سه شنبه, ۱۳ آذر, ۱۴۰۳ / 3 December, 2024
مجله ویستا
معرفی ژوزف سودک
ژوزف سودك، یكی از رازآمیزترین عكاسان تاریخ این رسانه است. جلوهی رازآمیز آثار سودك چنان است، كه هنوز پس از گذشت نیمقرن از دوران اوج فعالیتهای او، و علیرغم جایگاه تاریخی و كلاسیك آثارش، نمیتوانیم هیچ یك از توجیهات زیباییشناختیای را در مورد ارزش و دامنهی نفوذ آنها بسنده فرض كنیم.
بیتردید رازوارگی آثار سودك از شخصیت و زندگی خصوصیاش جدا نیست. كشاورز زادهای، كه در سال ۱۸۹۶ كنار رودخانهی الب (Elb) در شهر كالین (Kolin) در پنجاه كیلومتری شرق پراگ به دنیا آمد و خوشبینانهترین فرضیات دربارهی آیندهی كاریاش چیزی جز توفیق در پیشهی اجدادی و اموری چون مزرعهداری و شبانی نبود. سودك جوان اما تحت تأثیر یكی از عموهایش كه دكان عكاسی محقری در شهر داشت به دنیای هنر كشانده شد. هنوز سرگرم تجربهآموزی بود، كه آتش جنگ جهانی اول درگرفت و رشد فزایندهی میهنپرستی، سودك را نیز بینصیب نگذاشت. او به خط مقدم جبههی ایتالیا اعزام شد و در اثر اصابت گلوله دست راست خود را از دست داد. به مدت سه سال در بیمارستانی در پراگ بستری بود و به زعم خودش در اوج جوانی به نسل سوخته ی جوانان اروپا تعلق گرفت و به یك كهنه سرباز بدل شد.
در سال ۱۹۲۰ به كلوپ عكاسان آماتور پراگ پیوست و در سال ۱۹۲۲ به مدت دو سال در نزد پروفسور كارل نواك (Karel Novak) در مدرسهی هنرهای پراگ آموزش دید. در سال ۱۹۲۴ نیز انجمن عكاسی چك را بنیاد نهاد كه تا سال ۱۹۳۶ پابرجا بود. ماحصل آموزشهای بصری عكاس در این دوره رویكرد او به مهارتهای فنیای بود كه برای خلق فضاهای رویایی عكسهایی كه «هنری» (Fine Art) نامیده میشدند به كار بسته میشد. برآیند این دورهی كاری سودك عكسهایی بود مربوط به كلیسای جامع در دست احداث سنویتو (St Vitus) در پراگ.
در سال ۱۹۲۸ آشنایی با امیل فیلا (Emil Filla) نقاش مشهور كوبیست چك و دوست نزدیك پیكاسو، و از آن مهمتر، آشنایی با دكتر روژیكا (Ruzicka) عكاس خلاق چك - آمریكایی، مسیر هنری سودك را به كلی دگرگون كرد. روژیكا با آموزههای نوینی كه میراث سنت عكاسی آمریكا بود معنای یكسر جدیدی از مدرنیسم را در اختیار سودك گذاشت. روژیكا به مثابه یك پدرخواندهی معنوی، سودك را نسبت به تواناییها و جهتگیریهای زیباییشناختیاش آگاه كرد. پیشنهادهای او برای سودك چنین بود: اول: محدود كردن محیطهای عكاسیاش به فضاهای محصور (Contained Space) دوم: استفاده از نور موجود (Available Light) سوم؛ حساسیتهای فرمالیستی نسبت به تعیین مرزهای میان تاریكی و روشنایی و پالودن نور صحنه و ثبت سایهها.
سودك پس از این دوره از علایق زیباییشناختی پیشین خود صرف نظر كرد، دستكاری در عكس را محكوم ساخت و از همهی آن روشهای به اصطلاح «هنری» روی گرداند. او و همفكرانش بسیار كوشیدند تا در انجمن عكاسی چك تعریف جدیدی از عكاسی به مثابه یك رسانهی مستند، ارایه دهند.
از زندگی سودك در دههی سی اطلاعی در دست نیست. او بسیار جمعگریز و منزوی شده بود و تنها از آغاز دههی چهل است كه ما بهازای هنرمندانهی این انزوای خودخواستهی او را شاهد هستیم.
با آغاز جنگ جهانی دوم و اشغال پراگ، سودك پناهندهی استودیوی شخصیاش بود. او با روش فنی چاپ كنتاكت (Contact Print) در ابعاد ۴۰×۳۰ CM تا سالها پنجرهی استودیو را به عنوان دریچهی مشاهدهی جهان به كار گرفت.خاطرهانگیزترین آثار او نیز به همین مجموعه تعلق دارند. دنیایی از طبیعت بیجان كه در فضای ذهنی عكاس واجد معنایی نمادین میگردند: گذر مبهم رفت و آمدهای آن سوی پنجره؛ تك درختی كه آن سوتر میخشكد و جوانه میدهد و گذار فصلها و سالها را به هم میپیوندد.
سودك در این باره میگوید: «وقتی در زمان جنگ پنجرهی استودیو را به عنوان موضوع كار برگزیدم، پی بردم كه جزییات، تا چه حد میتوانند ارزشمند باشند. كلیت یك اثر هنری برساختهای است، از كنار همنشینی هنرمندانهی همین عناصر جزیی. معتقدم عكاسی شیفتهی اشیاء پیشپا افتاده است و من عاشق زندگی اشیاء: قصههای پریان آندرسن را به یادآورید: درست زمانی كه كودك به بستر میرود، اشیاء، مثلاً اسباببازیها، زندگی میگیرند. بسیار مایلم تا داستانهایی را دربارهی زندگی اشیاء بیجان روایت كنم. هر آن چه با راز و رمز عجین است». سودك حقیقتاً عصارهی وجودی خود را در این مجموعه به یادگار گذاشت. سودك در سالهای پس از جنگ تا پایان عمر به عكاسی با دوربین «پاناراما» روی آورد و شهر محبوبش پراگ را به تصویر كشید.
عكسهای سودك، سفر مكاشفهگرانهی خوابگردی است، كه همهی نشانههای انسانی را حذف میكند و در سكوت پاركها و باغهای بیرهگذر به یادآوری گذشته مینشیند. شاید تنها معادل عكاسانهی این مجموعه، عكسهای «اوژن آژه» از پاریس باشد با همان دقت و ظرافت و ژرفنگری. سودك با گزینش خود مجموعه «پاناراماهای پراگ» را در سال ۱۹۵۹ به چاپ رساند. از منظر تاریخ عكاسی، چاپ این كتاب به همراه كتاب «آمریكایی»ی رابرت فرانك در سال ۱۹۵۸ و «آلمانیها»ی رنهبوری در سال ۱۹۶۲ اهمیت ویژهای دارد.
روش بیانی فرانك، مبتنی بر نشانههای استعاری و نمادین است. بركشیدن لحظات، حالتها و عناصری كه تحولات سیاسی و اجتماعی یك جامعهی شبه اسطورهای را بیان میكنند. بوری، مستندپردازی است، كه آلمانیهای شاداب و پر جنبو جوش را بیاعتنا به كابوس جنگ به تصویر میكشد.
سودك اما فارغ از همهی هیجانات، با سكوت و سكونی معنوی چشماندازهای عریان پراگ را هدف میگیرد.
جابه جا در عكسهای او به نیمكتها و صندلیهای خالیای برمیخوریم كه از غیاب انسان و گذشتهای انسانی خبر می دهد. غیابی كه سرانجام در سال ۱۹۷۶ عكاس را نیز دربرگرفت.
نویسنده : یان جفری
مترجم : سید مهدی مقیمنژاد
منبع:
Josef Sudek, Jan Jeffrey, Phaidon Press, ۲۰۰۱
مترجم : سید مهدی مقیمنژاد
منبع:
Josef Sudek, Jan Jeffrey, Phaidon Press, ۲۰۰۱
منبع : دوهفتهنامه هنرهای تجسمی تندیس
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست