پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

صدای قرن بیستم


صدای قرن بیستم
۱) «آرنولد توین بی» در سال ۱۹۴۹کتابی به نام «تمدن در بوته آزمایش» نوشته و در آن تحقق واقعه ای را که تمدن بشری را دگرگون خواهد ساخت، پیش بینی کرده بود. او می نویسد «جنبش های اسلامی خوابیده اند. با این حال باید این امکان را مد نظر داشته باشیم که اگر روزی پرولتاریای جهان (مستضعفین) بر ضد سلطه غرب به شورش برخیزند و خواستار یک رهبر ضد غربی شوند، این خفته بیدار خواهد شد. بانگ این شورش ممکن است در برانگیختن روح نظامی اسلامی اثر محاسبه ناپذیری داشته باشد. اگر وضع به همین منوال پیش رود، اسلام بار دیگر برای ایفای نقش تاریخی خود قیام خواهد کرد.» هرچند این پیش بینی ۴۰ سال قبل از وقوع انقلاب اسلامی ایران صورت گرفته ولی بدون تردید با پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی، رخت عینیت برتن کرده است.
در روزگاری که ژست تجددگرایی و مدرنیته و پرده غفلت و بی هویتی حاکمان دست نشانده، سایه ای شوم بر سر کشور انداخته و می رفت تا عزت و شوکت اسلامی توسط استعمارگران و دشمنان اسلام و ایران عزیز پایمال و اخلاق و ارزشهای اسلامی به بوته فراموشی سپرده شود، انقلاب اسلامی به رهبری و زعامت امام خمینی(ره) به وقوع پیوست و با خلق فرهنگ و احیای تمدن اصیل اسلامی، بارقه امیدی در دل میلیون ها مسلمان در گوشه و کنار دنیا زده و باعث تجدید حیات اسلام و مجد و عظمت مسلمانان شد. این نوشته سعی دارد به گوشه ای از زوایای نسبت بین انقلاب و تمدن اسلامی اشاره ای گذرا داشته باشد.
انقلاب اسلامی با پشتوانه بسیار عظیمی از فرهنگ و تمدن اسلامی، در جهان دوقطبی آن روز، به عنوان بزرگترین چالش در برابر شرق و غرب مطرح شد و قواعد بسیاری از نظم های نوین بشری و استعماری را برهم زد.
امروزه نه تنها بر علاقمندان انقلاب اسلامی بلکه برای دشمنان و مخالفین نظام نیز تردیدی باقی نمانده که پیروزی انقلاب اسلامی در ایران و سقوط رژیم ۲۵۰۰ ساله شاهنشاهی در سال ۵۷، نقطه عطف مهمی نه تنها در تاریخ تحولات سیاسی- اجتماعی ایران، بلکه جهان اسلام و حتی جهان بشریت بوده است. روژه گارودی، اندیشمند مسلمان فرانسوی، در یکی از مقالات خود انقلاب اسلامی ایران را چنین توصیف می کند: «به راستی انقلاب اسلامی که امام خمینی(ره) آن را رهبری کرد به هیچیک از انقلابهایی که در قبل برپا گردیدند شبیه نیست. این انقلاب دارای معانی جدیدی بود که نه فقط حکومت سیاسی، اجتماعی و استعماری را سرنگون کرد، بلکه مهمتر از آن تمدن و جهان بینی خاصی را که در مقابل دین علم شده بود، واژگون کرد.»
۲) با ظهور اسلام و تشکیل مدینه النبی توسط پیامبر گرامی اسلام، پایه های تمدن اصیل و عمیق اسلامی با اتکاء به کامل ترین آموزه های وحیانی شکل گرفته و در کمتر از چند قرن، تمدن اسلامی به پویاترین و درخشان ترین تمدن بشری تبدیل شد. قرن چهار م و پنجم هجری اوج تمدن اسلامی است. در این مقطع هیچ تمدنی توان همراهی و همسانی با تمدن اسلامی را نداشته است. لکن طی چند قرن گذشته، تحولات تاریخی در داخل و خارج این تمدن موجب شد که روز به روز بر چهره تابناک تمدن اسلامی غبار غفلت و رخوت بنشیند و در مقابل، دنیای غرب با رویگردانی از دین و آغاز مدرنیته روز به روز بر قدرت و ثروت خود افزوده و سعی نماید با اتکا به همین قدرت و مکنت به استعمار ملت ها پرداخته و خود را حاکم مطلق بشری قلمداد کند.
بدون تردید نهضت امام خمینی(ره) ریشه در مدینه النبی داشته و رجعتی عظیم به عزت و عظمت از دست رفته مسلمانان است. سردمداران تمدن پوشالی غرب بواسطه تجربه تاریخی خود، بر عظمت و ظرفیت تمدن اسلامی به خوبی واقف بوده و می دانند بیدار شدن جهان اسلام در چارچوب تمدن اسلامی، سیل بنیان کنی است که همه بافته های غرب را تافته و موجودیت تمدن غربی را در اندک زمان در معرض نابودی قرار خواهد داد.
از همین رو، تجدید حیات جوامع اسلامی و رشد روزافزون معنویت و بیداری ملت های تحت ستم در سایه پیروزی انقلاب اسلامی باعث شد تا غرب با تمام قدرت و توان، جنگ روانی تمام عیاری به منظور خدشه دار کردن چهره انقلاب ایران با شیوه های مختلف به کار بندد. یکی از این شیوه ها تحریف و وارونه جلوه دادن صدور انقلاب بود به گونه ای که هدف از آن را که در واقع دعوت به اسلام بود، تجاوز به سرزمین های دیگر و جنگ افروزی معرفی کردند.
حضرت امام(ره) به منظور جلوگیری از هرگونه برداشت ناصواب خاطرنشان می سازند که معنی صدور انقلاب ما این است که بیداری اسلامی در همه ملتها ایجاد شود. صدور انقلاب با زور و کشورگشایی نبوده، بلکه در پرتو اسلام و ارزشهای آن تحقق می یابد. امام راحل در یکی از بیانات خود، در این باره می فرمایند: «صدور انقلاب صدور تجاوز و جنگ و به معنای گرفتن زمین های دیگران نیست. صدور انقلاب به معنای صدور پیام و صدور رسالت انقلاب است. صدور ارزش هایی مانند استقلال، عدم وابستگی و خودکفایی، خصلت های انسانی پاک، ایمان، شرف و حمایت از مستضعفان است».
۳) بدون شک احیاگری و بیداری جهان اسلام با پیروزی انقلاب اسلامی معنا و مفهومی تازه پیدا کرد و از حیطه نظر به واقعیت و ظهور رسید. اگر چه از حدود یک قرن پیش اندیشمندانی چون سیدجمال الدین اسدآبادی ندای بازگشت به اسلام و تقابل با فرهنگ غرب را سردادند و در این مسیر نهضت ها و گروههایی نیز به مبارزه برخاستند، ولی پیروزی انقلاب اسلامی به همه مسلمانان اثبات کرد که مسأله بازگشت به اسلام تنها یک نظریه صرف نبوده و می تواند واقعیت هم داشته باشد.
حضرت امام(ره) با تکیه بر فقاهت اصیل اسلامی و شناخت کامل مختصات تمدن اسلام و هم چنین وضعیت مسلمانان و آخرین ترفندهای غرب، گام در مسیر احیاگری نهاده و رسالت خویش را به کامل ترین نحو ممکن به انجام رسانید. جامعیت شخصیت سراپا دینی و الهی حضرت امام، تکلیف گرایی و تعبد عمیق نسبت به معارف الهی به دور از هرگونه تحجر، الگویی کامل از انسان تربیت یافته در مکتب قرآن و اهل بیت(ع) ارائه نموده است. حضرت امام (ره) توانست کام نیمه جان مسلمانان را به شهد آموزه های نبوی و علوی شیرین نموده و حیاتی دوباره بخشد.
الگوی دینی و تمدنی ارائه شده توسط حضرت امام(ره) کامل ترین و پویاترین پاسخها را برای اصلی ترین نیازهای بشری ارائه نمود و همین جامعیت موجب شد، علیرغم همه سرکوب ها و ایجاد محدودیت ها، این الگوی برتر، مسیر خود را در جوامع بشری ادامه داده و در جهت تحقق عینی قرار گیرد. امام(ره) در این رابطه می فرمایند: «مسئولان ما باید بدانند که انقلاب ما محدود به ایران نیست. انقلاب مردم ایران نقطه شروع انقلاب بزرگ جهان اسلام به پرچمداری حضرت حجت (ارواحنا فداه) است که خداوند بر همه مسلمانان و جهانیان منت نهاد و ظهور و فرجش را در عصر حاضر قرار داد... دولت جمهوری اسلامی باید تمامی سعی و توان خود را در اداره هرچه بهتر مردم بنماید، ولی این به آن معنی نیست که آنها را از اهداف عظیم انقلاب که ایجاد حکومت جهانی اسلام است منصرف کند».
احیای افکار توحیدی و اجتماعی برگرفته از سنت رسول الله(ص) و ائمه اطهار(ع)، زنده کردن اسلام ناب محمدی(ص) و زدودن غبار تحریف و تحجر از چهره اسلام، تأکید بر حکومت خدا و قانون الهی و بسط آگاهی نسبت به ترفندهای استکبار، تنها بخشی از تأثیرات نهضت جهانی انقلاب اسلامی است. امام خمینی (ره) با برقراری حکومت اسلامی مفهوم تازه ای به اسلام بخشید و تلاش کرد تا وجهه سیاسی و تمدنی اسلام که در تاریخ جامانده و در انحطاط به سرمی برد، را به عنوان نیرویی فعال، نظامی سیاسی و الهی، نظمی جهانی، طریقی فطری و نظامی عادلانه و روشی کامل برای رسیدن به زندگی سعادت محور، به جهان بشریت و خصوصاً جهان اسلام معرفی نماید.
می توان ادعا کرد که اولین بازتاب پیروزی انقلاب اسلامی، شکل گیری نظام جمهوری اسلامی و تداوم اقتدار آن در مواجهه با بحرانها و توطئه های گوناگون، به خصوص در تقابل با دنیای غرب بود که روز به روز بر امید و اعتماد مسلمانان جهان افزوده و آنها را نسبت به بازگشت به عصر طلایی اسلام امیدوارتر کرد.
رهبر معظم انقلاب با تکیه بر قله اطمینان و نوید آینده ای درخشان ، می فرمایند: «این انقلاب باید بماند و برنامه تاریخی خویش را به بار بنشاند».
یادمان نرود نهضت امام(ره) در شرایطی محقق شد که صدای ناقوس مرگ ناشی از غفلت و آشفتگی مسلمانان در سرزمین های اسلامی و جهان اسلام، تنها صدایی بود که به گوش می رسید. به قول یک اندیشمند معاصر، هیچ صدایی در قرن بیستم مثل صدای امام، جهان را به لرزه در نیاورد.
حمید امیدی
منبع : روزنامه کیهان