دوشنبه, ۲۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 13 May, 2024
مجله ویستا


آیا کودکان ما باهوش تر شده اند ؟


فیلیدا براون می گوید بچه ها ... آنها تمام وقت خود را با بازیهای ویدیوئی و رد و بدل نمودن نوشته برای یکدیگر صرف می کنند آیا می توان به پای آنها رسید ؟
یک جمله تکراری ، ممکن است ، ولی باید بپذیرید که این موضوع واقعیت دارد. بیشتر بچه ها در برنامه ریزی ویدیو و set up کردن کامپیوتر ، از پدر و مادرخود بسیار بهتر هستند. آنها می توانند پدر و مادر خود را در بازیهای ویدیوئی شکست دهند و احتمالا فکر می کنند که از پدرو مادر خود باهوشترند. اما باعث شگفتی است که این بچه ها ممکن است راست بگویند . اگر از تست های IQ چیزی دستگیرمان شود ، نشان می دهد که جوانان امروزی واقعا" با هوشتر از پدر و مادر خود هستند. مطالعات انجام شده در کشورهای متعددی نشان می دهد که نمرات IQ لااقل از دهه ۱۹۵۰ میلادی ، درحال افزایش است ، بدین ترتیب اگر فردی دارای IQ متوسط آن دوره باشد ، امروز کم هوش درنظر گرفته می شود. بنظر می رسد که باگذشت هرنسل ، انسانها با هوشتر و با هوشتر می شوند ، ولی نه به این سرعت.
هوش یک مفهوم بی ثبات و وابسته به زمان می باشد و بین روانشناسان ، جدالهای جدی ای برسر این مسئله که چه چیزی بعنوان افزایش میزان IQ درنظر گرفته شود، وجود دارد برخی از محققان بر این باورند که ما اصلا" باهوشتر نمی شویم ، بلکه فقط در حل برخی از مسائل خاص ، مهارت می یابیم. با این وجود، دیگران می گویند که ، آنها بازتاب افزایش میزان IQ را در دنیای واقعی سنجش هوش دیده اند و برای مغشوش تر ساختن امور، توصیه هایی وجود دارد و زمان آن رسیده که به آنها خاتمه دهیم. ما باید با اینها چه کار کنیم ؟ برای پرسش دراین زمینه ، باید از شخصیت بارزی چون James Flynn ، استاد علوم سیاسی دانشگاه Otago درDunedin نیوزیلند استفاده نمود.
وی ابتدا نشان داد که میزان IQ در اواسط دهه ۱۹۸۰ میلادی افزایش یافته است. این روش با توجه به القابی که دیگران به آن داده اند، تحت عنوان اثر فلین شناخته شده است ، یافته ها ، سئوالات جدیدی را در این مورد برانگیخت که آیا تست های IQ قادر به بازگو نمودن یکسری از مسائل هستند یا خیر . در رویداد بزرگی که در سال ۱۹۸۷ میلادی در روزنامه ها بچاپ رسید ، Flynn بکمک تست های قدرت استدلال افراد ، مقایسه هایی را با جزئیات کامل در ۱۴ کشور انجام داد. این اطلاعات ازکشورهایی مانند بلژیک و هلند که خدمت سربازی تا سال ۱۹۸۰ میلادی در آنها جریان داشت ، بدست آمد . ضرورتا" ، هرمرد جوانی ( و در برخی از کشورها ، هر زن جوانی ) مجبور به انجام تست هایی بودند که بر اساس طرحهایی تعیین شده بود ، و از این رو ، نتایج شاخصی برای آن جمعیت محسوب می شد.نتایج ، از کشوری به کشور دیگر متفاوت بود ، ولی نتایج آنها را می توان به میزان IQ تبدیل نمود تا بتوان آنها را با یکدیگر مقایسه کرد. در کشورهای دیگر ، می بایستی فلین به اطلاعات تست IQ اعتماد نماید بطور کلی نتایجی را که او در( Psychology Bulletin( p۱۷۱ ,vol ۱۰۱ به چاپ رسانید ، رشد واقعی را در امتیازات ، تا ۲۵ امتیاز در یک نسل نشان داد.با این وجود ، هنوز نمرات خام کلی ، مطالب زیادی را برای فلین آشکار نساخت . برای افزایش یافته ها ، او به امتیازاتی توجه کرد که هر تست IQ منطقی برای سنجش قدرت کلام ، شمارش و دید فضایی انجام شده بود . این گروه آخر ، معمولا" ماتریس های Raven را نیز شامل میشود. اشکال متسلسل که یک قسمت آن گم شده بود. داوطلب می بایستی از بین متغیرها ، یکی را انتخاب کرد. مثلا" اینکه کدام شکل را باید در ناحیه خالی قرار داد . زمانی که فلین به امتیازات بیشتر دقت نمود ، طرح کلی ، کاملا" واضح بود بیشترین افزایش امتیازات تقریبا" در هرمورد ، مربوط به ماتریس Raven و تست های مشابه به آن بود ، در حالیکه امتیازات شمارشی و کلامی ، افزایش ناچیزی را نشان می داد. از زمان تحقیق نوشته شده در سال ۱۹۸۷ میلادی فلین ،بیشتر کشورها ، بعلاوه اسرائیل و اخیرا" آرژانتین را مورد توجه قرار داده بود . وی سمت گیری رو به افزایش مشابهی را بدست آورد که علت بیشتر این افزایشها مهارتهای دیدن فضایی و خیالی بوده است.
فلین از پر معنا بودن اثری که بنام وی نامگذاری شده مطمئن است ولی ، به این مسئله که ما به مغزهای متفکر تبدیل می شویم اعتماد ندارد. او می گوید که اجداد ما از ما عقب نمانده بودند و ما هم نابغه نیستیم . احتمالا" ما ، فقط مهارتها و عادات ذهنی خود را که سبب حل شدن مسائل ذهنی می شود را افزایش داده ایم. مهمتر آنکه این مسائل را جدی تر می گیریم.
فلین می گوید : انسانها برای حل یکسری از مهارتها پیشرفت نموده اند . دلیل او این است که با گذشت زمان جامعه ما ، مردم را وادار به فراگرفتن این مهارتهای ذهنی نموده است . زمانیکه اجداد ما بزرگ می شدند ، مردم مهارتهای ذهنی دیگری چون محاسبات ذهنی یا حفظ کردن لغات متعدد را مهم می دانستند . عکس العمل آنها در برابر برخی از این مسائل که ما اکنون آنها را جدی می گیریم می توانست این باشد که حالا فایده آن چیست ؟
فیلن بر این باور است که در جوامعی که تست هوش بعنوان یک نگرانی در نظر گرفته می شود ، مهارتهایی چون حل مشکلات بطریقه ذهنی ، سریعتر از مهارتهای دیگر رشد می کند. همچنین نیاز به توانایی های دیدن فضایی ( سه بعدی ) به این علت رشد یافته که ما نیاز به استفاده از کامپیوتر ، تلویزیون و رانندگی کردن داریم . پس ، انتظار می رود که نسلهای موفق مهارتهای فردی را ، در این جهت بیشتر از جهات دیگر رشد دهند. او می گوید : تصور نمی کنم که هوش یکباره افزایش یابد. بیشتر روانشناسان پذیرفته اند که میزان IQ افزایش پیدا کرده ولی در مورد اینکه چه مقدار افزایش یافته است ، نظرات مختلفی وجود دارد. برخی مانند ، Robert-Howard روانشناس تجربی دانشگاه New South Wales سیدنی به این موضوع اشاره می کند که هوش عمومی ما ، بر اثر تغذیه بهتر ، خانواده های کوچکتر ، تحصیلات بالاتر و دیگر تغییرات محیطی بالا رفته است. John Rust از کالج Goldsmiths دانشگاه لندن ، براین عقیده است که فقط جبر در انجام فعالیتهای دید فضایی سبب افزایش میزان IQ نمی گردد. در بین عوامل فراوانی که وجود دارد ، او معتقد است که با پیچیده تر شدن جامعه ، مردم بایستی بر روی تمام مسائل فکر کنند . همچنین وی اشاره می کند که اگر یک انسان پیشرفته مانند آینشتاین که تئوری نسبیت را کشف نمود ، مفهومی را کشف نماید برای ما راحتر خواهد بود تا بطریقی ماهرانه تر اندیشه نماییم.بطور کلی ما بایستی یاد بگیریم تا با ایده های پیچیده تر سروکار داشته باشیم. ولی برخی از محققان در تست های IQ به فراسوی جلوه گری انسان می نگرند و به تحقیق در مورد شواهدی در دنیای واقعی پرداخته اند که بیانگر باهوشتر شدن انسانها می باشد.
در مطالعه ای که در سال گذشته به انجام رسید ، Howard مجموعه ای از شاخصهایی که شامل میزان بهره وری علمی و حضور در بازیهای فکری نظیر شطرنج ، بریج و شطرنج ژاپنی بود را تجزیه و تحلیل نمود. وی بطور آزمایشی دریافت که حقیقتا" مردم ، بطور فزاینده ای باهوشتر شده اند. بعنوان مثال ، سن جوانترین و ماهرترین بازیکن شطرنج از سال ۱۹۹۱ میلادی چهار برابر کاهش یافته است درحالیکه از سال ۱۹۵۰ میلادی تا آن زمان تغییر ایجاد نشده بود. باید پذیرفت که هیچکدام از معیارها به تنهایی یک شاهد مجاب کننده برای افزایش هوش نمی باشد. مثلا" افزایش میزان بهره وری علمی ، بسادگی بیانگر این حقیقت است که دانشمندان همواره تحت فشار فزاینده ای قرار دارند تا مقالات تحقیقی خود را بچاپ برسانند و تعدادی از اندازه گیری ها ، مانند امتیازات انحصاری ، روند آشکاری را نشان نداده است. با وجود این محدودیتها، Howard تشخیص داد که که واقعیتی به وقوع پیوسته است ، بویژه در مورد مهارتهای دید فضایی ، که بازیکنان شطرنج ماهر بدان نیاز دارند.وی می گوید : کودکان از لحاظ دیداری باهوشتر می شوند ، چرا که آنها همواره با موضوعات دیداری سروکار دارند و همانند فلین بر این باوراست که این امر ، سبب افزایش IQ آنها می گردد. علت زمینه ای هرچه باشد ، بنظر می رسد که اثر فلین حقیقت دارد. زمانیکه مجبور به حل مشکلی باشید یا موضوع مهارتهای دید فضایی مطرح باشد ، شما از پدر و مادر خود باهوشتر و از پدربزرگ و مادر بزرگ خود بسیار باهوشتر هستید ، اما آیا همواره می تواند اینگونه باشد؟ آیا کسی باهوش متوسط امروزی ، در سال ۲۰۵۰ میلادی بمانند یک کودن است ؟ احتمالا" نه تحقیقات اخیر ، Howard را به مسیر تحقیقاتی متفاوتی هدایت کرده است. برعکس ، اکنون وی بر این باور است که افزایش هوش ، احتمالا" در کشورهای صنعتی به اوج خود رسیده است . بخشی از نتایج وی از بررسی هایی که بکمک معلمان مدارس صورت گرفته ، بدست آمده است . او می گوید : اگر هوش در حال افزایش باشد ، معلمان بایستی آنرا گزارش دهند.
هیچکس این مسئله را بطور سیستماتیک از آنها بازخواست نکرده است . به همین خاطر Howard به کمک معلمان دبیرستان های سیدنی که از سال ۱۹۷۹ میلادی در آنجا کار می کرده اند ، بررسی های را به عمل آورده است . بیشتر آنهایی که به این سئوال جواب داده اند ، اظهار داشته اند که هوش عمومی افزایش نیافته است .سپس Howard همین پرسشنامه را به معلمان با تجربه در مدارس ابتدایی استرالیا ، سنگاپور و کره جنوبی داد. تفاوتها بسیار چشمگیر بود . معلمان دبستانی در استرالیا اظهار داشته اند چندین سال است که بچه ها باهوشتر نشده اند . ولی معلمان دبستانهای سنگاپور و کره جنوبی به وضوح اظهار داشته اند که در آنجا ، بچه ها باهوشتر شده اند. Howard می گوید: کاملا" بدیهی است که بچه های امروزی باهوشتر از بچه های قبل هستند. او معتقد است که این مسئله در قیاس با نظرات معلمان استرالیایی ساختگی نیست . " تعبیر من این است که افزایش هوش عمومی درکشورهای صنعتی سالیان سال است که متوقف شده است " . او حدس می زند که در جوامع صنعتی ، تغییرات اجتماعی ای که سبب تحریک افزایش هوش عمومی می شوند، اکنون کاملا" پایدار و مشخص شده است ، فقط مهارت های دیداری ، فضایی رو به بهبود است. بر عکس ، اقتصاد بسیار روبه رشد آسیایی ، در طی ۴۰ سال ، آن جوامع را به جوامع پیشرفته تبدیل کرده است و تغییرات سریع ادامه دارد. بعنوان مثال Howard برای حمایت از این نظریه ، اطلاعات بدست آمده از دانمارک را بیان می کند. هنوز ارتش دانمارک ، مردان جوان را برای خدمت سربازی ضروری احضار می کند ، با این وجود، تعداد کمی از افراد ، بایستی خدمت سربازی را بر خلاف میل خود انجام دهند. از سال ۱۹۵۷ میلادی همه اشخاص ۱۷ ساله ، تست هوش دقیقا" مشابهی را انجام دادند. که تست های مشابه ماتریس Raven را شامل می شود. همچنین داوطلبان بایستی بتوانند اشکال هندسی اصلی که در بوجود آمدن اشکال پیچیده تر نقش دارند را شناسایی کنند. سئوالات شفاهی نیز دارد. مانند آیا خورشید همانند ماه برای روز است ؟ و سئوالاتی در مورد سری اعداد مانند ۸۵۳۲ ؟ نتایج این آزمون ها توسط Tomas Teasdale نوروپاتوبیولوژیست دانشگاه کپنهاک و David Owen که اکنون در دانشگاه نیویورک می باشد ، به دقت بررسی گردید . در طی دهه های ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ میلادی ، نمراتی که بر پایه یک معیار مشخص سنجیده شده بود در کشورهای دیگر نیز افزایش یافته بود. اما در طی دهه ۱۹۹۰ میلادی میزان رو به بهبود IQ به اندازه یک واحد کاهش یافت(telligence, vol.۲۸ p.۱۱۵ ) بعلاوه ، امتیازات فقط در ارتباط با سئوالات دیداری . فضایی بهبود یافته بود. اعمال شفاهی و شمارش، اهمیت خود را از دست داده اند. همه چیز به اینجا ختم نمی شد. اخیرا" Teasdale گزارش داده است که نمرات از سال ۱۹۹۹ میلادی به بعد یک کاهش عمومی را نشان می دهد. وی می افزاید که سال ۱۹۹۹ میلادی ، اولین سالی است که در آن تعداد نوجوانان دانمارکی ای که پس از ۱۶ سالگی به تحصیلات دانشگاهی می پردازند ، کاهش یافته است . چرا این مسئله اتفاق افتاده است ؟ یکی از علل آن می تواند آن باشد که برای سنجش میزان توانایی افراد در این تست ها ، محدودیت هایی وجود دارد و اکنون نوجوانان دانمارکی در حال رسیدن به آن هستند. ممکن است که یک حداکثر مطلقی برای تواناییهای افرادجهت انجام این اعمال وجود داشته باشد بدون توجه به این مطلب که فرهنگ رایج تا چه اندازه آن را مورد تشویق قرار می دهد. ولی بر اساس گفته های Tesadale جواب مسئله این نیست . این موضوع روشن نمی سازد که چرا نمرات روند روبه کاهش را پیدا کرده اند. اگر به آن حداکثر نرسیده باشیم ، نتایج تست بایستی آن را تحت فشار قرار دهد ، نه آنکه آن را کاهش دهد.
ترازکننده بزرگ
Howard براین باور است که ترازکننده نمرات IQ در دانمارک ، بدلیل مشکل انگیزه ، پایین می باشد . او از تحقیقات معلمان مدرسه در استرالیا یک علامت هشدار دهنده ای را بدست آورد . بیشتر معلمان تصور می کردند که دانش آموزان آنها باهوشتر یا کودن تر از قبل نشده اند. ولی اکثریت قریب به اتفاق از این مسئله شکایت می کردند که دانش آموزان نسبت به مدرسه علاقه کمتری نشان می دهند. Teasdale با هیپکدام از این نظریات متقاعد نگردید. نظر معلمان فقط نمونه ای از تمایل بزرگسالان نسبت به این مسئله است که جوانان بدترینند. مسئله این است که حتی در کره جنوبی که معلمان بر این باور بودند که انگیزه دانش آموزان نسبت به گذشته کاهش یافته است . با این وجود ، بزرگترین و بدترین بخش گمشده در این معما، نتایج ترک تحصیل کنندگان دوره دانشگاهی است. در سراسر جهان ، نتایج ، درحال بهبود یافتن یا بهتر شدن است یا آنکه به همان ترتیب باقی مانده است ؟ متاسفانه جواب دادن به این سئوال مشکل است . آزمونها در طی سال ها تغییر یافته اند. و به همین ترتیب تعیین این که داوطلبان این تست ها را با چه دقتی انجام می دهند نیز مشکل است. و این مسئله که دریابیم بهترین حدس در این مورد آن است که اگر روند کلی درحال کاهش نباشد ، تغییری نکرده است.
در ایالات متحده آمریکا ، که تست ترک تحصیل کنندگان نسبتا" بدون تغییر مانده است ، نتایج از دهه ۱۹۵۰ میلادی بهترین حالت ثبات را نشان می دهد. در بریتانیا تعداد دانش آموزانی که نمرات بالایی را در سن ۱۸ سالگی می گرفتند از سال ۱۹۹۰ بشدت افزایش یافته است . ولی Rust بر این باور است که این مسئله بیانگر افول استانداردهای آزمونها برای ورود افراد بیشتری به تحصیلات عالی می باشد . اگر بخواهید میزان راهیابی را از ۵ به ۳% برسانید ، تنها راه ممکن این است که استانداردهای ورودی را پایین بیاوریم.
فلین شخصا" ازنزدیک بر این یافته ها نظارت دارد. وی در نتیجه گیری شتاب نمی کند بلکه منتظر می ماند تا نتایج بیشتری را از کشورهای دیگر بدست آورد. ولی او از خود سئوال می کند که آیا ما به جایی رسیده ایم که دانش آموزان ، دیگر دوست ندارند ، بیشتر از این به آنها فشار وارد شود. آیا شرایطی که سبب چنین پیشرفت سرسام آوری در توانایی افراد شده است با رشد و غنی شدن هر چه بیشتر جامعه از بین می رود؟ وی اظهار می دارد که درتاریخ بشریت ، غنی شدن باعث نابودی می شود . به آنچه که بر سر رومی ها آمد نگاهی بیافکنید : آنها تنبل شدند و یونانی ها را به خدمت گرفتند تا بجای آنها فکر کنند. تا به امروز دلیلی بر صحت این مطلب وجود ندارد که ما فکر کنیم جوامع صنعتی شده بدین راه کشیده شوند. اما شاید ، فقط شاید بایستی کمی نگران باشیم !