جمعه, ۱۴ دی, ۱۴۰۳ / 3 January, 2025
مجله ویستا


دست های کوچک، جرم های آشنا


در میان ریشه های درهم پیچیده حقایق زندگی، همچون كابوسی در شب، دیوانه وار تاب می خورند تا بی خبر، به راهی كه در دور دست ها به سوی تاریكی می پیچد حركت كنند. مهم نیست چه كسی هستند. حتی مهم نیست پیرند یا جوان یا حتی نوجوانان پیر شده از روزگار. مهم این است كه هستند تا در خیابان های روشن و تاریك، نفس بكشند و با انجام جرمی حتی برای یك لحظه احساس خرسندی كنند. جالب اینجاست كه آنها هرگز تنها نیستند، زیرا بلدند چطور همدیگر را پیدا كنند. با پس و پیش كردن آواها زبان ویژه ای برای خود ابداع می كنند و همین زبان، ابزار دفاعی شان می شود. زبانی همراه با اداها و تغییر حالت در عضلات صورت و ایما و اشاره دست و انگشت كه گاه با سوت زدن همراه می شود.
این نوجوانان حتی برای آنكه شناخته نشوند، اسم های عجیب و غریبی روی خود می گذراند. «فری دست قشنگ»، «گربه»، «زنبور»، «پنجه كثیف» و ... پس كمتر كسی اسم واقعی شان را می داند، اما نكته جالب توجه آنان، حركات شگفت انگیز دستانشان است كه با مهارتی خاص از آن استفاده می كنند. در یك چشم بهم زدن كیف می زنند، غارت می كنند یا سرانجام خطوط متعدد خونینی بر پوست و گوشت همنوعشان بر جا می گذارند؛ خطوطی كه گاه موجب خاموشی ابدی آدمها می شود.
برای هیچ كس پوشیده نیست كه زندگی این آدم ها قضا و قدری می گذرد. جامعه شناسان معتقدند، این عده فرزندان نابسامانی های اجتماعی هستند، نابسامانی هایی كه اغلب پس از گرفتاری در حصار بسته شهرها، سرانجام موجب جرم و جنایت می شوند. آسیب شناسان نیز با بیان اینكه جرم جوانان و نوجوانان و حتی كودكان، بویژه در شهرها، همواره روندی تصاعدی دارد، می گویند: شكل گیری و رواج دسته های گانگستری را، بویژه در محلات فقیر نشین شهرهای بزرگ، نمی توان با ورود مهاجران اطراف و اكناف، بی ارتباط دانست. آگاهان مسائل اجتماعی نیز تاكید دارند، موضوع عدم انطباق فرهنگی میان مهاجران و بومی های هر منطقه، با تفاوت های ریشه ای، مشكلات بسیاری را به دنبال می آورد كه این پدیده امروزه نیز تا حدی با معضلات ریشه ای دیگر، گره خورده است.
نیم نگاهی به صفحات حوادث روزنامه ها نیز خبر از افزایش جرم و بزه در میان این دسته ازجوانان و نوجوانان دارد. چنانكه تاملی كوتاه بر این موضوع، نشان می دهد كه مجرمان نوبالغ، در حقیقت در زمره افرادی هستند كه با ارتكاب اعمال غیر قانونی ارضا می شوند و این اعمال را اغلب به طور دسته جمعی مرتكب می شوند.
مجرمان تازه بلوغ یافته، حیطه اعمال خلاف خود را در محلاتی تعیین می كنند كه تسلط بیشتری به آن محدوده دارند و با توهم اینكه قانون در مورد برخی از آنان كه هنوز به سن قانونی نرسیده اند اغماض بیشتری نشان می دهد تا حدودی بر انجام ادامه تخلفات خود تاكید می ورزند، چنانكه پژوهش های انجام شده این ادعا را به اثبات رسانده است.
با بررسی هایی كه صورت گرفته، اغلب كارشناسان، میانگین سن این افراد را ۱۳ تا ۱۴ ساله تخمین زده اند و این یعنی رشد تخلف در میان نوجوانان!
زمانی كه فرد نوجوانی با انجام بزه به درآمدی نسبتا قابل توجه دست می یابد و كم كم به همین روش خلاف خو می گیرد، به دشواری قادر است در سنین بزرگسالی شیوه زندگی اش را تغییر دهد یا شغلی را انتخاب كند كه دستمزدش كمتر از آن درآمدها باشد.
«محمد حسین فرجاد» جرم شناس و استاد دانشگاه با تاكید بر اینكه در زمینه آسیب های اجتماعی صرفا با افزایش مواجه هستیم، در تعریف جرم و عمل مجرمانه می گوید: جرم به عملی می گویند كه با معیارهای ارزشی جامعه، قانون، مذهب، اخلاق و فرهنگ جامعه انطباق نداشته باشد.
وی با اشاره به اینكه «جرم» زاده شرایط محیط اجتماعی، طبیعی، خانوادگی و فرهنگی است و نه تنها با واقعیت های جامعه انطباق ندارد، بلكه اجتماع را نیز دچار هراس و نوعی فوبیا می كند، می افزاید: در تمامی جوامع، زمانی كه روند جرایم، افزایش می یابد، متخصصان در حوزه اجتماعی، بی درنگ به مطالعات اجتماعی می پردازند تا از سویی موجب كاهش جرایم شوند و از سوی دیگر اعتماد مردم را به خود و اجتماع جلب كنند، زیرا كه بزهكاری قابل شناسایی است و عوامل آن نیز در دراز مدت درمان می شود.
به نظر این استاد دانشگاه، اغلب جرایم علیه جان انسان ها، دارایی و ثروت آنان صورت می گیرد و در هر حال برای برقراری امنیت اجتماعی، منطقه ای و كشوری باید به طور جدی مورد توجه قرار گیرد.
فرجاد از برخی جرایم به عنوان جرایم اتفاقی یاد می كند و توضیح می دهد: برخی جرایم نیز به شیوه مقطعی رخ می دهد، یعنی اینكه انسان ها در مواقعی خاص مرتكب جرم می شوند و دسته سوم جرایم را از روی عادت انجام می دهند. وی در این خصوص می گوید: زمانی كه عده ای به شیوه حرفه ای مرتكب جرم شوند و حتی در ازای دریافت مبلغی مشخص این بزه را انجام دهند، «مجرمان به عادت» شناخته می شوند.
این جرم شناس، سن ۱۵سالگی را در كشور، سنی بسیار حساس برای گرایش به جرم افراد عنوان می كند و می افزاید: افراد از سن ۱۵ سالگی، قدرت ریسك و جسارت پیدا می كنند و در تجمع گروه های جوان به شیوه ای عملی آموزش می بینند و در صورتی كه كارشناسان و آسیب شناسان بخواهند گامی موثر برای كاهش جرم كودكان و نوجوانان كشور بر دارند، باید با انجام پژوهش های دقیق ریشه جرایم را شناسایی
كرده و سپس به حل این معضلات مبادرت كنند.
فرجاد، فقر، رفاه بیش از حد، بیكاری، نابسامانی های اجتماعی، نبود وضعیت گذرا و حتی اوقات فراغت نامناسب و تفریحات ناسالم را از جمله مسائل قابل توجه در گرایش كودكان و نوجوانان پر انرژی به انحرافات اجتماعی می داند و در ادامه اظهارات خود تاكید می كند: زندان نه تنها مكان مناسب و عبرت آموزی برای مجرمان نیست بلكه نزد كارشناسان به عنوان دانشگاه انحرافات اجتماعی و جرم نیز معرفی شده است. وی در پایان اظهارات خود، تجاوز جنسی، قتل، جیب بری و حتی سرقت ها ی مسلحانه را از عمده ترین جرم های افراد، به ویژه در سنین جوانی، معرفی می كند و می گوید: با وجودی كه دادگستری كل كشور هم اكنون خواهان طرح های جدید پیرامون كاهش اعمال مجرمانه، بویژه در سنین حساس كودكی تا جوانی است با این حال باید به آسیب شناسان، شیوه های بنیادین مقابله با جرم و مجرمان و مهمتر از همه، شناسایی زمینه های جرم در اجتماع را آموخت. هوشنگ شامبیاتی، آسیب شناس نیز با اشاره به بزهكاری اطفال و نوجوانان، اظهار كرده است: بروز انگیزه های غریزی و عاطفی كه هر لحظه نوجوان را به سویی می كشد و تعادل روانی او را بر هم می زند، همچنین انواع تردیدهایی كه او را با سردرگمی روبه رو می سازد، توفانی در دل افراد كم سن و سال برپا می كند كه این عده با كوچكترین عاملی، تعادل روانی خود را از دست می دهند و دچار هیجان می شوند. وی با تاكید بر اینكه عواطف افراد در این سنین، ثابت نیست می گوید: كودكان و نوجوانان زود در غم و اندوه فرو می روند و در زمانی كوتاه ممكن است بسیار شاد شوند . بنابراین از ثبات حال برخوردار نیستند و به نشانه ای توازن و تعادل خود را از دست می دهند. این عده نگران نظر دیگران، بویژه اطرافیان و همسالان درباره خود هستند و شیوه برخورد و قضاوت آنها، حالات روحی شان را تغییر می دهد.
شامبیاتی همچنین، فعالیت های مجرمانه پدر، مادر، برادران یا خواهران را از جمله عوامل افزایش خطر بزهكاری در اعضای جوان خانواده عنوان می كند و می افزاید : آموزش مهارت های اجتماعی در خانواده از طریق سرمشق گیری نیز یكی از عوامل دیگر بزهكاری نوجوانان حتی كودكان است.
می گویند بیشتر كودكان و نوجوانانی كه مجرم و سرگردانند را پسرها تشكیل می دهند، ولی باید این حقیقت را پذیرفت كه چنین برآوردی نمی تواند به معنی تعداد اندك دختران بزهكار یا مجرم تلقی شود. چرا كه برخی دختران در سنین پایین به فحشا كشیده می شوند و برخی دیگرشان نوباوه مادر می شوند . طبیعی است كه این عده با مشكلات متعدد اجتماعی دست و پنجه نرم خواهند كرد. به هر جهت در میان كودكان و نوجوانانی كه در شرایط دشوار زندگی می كنند، با وجودی كه تعداد دختران بزهكار زیاد نیست ولی باید تاكید كرد این عده با همان مشكلاتی روبه رو هستند كه پسرها نیز با آن آشنایی دارند، در این باره می توان به گدایان خردسالی اشاره داشت كه به هر دلیل از خانه خارج و در شهرها اجیر خلافكاران شده اند. تحقیقات نشان می دهد این بچه ها پنج تا۱۰ سال بدون بازگشت به محل تولد خود در مناطق جرم خیز به زندگی شان ادامه می دهند. بزهكاران كوچك، از هر اصل و نسبی در تمام نقاط دنیا، بویژه شهرها پراكنده شده اند و اگرچه عده ای اغلب آنان را روستا زاده تلقی كرده اند، اما در میانشان افراد غیر روستایی ولی بی خانمان، بیكار و آواره محله های فقیرنشین نیز دیده می شود.
مستندات نشان می دهد، برخی از بزهكاران نوجوان كه هرگز به مدرسه نرفته اند، سخت مشتاق تحصیل هستند و در این خصوص بسیار هم تلاش می كنند، این درحالی است كه بسیاری از ترك تحصیل كرده ها همواره از تحصیل بیزارند و مانند اغلب بچه های مناطق محروم به دنبال شغل هایی نظیر خیاطی، جوشكاری، لوله كشی، رانندگی و... هستند. هرچندتحقیقات معتبر دانشگاه های خارجی، بازهم نبود محیطی سالم و مناسب برای بازی و ورزش بچه ها و نوجوانان را منشا بسیاری از مشكلات زیست محیطی عنوان كرده اند كه جوانان زاغه نشین و سرگردان در كوچه ها و خیابان ها با آن درگیرند.
به هر جهت تنها راه حل مشتركی كه پژوهشگران آسیب های اجتماعی پیرامون كاهش بزه نوجوانان با آن موافقند این است كه اقدامات ضد بزه، در آغاز با منحرف كردن جوانان از پیوستن به گروه های خلاف شروع شود. تحقیقات نیز نشان داده است كه در وهله نخست ابتدا باید كودكانی را یاری داد كه در معرض خطر بیشتری قرار دارند، یعنی كودكان و نوجوانان بین ۶ تا۱۴ ساله!
پژوهشگران همچنین با تاكید بر این مسئله كه نباید مساعدت به خانواده كودكان بزهكار را از یاد برد، معتقدند توجه به كودكان در سنین مذكور اقدام عاجلانه ای برای نجات آنهاست. آن هم درست پیش از اینكه كودك با جرایم و جنایات خو بگیرد یا روابط گسترده ای با دسته های خلافكار پیدا كند.
از جمله عوامل موثری كه در طرح های مذكور مورد توجه قرار گرفته، ضرورت ایجاد فعالیت های اجتماعی است، همچنین ایجاد فرصت و مجالی برای تفریحات سالم، راهنمایی و مساعدت های تربیتی، ممانعت از ترك تحصیل، به كار بستن تدابیری برای جلب اعتماد نوجوانان و حتی توجه دادن آنها به لیاقت ها و استعدادهای خودشان به شمار می رود. این عده تاكید می كنند: اقدامات مزبور زمانی به نتیجه می رسد كه بتوان به آنان تضمین داد كه آینده شان تامین و زندگی مفید و ثمر بخشی در انتظارشان خواهد بود.
منبع : روزنامه کیهان