دوشنبه, ۲۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 13 May, 2024
مجله ویستا

اوباما و ایران؛ از استمرار تا تغییر


اوباما و ایران؛ از استمرار تا تغییر
باراک اوباما در دورانی که آمریکا با چالشهای مهمی در سیاست خارجی خود روبرو است و ایران در راس آن قرار دارد زمام امور را در کاخ سفید بدست خواهد گرفت.
تیم جرج بوش رئیس جمهور فعلی آمریکا در سال ۲۰۰۰ با شعار تمرکز بر سیاستهای داخلی روی کار آمده بود با اینحال در این دوره ۸ ساله آمریکا شاهد بیشترین آمار دخالتهای خود در مناطق مختلف از خاورمیانه تا آفریقا و آمریکای لاتین و دیگر مناطق بود. اینک اوباما است که وارث برنامه های نیمه تمام دولت بوش در مناطق مختلف جهان است و چاره ای ندارد جز اینکه تلاش کند آنها را به گونه ای مطلوب به سرانجام برساند.
مهمترین اولویتها در سیاست خارجی آمریکا؛ افغانستان، ایران و عراق هستند و به نظر می رسد تمام این چالشها تنها به کمک ایران قابل حل باشند. ایرانی که مهمتر از موقعیت استرات‍ژیکش در منطقه و در همسایگی این دو کشور به دلیل اشتراک مذهبی و فرهنگی، نفوذ معنوی بالایی در این دو کشور دارد. بنابراین می توان اولویتهای سیاست خارجی اوباما را اینگونه برشمرد: ایران، ایران و ایران
به همین دلیل اوباما تمرکز و اولویت خود را ایران و مذاکره با تهران بدون پیش شرط قرار داده است. برای پی بردن به اینکه رویکرد او در قبال ایران چگونه خواهد بود تنها پرداختن به شخصیت وی و گفته های او کافی نیست نیاز است تیمی را که او انتخاب کرده است نیز مورد بررسی قرار داد. اکثر اعضای تیم او از اعضای سابق دولت کلینتون بودند. آنها افرادی هستند که شاید بتوان آنها را جمهوریخواه دمکرات نامید. انتخاب هیلاری کلینتون تندرو در سمت وزارت خارجه بسیاری از کشورهای عربی و خاورمیانه را از "تغییر" وعده داده شده ناامید ساخت.
در واقع این انتصابها نشانه این است که سیاست آمریکا در خاورمیانه در بسیاری از موارد بر اساس استمرار خواهد بود و نه تغییر. شاید در شیوه ها تا حدود بسیار کمی شاهد تغییر باشیم. اوباما خواهان تعامل با ایران است اما این تعامل بر چه اساسی استوار است. در واقع شاید بتوان گفت که تعامل هدف نیست و راهی به سوی هدف است. و سوال اینجا است که چه هدفی؟
وی همان سیاست " هویج و چماق" را در مورد ایران در پیش خواهد گرفت. سیاستی که در جریان آن مشوقهایی را ارائه خواهد کرد و تحریمهایی را نیز روی میز خواهد گذارد تا ایران را از حقوق هسته ای خود محروم کند. با این تفاوت که تحریمهای پیشین حتی با وجود کاهش قیمت نفت ناکارامدی خود را در تغییر رفتار ایران ثابت کردند بنابراین به نظر می رسد اوباما بیشتر بر افزایش مشوقها تمرکز کند و تا حدودی در مورد برنامه هسته ای ایران نیز کوتاه خواهد آمد و طرحهایی را پیشنهاد خواهد داد مساله ای که اواخر دوره ریاست جرج بوش نیز مطرح بود.
اوباما همچنانکه پیش از این اشاره شد به خوبی آگاه است که راه حل مسائل عراق و افغانستان از ایران می گذرد و برای حل مشکلات نیروهای آمریکایی حاضر در این دو کشور نیازمند همکاری ایران است. بوش نیز به این مساله تا حدودی واقف بود و به همین دلیل در عراق گفتگوهایی را در سطح سفیر با ایران ترتیب داد تا از تهران در حل مشکلات امنیتی عراق کمک بگیرد.
این قدرت منطقه ای ایران از سوی دیگر موجبات نگرانی آمریکا را به همراه دارد چرا که پس از حوادث ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ آمریکا با طرح پرو‍ژه امپراتوری سازی به جای جهانی سازی و برخی مواقع به عنوان مرحله بعدی جهانی سازی سعی در تثبیت هژمونی خود داشت.
اکنون کابوس آمریکا، ایران مسلح به سلاح هسته ای است و برخی از تحلیل گران آمریکایی هنوز معتقدند ایران به دنبال بمب هسته ای باشد. چرا که ایران بدون سلاح هسته ای تا کنون بدین خوبی توانسته است به قدرتی منطقه ای بدل شود. به اعتقاد آنها تسلیحات هسته ای با قدرت بازدارندگی که با خود دارد بی شک موضع ایران را در معادلات قدرت جهانی تغییر خواهد داد و این مساله ای است که آمریکا به شدت از آن نگران است.
در واقع این مساله به هیچ درگیری ذاتی و یا ایدئولو‍یکی مربوط نیست، این موضوعی است که در طول تاریخ وجود داشته و دارد. دولتهای بزرگ و کشورهایی که در هرم قدرت جایگاه بالاتری را اشغال کرده اند همواره به دنبال حفظ وضع موجود از هر راه ممکن هستند. در این میان هدف یکی است و شیوه ها متفاوت است.
در آمریکا ضرب المثل رایجی وجود دارد که گاه در نوشته های آنها منعکس می شود و آن مثل مردی است که در بیابانی گام برمی دارد و کتی به تن دارد خورشید و باد با هم شرط می بندند که کت او را از تن بیرون آورند. باد می وزد اما نتیجه حاصل این است که مرد کت را به خود نزدیکتر می سازد خورشید می وزد مرد که احساس گرما می کند کت را از تن خود بیرون می آورد.
اوباما نیز معتقد است که گزینه تهدید نظامی و یا خود اقدام نظامی تنها موجب خواهد شد که ایران برنامه هسته ای خود را با جدیت دنبال کند اما در صورتیکه بتوان از راه دیپلماتیک به ایران ضمانتهای امنیتی داد شاید بتوان ایران را قانع کرد تا از مواضع خود چشم پوشی کند.
با این تفسیر اوباما گزینه دیپلماسی را به کار خواهد بست تا در منطقه خاورمیانه که از اهمیت بسیاری برخوردار است و قلب زمین به شمار می آید در برابر قدرت ایران قدرت آمریکا را علم کند. و اگر ناچار به همزیستی مسالمت آمیز با قدرت منطقه ای ایران باشد همچنانکه این سیاست را در قبال اتحاد جماهیر شوروی سابق در پیش گرفت، تلاش خواهد کرد تا حد امکان سیاست مهار را با استفاده از اجماع جهانی در پیش گیرد و درجاتی از همکاری را با ایران برای دستیابی به منافع ملی خود به کار خواهد بست.
مریم محفوظ
منبع : خبرگزاری جمهوری اسلامی ـ ایرنا