جمعه, ۱۲ بهمن, ۱۴۰۳ / 31 January, 2025
مجله ویستا
بیرون آمدن از غار افلاطون
● افلاطون و سفر
در کتاب ماجرای فلسفه، اثر ویل دورانت به موضوع جالبی برخوردم. در فصل مربوط به افلاطون، متفکر یونانی، پس از بحث درباره سیاست، تاریخ و جغرافیای آتن باستان، ویل دورانت به این موضوع اشاره میکند که به دلیل آشوبهای سیاسی، این فیلسوف در سال ۳۹۹ پیش از میلاد مجبور به ترک دولتشهر میشود.
دورانت مینویسد: «نمیتوانیم با اطمینان بگوییم که او کجا رفت. دوازده سال سرگردان بود، از هر منبعی دانش میآموخت، در هر معبدی مینشست و هر مسلکی را میآزمود. عدهای بر این عقیدهاند که او به جودا رفت و مدتی تحت تعالیم سنت مبلغان جامعهگرا قرار گرفت؛ و حتی راه به سواحل رود گنگ برد و تاملات عارفانه هندوها را آموخت. ما چیزی نمیدانیم.»
من نمیدانستم که افلاطون مدت درازی را در سفر گذرانده است. مثل دیگر دانشجوها، باید کتاب جمهور را چندین بار در کالج میخواندم. تا جایی که به خاطر دارم، این کتاب به مجموعه جالبی از تمرینات فکری میمانست، مجموعه خوبی از پرسشها، همراه با ایدههای ارزشمندی درباره چگونگی اداره امور جامعه. اما افلاطون جهانگرد چه؟
چیزی که تاثیر زیادی بر من گذاشت، تمثیل غار افلاطون بود، که در خلال آن سقراط و گلاوکن درباره وضعیت دشوار بشریت با یکدیگر صحبت میکنند. سقراط میگوید تصور کنید عده ای در غاری زنجیر شدهاند به گونه ای که تنها میتوانند سایه اجسامی را بر دیوار ببینند، و نه خود اجسام را آنچنان که در واقع هستند: «از دوران کودکی در این غارند در حالی که پاها و گردنهایشان در بند است، به گونهای که ثابتاند و تنها مقابل خود را میبینند.»
گلاوکن متحیر مانده است. او میگوید: «خیال عجیبی است و زندانیانی که از آنها سخن میگویی، زندانیان عجیبیاند.»
سقراط پاسخ میدهد: «آنها همچون مایند. پیش از هرچیز آیا تصور میکنی که این مردمان چیزی از خودشان و دیگران دیدهاند، به جز سایههایی که به یاری آتش بر دیوار مقابلشان میافتد؟»
گلاوکن میپرسد: «چگونه قادر به چنین کاری بودهاند، در حالی که تمام عمر مجبور بودهاند سرشان را بیحرکت نگه دارند؟»
بله. این بخش را به یاد دارم و درد ناگهانی دریافتن، و بعد درباره کسی خواندم که از غار بیرون میآید تا برای نخستین بار، چیزها را آنچنان که به واقعاند ببیند: نه چیزهای ثابت و قطعی. تنها سایههایی بر دیوار!
این بخش تاثیرگذاری بود که همچنان نیز طنین آن باقی است. از تمام کتاب جمهور، این بخش عالیترین و گویاترین نقد به نظر میرسد، نقدی که همانقدر که به کار جامعه افلاطون میآمد به کار جامعه ما نیز میآید. در آن زمان نمیدانستم چرا این بخش در نظرم چنین تاثیرگذار است اما اکنون به گمانم میدانم.
درباره مقصود افلاطون از این داستان، بسیار نوشتهاند. آیا درباره عروج روح بوده است؟ درباره دریافت صحیح صورتها بوده است؟ درباره آموزش صحیح بوده؟
یا، به گمان من، درباره سفر بوده است؟
بعد از تحقیق بیشتر، دریافتم که افلاطون واقعاً زیاد سفر کرده است. اما مثل هرودوت سفرهایش را ثبت نکرده است. او دفتر خاطرات نداشته و اتفاقات زندگیاش را نمینوشته. در حقیقت به نظر نمیرسد که اصلاً چیز زیادی درباره این مسافرتهایش نوشته باشد.
اما محققان اینها را کنار هم نهادهاند. طبق نظر جنو پلاتی در کتاب افلاطون: زندگی نامهای انتقادی، افلاطون پنج سفر جداگانه به مدت چند سال به ایتالیا، سیسیل، مصر و «خاور» داشته است. از سفرهای آخر او بیشتر میدانند، سفرهایی که برخی به دلایل سیاسی انجام گرفته است. سفرهای اول او کمتر به این دلیل بوده است. برای مثال، در سفر دومش به خارج در خانهای اجارهای در هلیوپولیس (امروزه در مصر) به سر میبرده و خرج اقامتش را با فروش روغن در میآورده است.
با این وجود این نخستین سفر خارجی افلاطون است که اسرارآمیزترین و نویدبخشترین آنها است. پلتی مینویسد که افلاطون به ندرت به این سفر اشاره کرده است، چون، «حتی بهزعم خود او نیز چنین سفری، یک جور خوشگذرانی مربوط به دوره جوانی بوده است، که ارزش یادآوری نداشته و نمیتوان آن را به وقایع تاریخی معنادار متاخر نسبت داد»
به راستی هم این سفر یک خوشگذرانی مربوط به دوران جوانی بوده است. افلاطون زمانی که تصمیم میگیرد به ایتالیا سفر کند و رموز فیثاغورثیها در آکراگاس را بیاموزد، ۲۷ سال داشته و شاگرد سقراط بوده است. آنجا «به جشن و شادخواری کشانده میشد،» و اشاره مرموزی به او وجود دارد مبنی بر اینکه هنگامی که در شهر به سر میبرد «هرگز هنگام شب، تنها نمیخوابید». بعدها چنین نوشت که ساکنین «چنان به ساختوساز میپرداختند گویی تا ابد زندگی خواهند کرد، و چنان در غذا خوردن زیادهروی میکردند، گویی آخرین غذایی است که پیش از مرگ میخورند.»
از نظر من این تمثیل بسیار شبیه آن سالی است که او در خارج به مطالعه مشغول بود. و من تاثیر چنین چیزی را بر فرد میدانستم، چون هنگامی که برای نخستین بار تمثیل غار را خواندم، تازه از سفر یک سالهام به ایتالیا برای چند ماه بازگشته بودم (جایی که بارها تنها به خواب میرفتم). من در میانه شاید یکی از بدترین حالتهای شوک ناشی از مواجهه با فرهنگ مخالف بودم.
همه چیز را زیر سوال میبردم. نه فقط چیزهای بزرگ. همه چیز. چیزهایی که میخوردم. طرز لباس پوشیدنم. اعتقاداتم. ورزشهایی که تماشا میکردم. در این باره میاندیشیدم که دنیا چگونه جریان دارد و من فکر میکنم چگونه باید جریان داشته باشد. در ایتالیا، همه چیز به شکل دیگری انجام میگرفت و به خوبی پیش میرفت و شاید از بعضی لحاظ هم بهتر. و با این وجود خودم را دوباره در میان هممیهنانم مییافتم که هیچ علاقهای به دانستن این امر نداشتند که بسیاری از جنبههای زندگی ما قراردادی است. سایههایی بر دیوار! به نظر میرسید مجبورشان کرده بودند سرشان را در تمام طول زندگی بی حرکت نگه دارند.
این سوالات جسورانه با خردورزی یکی نیست. اما به سادگی میتوانم افلاطون جوان را در نظر آورم در حالی که از ایتالیا بازگشته است و میخواهد فریاد بکشد: «ای خوکچهها! آیا ما همگی باید زیتون و انجیر بخوریم؟»
پی بردن به اینکه چیزها مجبور نیستند آن طور که هستند، باشند، تجربه نیرومندی است، این که جوامع ما و شیوه زندگیمان را میتوان به شیوهای دیگر سامان داد. این یکی از بزرگترین ارمغانهای سیر و سیاحت در جهان است.
این امر به بیرون آمدن از غار میماند، چشم گشودن و نظاره کردن. این حس به انسان دست میدهد که نخستینبار است که همه چیز را میبیند. و این تجربه هرچند ممکن است خردورزی نباشد، میتواند سرآغاز خردورزی باشد، خردورزی من یا تو یا افلاطون، آنچه که هنگام رها کردن غارهایمان، آرزوی یافتناش را داریم.
فرانک بورس
مترجم: سارا خلیلی
منبع: www.worldhum.com
مترجم: سارا خلیلی
منبع: www.worldhum.com
منبع : خبر آنلاین
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست