چهارشنبه, ۲۶ دی, ۱۴۰۳ / 15 January, 2025
مجله ویستا
انتخابات آزاد و بحرانهای اجتماعی
ثبتنام نامزدهای انتخابات مجلس هشتم پایان یافته است و اینک افکار عمومی چشمانتظار چگونگی تایید صلاحیت نامزدها و بهویژه نحوه اعمال نظارت استصوابی - و البته در مراحل بعد، کیفیت برگزاری انتخابات - است.
این نوشتار بدون داوری پیشاپیش در مورد روند برگزاری انتخابات اسفندماه و میزان سالم و عادلانهبودن آن، میکوشد از زاویهای متفاوت -و در مقام توصیه به سیاستگذاران و طراحان انتخابات پیش رو - ضرورت برگزاری انتخاباتی آزاد را بهویژه از منظر غلبه بر بحرانهای اجتماعی دامنگیر جامعه، مورد توجه و تاکید قرار دهد. به بیان دیگر، فرضیه این مطلب، چنین مضمونی دارد؛ برگزاری انتخابات آزاد، سالم و عادلانه و نیز افزایش عمق و کیفیت و فراگیری دموکراسی، باعث کاهش بحرانهای اجتماعی میشود.
● معنا و مفهوم بحران
بحران Crisis به معنای تصمیمگیری و نقطه یا زمان تصمیمگیری است. به بیان دیگر، این نقطه همان نقطهای است که در زمان به کار بردن جملهای مانند <اگر چنین و چنان نکنی، کار از کار میگذرد> مورد توجه قرار میگیرد. واژه بحران همچنین به مفهوم عبور از نقطه عطف است، عبور از یک نقطه تعیینکننده که گذر از آن، مسائل و مشکلات متعددی را با ابعادی غیرعادی موجب میشود.
قابل اشاره است که در جامعه انسانی، چنین نقطه عطفی معمولا مدتها پس از وقوع سلسلهای از رخدادها محقق میشود، چرا که برای تحولات اجتماعی نمیتوان زمان تقویمی مشخص کرد. چه بسیار مقاطع که برخی در تحلیلهای خود از لزوم فروپاشی اجتماعی سخن میگویند، اما جامعه به علت داشتن سازوکارهای دفاعی از هم نمیپاشد، چرا که درست در لحظهای که ساخت اجتماعی دچار بیسامانی جدی میشود، فرآیند ساختپذیری مجدد نیز آغاز میشود. از این منظر، بحران همچنین ناظر بر لحظهای است که نابسامانی در جریان امور و کارکردهای سیستم یا اجزای سیستم به نقطه عطفی میرسد که دیگر تحمل سیستم را با تردید همراه میسازد. از منظری دیگر، گاه متغیرهای محیطی برجسته موجب تبدیلشدن یک مشکل یا حادثه به بحران میشوند؛ هواپیماربایی یا فعالیتهای تروریستی از آن جملهاند، اتفاقاتی که میتوانند به مثابه تهدیدی برای اعتبار یک جامعه یا مدیران آن، مورد ارزیابی قرار گیرند، اعتماد عمومی جامعه را خدشهدار سازند و به دنبال آن شرایطی بحرانی جلوهگر شود. در تعریفی عام از بحران، سه مفهوم ساده مرتبط با توانایی و آسیبپذیری جامعه و ارتباط آن با مدیریت حادثه موردنظر قرار گرفته است؛ این سه متغیر عبارتند از نخست، درک مقدار خسارات وارده ممکن، دیگر درک فرصتهای از دسترفته ممکن و آخر، درک پیچیدگی فشارهای ممکن وارده در هر مقطع.
برخی شواهد حاکی از آن است که مدیران اجرایی، بحران را تعارضی بین ارزش امتیازات به دست آمده در برابر امکانات از دست رفته و فشارهای حاصل از آن قلمداد میکنند. در واقع، زمانی که آنها ارزش یا امکانات زیادی را برای به دست آوردن امتیازات کمتری از دست دادهاند، به این احساس میرسند که دچار بحران شدهاند و این معمولا بر تصمیمهای آنها اثرات منفی به جای میگذارد.
به اجمال میتوان گفت که در اکثر تعاریف بحران به نمونههای زیر اشاره شده است: حوادث شدید و گسترده غیرمعمول، تغییر حکومت در جریان فعالیتهای سیاسی بینالمللی، برخورد مخرب بین دو یا چند رقیب، تغییر ناگهانی و غیرمنتظره در یک یا چند متغیر اساسی نظام، تغییر در محیط داخلی یا خارجی، تهدید ارزشهای اساسی، احتمال بالای درگیری نظامی و آگاهی از فرصت محدود برای واکنش، حادثه غیرمترقبه و تردید.
● بحرانهای اجتماعی در ایران امروز
در بررسی و تحلیل برخی از مشکلات اجتماعی، به نظر میرسد که در حوزههای متعددی، شاهد بروز برخی بحرانهای اجتماعی در ایران امروز هستیم، وضعی که لزوم حساسیت و توجه و تامل و تدبیر همه دلسوزان میهن را - از فعالان اجتماعی و فرهنگی و سیاسی در عرصه عمومی و جامعه مدنی تا اصحاب قدرت و کارگزاران امور - بهگونهای موکد، یادآور میکند.
بیکاری، اعتیاد به مواد مخدر، قتل، خودکشی، افزایش رو به تزاید، نرخ شهرنشینی و مطالبات جمعیت جوان ساکن شهرها که مهمترین آنها درآمد کافی و نهایتا تشکیل خانواده و سرپناه است، مساله جوانان و شکاف بیننسلی حاصل از جوانی جمعیت و نوع برخوردها با جوانان و نوجوانان، احساس پوچی و بیآینده بودن، انفعال و یأس سیاسی، قطبی شدن شدید جامعه و اختلاف طبقاتی، گسترش مطالبات و احساس تبعیض و بیعدالتی در اقوام و اقلیتهای مذهبی، افزایش نگرانکننده آمار ناراحتیهای روحی و روانی از جمله افسردگی، مساله حاشیهنشینی و شکلگیری و رواج اجتماعات مسکن غیررسمی (آلونکنشینی) که به ویژه در حاشیه شهرهای بزرگ کشور گسترش یافته است، پیدایش شکاف فزاینده میان کردارهای عمومی و ایدئولوژی رسمی، پیامدهای فرهنگی - اخلاقی گسترش و رواج استفاده نادرست از ماهواره و اینترنت و اغتشاش ارزشها، ناکارایی الگوی آموزشی کشور در سطوح مختلف و فرار مغزها از جمله عمدهترین بحرانهای اجتماعی ایران امروز محسوب میشوند.
چنین وضعی- که به اجمال مورد اشاره قرار گرفت- به قدر کافی تاملبرانگیز و نیازمند تحلیل است. صاحبنظران علوم اجتماعی هرچند به مخاطرات و پیامدهای ناگوار این وضع اشاره میکنند اما معتقدند نمیتوان به سادگی دریافت- و تحلیل کرد- که جمعیت یادشده با مختصات پیشگفته در شرایط بحرانی چگونه عمل میکند؛ بهویژه در جوامعی که نشان دادن نارضایتی کار سادهای نیست. در جوامعی که ساختار فرصتهای سیاسی وجود دارد کانالها و محملهای اعتراض تعریف شده و ضمانتهایی هم برای معترضان وجود دارد اما در جوامعی که ساختار فرصتهای سیاسی فراهم نیست و سایر عوامل مساعد نیز وجود ندارد، فشار وارده خود را در اشکال غیرمدنی متبلور میکند. شورش کور یکی از این اشکال است؛ این نوع از واکنش غیرعقلانی- که نمیتواند پایدار باشد و از حداقل سازمان برخوردار است- جز تحمیل هزینه سنگینی به جامعه نتیجهای دربرندارد؛ وندالیسم یا تخریبهای آگاهانه اما فردی یا موردی اموال عمومی (مانند نابودکردن و لطمهزدن به کیوسکهای تلفن یا تخریب صندلیهای اتوبوس و مترو یا کثیفکردن دیوارها و خیابانیهای شهر و...) هم یکی دیگر از اشکال تخلیه هیجانات و اعتراضات است.
به نظر میرسد که غلبه بر بحرانهای اجتماعی پیشگفته جز در یک فرآیند واجد مشارکت عمومی و از دل دخالت دادن مردم در تمامی امور ممکن نباشد. تجربه تحولات اصلاحی پس از دوم خرداد ۷۶ نیز به وضوح نشان داد هنگامی که جامعه- به ویژه بخش جوان آن- احساس مشارکت و اصلاح امور را لمس کرد، امیدوارانه، همراه و همگام تغییرات و تصحیح روندها شد، رویکرد به مطبوعات و کتاب و سینما به نحو چشمگیری افزایش یافت، از فرار مغزها بهگونهای محسوس کاسته شد، امید و شور و تمایل به تحقق افق روشن فزونی گرفت و در نتیجه پژمردگی و گرایش به گوشهگیری و اعتیاد و انفعال و آنگاه افسردگی کاهش یافت و...
شکاف جامعه و ساخت قدرت بر بحرانهای اجتماعی میافزاید و مخاطرات آنها را تشدید میکند ضمن آنکه گشایش در فضای سیاسی، اعتمادکردن به شهروندان، مشارکتدادن و فعالکردن شهروندان در همه امور و روندهای تصمیمسازی و تصمیمگیری و اعطای آزادیهای مدنی و سیاسی و نیز فراهمکردن امنیت لازم از جمله مولفههایی است که بهکارگیری آنها از آثار منفی و عوارض پرهزینه و پرخطر بحرانهای اجتماعی ایران امروز خواهد کاست. دموکراسی یک روند بیحاصل یا لوکس و دموکراتیزاسیون یک فرآیند جدا از واقعیتهای اجتماعی نیستند. ثبات و ماندگاری و اعتلای جامعه در پیوند با چنین مفاهیمی است، آنچنان که غلبه بر بحرانهای اجتماعی کنونی بدون اعتنا به دموکراسی - و یکی از مهمترین جلوههای آن، یعنی: برگزاری انتخابات آزاد، سالم و عادلانه - ممکن و مقدور بهنظر نمیرسد.
مرتضی کاظمیان
منبع : روزنامه اعتماد ملی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست