین در عمق میان ۴۰۰ تا ۷۰۰ کیلومتری قرار دارد و از همان عناصر قشر بالایی تشکیل شده است. دما در آن بالای ۱۴۰۰ درجه است.
۴) چهارمین قشر تا ۲۹۰۰ کیلومتری عمق امتداد دارد. پایین آن آهن و سیلیکات منیزیم تقریباً ۳۸۰۰ درجه گرم است.
۵) دمای آن بالای ۳۸۰۰ درجه است و فعل و انفعالات خشونت باری در آن صورت میگیرد.
۶) ششمین قشر از آهن و آلیاژ فلز نیکل و مقادیر کمی سولفید آهن تشکیل شده. گفته میشود که جریانهای این قشر باعث نیروی آهن ربایی زمین میشود. دمای آن میان ۳۸۰۰ تا ۴۲۰۰ درجه است.
۷) از همان آهن و نیکل قشر بالایی خود تشکیل شده و در مرکز آن دما به ۶۰۰۰ درجه میرسد.
"فَإِذَا انشَقَّتِ السَّمَاء فَکانَتْ وَرْدَةً کالدِّهَانِ" (الرحمن / ۳۷)؛ آنگاه که آسمان از هم بشکافد و چون گل سرخ و روغن گداخته باشد.
بر اساس تصویری که تلسکوپ هابل از یکی از پیچیده ترین سحابهای نجومی به نام " سحابی چشم گربه " پیت کرده است، ساختارهای حیرت آوری در این سحابی معلوم شده است که شامل پوستههای گازی متحدالمرکز، فورانهای پر سرعت گاز و گرههای گازی غیر معمول متأثر از شوک که تخمین زده میشود ۱۰۰۰ سال سن داشته باشد، شامل میشود.
باز هم متذکر میشویم که باید توجه داشت این مطالب علمی ۱۴۰۰ سال پیش بیان شده است.
۱) خلق جهان
خلق جهان بدین ترتیب در قرآن کریم بیان میشود:
بَدِیعُ السّمواتِ وَ الاَرض ... ( انعام / ۱۰۱) اوست پدید آورنده آسمانها و زمین ...
مطلب بالا با اطلاعات علمی نوین کاملا هماهنگی دارد، آخرین اطلاعات و کشفیات به دست آمده در زمینه فیزیک و نجوم تأیید کننده این مطلب میباشد که جهان با تمام بزرگی و قدمت فراوان از یک انفجار بزرگ به وجود آمده است. (تئوری بیگ بَنگ)
تئوری بیگ بَنگ بیان میکند که جهان از انفجار بزرگ و عظیم یک نقطه تقریبا در ۱۵ میلیارد سال پیش به وجود آمده است. تئوری بیگ بَنگ امروزه به عنوان تنها جواب علمی پیدایش جهان در تمامی محافل علمی به کار میرود. تا قبل از انفجار بزرگ امکان وجود هیچ چیز نبوده که بتوان آن را ماده نامید و ماده، انرژی و زمان وجود نداشتهاند که بتوان به وسیلهی فیزیک و متافیزیک تجزیه و تحلیل کرد، این در فیزیک به عنوان هیچ چیز نامیده میشود، در این چنین فضایی به ناگاه ماده انرژی و زمان به وجود میآید؛ این مطلب علمی که به تازگی علم بشر به آن دست پیدا کرده است، ۱۴۰۰ سال پیش در قرآن کریم بیان شده است.
۲) بزرگ شدن جهان
۱۴ قرن پیش زمانی که نجوم و ستاره شناسی دارای مطالب چندانی نبود، بزرگ شدن جهان و رشد آن در همه ابعاد بدین شکل در قرآن بیان میشود.
وَالسَّماءَ بَنَینهَا بِأَیدٍ وَ إنَّا لَمُوسِعُونَ (الذّاریات / ۴۷)؛ و ما آسمان را به قدرت واسعه بنا نهادیم و ما یگانه وسعت بخشندهی خلقت هستیم.
کلمهی آسمان در بیشتر قسمتهای قرآن کریم به عنوان کهکشان هم مورد استفاده قرار میگیرد. در این آیه بیان میشود که کهکشانها و جهان همواره در حال بزرگ شدن و وسعت پیدا کردن میباشد، این مطلب هم در اوایل قرن ۲۰ به اثبات رسید.
در اوایل قرن ۲۰ تنها ایدهای که در این مورد بر تمام جهان حکومت میکرد، نظریهی بدون تغییر بودن جهان و ثابت بودن کهکشانها بود، و لیکن هم اکنون تحقیقات علمی به کمک جدیدترین تکنولوژیهای روز به این نتیجه رسیدهاند که جهان دارای ابتدا و مقدمه بوده و همواره در حالت تغییر و به سوی بزرگ شدن میباشد.
این تئوری و ایده که جهان دارای ابتدا بوده و بدون هیچ وقفهای در حال بزرگ شدن میباشد، در اوایل قرن ۲۰ توسط دانشمند و فیزیکدان روسی اَلِکساندر فِریدمَن و محقق بلژیکی گیورگ الِمِتر به صورت یک نظریه بیان شد و در سال ۱۹۲۹ با تحقیقات ستاره شناس آمریکایی اِدوین هابل به صورت رسمی به ثبت رسید. این ستاره شناس با مشاهدهی مستمر کهکشانها توسط تلسکوپ بسیار قوی، به این مطلب پی برد که ستارهها و کهکشانها همواره از هم دور و از یکدیگر فاصله میگیرند، اگر در نظر بگیریم که کهکشانها از یکدیگر به طور دائم در حال فاصله گرفتن میباشند پس جهان که از همین کهکشانها تشکیل شده مرتب در حال بزرگ شدن میباشد.
این کشف مهم در سالهای اخیر به کرات به اثبات رسیده است. جالب است که در ۱۴۰۰ سال پیش زمانی که مردم خورشید و ماه را به عنوان پروردگار میپرستیدند، قرآن کریم این چنین مطلب مهمی را بیان میکند. البته آن هم نه برای مردم آن زمان بلکه برای ما، تا این گونه مسائل یکی از میلیاردها نشانه برای پیدا کردن راه صحیح و یک تو گوشی محکم برای کسانی باشد که میگویند دین اسلام مانع از پیشرفت بشریت حتی در زمینه علمی است.
۳ ) مدارها
حرکت اجرام آسمانی در قرآن بدین شکل بیان میشود:
وَ هُوَ الَّذی خَلقََ الَّیلَ وَ النّهَارَ وَ الشَّمسَ وَ القَمَرَ کُلٌ فِی فلکٍ یَسبَحُونَ (الانبیاء / ۳۳)؛ و اوست کسی که شب و روز و خورشید و ماه را که هر یک در مدار معینی سیّر میکنند، بیافرید.
حرکت خورشید هم در مداری مشخص بدین شکل بیان میشود:
وَ الشَّمسُ تَجرِی لِمستَقَرٍّ لّها. ذلِکَ تَقدِیرُالعَزِیزِ العَلیم (یس/ ۳۸)؛ و (نیز) خورشید که دائم به سوی قرارگاه خویش روان است. این فرمان خدای مقتدر دانا است.
این حقیقت بیان شده در قرآن در عصر مدرن و به کمک قویترین تلسکوپها و ماهوارههای تحقیقاتی به اثبات رسیده است و طبق بیان متخصصین خورشید در مداری با نام سُلار AX با سرعت بسیار زیاد ۷۲۰ هزار کیلومتر در ساعت در حرکت میباشد، با توجه به این مطلب خورشید در روز فاصله ای معادل ۱۷۲۸۰،۰۰۰کیلومتر را طی میکند و همراه با خورشید تمام سیارههای منظومه شمسی نیز در حرکت میباشند و همچنین طبق مطلب بالا تمامی ستارهها هم دارای این چنین حرکتی میباشند.
حرکت کلیه اجرام آسمانی در مداری معین و مشخص هم بدین شکل بیان میشود:
وَ السَّماءِ ذاتِ الحُبُکِ (الذاریات / ۷)؛ و قسم به آسمان که در آن راههای بسیار است.
در جهان تقریباً حدود ۲۰۰ میلیارد کهکشان وجود دارد که هر کدام از این کهکشانها به طور متوسط دارای ۲۰۰ میلیارد ستاره می باشند که بیشتر آنها دارای سیاره میباشند که همانند منظومه شمسی به دور ستاره مرکزی در گردش میباشند.
انسانهای آن زمان قطعاً دارای تلسکوپهای قوی، ماهوارههای تحقیقاتی و تکنولوژی نبودند که بتوانند میلیونها کیلومتر آن طرف زمین را مشاهده کنند، گذشته از آن در مسائل علمی هم دارای جا و مکان کنونی نبودند. در کل در آن زمان امکان گفتن این مطلب که آسمان دارای راههای بسیاری است وجود نداشت.
بسیار عجیب است که مسلمانان از معادلهی دیگری استفاده میکنند تا این مطلب را آشکار نمایند که فرشتگان به سرعت نور شتاب میگیرند.
قرآن در یک آیه بیان میکند که ظاهرا زمان برای فرشتگان با سرعت ثابت از برای انسانها کمتر میگذرد که این مطلب با نسبیت خاص اینشتین صدق میکند که در آن نیز در سرعتهای بالا زمان برای اشیایی با آن سرعت آرامتر میگذرد.
مسلمانان از نسبیت خاص اینشتین و این آیه استفاده کردهاند تا از این مطلب که فرشتگان در حقیقت به سرعت نور شتاب میگیرند حمایت کنند.
آیه ۳ و ۴ سوره معارج (در اصل آیه ۴) :
مِنَ اللَهِ ذِی الْمَعَارِجِ * تَعْرُجُ الْمَلَائِکَةُ وَ الروحُ إِلَیْهِ فِی یَوْمٍ کَانَ مِقْدَارُهُ و خَمْسِینَ أَلْفَ سَنَةٍ. (معارج / ۳ و ۴)
«از خداوندی که دارای درجات و نردبانها و مراتب است؛ ملائکه و روح به سوی چنین خدایی عروج میکنند و بالا میروند، در روزی که مقدار آن پنجاه هزار سال است.»
در اینجا فرشتگان یک روز را معادل پنجاه هزار سال برای انسان گذر میکنند. (زمان در مقابل زمان و نه زمان در مقابل فاصله مانند آیهی قمری قبل).
اگرچه طبق نظریهی نسبیت خاص اینشتین و به وسیلهی این تغییرات زمان (تأخیرات زمانی) به دست آمده به عنوان یک ادعا از مسلمین (که واقعا آن فرشتگان به سرعت نور شتاب میگیرند) را میتوانیم تصدیق یا انکار کنیم.
این ادعا میتواند در دو دقیقه تصدیق شود که آنگاه هیچ نیازی به عقاید کورکورانه نخواهد بود.
آلبرت اینشتین یک مسلمان نبود اما یهودیای بود که نظریهی معروف نسبیت خاص را ارائه داد.
هرچه سرعت بیشتر بشود زمان آرامتر میگذرد.
در بیرون یک میدان گرانشی زمان اینگونه است : v=c (۱-∆t۰ ^۲/∆t^۲) ^۰.۵
جایی که∆t۰ زمانی میباشد که برای متحرک به وسیلهی متحرک معادل است.
t∆ زمانی است که برای متحرک معادل گذر ایستگاهی است.
V سرعتی است که به شاهد ایستگاهی نسبت داده میشود.
t۰∆ زمانی است که برای فرشتگان میگذرد. (یک روز)
t∆ زمانی است که معادل زمان برای انسانهاست. (پنجاه هزار سال قمری در دوازده ماه قمری بر سال قمری در ۲۷.۳۲۱۶۶۱ روز بر ماه قمری) و V سرعت فرشتگان در این مورد است. (که ما قصد داریم آن را حساب و با سرعت شناخته شدهی نور مقایسه کنیم). سرعت نور در خلأ ۲۹۹۷۹۲.۴۵۸ کیلومتر بر ثانیه است.
حال بهتر است اظهارات مسلمین را در معادله جایگزین کنیم و ببینیم که فرشتگان مسلمین واقعا به سرعت نور شتاب میگیرند یا نه ؟
ارقام را از آیه در این معادله جایگزین میکنیم:
v =c (۱-(۱^۲/(۵۰۰۰۰*۱۲*۲۷.۳۲۱۶۶۱)^۲))^۰.۵
v = c * ۰.۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۸۱
v = ۲۹۹۷۹۲.۴۵۷۹۹۹۹۹۹۴ km / s
این اتساع زمانی (تغییرات زمانی) نشان میدهد که فرشتگان در بیرون از میادین گرانشی به سرعت نور شتاب میگیرند. (کمی کمتر از سرعت نور؛ زیرا جرم دارند).
این نمیتواند یک تصادف باشد زیرا سرعت حساب شده دقیقا یکسان با آیهی قمری قبلی همچنین در بیرون از یک میدان گرانشی است.
مسلمانان همواره میپرسند که چگونه یک مرد بیسواد ۱۴۰۰ سال پیش توانسته اتساع زمانی و هسته نسبیت را به دست آورد! پس قرآن کلامی برتر از کلام انسان است.
● قرآن و جاذبهی عمومی
قانون جاذبهی عمومی در بین همهی کرات آسمانی برقرار است تا آنجا که اگر این قانون (جاذبه) و نیروی گریز از مرکز (دافعه) در بین سیّارات حکمفرما نبود، در نظم عالم خلل وارد میشد و کرات آسمانی با یکدیگر تصادم و برخورد دهشتناکی داشتند که برای انسان خاکی حتّی تصوّرش نیز هراس انگیز و دلهره آور است. نخستین کسی که پی به نیروی جاذبه برد اسحاق نیوتن یکی از بزرگترین دانشمندان قرن هفدهم میلادی بود.
امّا آنچه بیشتر در کتابهای علمی دربارهی وی مشهور است، داستان زیر درخت نشستن او و جدا شدن سیبی از درخت و بعد از آن جلب توجه او به این حادثه است که موجب کشف نیروی جاذبه شد؛ کشفی که بسی شگفت آور خواهد بود اگر بگوییم هزار و چهارصد سال پیش از نیوتن قرآن کریم پرده از روی این معمّای بزرگ علمی برداشته و در آیاتی چند به وجود جاذبه در تمامی کرات و کهکشانهای عظیم عالم اشاره نموده است که از جملهی این آیات، آیهی ۲ سورهی رعد است که میفرماید:
الله الَّذی رَفَعَ السَّمواتِ بِغَیٌرِ عَمَد تَرَوٌنَها …؛ خدای شما آن خدایی است که آسمانها را با ستونهای نامرئی برافراشت …
و در آیهی ۱۰ سورهی لقمان میفرماید:
خَلَقَ السَّمواتِ بِغَیٌرِعَمَد تَرَوٌنَها … ؛ خدا کسی است که آسمانها را بدون ستونی که شما ببینید، آفرید …
آنچه قرآن در این آیات به عنوان «ستون نامرئی» از آن یاد نموده همان نیروی جاذبه است که نیوتن انگلیسی کاشف آن بوده است؛ همان نیرویی که مابین تمامی کرات آسمانی برقرار بوده و کرات را برافراشته و نگاه داشته است.
در آیهی ۲۵ سورهی مرسلات میفرماید:
اَلَمٌ نَجٌعَلِ الٌاَرٌضَ کِفاتاً؛ آیا زمین را جایگاه گرفتن و جذب قرار ندادیم؟
آیهی فوق یکی دیگر از آیات قرآنی است که اشاره به نیروی جاذبهی زمین دارد، زیرا زمین را جایگاه جذب معرفی میکند.
باز در آیهی ۴۱ سورهی فاطر میفرماید :
اِنَّ الله یمٌسِک السَّمواتَ والٌاَرٌضَ اَنٌ تَزولا …؛ خداوند آسمانها و زمین را نگاه داشته است تا از محل خودشان خارج نشوند …
مگر این نگاه داشتن غیر از همان نیروی جاذبهی عمومی است که خداوند در بین کرات قرار داده تا از مدارشان منحرف نشود؟!
روی همین اصل نیوتن گفت: تنها قوّهی جاذبه برای تعلیل تفسیر نظام شگفت عالم سیّارگان کافی نیست، بلکه باید یک منبع علم و قدرتی، جرم و فاصله و سرعت حرکت همهی آنها را سنجیده و هر یک را در مدار معیّنی قرار داده باشد و او خداست.
● علم شیمی در قرآن
قرآن گنجینهای است سرشار از مسائل و مفاهیم گوناگون که از قدیمالایام توجه بسیاری از اندیشمندان و صاحب نظران را به خود جلب کرده است. دربارهی اعجاب و اعجاز این کتاب مقدس، بسیار گفتهاند و در مورد قدرت خارقالعادهی قرآن همین نکته بس که چگونه اعراب بادیه نشین دورهی جاهلیت را به ملتی بدل کرد که صلای ایمان و وحدت و تمدن در جهان دردادند.
در این مبحث میخواهیم به نمونهای از مسائل شیمی مطرح شده در قرآن بپردازیم. در سوره فرقان، آیه ۵۳ میخوانیم:
و او کسی است که دو دریا را در کنار هم قرار داد، یکی گوارا و شیرین و دیگری شور و تلخ و در میان آنها برزخی قرار داد تا به هم مخلوط نشوند (گویی هر یک به دیگری میگوید) دور باش و نزدیک نیا.
این آیه یکی از مظاهر شگفت انگیز قدرت پروردگار را در جهان آفرینش ترسیم میکند. این حائل یا برزخ همان تفاوت درجهی غلظت آب شور و شیرین، به اصطلاح وزن مخصوص آنها است که سبب میشود تا مدت مدیدی به هم نیامیزند.
● ریاضی و کامپیوتر
مقالهی قرآن و کامپیوتر نوشته «دکتر رشاد خلیفه» دانشمند مسلمان مصری دارای درجه P.H.D در رشته مهندسی سیستمها و استاد دانشگاه آریزونای آمریکاست که مدتی معاون سازمان توسعهی صنعتی ملل متحد بوده است. وی با کمک عدهای از مسلمین متخصص و صرف وقت بسیار تحقیقات گستردهای را در نظم ریاضی کاربرد حروف و کلمات در قرآن شروع نموده و با الهام از آیات ۱۱ تا ۳۱ سوره مدثر که عدد ۱۹ را کلید رمز اعجاز آمیز قرآن و آسمانی بودن آن معرفی میکنند به کمک عدد ۱۹ توانست رمز نظم ریاضی حیرت انگیز و اعجاز آمیز حاکم بر حروف قرآنی را کشف نماید. دکتر رشاد خلیفه، نخستین بار ترجمهی قرآن مجید از عربی به انگلیسی را در ۱۲ جلد نگاشت. این ترجمهها توسط مؤسسه « روح حق» واقع در شهرستان توسان ایالت آریزونای آمریکا به چاپ رسید. مقالهی قرآن و کامپیوتر در پایان جلد اول کتاب ترجمهی قرآن درج شده است.
رمزهای اعجاز آمیز قرآن منحصراً از این قرارند :
۱) اولین آیه قرآن « بسم الله الرحمن الرحیم » دارای ۱۹ حرف عربی است.
۲) قرآن مجید از ۱۱۴ سوره تشکیل شده است و این عدد بر ۱۹ بخشپذیر است. (۶× ۱۹)
۳) اولین سورهای که نازل شده است، سوره علق (سوره شماره ۹۶) نوزدهمین سوره از آخر قرآن است.
۴) سوره علق ۱۹ آیه دارد.
۵) سوره علق ۲۸۵ حرف (۱۵× ۱۹) دارد.
۶) اولین بار که جبرئیل امین با قرآن فرود آمد ۵ آیه اولی سوره علق را آورد که شامل ۱۹ کلمه است.
۷) این ۱۹ کلمه، ۷۶ حرف (۴× ۱۹) دارد که به تعداد حروف بسم الله الرحمن الرحیم است.
۸) دومین بار که جبرئیل امین فرود آمد ۹ آیه اولی سوره قلم (شماره ۶۸) را آورده که شامل ۳۸ کلمه است. (۲ × ۱۹)
۹) سومین بار که جبرئیل امین فرود آمد ۱۰ آیه اولی سوره مزمل (شماره ۷۳) را آورد که شامل ۵۷ کلمه است. (۳× ۱۹)
۱۰) چهارمین بارکه جبرئیل فرود آمد ۳۰ آیه اولی سوره مدثر (شماره ۷۴) را آورد که آخرین آیه آن « بر آن دوزخ ۱۹ فرشته موکلند» میباشد. (آیه ۳۰)
۱۱) پنجمین بار که جبرئیل فرود آمد اولین سوره کامل « فاتحه الکتاب» را آورد که با اولین بیانیه قرآن بسم الله الرحمن الرحیم (۱۹ حرف) آغاز میشود. این بیانیه ۱۹ حرفی بلافاصله بعد از نزول آیه «بر آن دوزخ ۱۹ فرشته موکلند» نازل شد. این مراتب گواهی ارتباط آری از شبهه آیه ۳۰ سوره مدثر (عدد ۱۹) و اولین بیانیه قرآن «بسم الله الرحمن الرحیم» (عدد ۱۹) با سیستم اعدای اعجاز آمیز است که بر عدد ۱۹ بنا نهاده شده است.
۱۲) آفریننده ذوالجلال و عظیمالشأن با آیه ۳۱ سوره مدثر به ما یاد میدهد که چرا عدد ۱۹ را انتخاب کرده است. پنج دلیل زیر را بیان میفرماید :
الف) بی ایمانان را آشفته سازد.
ب) به خوبان یهود و نصار اطمینان دهد که قرآن آسمانی است.
ج) ایمان مؤمنان را تقویت نماید.
د) هر گونه اثر شک و تردید را از دل مسلمانان و خوبان یهویت و مسیحیت بزداید.
ه) منافقین و کفار را که سیستم اعدادی قرآن را قبول ندارند رسوا سازد.
۱۳) آفریننده به ما میآموزد که این نظم اعدادی قرآن تذکری به تمام جهانیان است (آیه ۳۱ سوره مدثر) و یکی از معجزات عظیم قران است. (آیه ۳۵)
۱۴) هر کلمه از جمله آغازی قرآن بسم الله الرحمن الرحیم، در تمام قرآن به نحوی تکرار شده که به عدد ۱۹ قابل تقسیم است، بدین ترتیب که کلمه“ اسم “ ۱۹ بار، کلمه “ الله “ ۲۶۹۸ بار (۴۲*۱۹)، کلمه “ الرحمن “ ۵۷ بار (۳*۱۹) و کلمه “ الرحیم “ ۱۱۴بار (۶*۱۹) دیده میشود.
۱۵) قرآن ۱۱۴سوره دارد که هر کدام از سورهها با آیه افتتاحیه “ بسم الله الرحمن الرحیم “ آغاز میشود به جز سوره توبه (شماره ۹) که بدون آیه معموله افتتاحیه است، لذا آیه “ بسم الله الرحمن الرحیم“ در ابتدای سورهها ۱۱۳ بار تکرار شده است.
چون این رقم به ۱۹ قابل قسمت نیست و سیستم اعدادی قرآن آسمانی ساخته پروردگار باید کامل باشد یکصد و چهاردهمین آیه بسم الله را در سوره النمل که دو بسم الله دارد (آیه ۲۷) (آیه افتتاحیه و آیه ۳۰) بنابراین قرآن مجید ۱۱۴ بسم الله الرحم الرحیم دارد.
۱۶) همانطور که در بالا اشاره شد سوره توبه فاقد آیه افتتاحیه بسم الله الرحمن الرحیم است. هر گاه از سوره توبه شروع کرده آن را سوره شماره یک و سوره یونس را سوره شماره دو فرض نموده و به همین ترتیب جلو برویم، ملاحظه میشود که سوره النمل نوزدهمین سوره است (سوره ۲۷) که بسم الله الرحمن الرحیم تکمیلی را دارد. از این نظم نتیجه میگیریم که قرآنی که اکنون در دست ماست با قرآن زمان پیامبر از لحاظ ترتیب سورهها یکی است.
۱۷) تعداد کلمات موجود بین دو آیه بسم الله سوره النمل ۳۴۲ (۱۸*۱۹) میباشد.
۱۸) قرآن مجید شامل اعداد بیشماری است. مثلاً : ما موسی را برای چهل شب احضار کردیم، ما هفت آسمان را آفریدیم. شمار این اعداد در تمام قرآن ۲۸۵ (۱۵*۱۹) میباشد.
۱۹)اگر اعداد ۲۸۵ فوق را با هم جمع کنیم، حاصل جمع ۱۷۴۵۹۱ (۹۱۸۹*۱۹) خواهد بود.
۲۰) حتی اگر اعداد تکراری را از عدد فوق حذف نماییم حاصل جمع ۱۶۲۱۴۶ (۸۵۳۴*۱۹) خواهد بود.
۲۱) یک کیفیت مخصوص به قرآن مجید اینست که ۲۹ سوره با حروف رمزی شروع میشود که معنی ظاهری ندارند، این علامات در هیچ کتاب دیگری و در هیچ جایی دیده نمیشوند. این حروف در ابتدای سورههای قرآن بخش مهمی از طرح اعدادی اعجاز آمیز میباشد که بر عدد ۱۹ بنا شده است. اولین نشانه این ارتباط اینست که ۲۹ سوره از قرآن با این علامات شروع میشود. تعداد حروف الفبا در این رموز ۱۴ و تعداد خود رمزها نیز ۱۴ میباشد. هرگاه تعداد سورهها (۲۹) و حروف الفبا (۱۴) را با تعداد رمزها (۱۴) جمع کنیم، حاصل جمع ۵۷ (۳*۱۹) خواهد بود.
۲۲) خداوند توانا به ما یاد میدهد که در هشت سوره و سورههای شماره (۱۰،۱۲،۱۳،۱۵،۲۶،۲۷،۲۸،۳۱) دو آیه اول که با این رموز آغاز میشوند حاوی و حامل معجزه قرآن هستند، باید توجه داشت که قرآن کلمه “ آیه “ را به معنی معجزه به کار برده است. باید کلمه آیه دارای معانی متعددی باشد که یکی از آنها معجزه است و نیز باید دانست که خود کلمه معجزه در هیچ جای قرآن به کار برده نشده است.
بدین جهت قرآن مناسب تفسیر نسلهای گوناگون بشریت است؛ مثلاً نسلهای قبلی (پیش ازکشف اهمیت حروف رمزی قرآن) کلمه آیه را در این هشت سوره، آیه نیمبیتی می پنداشتند ولی نسلهای بعدی که از اهمیت این رموز باخبر شدند آیه را به معنی معجزه تفسیر کردهاند.
به کار بردن کلمات چند معنایی و مناسب برای همه نسلهای بشر در زمانهای گوناگون خود یکی از معجزات قرآن است.
۲۳) سوره قاف که با حرف ق شروع می شود (شماره ۵۰) شامل ۵۷ (۳*۱۹) حرف ق است.
۲۴) سوره دیگری در قرآن حرف ق را در علامت رمزی خود دارد (سوره شورا شماره ۴۲) که اگر حروف ق را در این سوره شمارش نمایید، ملاحظه خواهید کرد که حرف ق ۵۷ (۳ * ۱۹) بار تکرار شده است.
۲۵) بدین ترتیب در مییابید که دو سوره قرآنی فوقالذکر (شماره ۵۰ و ۴۲) به اندازه همدیگر (۵۷،۵۷) شامل حرف ق هستند که مجموع آن دو با تعداد سوره های قرآن (۱۱۴) برابر است. چون سوره ق بدین نحو آغاز میشود : “ق و القرآن المجید“ تصور حرف ق به معنی قرآن مجید مینماید و ۱۱۴ ق مذکور گواه ۱۱۴ سوره های قرآن است. این احتساب اعداد آشکار و گویا مدلل میدارد که ۱۱۴ سوره قرآن، تمام قرآن را تشکیل میدهند و چیزی جز قرآن نیستند.
۲۶) آمار کامپیوتر نشان میدهد که فقط این دو سوره که با حرف ق آغاز می شود، دارای تعداد معینی ق (۵۷ مورد) هستند، گویی خداوند توانا میخواهد با اشاره و کنایه بفرماید که خودش تنها از تعداد حروف الفبا در سورههای قرآن باخبر است.
۲۷) یک نمونه در آیه ۱۳ از سوره ق مدلل میدارد که هر کلمه و در حقیقت هر حرف در قرآن مجید به دستور الهی و طبق یک سیستم اعدادی بخصوصی که بیرون از قدرت بشر است گنجانیده شده است. این آیه میفرماید “عاد، فرعون و اخوان لوط “ در تمام قرآن مردمی که لوط را نپذیرفتند، قوم نامیده میشوند. خواننده بلافاصله متوجه میشود که اگر به جای « اخوان » در سوره ق کلمه « قوم » به کار برده میشد چه اتفاقی میافتاد؛ در این صورت ذکر کلمه قوم به جای اخوان، حرف « ق» در این سوره ۵۸ بار تکرار میشد و عدد ۵۸ به ۱۹ قابل قسمت نیست و لذا با تعداد ۵۷ «ق» که در سوره شورا مطابقت نمیکرد و جمع آن دو با تعداد سورههای قرآن برابر نمیشد، بدین معنی که با جایگزین کردن یک کلمه به جای دیگری نظم قرآن از بین میرود.
۲۸) تنها سورهای که با حرف « ن » آغاز میشود، سوره قلم است (شماره ۶) این سوره ۱۳۳ « ن » دارد که به ۱۹ قابل قسمت است. ( ۷×۱۹)
۲۹)سه سوره اعراف (شماره ۷)، مریم (شماره ۱۹) و ص (شماره ۳۸) که با حروف « ص» شروع میشوند، جمعاً ۱۵۲ حرف « ص » دارند ( ۸×۱۹).
۳۰)در سوره طه (شماره ۲۰) جمع تعداد حروف « ط » و « هـ» ۳۴۴ میباشد. (۱۸ × ۱۹)
۳۱) در سوره « یس » تعداد حروف « ی » و « س» ۲۸۵ میباشد. ( ۱۵×۱۹)
۳۲) در هفت سوره ۴۰ تا ۴۶ که با رمز « حم » شروع میشوند تکرار حروف ۲۱۶۶ میباشد. (۱۴*۱۹) بنابراین تمام حروف اختصاری که در ابتدای سورههای قرآن قرار دارند، بدون استثنا در روش اعددی اعجاز آمیز قرآن شرکت دارند. باید توجه داشت که این روش اعدادی قرآن، در مواردی ساده و در خور فهم اشخاص معمولی است، اما در موارد دیگر، بسیار مشکل و پیچیده بوده و برای درک آنها اشخاص تحصیل کرده باید از ماشینهای الکترونیکی کمک بگیرند.
۳۳) در سورههای شماره ۲ و ۳ و ۷ و ۱۳ و ۱۹ و ۳۰ و ۳۱ و ۳۲ که با رمز « الم » شروع میشوند تعداد حروف الف، لام، میم جمعاً ۲۶۶۷۶ مورد و قابل قسمت به ۱۹ میباشند ( ۱۴۰۴*۱۹).
۳۴) در سورههای ۲۰ و ۲۶ و ۲۷ و ۲۸ و ۳۶ و ۴۲ که با رمز « طس » یا یکی از دو حرف مزبور (ط، س) آغاز میشوند تعداد دو حرف « ط » و «س» ۴۹۴ مورد میباشد ( ۲۶*۱۹).
۳۵) در سورههای ۱۰ و ۱۱ و ۱۲ و ۱۴ و ۱۵ که با رمز « الر» آغاز میشوند تعداد الف، لام، راء به اضافه تعداد (راء) تنها در سوره سیزدهم ،۹۷۰۹ مورد است که این عدد قابل قسمت بر عدد ۱۹ میباشد (۵۱۱*۱۹).
۳۶) در سورههایی که با رمز یکی از حروف “ط“ “س“ و “م“ آغاز می شوند، تعداد حروف طاء و سین و میم ۹۱۷۷ مورد میباشد (۴۳۸*۱۹).
۳۷)در سوره رعد ( شماره ۱۳ ) که با حرف رمزی “المرا“ آغاز می شود، تعداد حروف (الف، لام، میم، را ) ۱۵۰۱ مورد میباشد (۷۹*۱۹).
۳۸) در سوره اعراف (شماره ۷) که با حروف رمزی “المص“ شروع میگردد تعداد وقوع “الف“ ۲۵۷۲ مورد، حرف “لام“ ۱۵۲۳ مورد، حرف “میم“ ۱۶۵ و حرف “ص“ ۹۸ مورد که جمعاً عدد ۵۳۵۸ به دست میآید (۲۸۲*۱۹).
۳۹) در سوره مریم (شماره ۱۹) که با حروف “کهیعص“ شروع می شود، تعداد حروف (کاف، ها، یا، عین، صاد) ۷۹۸ مورد میباشد (۴۲*۱۹).
۴۰) در سوره شورا (شماره ۴۲) که با حروف “حم عسق “ شروع می شود، تعداد حروف (حا، میم، عین، سین، قاف) ۵۷۰ مورد میباشد (۳۰*۱۹).
۴۱) در سیزده سورهای که حرف “الف“ در لغت رمزی آنهاست (سورههای شماره ۲، ۳، ۷، ۱۰، ۱۱، ۱۲، ۱۳، ۱۴، ۲۹، ۳۰، ۳۱، ۳۲ و ۱۵) جمع الفهای موجود ۱۷۴۹۹ مورد میباشد (۹۲۱*۱۹).
۴۲) در سیزده سوره فوقالذکر جمع حروف “لام“ ۱۸۷۰ مورد میباشد (۶۲۰*۱۹).
۴۳) در هفده سورهای که حروف “میم“ در لغت رمزی آنهاست (سورههای شماره ۲، ۳، ۷، ۱۳، ۳۲، ۲۶، ۲۸، ۲۹، ۳۱، ۳۰، ۴۰، ۴۱، ۴۲، ۴۳، ۴۴، ۴۵، ۴۶) جمع حروف “میم“ ۸۶۸۳ مورد میباشد (۴۵۷*۱۹).
درتاریخ، کتابی سراغ نداریم که مانند قرآن طبق یک سیستم عددی تنظیم شده باشد بر این حقیقت علاوه بر ۴۳ بند پیشین، موارد زیر نیز گواه صادقی است:
الف) کلمه “الله“ ۲۶۹۸ مرتبه در قرآن تکرار شده که مضربی از عدد ۱۹ است (۱۴۲ * ۱۹ ) و تعداد حروف “بسم الله الرحمن الرحیم“ نیز ۱۹ مورد میباشد. مسئله جالب اینکه در سوره اخلاص بعد از “قل هو الله احد “ جمله “ الله الصمد“ آمده؛ در صورتی که اگر “هو الصمد“ میآمد، جمله صحیح بود. از نظر دستور زبانی باید “هو “ میآمد اما با این حال “الله“ آمده است، اگر به جای “الله“ “هو“ میآمد، سیستم ریاضی قران به هم میریخت و این مسئله شباهت زیادی دارد به همان “اخوان“ و “قوم“ در سوره “ق“.
ب) مورد جالب دیگر در سوره مریم حروف مقطعه کهیعص میباشد که به صورت حروف آغازین آمده است، این حروف در سوره مریم به صورت جداگانه، با این تعداد به کار رفتهاند: حرف “ک“ ۱۳۷ مرتبه، حرف “ه“ ۱۶۸ مرتبه، حرف “ی“ ۳۴۵ مرتبه، حرف “ع“ ۱۲۲ مرتبه، حرف ص“ ۲۶ مرتبه. جمع این ارقام به این صورت است:
۳۴۵+ ۱۶۸+۱۳۷+۱۲۲+۲۶= ۸۹۷ که مضروب عدد ۱۹ می باشد (۴۲*۱۹) یعنی مجموع تکرار حروف پنجگانه (ک، ه، ی، ع، ص) سوره مریم (سوره شماره ۱۹) علاوه بر آنکه بر عدد ۱۹ (تعداد حروف بسم الله الرحمن الرحیم) قابل تقسیم است، بر عدد ۱۴ (که تعداد حروف مقطعه است) نیز قابل تقسیم میباشد (۷۹۸=۵۷*۱۴).
پ) در قرآن بعضی از کلمات با کلمههای دیگر که از نظر معنی با همدیگر تناسب دارند یکسان به کار رفتهاند. مثلاً :
۱) کلمه “حیوه“ ۱۴۵ بار با مشتقات آن در قرآن به کار رفتهاست و به همان تعداد (۱۴۵ بار) کلمه “موت یا مرگ“ با مشتقاتش به کار رفته است.
۲)کلمه “دنیا “ ۱۱۵ بار و کلمه “آخرت“ هم ۱۱۵ بار به کار رفته است.
۳) کلمه “ملائکه“ ۸۸ بار در قرآن آمده است و کلمه “شیاطین“ نیز به همان تعداد ۸۸ بار به کار برده شدهاند.
۴)“حر“ یعنی گرما ۴۰ بار و کلمه “ برد“ یعنی سرما نیز ۴۰ بار به کار برده شدهاند.
۵) کلمه “مصائب“ ۷۵ بار و کلمه “شکر“ نیز ۷۵ بار.
۶) کلمه زکات ۳۲ بار و کلمه “برکات“ نیز ۳۲ بار.
۷) کلمه “عقل“ و مشتقات آن ۴۹ بار و کلمه “نور“ نیز با مشتقاتش ۴۹ بار.
۸) کلمه “یوم “ به معنی روز و “شهر“ به معنی ماه در قرآن به ترتیب ۳۶۵ بار و ۱۲ بار به کار رفتهاند.
۹)کلمه “رجل“ به معنی مرد ۲۴ بار و کلمه “امرأه “ به معنی زن نیز ۲۴ بار در قرآن به کار رفتهاند.
۱۰) کلمه “امام“ به صورت مفرد و جمع ۱۲ بار در قرآن آمده است.
□□□
آیا اینها تصادفی است ؟
ت) تفاوتهایی در حدود یک ده هزارم. ضمن بررسی سوره مریم و زمر دیدم که نسبت “درصد“ مجموع حروف (ک، ه، ی، ع، ص) در هردو سوره مساوی است. با اینکه باید در سوره مریم بیش از هر سوره دیگر باشد زیرا این حروف مقطعه فقط در آغاز سوره مریم قرار دارد. اما هنگامیکه محاسبات مربوط به نسبت گیری حروف دو سوره را از رقم سوم اعشار بالاتر بردیم روشن شد که نسبت مجموع این حروف در سوره مریم یک ده هزارم (۰۰۰۱/۰ ) بیش از سوره زمر است. این تفاوتهای جزئی، راستی عجیب و حیرت آور است.
● نتیجه:
۱) یک مؤلف هر قدر هم که توانا باشد هرگز نمیتواند در ذهن خود حروف و اعدادی به اندازه معین بگیرد سپس از آنها مقالات و یا کتابی بنویسد که همچون قرآن حتی شمارهها و حروف و کلمات آن نیز به اندازه و شمرده شده در آید؛ مثلاً حروف مقطعه “الم“ به ترتیب “الف“ بعد “ لام“ و سپس “میم“ از دیگر حروف در سورههای مربوطه بیشتر باشد. از طرف دیگر تعداد حروف مقطعه ۱۴ حرف باشد یعنی درست نصف تعداد حروف الفبای عربی. اگر مشاهده کردیم انسانی در مدت ۲۳ سال با آن همه گرفتاری سخنانی آورد که نه تنها مضامین آنها حساب شده و از نظر لفظ و معنی و محتوا در عالیترین صورت ممکن بود؛ بلکه از نسبت ریاضی و عددی حروف چنان دقیق و حساب شده بود که نسبت هر یک از حروف الفبا در هر یک از سخنان او یک نسبت دقیق ریاضی دارد.
آیا نمیفهمیم که کلام او از علم بی پایان پروردگار سرچشمه گرفته است؟
۲)رسم الخط اصلی قرآن را حفظ کنید. تمام محاسبات فوق در صورتی صحیح خواهد بود که به رسم الخط اصلی و قدیمی قرآن دست نزنیم مثلاً اسحق و زکوه و صلواه را به همین صورت بنویسیم نه بصورت اسحاق و زکات و صلاه. در غیر این صورت محاسبات ما به هم خواهد ریخت.
۳) عدم تحریف قرآن. در قرآن مجید حتی کلمه و حرفی کم و زیاد نشده و الا به طور مسلم محاسبات کنونی روی قرآن فعلی صحیح از آب در نمیآمد و کلمات و حروف حساب شده نظام کنونی حروف قرآن را بهکلی به هم میریخت. پس این نشانه دیگری بر عدم کوچکترین تحریف در قرآن مجید است.
در قرآن کریم به اینکه ۳۰۰ سال شمسی دقیقاً برابر ۳۰۹ سال تمام قمری است به صورت مستقیم اشاره شده است.
این مطلب وقتی مشخص شد که یکی از علمای دین یهود از حضرت امام امیرالمؤمنین (ع) پرسید : چرا قرآن مدت توقف و خواب اصحاب کهف را ۳۰۹ ذکر سال کرده است در حالی که در حاشیه تورات ما این مدت ۳۰۰ سال نوشته شده است ؟
حضرت امیر (ع) فرمودند : «سالهای شما شمسی است ولی سالهای ما قمری است».
جالب اینجاست که پس از انجام محاسبات ریاضی چنین نتیجهای به دست میآید :
سال شمسی یهود ۳۶۵ روز تمام بوده است. بنابراین ۳۰۰ سال آنها میشود : روز ۱۰۹۵۰۰=۳۶۵×۳۰۰
در حالی که سال قمری برابر است با ۳۵۴ روز و ۸ ساعت و ۴۸ دقیقه. بنابراین ۳۰۹ سال قمری برابر است با :
روز ۱۰۹۵۰۰=]۴۸ دقیقه و ۸ ساعت و ۳۵۴ روز[ ×۳۰۹
پس معلوم شد که ۳۰۰ سال شمسی یهود برابر است با ۳۰۹ سال قمری نه یک روز کمتر نه بیشتر.
این در حالی است که تا صدها سال بعد از نزول قرآن هنوز شبانهروز به ۲۴ ساعت و هر ساعت به ۶۰ دقیقه و الی آخر تقسیم نشده بود و حتی ساعت هنوز اختراع نشده بود.
حال فرموده پیامبر اسلام را یاد آوری میکنیم که فرمود:
«عجایب و شگفتیهای قرآن پایان ناپذیر است و قرآن ظاهرش خوشایند و باطنش عمیق است. عجایبش را نمیتوان شمرد و غرایبش هرگز کهنه نشود. مؤمن هرگاه قرآن بخواند بوی عطر مانندی از دهانش خارج شود.»
امیدواریم خوانندگان گرامی در انجام وظیفه دینی و کتب ثواب اخروی و خشنودی پروردگار، تا جایی که میتوانند این معجزه را نشر و گسترش دهند تا اعجاز قرآن بیش از پیش روشن گشته و این کتاب شریف و گرانقدر از مظلومیت خارج و قانون زندگی واقعی گردد.
در پایان با تمام وجود و با فریادی بلند به امت اسلامی میگوییم ای ملت اسلامی قرآن را بخوانید و عمل کنید که سعادت بشر در آن نهفته است.
به امید روزی که امام دوازدهم حضرت مهدی موعود (ع) و یار عزیزش حضرت مسیح(ع) و سایر یاران بزرگوار آن حضرت ظهور یابند و انتقام پیامبر اسلام و دختر پاک و مظلوم او یعنی حضرت فاطمه زهرا (س) و دو فرزند شهیدش امام حسن (ع) و امام حسین (ع) را از ظالمان بزرگ تاریخ و بشریت و دوستان و پیروان آنها بگیرند و حقیقت قرآن را بر سراسر جهان حکمفرما نمایند و این آرزویی است که خداوند متعال همانگونه که در سوره انبیا، آیه ۱۰۵ فرموده است، وعده آن را در کتاب های مقدس گذشته نیز داده است : و لقد کتبنا فی الزبور من بعد الذکر ان الارض یرثها عبادی الصالحون ترجمه : و در «زبور» بعد از تورات نوشتیم، مسلماً سراسر زمین را بندگان شایسته ام وارث خواهند شد.
● چکیده و نتیجه گیری
▪ نگرش به «آیات علمی» قرآن
بیش از ده درصد آیات قرآن اشاره به پدیدههای طبیعی دارند. ما معتقدیم که قرآن کتاب هدایت برای انسانهاست و حاوی تمامی چیزهایی است که بشر در حوزه ایمان و عمل بدانها نیاز دارد. به نظر ما قرآن یک دائرةالمعارف علمی نیست و نباید قرآن را با نظریههای متغیر علمی الزاما تطبیق داده از طرف دیگر نمیتوان کتمان کرد که در قرآن اشارات مکرر به پدیدههای طبیعی است. اما اینها برای تعلیم علوم نیست. بلکه هدف آنها تشویقمردم است به تعلم علوم طبیعی و در نتیجه توجه به عظمت خلقت و در نهایت نزدیکی به خالق جهان. همچنین ما معتقدیم که پیشرفت علم فهم بعضی از آیات قرآنی را آسان میسازد و برای این کار نکاتی قابل توجه است :
۱)باید مثل دانشمندان عصر تمدن اسلامی علوم مفید را از دیگران اخذ کرد. ما میتوانیم تجارب دیگران را عاری از پیرایهها و تفسیرهای مادی همراه آنها بپذیریم و از آنها در پرتو جهان بینی و ایدئولوژی اسلامی استفاده کنیم.
۲) باید آن نوع ارتباط که در عصر تمدن اسلامی بینمعارف خاص دینی و علوم طبیعی برقرار بود، دوباره برقرار شود؛ بین هدف علم و هدف دین جدایی نیست.
برای رسیدن به این هدف باید در حوزههای علمیه دینی اصول علوم طبیعی به صورت دست اول مطرح گردد و همچنین در دانشگاهها معارف خاص اسلامی تا سطح نسبتا بالایی تدریس شود. این کار وسیله مؤثری برای حاکم کردن جهان بینی اسلامی بر اندیشه پژوهشگران مسلمان خواهد بود. ضمنا به حوزههای علمیه دینی این امکان را میدهد که از اکتشافات علمی بهرهبرداری سودمند برای تبیین موضوعات احکام شرعی بنمایند.
۳) برای تأمین استقلال همه جانبه امت اسلامی باید کشورهای اسلامی در تمام رشتههای مهم علوم و فنون افراد متخصص تربیت و تهیه نمایند. به علاوه بایددر هر یک از جوامع اسلامی مراکز علمی بنا کرد و پژوهشگران را در آنها به کار گرفت و محیطی بدون دغدغه خاطر و با امکانات لازم برای آنها فراهم ساخت تا مجبور نشوند به محیطهای الحادی پناه ببرند و نتیجه افکارشان را در اختیار دیگران بگذارند.
۴) باید اکتشافات علمی و تحقیقاتی اصیل به صورت یک کار اساسی تلقی شود نه یک کار طفیلی و مسلمانان دستوراتی را که قرآن کریم درباره پردهبرداری از اسرار طبیعت و قوانین آن داده است خود دنبال کنند نه اینکه آن را به دست دیگران بسپارند و خود جیرهخوار آنان شوند.
در حال حاضر کار کشورهای اسلامی این است که بعضی از تکنولوژیهای مونتاژی را از غرب و شرق واردکنند بدون آنکه خود در علوم بنیادی متبحر شوند. این روش هیچگاه کشورهای اسلامی را از غرب و شرق بینیاز نخواهد ساخت. ورود تکنولوژی باید همراه با ایجاد تحقیقات بنیادی باشد.
۵) باید بین کشورهای اسلامی همکاری علمی صورت گیرد. برای این کار باید اولا تبادل فکری بین دانشگاههای آنها برقرار شود و ثانیا مراکز تحقیقاتی شبیه آنچه CERN دارند با شرکت ممالک امروزه اروپاییها برپا گردد و از وجود دانشمندان سایر کشورها نیز به دور از تعصبات ناسیونالیستی استفاده شود. این قبیل مراکز در عصر تمدن اسلامی بسیار رایج بود. متأسفانه آنچه تابه حال در این باره انجام شده تشریفاتی بوده است و حالا وقت آن است که یک اقدام قاطع در این مورد صورتگیرد.
محمد معصومی شهربابک
منابع و مآخذ :
۱. قرآن کریم، ترجمهی مهدی الهی قمشهای، انتشارات عصر رهایی، ۱۳۸۶.
۲. اقلیم شناسی، جعفرپور ابراهیم، انتشارات دانشگاه تهران، ۱۳۸۵، ص ۱۲۷ ـ ۱۳۳.
۳. زمین، بیسر آرتور - جعفری عباس (مترجم)، انتشارات مؤسسهی گیتاشناسی، ۱۳۸۱، ص ۴۹ ـ ۵۲ و ۴۶ و ۵۴.
۴. منابع و مسائل آب ایران، صداقت محمود.
۵. زمین شناسی عمومی، شفیقی سیروس و مدنی حسن، انتشارات دانشگاه پلی تکنیک تهران، ۱۳۸۶، ص ۱۱۹.
۶. الادلة المادیة علی وجود الله، متولی الشعراوی شیخ محمد.
۷. پژوهشی در اعجاز علمی قرآن، دکتر رضاییاصفهانی محمدعلی، انتشارات مبین، رشت، ۱۳۸۰.
۸. اشارات علمی اعجازآمیز قرآن، رضاییاصفهانی محمدعلی و اخوان مرتضی، دفتر نشر معارف، قم، ۱۳۸۳
۹. اعجاز قرآن از نظر علوم امروزی، نیازمندشیرازی یداله ، چاپ میهن، تهران، ۱۳۸۶.
۱۰. طب در قرآن، دیاب عبدالحمید، قرقوز احمد و چراخی علی، انتشارات حفظی، تهران، ۱۳۸۳
۱۱. اولین دانشگاه و آخرین پیامبر، دکتر پاکنژاد سیدرضا، انتشارات کتابفروشی اسلامیه، ۱۳۶۰.
۱۲. آموزههای تندرستی در قرآن، رضایی حسنرضا ، انتشارات عطرآگین، تهران، ۱۳۸۶.
۱۳. اسلام پزشک بیدارو، شیرازی احمدامین ، انتشارات اسلامی، قم، ۱۳۷۵.
۱۴. التمهید، معرفت محمدهادی، ج ۶، انتشارات اسلامی، قم، ۱۳۶۹.
منابع و مآخذ :
۱. قرآن کریم، ترجمهی مهدی الهی قمشهای، انتشارات عصر رهایی، ۱۳۸۶.
۲. اقلیم شناسی، جعفرپور ابراهیم، انتشارات دانشگاه تهران، ۱۳۸۵، ص ۱۲۷ ـ ۱۳۳.
۳. زمین، بیسر آرتور - جعفری عباس (مترجم)، انتشارات مؤسسهی گیتاشناسی، ۱۳۸۱، ص ۴۹ ـ ۵۲ و ۴۶ و ۵۴.
۴. منابع و مسائل آب ایران، صداقت محمود.
۵. زمین شناسی عمومی، شفیقی سیروس و مدنی حسن، انتشارات دانشگاه پلی تکنیک تهران، ۱۳۸۶، ص ۱۱۹.
۶. الادلة المادیة علی وجود الله، متولی الشعراوی شیخ محمد.
۷. پژوهشی در اعجاز علمی قرآن، دکتر رضاییاصفهانی محمدعلی، انتشارات مبین، رشت، ۱۳۸۰.
۸. اشارات علمی اعجازآمیز قرآن، رضاییاصفهانی محمدعلی و اخوان مرتضی، دفتر نشر معارف، قم، ۱۳۸۳
۹. اعجاز قرآن از نظر علوم امروزی، نیازمندشیرازی یداله ، چاپ میهن، تهران، ۱۳۸۶.
۱۰. طب در قرآن، دیاب عبدالحمید، قرقوز احمد و چراخی علی، انتشارات حفظی، تهران، ۱۳۸۳
۱۱. اولین دانشگاه و آخرین پیامبر، دکتر پاکنژاد سیدرضا، انتشارات کتابفروشی اسلامیه، ۱۳۶۰.
۱۲. آموزههای تندرستی در قرآن، رضایی حسنرضا ، انتشارات عطرآگین، تهران، ۱۳۸۶.
۱۳. اسلام پزشک بیدارو، شیرازی احمدامین ، انتشارات اسلامی، قم، ۱۳۷۵.
۱۴. التمهید، معرفت محمدهادی، ج ۶، انتشارات اسلامی، قم، ۱۳۶۹.
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست