جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا

محمدبن زکریای رازی


محمدبن زکریای رازی
ابوبكر محمد پسر زكریای رازی فیلسوف و عالم طبیعی و شیمی دان و پزشك بزرگ ایران عالم اسلامی و ملقب به جالینوس المسلمین از مفاخر مشاهیر جهان و یكی از نوابغ روزگار قدیم است. تولد او در اوایل شعبان سال ۲۵۱ هجری در ری اتفاق افتاد و در همین شهر به تحصیلات خود در فلسفه و ریاضیات و نجوم و ادبیات مبادرت كرد و بعید نیست كه توجه او به تحصیل علم كیمیا نیز در ایام جوانی جلب شده باشد.توجه و اشتغال وی به علم طب بعد از سنین جوانی و بنابر قول ابوریحان بیرونی پس از مطالعات و تجارب آن استاد در كیمیا جلب و عملی شده و نتیجه عارضه پی بوده كه در چشم وی از تجارب كیمیا وی پدید آمده بود نوشته اند:رازی در سی سالگی به بغداد رفت و چون بر بیمارستان مقتدر گذر كرد به طب دلبستگی یافت و به تحصیل این علم پرداخت و چون در آن چیره دست شد، به ری بازگشت و به خدمت منصوربن اسحاق حاكم ری در آمد و سرپرست بیمارستان ری شد. بعدها به بغداد رفت و ریاست بیمارستان مقتدر را بر عهده گرفت و شهرت وی در بغداد به جایی رسید كه سابقه نداشت.محل و تاریخ وفات محمد رازی به درستی مشخص نیست، بیرونی وفات او را در ماه شعبان سال ۳۱۳ هجری نوشته و تعداد تالیف های وی را بیش از پنجاه و شش كتاب و رساله دانسته است.از مهمترین آثار او یكی «الحاوی» است كه به نظر از «قانون» ابن سینا مهمتر است. این كتاب چند قرن مورد مطالعه و مراجعه، بلكه تنها كتاب اصلی درسی طب به شمار می رفته است. الحاوی دائره المعارفی بوده كه اكنون تمام آن در دست نیست.محمد رازی این كتاب را به صورت یادداشتهای متعددی تهیه كرده بود و بعد از مرگ وی به دستور ابن عمید از روی یادداشتهای او كتاب را استنساخ و تنظیم كردند. مقدار زیادی از نتایج آزمایشها و مطالعات رازی در این كتاب جمع است.اثر دیگر رازی «طب المنصوری» است كه به نام منصور بن اسحاق حاكم ری تالیف و تنظیم شده است. طب المنصوری و برخی از رساله های طبی دیگر محمد رازی به زبان لاتینی ترجمه و چاپ شده و مورد استفاده اروپاییان بوده است.كتاب «من لا یحضره الطبیب» اثر دیگر وی شامل دستورهای ساده برای معالجات گوناگون است. كتاب دیگر او «برء الساعه» است.
در علم كیمیا باید رازی را سرآمد دانشمندان اسلامی دانست. از كارهای مهم او كه متكی به آزمایشهای متعدد بوده، كشف جوهر گوگرد (اسید سولفوریك) و الكل است.محمد رازی كتابهای متعدد در كیمیا به رشته تحریر در آورده است كه از آن جمله «كتاب الاكسیر» و «كتاب التدبیر» را باید نام برد. محمد رازی در پایان عمر به سبب كثرت كار و مطالعه نابینا شد.این فیلسوف و پزشك نامی ایران علاوه بر علم وسیع كیمیا و پزشكی جهانگیر، در فلسفه نیز دارای تحقیقات عمیقی است كه مورد توجه و اهمیت می باشد. از كتابها و آثار فلسفی او اكنون جز تعداد معدودی در دست نیست، ولی آن چه از فهرست بیرونی و سایر ماخذ بر می آید. وی كتابهای متعدد در كلیات مسایل طبیعی و منطقیات و ما بعدالطبیعیه داشته است و آنها عبارتند از كتابهای: سمع الكیان الهیولی الصغیر و الهیولی الكبیر. (ابن ندیم: كتاب الهیولی المطلقه و للجسم محركا من ذاته طبعا – فی العاده – المدخل الی المنطق – كتاب البرهان – كیفیه الاستدلال – العلم الالهی علی رای سقراط العلم الالهی الكبیر فی الفلسفه القدیمه – رساله در انتقاد اهل اعتزال – قصیده الهیه – الحاصل فی العلم اللهی – الشكوك علی ابرقلس – ردنامه فرفوریس به انابون المصری – النفس الصغیر – النفس الكبیر – الطب الروحانی - فی السیره الغلسفیه – امارات الاقبال الدوله و چند رساله دیگر فلسفی كه در رد بر مخالفان خود در مسئله قدم هیولی و لذت و معاد و ناقدان خود بر علم الهی ورد بر سیس ثنوی نگاشت.كتاب دیگری نیز در رد نبوات و در نقض ادیان داشت به نام «فی النبوات» و شاید برای تكمیل اقوال خود در همین كتاب، كتاب معروف دیگر خود را به نام «حیل المتنبین» مشهور به «مخاریق الانبیاء » نگاشته بوده است.محمد رازی علاوه بر تالیف های فلسفی، شروح و جوامعی هم از آثار متقدمین مانند ارسطو و افلاطون داشت. از افلاطیون رساله طیماوس را شرح كرد و از ارسطو جوامعی در منطق چون جوامع قاطیفوریاس و باری ارمینیاس و انالوطیقا ترتیب داد و نیز كتابی در منطق به روش و با اصطلاحات متكلمین اسلام تدوین كرد. دائره المعارف دانشمندان علم و صنعت درباره محمد بن زكریای رازی آمده است.محمد رازی نه فقط در طب به تجربه دست می زد بلكه آزمایش را در كلیه مباحث علوم طبیعی ضروری می دانست. وی آزمایشهای شیمیایی خود را با چنان دقتی تشریح و توصیف كرده كه امروزه هم هر شیمی دانی می تواند عینا آن را مجددا به معرض آزمایش درآورد. رازی مواد شیمیایی را طبقه بندی كرد، در بابی وزن مخصوص تحقیقاتی به عمل آورد و به اكتشافات مهمی از قبیل اكتشاف الكل و اسید سولفوریك نایل آمد. وی نخستین كسی است كه كلیه اشیای عالم را به سه طبقه حیوانات، نباتات، جامدات تقسیم كرده است.»مسعودی در كتاب التنبیه و الاشراف گفته است كه: رازی در سال ۳۱۰ هجری كتابی در سه مقاله راجع به فلسفه فیثاغوری نگاشت و بعید نیست این توجه به فلسفه فیثاغوری جدید نتیجه تعلم رازی نزد ابوزید بلخی بوده باشد كه از شاگردان كندی و متوجه فلسفه فیثاغوری جدید بود.
اهمیت محمد رازی در فلسفه بیشتر از آن جهت است كه او خلاف بسیاری از معاصران خود در فلسفه عقاید خاصی كه غالباً مخالف با آراء ارسطو است داشته است. قاضی صاعد اندلسی گوید:جماعتی از متاخران كتابهایی بر مذهب فیثاغورس و پیروان او نگاشته و در آنها فلسفه طبیعیه قدیم را تایید كرده اند و از كسانی كه در این باب تالیفی دارد. ابوبكر محمدبن زكریای رازی است كه از ارسطاطالیس شدیداً منحرف بود و او را به سبب جدا شدن از غالب آراء ‌معلم خود افلاطون و دیگر فلاسفه مقدم بر او عیب می كرد و می پنداشت كه او فلسفه را تباه كرده و بسیاری از اصول آن را تغییر داده است و من گمان نمی كنم كه علت دشمنی محمد رازی با ارسطاطالیس و سعی در حقیر شمردن او چیزی جز آن باشد كه آراء رازی دركتاب العلم الالهی و الطب الروحانی و كتابهای دیگر او كه دال بر نیكو شمردن مذهب ثنوی در شرك و آراء براهمه و ابطال نبوت و اعتقاد عوام صابثه در تناسخ است. با افكار ارسطاطالیس منافات دارد.ابوریحان بیرونی می گوید: من كتاب محمدبن زكریای رازی را در علم الهی خوانده ام، او در آن تحت تاثیر كتابهای مانی و خاصه كتاب او موسوم به «سفر الاسرار» واقع است.محمد رازی در ما بعدالطبیعیه معتقد به وجود پنج قدیم بود یعنی خالق نفس كلی – نفس كلی – هیولی اولی- مكان مطلق یا خلاء – زمان مطلق یا دهر – برخی از قدما مانند امام فخرالدین محمد بن عمر الرازی معتقدند كه پسر زكریا اعتقاد به قدماء‌خمسه را از حرانیان گرفته، لیكن حقیقت امر آن است كه عقیده مذكور بعد از محمد رازی بین حرانیان راه یافته، چنانكه ابوریحان بیرونی هم هنگام نقل قول رازی در قدمت پنج چیز گفته است كه: وی اعتقاد خویش را به قدماء خمسه از یونانیان گرفته، اما ظاهر امر آنست كه محمد بین زكریای در این باب از معتقدات فلسفی ایرانیان استفاده كرده است. ابن حزم در كتاب الفصل گوید: اعتقاد مشهور مجوس بر آنست كه خالق عالم یعنی اورمزد و ابلیس یعنی اهرمن، و گاه یعنی زمان، و جای یعنی مكان، و خلاء‌ و توم یعنی جوهر یا هیولی یا سرشت یا خمیره، پنج قدیمند. ابن جحزم در كتابی كه بر رد كتاب العلم الالهی محمد رازی نوشته بود این اعتقاد رازی را كه به نظر او از مجوسان گرفته بود رد كرد.مسعودی نیز نظیر این قول را دارد و گوید مجوس معتقد به قدماء خمسه هستند یعنی اورمزد (خدای عزوجل) و اهرمن (شیطان شریر) و گاه «زمان» جای «مكان» و توم (طینت و خمیره) با دقت در این اشارات معلوم می شود كه اعتقاد به قدماء خمسه در ایران موضوعی تازه نبود و بعید نیست كه محمد رازی در این باب تحت تاثیر نظرهای ایرانیان قدیم واقع شده باشد.اصول معتقدات رازی در اخلاق از همه جا بهتر در كتاب سیره الفلسفیه و كتاب الطب الروحانی آمده است. وی در اخلاق معتقد به زهد و ترك و انزوای از خلق نیست. در آغاز رساله سیره الفلسفیه به كسانی كه او را در معاشرت با خلق و تصرف در وجوه معاش سرزنش كرده اند تاخته و زندگی خویش را علی الخصوص با اعمال (پیشوای) خود سقراط مقایسه كرده است كه از روش كلبیون اعراض نموده و در حیات اجتماعی شركت جسته و در عین آنكه در زندگی خصوصی طریق قناعت پیش گرفته بود از مواجهه با عامه و با ملوك و بیان حق با الفاظ روشن امتناعی نداشت. فرد باید از انهماك (كوشیدن در كاری) در شهوات دوری جوید و از هر چیز به مقداری كه از آن چاره نیست یا به مقداری كه از آن چاره نیست یا به مقداری كه جالب المی بیشتر از لذت حاصل از آن نباشد بهره برگیرد. مبنای اخلاق در فلسفه رازی بر اصل لذت و الم استوار است و او در این باب عقایدی خاص دارد. به عقیده رازی لذت امر وجودی نیست و عبارتست از بازگشت به حالت طبیعی بعد از خروج از آن و یا خلاص از الم.در صورتی كه در نظر ارسطو لذت امری وجودی است. ناصر خسرو قبادیانی گفته است:«قول محمد زكریای آنست كه گوید لذت چیزی نیست مگر راحت از رنج، و لذت نباشد مگر بر اثر رنج، و گوید چون لذت پیوسته شود رنج گردد.
من از این زندگی یك نهج آزرده شدم قند اگر هست نخواهم كه مكرر گذرد
و گوید حالی كه آن نه لذت و نه رنج است، آن طبیعت است و آن به حسن یافته نیست.»
محمد رازی خود در الطب الروحانی در باب لذت و الم بحث مفصلی دارد و علاوه بر این تالیفی ویژه به نام لذات عقیده خویش آورده است.وی در اواخر عمر نابینا شد.
منبع : خبرگزاری جمهوری اسلامی


همچنین مشاهده کنید