جمعه, ۲۱ دی, ۱۴۰۳ / 10 January, 2025
مجله ویستا
پدران تکنوکراسی ایران
با سقوط رضاشاه در شهریور ۱۳۲۰ بهیكباره هیمنه و هیبت دیكتاتوری پهلوی فروریخت و جو اختناق و خفقان بهگونهای شكست كه صدای آن فرعیترین شاخهها و گرایشهای سیاسی را به تكاپو و جنبوجوش انداخت. شاه جوان، هم بهخاطر سقوط و تبعید تحقیرآمیز پدرش و هم به خاطر بیتجربگیهایش با گامهایی سست و لرزان از تخت سلطنت بالا رفت كه تاج پادشاهی ایران را بر سر نهد؛ درحالیكه هنوز از رفتار بیشرمانه استعمار با پدر مخلوعش مغموم و اندیشناك بود. شاید او در آن لحظه با خود چنین میگفت: اگر پدرم با آنهمه قدرقدرتی و قویشوكتی! نتوانست از عهده تعهداتش نسبت به ولینعمتان خود برآید آیا من خواهم توانست؟ این اوضاع و احوال بههمراه شرایط بینالمللی و حضور قدرتهای اشغالگر بیگانه در ایران، شاه جوان را در ضعیفترین حالت ممكن قرار میداد و عملا خود را مترسكی برسر خرمن ایران میدید. اما به بركت این اوضاع در این دوره احزاب در ایران پرورش یافته و توسعه پیدا كردند؛ چنانكه سالهای ۱۳۲۰ تا ۱۳۳۲ را میتوان دهه طلایی احزاب در ایران دانست.
احزاب چپگرای متمایل به سوسیالیسم، احزاب لیبرال دموكرات، احزاب ناسیونالیست و احزاب و گروههای مذهبی با تعدد و گستردگی بیسابقهای تاسیس و مشغول فعالیت شدند و هركدام به راه و روشی و با مایه و بهانهای خاص خود، امور سیاست داخلی و خارجی را سرلوحه فعالیتهای خویش ساختند. از جمله این احزاب یكی هم حزب ایران بود كه حسین مكی، رسول مهربان، زیركزاده، جزایری، فریور، خواجه نوری، محسن نصر و . . . از بنیانگذاران اصلی آن بودند. اینان در حقیقت تحصیلكردان غرب بودند كه با ایدههای تكنوكراتیك درصدد بودند طرحی نو برای سازوكار اداره جامعه فلاكتزده ایران دراندازند و اهداف ملی مبتنی بر رشد و توسعه اقتصادی و ارتقاء سطح فرهنگی جامعه را مهمترین برنامههای خود عنوان میكردند.
حزب ایران فرازونشیبهای بسیاری را پشت سر گذراند و دوستیها و دشمنیهای زیادی در كارنامه خویش ثبت كرد كه برخی مانند ادغام شدن با حزب میهن موجب تقویت و گسترش آن شد و برخی اقدامات مانند ائتلاف با حزب توده باعث بیاعتباری، لكهدارشدن و ریزش اعضای مهم آن گردید.
تصمیمگیری حزب در مورد غائله آذربایجان هم در زمره سیاستهای اشتباه و زوالانگیز آن بود اما درعوض نقش اصلی آن در جنبش ملیشدن صنعت نفت جبران همه سرشكستگیهای گذشته را نمود. تكنوكراتبودن حزب ایران و عضویت بسیاری از مهندسان شركت نفت در آن، زمینههای خوبی برای مبارزه با شركت نفت ایران و انگلیس بود و نشریات و فعالیتهای این حزب در سراسر ایران نهضت ملیشدن صنعت نفت را بهبهترینشكلی هدایت و تقویت میكرد. این پیروزی بزرگ باعث شد كه حزب ایران بعدها نیز حرف اول سیاست را بزند و ستون اصلی «جبهه ملی» تلقی شود. كودتای بیستوهشتم مرداد ۱۳۳۲ سرانجام حزب ایران را نیز مانند سایر احزاب به انزوا و اختفا كشاند و هرچه پیش میرفت بر قدرت محمدرضاشاه و ضعف احزاب سیاسی افزوده میشد. اما از آنجا كه این حزب از طیف نسبتا وسیعی از مهندسان و تحصیلكردگان تشكیل شده بود كه در بدنه نظام سیاسی مشاغلی را احراز كرده بودند، در عین بروز تحولات بزرگ در صحنه سیاست داخلی، همچنان مهمترین نیروی سیاسی بعد از مذهبیون بهشمار میرفت. حزب ایران در واقعه پانزدهم خرداد به صحنه آمد و از امام خمینی(ره) طرفداری نمود و رویه انتقادی خود را نسبت به شاه و قانون اساسی كمابیش حفظ كرد تااینكه شاپور بختیار (یكی از اعضای قدیمی حزب) در واپسین روزهای عمر رژیم پیشنهاد نخستوزیری را از سوی شاه پذیرفت و با این كار او حزب ایران بهكلی متلاشی شد و حتی اخراج او از حزب نیز دیگر به حال آن افاقه نكرد. پس از آن، قدرت بلامنازع سیاسی در جبهه مخالفان رژیم بهطور یكجانبه به نیروهای مذهبی تعلق گرفت و همه احزاب دیگر در حاشیه قرار گرفتند.
● روند تشكیل حزب ایران
حزب ایران نیز همچون بسیاری از احزاب دیگر، مولود فضای خاص سیاسی پس از سقوط رضاشاه بود. در این دوره برخی از سیاستمداران به غرب و برخی نیز به شرق چشم امید داشتند. برخی نیز بهزعمخود مدعی استقلال رای و عمل بوده و سعی میكردند در راستای توسعه سیاسی، اقتصادی و اجتماعی برنامههایی ارائه دهند كه برخاسته از شرایط خاص جامعه آن روز ایران باشد. از این میان، بنیانگذاران حزب ایران ادعا میكردند كه مستقل هستند و به هیچ نیروی بیرونی وابستگی ندارند. اما آنچه در عمل رخ داد، نشان میدهد كه آنان حداقل در دو مقطع از تاریخ بهسهو و یا به دلایل دیگر استقلال خود را خدشهدار نمودند: یكبار در اوایل تاسیس حزب به هنگام رویآوردن به شوروی و یكبار نیز در اواسط حیات سیاسی خود كه به امریكا روی آوردند. بنیانگذاران و سران حزب ایران همه تحصیلكردگان غرب بودند. آنان ابتدا كانون مهندسین ایران را در سال ۱۳۲۱. ش تاسیس كردند و در برنامهها و شعارهای خود توسعه صنعتی را مقدم بر سایر انواع توسعه اعلام میكردند.
یكی از مهمترین اقداماتی كه این كانون انجام داد، طراحی و سازماندهی بزرگترین اعتصاب مهندسان بود كه اندكی پس از تاسیس آن صورت گرفت و این تجربه، پشتوانه و درعینحال نقطه امیدی برای اعضای كانون جهت انجام كارهای بزرگتر و بیشتر گردید. بهدنبال همین اعتصاب بود كه كانون به فكر شركت در انتخابات افتاد و توانست چند نماینده نیز به مجلس (مجلس چهاردهم) بفرستد. از این پس بود كه آنان به فكر تاسیس حزب افتادند و اهدافی فراتر از خواستههای صنفی را مطرح كردند.
پس از تاسیس حزب اراده ملی (بهعنوان نماینده گرایشهای غربگرایانه) كه به دنبال كودتای ۱۲۹۹. ش توسط ضیاء و به كمك وفاداران رضاخان شكل گرفت و نیز تاسیس حزب توده كه نماینده گرایشهای ماركسیستی و جنبشهای كارگری بود، اعضای كانون مهندسان، حزب ایران را با شعارهای وطنپرستی، آزادیخواهی، ناسیونالیسم، تعدیل ثروت، بسط عدالت و مبارزه با فساد بهوجود آوردند. این حزب در اسفند ماه سال ۱۳۲۲. ش تاسیس گردید و اعلام كرد كه ثبات و پیشرفت جامعه با تحقق شعار«كار، داد، آزادی» و نیل به سعادت نیز «با فكر ایرانی، بهدست ایرانی، برای ایرانی» امكانپذیر خواهد بود و اعلام كرد كه «با جهل اكثریت و فساد اقلیت مبارزه كنید.»
حسین مكی از سینفر به عنوان اعضای موسس حزب ایران نام میبرد كه از جمله میتوان به دكتر شمسالدین جزایری، مهندس غلامعلی فریور، مهندس احمد زیركزاده، مهندس ناصر معتمد، مهندس كاظم حسیبی، مرتضی مصور رحمانی، دكتر عبدالله معظمی، دكتر محسن نصر، محسن خواجهنوری، مهندس گزیدهپور و خود حسین مكی اشاره كرد. برخی معتقدند كه حزب ایران كه دارای تمایلات لیبرالی و سوسیالدموكراتیك بود، به علت مخالفت با دیكتاتوری و سلطه بیگانه و فساد دستگاه اداری، عده قابلتوجهی از ملّیون و حتی افراد مذهبی را به خود جذب كرد. اما حزب درواقع از خصلت یك تشكل تودهای و مردمی بهدور بود و بههمینخاطرهم جز در میان تحصیلكردگان و افراد اداری نتوانست پایگاه مردمی قابلتوجهی داشته باشد و لذا سران حزب بیشتر به فكر نفوذ در اركان دولت و بهدستگرفتن مقامات اداری ـ البته بیشتر به قصد اصلاح امور ـ بودند كه در این امر مهم موفقیت چندانی نداشتند.
نخستین مرامنامه حزب ایران در سال ۱۳۲۴. ش منتشر شد كه اصول كلی آن را چنین میتوان برشمرد:
۱) از لحاظ سیاسی: حفظ استقلال كامل كشور و پشتیبانی از اصول دموكراسی
۲) از لحاظ اقتصادی: استقرار عدالت اجتماعی و كوشش در بهبود وضع مادی ملت از راه توجه به كشاورزی و صنعت و بهرهبرداری از تمامی ثروت مملكت
۳) از لحاظ اجتماعی: تهذیب اخلاق و تعمیم فرهنگ و تامین بهداشت عمومی.
حزب ایران دارای گرایشهای مذهبی نبود ولی ورود غیرمسلمانان به حزب ممنوع بود. بههرصورت، از مرامنامه حزب هم چنین برمیآید كه هدف حزب ایران انجام اصلاحات و اقداماتی در قالب رژیم سلطنتی بوده است.
● الحاق حزب میهن به حزب ایران
از جمله احزابی كه پس از شهریور ماه سال ۱۳۲۰. ش شكل گرفتند میتوان به حزب پیكار، حزب استقلال و حزب میهنپرستان اشاره كرد. در خرداد ماه ۱۳۲۳. ش سه حزب فوق به اضافه تعدادی دیگر از عناصر تحصیلكرده، گردهم آمده و حزب میهن را تشكیل دادند، اما بهدلیل ناكارآمدی و نیز عدم همگرایی گروههای تشكیلدهنده، اعضای حزب پیكار و حزب استقلال از آن جدا شدند و بدینترتیب، در سال ۱۳۲۴. ش بهتدریج علائم فروپاشی حزب میهن نمودار شد. جداشدن بسیاری از هواداران و سازمانهای شهرستانها از حزب و پیوستن آنان به گروهها و احزاب دیگر ـ از جمله به حزب توده ـ به منزله هشداری جدی برای وقوع فروپاشی كامل بود كه در چنین وضعیتی حزب میهن به حزب ایران ملحق گردید. الحاق حزب میهن به حزب ایران باعث شد كه نفوذ و قدرت حزب ایران افزایش یابد؛ چنانكه كریم سنجابی كه خود از سران حزب میهن بوده و رسول مهربان و زیركزاده از سران حزب ایران نیز به این امر اذعان دارند. زیركزاده میگوید حزب میهن برخلاف حزب ایران حتی شعباتی نیز در شهرستانها داشت كه این نشان میدهد گرچه حزب میهن در بدترین وضعیت خود به حزب ایران ملحق شد، اما بازهم از جهاتی از حزب ایران جلوتر بوده است.● ائتلاف با حزب توده
یكی از مهمترین حوادث تاریخ حزب ایران، ائتلاف این حزب با حزب توده بود. این ائتلاف كه در تیرماه سال ۱۳۲۵. ش با رای اكثریت اعضای كمیته مركزی حزب ایران به تصویب رسید، كشمكشهای فراوان درونحزبی و نیز نتایج و پیآمدهای منفی و زیانباری را برای حزب در پی داشت.
گرچه حزب توده دارای انسجام و سازمان درونی بسیار مناسبی در جامعه آن روز ایران بود، ولی به علت گرایشهای ماركسیستی و وقوع حوادث آذربایجان و كردستان در آن روزها و اشغال بخشی از ایران توسط شوروی از جایگاه مناسبی برخوردار نبود و لذا بسیاری از صاحبنظران و سیاستمداران و برخی از اعضای حزب ایران این ائتلاف را یك اشتباه بزرگ تلقی كردند.
این ائتلاف در شرایطی صورت گرفت كه دولت تصمیم گرفته بود قوای شوروی را از كشور بیرون كند و به غائله آذربایجان خاتمه دهد. كریم سنجابی مینویسد: «قوامالسلطنه به ما گفت، چرا شما با اینها نزدیكی نمیكنید؟ شما با تودهایها و با پیشهوری گرم بگیرید و آنها را نصیحت كنید. در همین زمان بود كه ائتلاف بین حزب ایران و حزب توده صورت گرفت. این ائتلاف درواقع زمینهای برای پیشرفت همان نظر یعنی سیاست دولت وقت قوامالسلطنه و برای كاری بود كه نتیجه نهاییاش تخلیه قوای روس از ایران باشد.» اما زیركزاده علل ائتلاف را اشغال ایران به دست بیگانگان و گرایش زیاد به انگلستان از جانب سیاستمداران ایرانی میداند. به نظر وی عدم توجه به شوروی و سیاست یكجانبه ایران كه متضمن جانبداری از همسایه جنوبی بود، ایران را در موقعیت خطرناكی قرار داده بود كه عواقب نامطلوبی برای ایران در پی داشت و ممكن بود موجب بهانهدادن به همسایه شمالی شده و عكسالعمل نامطلوب آنها را به دنبال داشته باشد. شاپور بختیار كه در سال ۱۳۲۸.ش و پس از الغای ائتلاف به حزب ایران پیوست، از ائتلاف بهعنوان یك جریان غمانگیز یاد میكند كه به تحریك غلامعلی فریور و به علت ضعف و ناآگاهی كریم سنجابی و اللهیار صالح صورت گرفت. او معتقد است كه این ائتلاف لطمه بزرگی به حزب ایران زد و شعار ملیگرایی آن را تضعیف ساخت و میگوید كه درخصوص علل وقوع این ائتلاف نباید نفوذ برخی از رهبران حزب ایران را نادیده گرفت كه به سیاستهای حزب توده متمایل بودند و درواقع جناح چپ حزب ایران را تشكیل میدادند. علاوهبراین، ممكن است این ائتلاف به منظور بهدست آوردن برخی مقامات سیاسی در دولت قوام نیز بوده باشد كمااینكه در كابینه ائتلافی قوام، حزب توده و حزب ایران صاحب چند پست وزارت شدند. بههرصورت، این ائتلاف بههردلیل كه بود، محصول یك تصادف یا یك اشتباه ساده سیاسی نبوده است.
زیركزاده كه خود از مخالفان ائتلاف بود، میگوید: «گرچه ائتلاف اصلا به معنای الحاق ما به حزب توده نبود ولی در مردم ایران كه به امور حزبی آشنایی نداشتند سوءتفاهم ایجاد كرد و آنان این اقدام ما را یك نوع شكستن عهد تلقی كردند؛ چراكه یكی از پایههای اصلی حزب ایران دوری از سیاستهای روس و انگلیس بود. این سوءتفاهم بسیاری از قوای ما را صرف كرد و عاقبت برطرف هم نگردید.»
اما مهمترین پیآمدهای این ائتلاف برای حزب ایران را چنین میتوان برشمرد:
۱) حزب توده از ناآگاهی مردم درباره مفهوم ائتلاف و الحاق، بهخصوص در شهرستانها، سوءاستفاده كرد؛ چنانكه فردای ائتلاف در برخی شهرستانها مردم تابلوهای حزب ایران را برچیدند.
۲) یكی از موارد ائتلاف، به رسمیتشناختن شورای متحده كارگران منتسب به حزب توده بود. این حزب یگانه نماینده و متشكلكننده كارگران شناخته میشد. بهاینترتیب حزب ایران هم كارگران را از دست داد و هم حق داشتن تشكیلات كارگری را از خود سلب كرد.
۳) به پایگاه حزب ایران در میان سیاستمداران، روشنفكران و بهطوركلی در اذهان عمومی جامعه لطمه جدی وارد آمد. این ائتلاف حیثیت سیاسی حزب ایران را بهشدت لكهدار ساخت و سخنان و تلاشهای سران و اعضای حزب ایران نتوانست عواقب زیانبار آن را كاهش دهد.
۴) در پی این ائتلاف، در دیدگاه حزب ایران درخصوص آذربایجان و فرقه دموكرات تحول اساسی بهوجود آمد. به این معنی كه سران حزب ایران شروع به طرفداری از اقدامات این فرقه نموده و آنان را نمونه و سرمشق وطنپرستی و دلاوری خواندند.
۵ ) در میان خود اعضای حزب ایران اختلاف ایجاد شد و همچنین حزب و مسئولان مجبور شدند میزان زیادی از وقت و تلاش خود را وقف جوابگویی و توجیه اقدام انجام شده و استدلال در خصوص حسن نیت بانیان این امر صرف كنند.
۶ ) اخراج بعضی از اعضای حزب ایران و كنارهگیری برخی دیگر نیز از پیآمدهای این ائتلاف بود. از جمله افرادی كه اخراج شدند میتوان به شمسالدین جزایری، ارسلان خلعتبری، علیرضا صاحب، فرجالله باغی، جعفر شهیدی، شریفامامی و . . . اشاره كرد.
بههرصورت، نتایج زیانبار این ائتلاف و عدم توانایی سران حزب در توجیه این اقدام و یا به قول زیركزاده مرتفعشدن عوامل اتحاد، موجب الغای ائتلاف در یازدهم دیماه ۱۳۲۵. ش گردید.
● حزب ایران و ملیشدن صنعت نفت
پس از پایان غائله آذربایجان، حزب ایران از تمام توان خود در مجلس و دولت برای انجام اقداماتی، چه در داخل و چه در صحنههای بینالمللی، جهت ملیكردن صنعت نفت بهره گرفت. میتوان گفت حزب ایران در این زمینه نقش خود را بهخوبی ایفا نمود. از گزارشهای سازمانهای مختلف ـ بهخصوص شهربانی ـ چنین برمیآید كه در این دوره شاخههای حزب ایران در شهرستانها فعالیت بیشتری از خود نشان دادهاند و اقدامات و تحریكهای آنان باعث ایجاد مشكلات و دردسرهایی برای ارگانهای حكومتی گردیده است.
خدمات مهندسان و اعضای مركزی حزب ایران در رابطه با مشخص كردن ضرر و زیان فعالیت شركت نفت ایران و انگلیس و نیز قراردادهای پیشنهادی نفتی كه در فاصله سالهای ۱۳۲۹-۱۳۲۶. ش به دولت ارائه شد، گام مهم و كمك ارزندهای در راه اعتلای نهضت ملیشدن نفت ایران بود. حتی زیركزاده در خاطرات خود ادعا میكند: «شعار ملیكردن صنعت نفت توسط حزب ایران مطرح گردید. . . » و در ادامه، اقدامات حزب ایران جهت تحقق این شعار را چنین برمیشمارد:
۱) تهیه مطالب مبنی بر مخدوشبودن قرارداد الحاقی و افشای تعدیات شركت سابق و قرائت این مطالب توسط حسین مكی در مجلس شانزدهم
۲) انتشار نشریههایی درباره ملیكردن صنعت نفت
۳) اعلام شعار ملیكردن صنعت نفت در سراسر ایران
۴) ایراد سخنرانیهای متعدد و انتشار مقالات مفید و موثر راجع به نفت در روزنامههای ارگان حزب
۵ ) تلاشهای اللهیار صالح در مجلس شانزدهم.
● حزب ایران و جبهه ملی
در سال ۱۳۲۸. ش در پی اعتراض به انتخابات تابستانی مجلس شانزدهم و در نتیجه اعلام ابطال آن از سوی حكومت، چند حزب سیاسی كه احزاب عمده و اساسی آن زمان محسوب میشدند، تصمیم به تشكیل جبههای واحد و متمركز گرفتند و این امر منجر به تشكیل جبهه ملی گردید. پس از تشكیل جبهه ملی، فعالیتهای حزب ایران در قالب این جبهه صورت گرفت. درواقع ستون اصلی جبهه ملی را حزب ایران تشكیل میداد. از مهمترین اقدامات حزب ایران ادامه تلاش جهت ملیكردن صنعت نفت بود. در این دوره تلاش حزب ایران باتوجه به نفوذی كه در كابینه مصدق داشتند، مضاعف گردید. در كابینه مصدق، حزب ایران همیشه یك یا دو وزیر و تعداد دیگری عضو در ردههای پایینتر داشت.
در سال ۱۳۳۱. ش كه اوج فعالیتهای حزب ایران بود، اختلافات درونحزبی میان تعدادی از مقامات رده دوم با مقامات درجه اول حزب از جمله میان كریم سنجابی و احمد زیركزاده شدت گرفت. علت اصلی اختلاف كه در نهایت به یك انشعاب منتهی شد، نحوه موضعگیری در مقابل هیات حاكمه و نیز روابط درونحزبی بود. منشعبان حزب ایران، «جمعیت آزادی مردم ایران» را تشكیل دادند. این مساله باعث شد بخش عمدهای از توان حزب تحلیل برود؛ چنانكه پس از آن، تنها فعالیت مهم حزب حمایت از دولت مصدق و پاسخگویی به انتقاد گروههای مختلف بود.
فعالیت حزب ایران در كابینه مصدق و مجلس تا زمان وقوع كودتای بیستوهشتم مرداد ۱۳۳۲. ش همچنان ادامه داشت اما پس از كودتا تمامی احزاب و مطبوعات از جمله حزب ایران دچار محدودیت یا ممنوعیت فعالیت گردیدند و رهبران حزب ایران نیز همچون دیگر رهبران احزاب طرفدار مصدق تحت تعقیب قرار گرفتند و بسیاری از آنان بازداشت و سپس بسیاری دیگر نیز از مشاغل دولتی بركنار گردیدند. برخی از اعضای حزب ایران بعدها در نهضت مقاومت ملی به فعالیت خود ادامه دادند و بهاینترتیب، دوره جدیدی از تاریخ این حزب شروع شد كه تا تشكیل جبهه ملی دوم در سال ۱۳۳۹. ش كموبیش ادامه داشت.
از سال ۱۳۳۲ تا ۱۳۳۹. ش و حتی پس از آن، سران حزب ایران جلسات خود را در منزل برخی از اعضای حزب برگزار میكردند و همچنان در نهضت مقاومت ملی نیز كموبیش فعالیت مینمودند. حزب ایران بر این باور بود كه چون دولت كودتا مستقر شده، مخالفان باید آن را بهعنوان یك واقعیت بپذیرند و بهصورت اپوزیسیون عمل نمایند اما جناح رادیكال نهضت مقاومت ملی دولت كودتا را غیرمشروع و غیرقانونی میدانست و سرانجام این اختلاف باعث جدایی حزب ایران از نهضت مقاومت ملی شد. علاوه بر این اختلافات، خشونت رژیم نیز مزید بر علت گردید و نهضت مقاومت سرانجام تصمیم گرفت كه فعالیتهای خود را متوقف سازد.
آنچه با نظر به وضعیت ایران در سالهای پس از كودتای ۲۸ مرداد شایان ذكر است، گرایشی بود كه حزب ایران به امریكا پیدا كرد. از قرار معلوم، مهمترین پشتیبان و طراح این رویكرد اللهیار صالح بود و تجلی عملی آن در اعلام حمایت این حزب از بیانیه معروف آیزنهاور بروز یافت.
بدونشك سران حزب ایران به نقش امریكا بهعنوان طراح و حامی اصلی كودتای بیستوهشتم مرداد واقف بودند و هنوز بیشتر از سهسال از آن واقعه نگذشته بود كه آنها حمایت خود را از دكترین آیزنهاور اعلام كردند. لذا، این اقدام و رویكرد حزب ایران را یا باید به قول خودشان ناشی از واقعبینی آنها دانست و یا باید گفت كه آنان دیگر قادر به مبارزه اصولی و مستقل نبودند.
بههرحال، حزب ایران در بیانیه خود اعلام كرد كه پس از مطالعه دقیق بیانات رئیسجمهور امریكا (دكترین آیزنهاور) آن را «موافق با احترام به حقوق بشر و آزادی افراد و استقلال ملل در اداره امور خود و تقویت وطنپرستی و تقوا تشخیص داده» و به آن «خوشبین است و از جنبه واقعبینی، آن را با اصول سیاست داخلی خود» منطبق میداند.پس از تاسیس ساواك در سال ۱۳۳۵. ش تسلط رژیم بر امور سیاسی و امنیتی بیشتر شد و نتیجه این امر كنترل و یا سركوب بیشتر احزاب، مطبوعات، نهضتها و حركتهای ملی بود. در راستای این امر، حزب ایران در سال ۱۳۳۶.ش به این بهانه كه ده سال پیش با جنبش كمونیستی (حزب توده) ائتلاف كرده، منحل گردید. بهاینترتیب، مرحله دیگری از فعالیت سیاسی حزب به پایان رسید و حمایت از دولت كودتا و گرایش به امریكا نیز نتوانست آن را نجات دهد. در فاصله سالهای ۱۳۳۶. ش (سال انحلال حزب) تا ۱۳۳۹. ش (تاسیس جبهه ملی دوم و احیای مجدد حزب ایران) اعضاء و سران حزب بهصورت مخفیانه و بسیار محدود با یكدیگر در ارتباط بودند و فرصتی میجستند تا بار دیگر فعالیت خود را از سرگیرند.
چند سال پس از كودتا، هم رژیم شاه و هم عوامل خارجی طرفدار آن، متوجه گردیدند كه سیاستهای پس از كودتا و سركوب احزاب و مطبوعات و ایجاد محدودیتهای فردی و غیر آن، به نارضایتی در میان مردم دامن زده و این امر ممكن است به وقوع آشوب و بلوا در كشور منجر گردد، لذا برنامههایی را جهت اجرای اصلاحات در نظر گرفتند كه ازجمله میتوان به اصلاح قانون انتخابات، اصلاحات ارضی، تشكیل انجمنهای ایالتی و ولایتی و نیز تشكیل دو حزب ملّیون و حزب مردم اشاره كرد. در همین زمان بود كه جبهه ملی و برخی احزاب دیگر از فضای موجود استفاده كرده و به تجدید حیات سیاسی خود دست زدند و در تاریخ ۳۰/۴/۱۳۳۹ كه مصادف با سالروز قیام سیام تیر بود، اعلامیه تشكیل جبهه ملی دوم منتشر شد. همزمان با این، بازرگان و چندتن دیگر نیز نهضت آزادی را تشكیل دادند و به جبهه ملی پیوستند.
جبهه ملی با اقدام به برگزاری میتینگها، جلسات سخنرانی، تحصن و تظاهرات و . . . خواستار برقراری حكومت مشروطه سلطنتی، برگزاری انتخابات آزاد و نیز ترویج آزادیهای سیاسی و مدنی شد و به تبع فعالیتهایی كه صورت گرفت، اینبار نیز بسیاری از افراد آن بارها به زندان افتادند و سرانجام یك بار دیگر در سال ۱۳۴۲. ش فعالیتهای جبهه ملی متوقف گردید. همچنین حكومت پهلوی، دولت امینی را از كار بركنار كرد و با این اقدامات خود، نشان داد كه رژیم حتی در حد محدود نیز به اصلاحات واقعی رضایت نمیدهد. آشكار شدن این واقعیت درباره ظرفیت تحمل رژیم، باعث شد كه اینبار پس از فروپاشی، اعضای جبهه ملی ـ از جمله حزب ایران ـ به فعالیتهای مخفیانه روی آوردند.
● حزب ایران از ۱۳۴۲. ش تا پیروزی انقلاب اسلامی
در مورد عملكرد حزب ایران در این دوره اطلاعات چندانی در دست نیست. اعضاء و سران حزب در این دوره نیز همچون ادوار گذشته بهصورتمخفیانه جلسههایی را برگزار میكردند و به بحثهای متفرقه در مورد مسائل مختلف داخلی و خارجی میپرداختند. یكی از مهمترین حوادثی كه حزب ایران و بهطوركلی جبهه ملی را در این مقطع به واكنش واداشت، واقعه قیام پانزدهم خرداد ۱۳۴۲. ش بود. جبهه ملی كه حزب ایران یكی از اركان اصلی آن بود، سعی كرد با طرفداری از امام خمینی(ره) هم رژیم را تحت فشار قرار دهد و هم به روحانیت نزدیك شده و از نفوذ آن كه اكنون به یك عنصر اساسی در صحنه مبارزات سیاسی تبدیل شده بود، استفاده كند. گزارشها حاكی از آن است كه اعضاء و افراد وابسته به جبهه ملی در تظاهرات مربوط به این واقعه، شركت داشتند. بااینحال، اختلافات میان طرفداران امام خمینی(ره) و طرفداران جبهه ملی كاملا آشكار بود و حتی در حین تظاهرات نیز گاه درگیریهای لفظی بین این دو دسته روی میداد. در درون خود جبهه ملی نیز اختلاف و چنددستگی وجود داشت. فشار رژیم نیز مزید بر این دو گردید و باعث شد كه كارایی جبهه ملی بیشازپیش كاهش یابد. در سال ۱۳۴۲. ش بسیاری از اعضای حزب ایران كه در ادارههای مختلف مشغول به كار بودند، اخراج گردیدند.
یكی از مسائلی كه حزب ایران و جبهه ملی را به چالش كشیده و در موضع انفعالی قرار داد، تصویب لوایح ششگانه بود. گرچه حزب ایران، تصویب این لوایح و بهاصطلاح انقلاب سفید را مورد تایید قرارداد، ولی مسئولان سیاسی و امنیتی رژیم با دیده تردید به این موضع نگریسته و آن را ترفندی از جانب سران حزب ایران جهت نزدیكی به دستگاه و دربار و كسب مقامات دولتی تلقی كردند.
در همین زمان تلاشهایی برای احیای مجدد جبهه ملی و تشكیل جبهه ملی سوم صورت گرفت كه با شكست مواجه گردید. از سال ۱۳۴۲ تا ۱۳۵۰. ش جز برگزاری جلسههای اعضاء برای صرف ناهار یا شام كه ضمن آن بحثهای پراكندهای در مورد حوادث داخلی و خارجی نیز صورت میگرفت، فعالیت چشمگیر دیگری از حزب ایران و جبهه ملی دیده نشده است.
از آغاز دهه پنجاه در خطمشی مبارزه جبهه ملی و حداقل برخی از جناحها و یا احزاب وابسته به آن تغییر اساسی روی داد؛ به این معنا كه این جبهه به رویكرد حمایت از سازمانهای چریكی روی آورد و سعی كرد اعضای وابسته به خود را از نظر تئوری و عمل با فعالیتهای مسلحانه آشنا سازد. همچنین در این دوره جبهه ملی به رهبران مذهبی توجه و اقبال بیشتری نشان داد. تماس افراد جبهه ملی با نمایندگان امام خمینی(ره) نیز در همین راستا بود؛ كه البته موفقیتی از این لحاظ كسب ننمود. از اواسط دهه پنجاه این جبهه با حمایت از سازمان مجاهدین خلق ایران (منافقین) فعالیت خود را علیه رژیم شدت بخشید. سران جبهه به محض شروع فعالیتهای جدید خود در ۱۳۵۶. ش نامهای به شاه نوشته و در آن از اوضاع سیاسی و اقتصادی كشور انتقاد كردند.
هواداران جبهه ملی با این برآورد كه در آن شرایط تنها تكیهگاه مردم در برابر رژیم پهلوی قشرهای مذهبی و روحانیون هستند، بهسرعت كوششهای خود را برای تقویت پیوند با روحانیون آغاز كردند و درعینحال یك كانال ارتباطی با بازاریان تهران كه هم روحانیون و هم خود جبهه ملی در میان آنان نفوذ داشتند برقرار نمودند. علاوه بر این، عدهای از دانشجویان نیز از آنها تاثیر پذیرفته بودند. جبهه ملی از فرصت بهدستآمده بر اثر شهادت حاجآقامصطفی خمینی نیز استفاده كرد تا هرچه بیشتر خود را به روحانیون نزدیك كند اما در این میان یك نقطه تعارض لاینحل وجود داشت و آن، این بود كه جبهه ملی معتقد بود كه باید در چارچوب همان قانون اساسی رژیم پهلوی فعالیت كرد اما روحانیون كه در راس آنها امام خمینی(ره) قرار داشت خواهان براندازی رژیم بودند.
حزب ایران در سال ۱۳۵۷. ش نیز فروغ چندانی نداشت. در این سال حزب ایران كنگرهای تشكیل داد كه شاپور بختیار آن را افتتاح كرد. اختلاف بین شاپور بختیار با كریم سنجابی و اللهیار صالح باعث گردید كه حزب نتواند خطمشی سیاسی مشخص اتخاذ كند و البته موفقیتهای حضرت امام خمینی(ره) نیز به حدی چشمگیر بود كه اجازه نمیداد احزابی چون حزب ایران در عمل كاركرد چندانی داشته باشند.
شاه در آستانه فرار از ایران، به كریم سنجابی پیشنهاد كرد كه با قبول سمت نخستوزیری برای آرامكردن اوضاع اقدام كند كه سنجابی به دلایلی از انجام و پذیرش این كار سرباز زد. اما بختیار در قبال همین درخواست شاه واكنش مثبت نشان داد كه این امر با مخالفت دیگر اعضای حزب ایران روبرو گردید و سرانجام شاپور بختیار از عضویت در حزب ایران استعفا كرد.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی، برخی از سران حزب ایران به خارج از كشور رفتند و برخی نیز از سیاست دست كشیدند. حزب ایران با واكنش منفی كه در قبال قانون اساسی جدید از خود نشان داد عملا از پذیرش حكومت اسلامی سر باز زد و البته انقلابیون و اعضای حكومت اسلامی نوپا نیز به آنان اعتماد نداشتند. بهاینترتیب، باید گفت كه با پیروزی انقلاب اسلامی و سرنگونی رژیم شاه، حیات سیاسی حزب ایران عملا پایان یافت.
سیاوش یاری
منبع : ماهنامه زمانه
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست