چهارشنبه, ۱۰ بهمن, ۱۴۰۳ / 29 January, 2025
مجله ویستا
مرزبندی سرزمین کسب و کار
همه كارآفرینانی كه به تنهایی كسب و كاری را آغاز نمودهاند و در اول راهند، با مشكلاتی روبهرو هستند كه اگر خانوادهای هم داشته باشند، دشواریها فزونتر خواهند شد. اگر شما هم چنین فردی باشید قطعاً با سخنان من آشنایید. یكی از چالشهای پیش روی شما اینست كه میخواهید حدود و مرزهایی برای خودتان و دیگران مشخص كنید تا اطرافیان شما بدانند كه با وجود یك عضو خانواده یك كارآفرین باید چه كار كنند، چطور به شما كمك كنند، در چه مواقعی تنهایتان بگذارند كه به كارهایتان برسید و بدانند كه ممكن است با وجود كارآفرین بودن پدر یا مادر با چه مشكلات و محدودیتهایی مواجه شوند.
● حالا چند مثال برایتان میگویم :
اول یك سوال : از بین چهار گزینه بهترین پاسخ را برای پرسش زیر پیدا كنید :
شما به عنوان یك كارآفرین تازه كار میخواهید بیش از همه درباره كدامیك از این امور برای اطرافیانتان حد و مرزی مشخص نمایید؟
۱) صحبت كردن با همسایهای كه اتومبیلش را در جای پارك شما پارك كرده است.
۲) مشخص كردن زمانی خاص برای خوابیدن بچهها.
۳) یادآوری به اطرافیان كه هنگام كار كردن مزاحم شما نشوند.
۴) گفتن این كه ممكن است مدتی بعد مشغلهتان بیشتر شود.
اگر پاسخ شما «همه گزینهها» باشد، معلوم میشود كه به خوبی از مشكلات و چالشهای حرفهتان آگاهی دارید. در واقع «همه گزینهها» بهترین پاسخ است.
● حالا ببینیم كه منظور ما از تعیین حد و مرزها چیست.
به زبان ساده هنگامی كه شما به عنوان یك كارآفرین نیازهایتان را برای دیگران توضیح میدهید، حدود و مرزهای مورد نظرتان را معین مینمایید. برای این كه این پروسه به خوبی جلو رود، لازمست كه خودتان از نیازها، مشكلات، محدودیتهای روابط با دیگران و حضور در كنار خانواده كاملا با خبر باشید و اموری كه برایتان مهم هستند را به طور دقیق ذكر كنید.
سپس این مطالب را برای كسانی كه به نحوی بر زندگیتان تاثیر و نقش بارزی دارند مطرح كنید و با احترام از آنها بخواهید كه با شما همكاری كنند.
دقت كنید كه این حدود و مرزها باید «سالم» باشند به این معنا كه باعث تنش و رنجش و دلخوری در خانواده و میان دوستانتان نشوند. باید اینها در عین محدودیت طوری وضع شوند كه نه تنها دیگران را آزار ندهند بلكه شادی و لذت را هم به خودتان و خانوادهتان هدیه كنند. در این حالت كارآفرین با خونسردی و آرامش كارهایش را سر و سامان میدهد، انرژی بالایی دارد و میتواند كسب و كارش را به موفقیت برساند به علاوه از بودن كنار خانوادهاش لذت ببرد. در این جا روشهای تعیین حد و مرزهای مفید و سالم كه به شما و خانوادهتان كمك خواهند كرد را برمیشماریم. مطالعه این گفتهها شما را راهنمایی میكنند :
حرف اول و آخر این پروسه «كنترل» است. میتوانیم اینطور بگوییم كه شما با وضع این محدودیتها، خود را در حبابی قرار میدهید كه كنترل ورود و خروج هر چیز خارجی در دست شماست.
▪ مواردی كه در زیر میآوریم آنهایی هستند كه مهار و كنترلشان در حیطه قدرتتان است :
ـ حرفهای كه انتخاب میكنید. جالب است یا این كه دوستش ندارید؟
ـ اشخاصی كه با شما كار میكنند. یادتان باشد كه اینجا دیگر رئیسی در كار نیست كه مجبور باشید برایش كار كنید و هیچ اعتراضی هم نكنید!
ـ مدت زمانی كه برای كارتان اختصاص میدهید. كم یا زیادش به خواست و توان و حجم كارتان بستگی دارد. كارتان عقب مانده است؟ خب دیگران را سرزنش نكنید. شما هستید كه مرزها و محدودیتهایتان را مشخص نكردهاید. بقیه مقصر نیستند. خودتان باید مشكلات خود را یادآور شوید و حدودی مشخص نمایید.
ـ تعیین كارهایی كه دوست دارید در زمان كار كردن انجام دهید.
یادتان باشد كه فعالیتهای مثمرثمر و مفید را بگنجانید و از حاشیه رفتن پرهیز كنید.
ـ طرز رفتار و صحبت كردن دیگران با شما. هر رفتاری كه شما را آزار میدهد و هر صحبتی كه ناخوشایند و ناامیدكننده است را كنار بزنید و با آن شخص یا اشخاص رابطه برقرار نكنید. گاهی اوقات كلمات و واكنشهای دیگران آنچنان قدرتی دارند كه تصور نمیكنید. پس از شنیدن سخنان منفی، ناامیدكننده و مخرب اعصاب و روحیه سخت دوری كنید. مواجهه با رفتار ومنشهای توهینآمیز و تمسخرآمیز هم چنین تاثیراتی دارند.
ـ فاكتورهایی كه در نیل به موفقیت تاثیر گذارند. اگر میخواهید كه برای كارتان مدت زیادی صرف كنید، به مشتریان بگویید و مدت زمان مورد نظرتان را مطرح كنید. اینطوری لازم نیست كه چند شب آخر تا صبح بیدار بمانید تا به موقع كارتان را به مشتری تحویل دهید.
مواردی كه در بالا ذكر كردیم محدودیتها و مرزهای «سالم» هستند. دقت كنید كه وضع حدود و مرزها به معنی تسلط بر دیگران و كنترل رفتار آنها نیست. در حقیقت میتوان اینجور خلاصه كرد كه شما با انجام این كار، تصمیم میگیرید كه چطور در مقابل رفتار دیگران «پاسخ» دهید نه «عكسالعمل».
مثلاً كارمندان و همكاران شما آنطور كه باید كار نمیكنند و توجه ندارند كه پروژه پیش رو عقب است و باید سخت كار كنند. در این جا دستور دادن و وادار كردن آنها به كار كردن پاسخگو نیست. بلكه باید از ابتدا رفتار و منش كاریشان را كنترل كنید تا فضایی پركار و پربار خلق شود. در عین حال كنترل غیرمستقیم و تعیین حدود و مرزهای مشخص كاری باعث میشود كه بین شما و كارمندانتان هم تنش و دلخوری به وجود نیاید.
حالا به سراغ حد و مرزهای «ناسالم» میرویم كه به جای كمك به پیشبرد روند كار سیر پیشرفت آن را در شیبی نزولی قرار میدهند.
▪ اینها گفتگوهایی هستند كه از وضع محدودیتهای بد و مخرب حكایت دارند :
ـ «تو اصلا اجازه ندادی من نظرم را بگویم»
ـ «سه تا از مشتریها هنوز پول ما را ندادهاند.»
ـ «تو نباید مزاحم كار من بشوی»
به نظر آشنا میرسند، نه؟ وضع اینگونه حد و مرزهای ناسالم و تنشزا باعث میشود كه درآمد كسب و كارتان افت كند، انرژی و انگیزهتان تقلیل یابد، فرصتها را از دست بدهید و بالاخره موفق نشوید.
حالا سوال اینست كه چطور از گیرافتادن در اینچنین دامهایی پرهیز كنیم؟ و چرا مردم و صاحبان كسب و كار اینطور محدودیتهایی را به وجود میآورند؟
به واقع میتوانم بگویم كه علت دقیقش را نمیدانم ولی چند مثال میآورم و توصیهها و پیشنهاداتم را هم در پایانشان ارائه خواهم داد. لازم به ذكر است كه با عجله و بدون تحقیق و بررسی در امور شخصی خودتان، خانوادهتان و كسب و كارتان به دنبال پیدا كردن این تلهها نروید. این كار سادهای نیست و نیاز به تعمق و همفكری دارد. پیدا كردن نقاط سیاه و تاریك این دایره ارتباطی به آسانی میسر نمیشود. باید از یك دوست مورد اعتماد، مشاور یا كارشناس روابط بین فردی كمك بگیرید.
● در اینجا چند اشتباه رایج ارتباطی ذكر شدهاند :
▪ مردم اغلب اوقات به خاطر خشم و ناراحتی خودشان، دیگران را سرزنش میكنند.
یك بار یكی از دوستان خردمندم گفت : «اگر سرزنش كنی، چیزی یاد نمیگیری.» اگر به خاطر مشكلات و محدودیتهای خودتان بقیه را نكوهش كنید به این معناست كه شما مسئولیت كارهایتان را بر عهده نمیگیرید. بنابراین انتقال خشم و سرخوردگی خود به دیگران و شماتت نمودن آنان تنها انرژی شما را هدر میدهد. پس دست از این رفتار بردارید و به فكر پاسخی مناسب باشید نه عكسالعملی تند و خشمگینانه. مسئولیت اعمالتان را قبول كنید و ببینید كه اشكال كار از كجاست سپس یك محدوده و مرزهای مناسب و سالمی تدوین كنید.
▪ مردم از تعارض و تضاد میترسند.
بله ممكن است كه اعلام محدودیتهای شما و تعیین حد و مرز برای دیگران به واكنش های احساسی و عاطفی متضاد بینجامد.
به همین جهت بسیاری حاضرند همچنان با ناراحتی و تنش كار كنند ولی این واكنشهای احتمالاً ناخوشایند احساسی را تجربه ننمایند.
یك راهی كه ممكنست مفید باشد اینست كه به خود بگویید : «اگر من این كار را انجام دهم، بدترین واكنش آنها چطور میتواند باشد؟» زمانی كه آن را تصور كنید، برایش اسم بگذارید و آن را برای خودتان شرح دهید، دیگر آنقدرهاهم ترسناك نخواهد بود. از طرف دیگر اتفاقات خوب و خوشایند را هم در نظر آورید.
▪ مردم دوست دارند كه دیگران را راضی كنند.
بدانید كه هیچ وقت نمیتوانید همه را خرسند و راضی كنید. پس بهتر است در ابتدا به خودتان بپردازید. اگر دنبال برآورده كردن نیازها و حل مشكلات خودتان باشید، مفهوم خودخواه بودن شما را نمیرساند. بدانید كه بالا بردن انرژی و انگیزه كارتان و دنبال كردن ایدهها و طرحهایتان، از اخذ «تایید» دیگران خیلی مهمتر است. هنگامی كه موفق شوید، در عوض تایید، احترام و اعتماد آنها را كسب خواهید كرد.
▪ بیشتر مردم نمیدانند كه خواسته واقعیشان چیست و در اصل چه میخواهند.
اكثر مردم نیازها و تمایلات و خواستههای حقیقیشان را سركوب یا انكار میكنند. این عمل باعث میشود كه در مخمصه بدی گیر بیفتند كه نمیدانند باید از كدام جهت بروند، خسته و عصبی و افسرده میشوند و با خشم و عصبانیت بسیار دیگران را سرزنش میكنند. این اشخاص نمیتوانند افكارشان را سر و سامان دهند، احساساتشان را مدیریت كنند و به یكباره واكنشهای تند و شدید هیجانی نشان میدهند. آنها از مشكلات جسمانی هم در رنج هستند- سر درد، زخم معده، حوادث گوناگون، افسردگی و نظایر اینها- نمیتوانند محدودیتهایشان را به درستی مشخص كرده آنها را برای دیگران شرح دهند. شخصی اینچنین قادر نیست حقایق و نقاط سیاه و سفید زندگی را تشخیص دهد.
برای این كه ببینید چطور میشود از این وضع خلاص شد ابتدا نشانههای ذكر شده را در وجودتان جستجو كنید و از وجود یا عدم وجودشان مطمئن شوید. آیا احساس تنش میكنید؟ سردرد و اضطراب آزارتان میدهد؟ احساس می كنید كه خسته و دلتنگ و افسردهاید؟
اگر پاسخ این سوالات مثبت است، پس باید دست به كار شوید و تغییری صورت دهید. اگر از شروع این كار میترسید و مضطرب شدهاید، عجلهای در كار نیست. مدتی وقت بگذارید و به تدریج این رفتارها را كنار بگذارید و همانطور كه گفتم ابتدا باید با خودتان رو راست باشید و خواسته اصلیتان كه سركوبش كردهاید را زنده كنید. آن وقت است كه میتوانید آرامش پیدا كرده با تفكر و تعمق و تحقیق و بررسی به آن بپردازید. زمانی كه خواستید كسی را سرزنش كنید و مسئولیت كارهایتان را گردن نگیرید، مكث كنید، نفس عمیقی بكشید، مسئله را از نظر بگذرانید و سپس پاسخ دهید.
پس از این پروسه، انرژی منفی و عصبی وجودتان را به روشی چون فعالیتهای ورزشی و موسیقی رها كنید.▪ مردم برای خودشان وقت نمیگذارند.
اگر تنها به كارتان بپردازید و تمام فكر و ذكرتان پیشرفت كار و حرفهتان باشد، چندان نمیتوانید دوام بیاورید و از موفقیت هم خبری نخواهد بود. روان و جسم شما نیاز به توجه دارند و اگر از آنها غافل شوید دیگر كمكتان نخواهند كرد. جسم بیمار میشود و از فعالیت بازمیماند،روان هم بیمار میشود و ذهن و مغزتان را خسته و افسرده میكند. به خودتان بپردازید. تغذیه مناسبی پیش گیرید و با كودكانتان بازی كنید چرا كه شادی آنها انرژی مثبتی را به روان شما هدیه خواهد كرد. به یك سرگرمی مورد علاقه بپردازید- خواندن مجلات مورد علاقه، تماشای فیلم، موسیقی، بازی كامپیوتری و هرچه كه دوست دارید - و از آن شاد میشوید. مدیتیشن و یوگا هم مفید هستند. انجام این كارها باعث میشود كه بیرون از دفتر كارتان آرامش یابید و انرژی مثبت آن، فردای آن روز در دفتر كار به یاریتان بیاید.
▪ مردم پیش از آن كه به خودشان فكر كنند، خواسته و توقعات دیگران را در نظر میآورند.
به خاطر داشته باشید كه تعیین محدوده ارتباطات با دیگران و مشخص كردن مرزهای آن در درجه اول برای آسایش خودتان است. پس در ابتدا به درستی نیازهای خودتان را در نظر آورید و این حدود را ترسیم نمایید. توجه كنید كه اگر این حدود به درستی و با توجه به خواستههای شما تنظیم نشوند، نه خودتان سود خواهید برد و نه دیگرانی كه ملاحظهشان را كردهاید. علت این رنجش دوطرفه اینست كه اطرافیان پا را از مرزها فراتر نمیگذارند و آنچنان كه شما گفتهاید رفتار میكنند ولی نكته اینست كه خطوط مرزی ترسیم شده از محدودههای واقعی تنگتر هستند و مقداری از سرزمین شما بیرون از این خطوط قرار دارد. وقتی دیگران به این سرزمین جا مانده پا میگذارند، شما عصبانی میشوید و ممكن است این عصبانیت را با سرزنشهایی تند نشان دهید. اینطور است كه خانواده و دوستان عزیزتان كه در ابتدا ملاحظهشان را كردهاید، رنجیده و دلخور میشوند.
تا به این جا مرزبندیهای خوب و بد را ذكر كردیم و دلایلشان را هم آوردیم.
● حالا به بعضی از راههای ترسیم یك محدوده سالم و مفید اشاره میكنیم :
۱) محدودیتهایی واقعگرایانه و زمانبندی شده تعریف كنید.
این مرحله به نظر ساده میآید ولی در واقع سختترین و مهمترین بخش بنا نهادن ارتباطات شخصی شماست. شما در این فاز مشخص میكنید كه چه چیزهایی را میخواهید و چه چیزهایی را نمیخواهید. آیا دوست دارید كه همیشه در سفر باشید؟ میتوانید شبها تا دیروقت و آخر هفتهها نیز كار كنید؟ به نظر شما ارتباط برقرار كردن با مشتریان سوددهی كه درآمدتان را بیشتر میكنند ولی اعصابتان را افسردهو انرژیتان را میگیرند، سودمند ومفید است؟ شما میتوانید اینطور باشید؟ پس از این كه خواستههایتان را معلوم كردید، روشهایی كه در ذهن دارید را بررسی نمایید تا آنهایی را كه كارآمد هستند به كار گرفته آنهایی كه كاملاً مفید نیستند را محدود كنید. با این كار اندك اندك محدودههای سرزمین كسب و كارتان پدیدار خواهند شد.
من قبول دارم كه گاهی اوقات میبایست در این مرزبندی انعطافپذیری داشته باشید مثلا برای این كه به اهداف بزرگتری دست پیدا كنید، اندكی سرزمین خود را وسعت بخشید و مرزها را جلوتر ببرید. ولی به هر حال هرچه كه به مرزهایتان بیشتر مقید باشید، هم در كارتان موفقتر خواهید بود و هم روابط بهتری با اعضای خانواده و دوستان برقرار خواهید نمود.
۲) "نه" گفتن
"نه" گفتن یكی از بهترین راههای حفظ مرزها و حدودیست كه برای دیگران و خودتان تعریف كردهاید. "هنر نه گفتن" را یكی از مهارتهای ثابت شده ارتباطی میدانند كه كوتاه، ساده و در عین حال بسیار موثر است. كسانی میتوانند به روشی موثر این واژه دو حرفی را بر زبان بیاورند كه علاقهای به راضی نمودن همه و اخذ تایید و تحسین همه نداشته باشند. البته نه گفتن هم به راحتی نیست. شاید بتوانید خیلی راحت بگویید "نه" ولی روش ابراز آن بسیار مهمست كه "هنر نه گفتن" داشتن مهارت نه گفتنی موثر، محترمانه و قاطع است. یادتان باشد كه یك گفتار خشن و تند هیچ كمكی به شما نمیكند. مثلاً اگر یكی از مشتریان بخواهد پروژه سنگینی را به شما محول كرده در مدت كوتاهی تحویلش گیرد، از كلمه "نه" استفاده كنید. نپذیرفتن پروژهای سودآور كه در مدت زمان كوتاه قابل اجرا نیست بهتر از آنست كه وسوسه شوید، قبولش كنید و سپس از عهده آن برنیایید.
۲ـ۱) زمانی كه میخواهید محدودیتها و نیازهایتان را برای خانواده و همكاران و دوستانتان شرح دهید، از صیغه اول شخص مفرد در گفتارتان استفاده كنید.
۳) وقتی كه دارید درباره این موضوع حرف میزنید، مستقیم، با صراحت و بسیار محترمانه و با كلمات من، خودم و فعلهای اول شخص مفرد به آنها بگویید كه این مرزها، حدود كشور كسب و كار، نیازها و احتیاجات عاطفی و شغلی «شما»ست و شكستن آنها، بیتوجهی به «شما» معنی میشود.
الگوی موثر این «پیام من» به شكل زیر است : «وقتی كه تو این كار را میكنی «من» احساس میكنم كه . . ." مثلاً :
"وقتی یكسره به من میگویی كه این كار را انجام بده، اعصابم خورد میشود و احساس میكنم كه به من و نیازهایم توجه نداری و اجازه نمیدهی كه وقتم را آنطور كه خودم میخواهم صرف كنم. من باید به خواستههای خودم هم بپردازم".
این تكنیك روش غیر رسمی است كه با استفاده از آن میتـوانید مرزها را علامتگذاری كنید. البته اینطور نیست كه حتماً از این الگوی ویژه استفاده كنید. بلكه مهم آنست كه آنچه تجربه میكنید و برایشارزش قائلید را به روشی گویا و حاوی "پیام من" به دیگران انتقال دهید. آنها با این روش به درستی در مییابند كه این مرزها، مرزهای «شما»ست. حتی اگر صحبت كردن درباره احساسات برایتان مشكل است، بهتر است از این روش بهره گیرید. خواهید دید كه این كار آنقدرها هم مشكل نیست.
گاهی اوقات مردم به جای اینكه از احساسشان حرف بزنند، درباره قضاوتهایی كه از تجربیات گوناگون داشتهاند، صحبت میكنند و این دو را با هم اشتباه میكنند. قضاوت كردن ساده است و میتوانید دربارهاش با دیگران حرف بزنید. این برداشتها میتواند در ذهن هر فردی متفاوت از دیگری شكل بگیرد. زاویه نگاه هر شخصی و ذهنیات پیشین او مانند فرد دیگر نیست و همین است كه قضاوتها و برداشتهای هر كس را از بقیه متمایز میكند. احساسها بیشتر اوقات پشت این تلقیات از دیده مخفی میمانند. برای این آنها را بیابید لازمست كه خود را به طور عمیق بشناسید و به آگاهی بیشتری برسید. بهتر است كه این جستجو را انجام دهید و به جای این كه برای فهمیدن نظرات و باورهای دیگران راجع به خودتان، زحمت بكشید، موجود درونی را بهتر بشناسید. در اینجا دو مثال دیگر كه "پیام من" در آنها به وضوح دیده میشود میآوریم :
"وقتی كه مدام نظرت راجع به زمانبندی پروژه را تغییر میدهی، زمان و هزینه زیادی صرف میشود كه نمیتوانم نادیده بگیرم. من میخواهم كه تو در امضای این قرارداد همراه ما باشی تا بتوانیم آن را بر عهده گرفته به پایان برسانیم."
"من از كاری صحبت میكنم كه بسیار مهمست و باید به انجام رسد. ولی تو مدام داری درباره انجام دادن یا كنار گذاشتنش بحث میكنی. وقتی كه اینطور چانه میزنی، حس میكنم كه به من اعتماد نداری. من باید بدانم كه تو میخواهی و مایلی كه این كار را انجام دهی."
۴) بر راه حلها تمركز كنید.
زمانی كه مشكلی پیش میآید، عصبانیت و ناامیدی و سرزنش دیگران را فراموش كنید و تنها برای پیدا كردن راه چاره تلاش كرده از همكاران و كارمندانتان هم كمك بگیرید. بدانید كه اگر كارمندانتان ببینند كه مدیر آنها خونسرد و آرام است و مهارتهای حل مسئله خوبی دارد،مضطرب نمیشوند و هر كدام با ایدهای به حل دشواری برمیآیند. این مشكلات لزوماً در دفتر كار شما پدید نمیآیند بلكه همسر و فرزندان هم میتوانند با شما سر سازگاری نداشته باشند و به مرزهایتان احترام نگذارند. در ضمن این مشكل میتواند تنها در یك مكالمه ساده پیش آید و همیشه لازم نیست در اجرای یك پروژه كاری باشد.
مثلاً فرزند شما میگوید كه میخواهد با پدر/ مادرش صحبت كند. او شروع میكند ولی درباره موضوعی حرف میزند كه دربارهاش اطلاعاتی جامع ندارید. سعی میكنید با همان چیزهایی كه به ذهنتان میرسد فرزندتان را راهنمایی كنید ولی او راضی نمیشود و باز هم حرف میزند. شما هم خستهاید و از این گفتگوی بیحاصل كلافه هستید. در این جا دو راه وجود دارد. یكی این كه سرش داد بزنید، حرفش را قطع كنید و او را به نادانی و بیتوجهی محكوم كنید. این فرزند پرسشگر میرنجد و از شما دور میشود. شاید هم به این نتیجه برسد كه یك پدر/ مادر كارآفرین اصلاً چیز خوبی نیست!
ولی راه دوم. شما میگویید "من تا جایی كه میتوانستم كمك كردم ولی اطلاعات زیادی ندارم و راه حل دیگری به ذهنم نمیرسد. بهتر است دیگر دربارهاش صحبت نكنیم چون فكر میكنم باید پیش شخص دیگری بروی." نمونهای دیگر میتواند سر كار باشد : شما میخواهید با كسی معامله كنید ولی او مرتب حاشیه میرود و به اصل مطلب نمیپردازد. وقت زیادی صرف كردهاید ولی به نتیجهای نرسیدهاید. به همین دلیل محترمانه و قاطعانه به او میگویید : "معامله، معامله به ظاهر خوبیست ولی تا زمانی كه به تمامی جزییات آگاه نشوم و شما با من صادق نباشید، به توافق نخواهیم رسید."
۵) مسائل را تنها از دید خودتان نبینید و همه آنها را شخصی نكنید.
گاهی اوقات فكر میكنید كه كسی حریم سرزمینتان را شكسته و در مقابل ارزشهایتان عكسالعمل احساسی و عاطفی نشان داده است. در این مواقع فوراً به سراغ احساسات نروید. كمی صبر كنید و اندكی دقیقتر باشید.
آن وقت اگر لازم بود، واكنش احساسی نشان دهید. اینطور اتفاق میافتد كه شما نیازها، خواستهها، محدودیتها و مرزهای سرزمین كسب و كار و زندگی شخصی خود را مطرح میكنید. یادتان هست كه گفتیم بعضیها از تعارض عاطفی و راضی نبودن دیگران میترسند؟ این ترس اینجا رخ مینماید. بعضی از افراد خانواده،دوستان یا همكاران از حرفهایتان ناراحت میشوند و میگویند : "پس انگار به من اعتماد نداری" یا "به نظرم خیلی به پول فكر میكنی" یا "از حرفهایت ناراحت شدم." زمانی كه همكار شما نمیخواهد به وقت، خواستهها و نیازهایتان توجه كند و احترام بگذارد، ناراحت میشود. این جا مشكل از مرزبندی شما نیست بلكه مشكل طرز تفكر اوست. در این حالت نمیبایست دلخوریهای او را به خود و مرزبندی محدوده كاریتان نسبت دهید. اگر اینطور باشد دیگر تمامی این خطوط و پرچمها پاك شده بر زمین میافتند.
پس از تمامی این حرفها، میتوانم در چند جمله آنها را خلاصه كنم : اگر نتوانید محدودیتها و مرزهای ارتباطی مناسبی برای خودتان ترسیم كنید و یك خطكشی نامناسب و "ناسالم" انجام دهید، پول و زمان زیادی را هدر دادهاید. انرژی و منابع بسیاری هم صرف و به كار گرفته شدهاند كه رویهم چیزهای ارزشمندی را از یك كسب و كار خارج كردهاند. اینها در كنار درآمد كمتر، دور شدن از خانواده، انرژی و انگیزه كمتر و روابط نه چندان با كارمندان به خوبی و روشنی نشان میدهند كه یك مرزبندی نامناسب چقدر آسیبرسان است.
● حالا عكس قضیه :
همین حالا مرزها را پررنگ كنید و تیرك پرچمها را جای مناسب بكوبید. آنچه كه هر روز باید انجام دهید را روز پیش معلوم كنید و روش گفتن آنها را هم بنویسید. گاهی اوقات لازمست كه با هر كارمند یك جور حرف بزنید و محدودیتهای خاصی را یادآور شوید. عین این برنامهریزی درباره افراد خانواده و دوستان هم وجود دارد. آن چه میخواهید و آنچه نمی خواهید، نیازها، برنامهها و مشكلات خطوط كلی این مرزها را تعیین میكنند.
مترجم : آذین صحابی
منبع : روزنامه تفاهم
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست