دوشنبه, ۱۵ بهمن, ۱۴۰۳ / 3 February, 2025
مجله ویستا
بلر فقط به معجزه نیاز دارد
تونی بلر، نخستوزیر پیشین بریتانیا در قالب شغل جدید خود به عنوان نماینده کمیته چهارجانبه صلح در منطقه خاورمیانه هفته گذشته وارد بیتالمقدس شد تا ضمن برپایی تدارکات استقرار در این شهر، مذاکرات مقدماتی خود را با طرفهای فلسطینی و اسرائیلی آغاز کند. وی دستاوردهای این سفر کوتاه را در جلسه مشترک خود با نمایندگان کمیته چهارجانبه در لیسبون پرتغال منعکس کرد. کاندولیزا رایس به عنوان نماینده آمریکا، خاویر سولانا به عنوان نماینده اتحادیه اروپا، بان کی مون از جانب سازمانملل و سرگئی لاوروف از طرف روسیه در این جلسه حضور یافته بودند تا در حقیقت بازخورد سفر نماینده جدید کمیته در خاورمیانه را به بحث و بررسی بنشینند.
بلر، در مجموع نگاهی مثبت داشت و امیدوار بود سرنوشت مذاکرات صلح، چیزی بر خلاف مذاکرات پیشین رقم بخورد. این مهم، البته نیازمند لحاظ اختیارات گسترده برای بلر و بازگذاشتن دست او برای مذاکره با شق سوم مناقشه، یعنی جنبش حماس بود.
اما اعمال فشار کاندولیزا رایس آشکارا این اختیار را از تونی بلر سلب کرد.وزیر خارجه ایالات متحده، دیگر اعضای کمیته را متقاعد کرد تا درباره محدودسازی اختیارات بلر و منع او از مذاکره مستقیم با رهبران حماس به توافق نظر برسند. در مقابل نیز، بلر همین نقش محدود را هم پذیرفت و مجددا بر خوشبینی خود به سرنوشت مذاکرات تاکید کرد.
کریستوفر دیکی، مفسر و تحلیلگر نیوزویک یادداشتی را در شماره نوزدهم جولای این نشریه منتشر کرده که به همین مطلب میپردازد: شخصیت و جایگاه بلر، توانایی او در مذاکره و نقشی که در کمیته چهارجانبه صلح عهدهدارش شده است؛ میخوانید:
چقدر عجیب است که یک نخستوزیر یا رئیسجمهور بخواهد در واپسین روزهای قدرت، حیثیت لکهدارشده خود را با پریدن در باتلاق خاورمیانه ترمیم کند. ریچارد نیکسون، کمی پیش از آن که مجبور به استعفایی خفتبار شود، به مصر سفر کرد. این سفر بسیار بیپروا و بدون تفکر شکل گرفت و به همین نسبت، هیچ نتیجه و دستاورد مثبتی هم نداشت. بعدها، وقتی حال جسمانی نیکسون رو به وخامت گذارده بود و اتفاقا تجویزهای درمانی را نیز رعایت نمیکرد، مسوول تیم امنیتی نیکسون به پزشک او گفت: شما نمیتوانید از رئیسجمهوری محافظت کنید که قصد دارد خودش را بکشد.
بیل کلینتون زمانی بدنام شد که به عنوان میانجی گام به کمپ دیوید گذاشت. او از صلحی رویایی میان اسرائیل و فلسطین سخن میگفت. اما نهتنها چیزی را نساخت که همه چیز را ویران کرد. پیامد مذاکرات کمپ دیوید، آغاز دور جدیدی از خشونتهای مصیبتبار بود: بمبگذاریهای انتحاری، جنگهای بیدلیل، دیوارهای قد بر افراشته و سیاستهای فروپاشیده.
اکنون نوبت به نخستوزیر سابق بریتانیا رسیده است. براساس اظهارات بسیاری از مقامهای اروپایی، بلر واپسین روزهای حضور خود را در دفتر نخستوزیری در خیابان <داوینگ پلاک ۱۰> لندن، مشغول لابی کردن برای به چنگ آوردن شغل جدید خود بوده است. به این ترتیب او به جریانی به نام کمیته چهارجانبه پیوست. کمیتهای که بهطور غیررسمی پس از رویداد یازدهم سپتامبر ۲۰۰۱ و با هدف یافتن راهکارهایی برای ختم قائله اسرائیل- فلسطین شکل گرفته بود.
بلر با چهار عضو این کمیته متشکل از دبیرکل سازمان ملل متحد، مسوول سیاست خارجی اتحادیه اروپا و وزیران خارجه آمریکا و روسیه روز نوزدهم جولای در پایتخت پرتغال دیدار کرد. این دیدار از سوی دیپلماتهای انگلیسی، مراسم تاجگذاری بلر خوانده شد.
در حقیقت باید گفت؛ بلر حرفهای سطح پایین را پذیرفته است. بزرگترین دستاورد کمیته چهارجانبه طی شش سال اخیر، طرح نقشه راه بوده که البته هیچکس تاکنون آن را دنبال نکرده است. بنابراین بلر چیز زیادی برای ارائه ندارد.
او اقتدار و صلاحیت ایجاد صلح را هم ندارد. بلر، ذاتا شخصیت مذاکرهکنندهای نیست. براساس آنچه از سوی کمیته برای بلر تعریف شده، او قرار است تنها نقش یک <امبادزمن> را برای فلسطینیها ایفا کند. (امبادزمن هب معنای مامور رسیدگی به شکایات مردم علیه دستگاههای دولتی است) به این ترتیب بلر باید به موسسهها و بنگاههای غیردولتی فلسطینی کمک کند تا با دریافت کمک مالی از دولتهای خارجی، احیا و تقویت شوند، بلکه یک روز در صلح و آرامش همسایگانی مرفه و ایمن برای اسرائیلیها به شمار آیند. از آن سو، جورج بوش از ماموریت جدید این دوست قدیمی و البته خیالباف، استقبال کرده است، اگرچه لحن رسمی بوش خطاب به بلر، هیچ نشانی از مزهپرانیها و مزاح این دو در دیدارهای قدیمی نداشت و حتی قدری هم سرد و بیاعتنا به نظر میرسید. از اینسو هم کاندولیزا رایس در نشست لیسبون یادآور شد که تونی بلر، نقش مکمل ابتکارات کمیته را برعهده خواهد داشت.
البته اگر شما منطقه خاورمیانه و ساکنانش را مدنظر قرار دهید. تنها میتوانید امیدوار باشید که بلر از طریق معجزه به نتیجه مثبتی برسد. شکی نیست که بلر، همانطور که یکی از دیپلماتهای ارشد اروپا چندی پیش اذعان کرد، از مهارتهای ارتباطی خوبی برخوردار است. او شهره است به اینکه میتواند در هر شرایطی، طرف مذاکره را قانع کند. بلر، هم انسانی است اخلاقی و هم مردی است مذهبی. اما حتی تصور اینکه او بتواند در ماموریت سمبلیک خود پیروز شود، بسیار دشوار است.اجازه بدهید تصویر بلر را بهعنوان نوچه بوش، فعلا فراموش کنیم. چرا که این تصویر هم بسیار کلیشهای است و هم میتواند ما را از نکته اصلی منحرف کند. در مقابل ما با بلری مواجهیم که قابلیت قانع کردن طرف مذاکره را دارد.
این بلر، همانی است که پیشقدم شد تا بوش را در وخیمترین لحظات، یاری برساند تا اعتبار جهانی خود را افزایش دهد. او زمانی به کمک بوش شتافت که کاخ سفید، بدترین تصمیم ممکن را اتخاذ کرده بود.
همین بلر زیرک بود که بوش را متقاعد کرد بهترین راه اجتناب از جنگ با صدام حسین، نشاندادن آمادگی متحدان بوش برای ورود به جنگ است، اگرچه بلر نیک میدانست که نیت بوش نه اجتناب از جنگ که برعکس، تهاجم و اشغال عراق است و باز همین بلر بود که بوش را متقاعد کرد نقشی فعالتر و معتدلتر در روند صلح خاورمیانه ایفا کند، اگر چه میدانست که بوش با نادیده گرفتن حق بازگشت فلسطینیها به وطن و پاکسازی مرزهای ۱۹۶۷، اندک امید را برای یافتن راهکار دیپلماتیک از بین برده است.
سال گذشته در نشست گروه هشت، بوش طی همان گپ در گوشی معروف که کلماتی رکیک را علیه حزبالله بهکار برد، از تونیبلر خواست تا درباره لبنان صحبت کند.
همزمان، لبنان زیرآتش سنگین توپخانههای اسرائیل قرار داشت و آوازه شجاعت و مقاومت حزبالله نیز رو به تصاعد بود. تمام دنیا به واشنگتن چشم دوخته بود تا قدمی برای توقف کشتار و خونریزی بردارد. آنان هم که خونشان بر زمین ریخته بود حتما پیش از مرگ به همین امید بودند. در عوض، بوش از تصمیم دولت اسرائیل که میپنداشت پیروز بلامنازع جنگ است، حمایت کرد. اما بلر داوطلب شد تا به منطقه سفر کند، بلکه بتواند زمان را متوقف کند و بمبها را از ریزش بر سر مردم بازدارد.
او گفت: من میتوانم به منطقه بروم و صحبت کنم.
آیا سفر او دستاوردی داشت؟ آیا ماموریت جدید او میتواند دستاوردی داشته باشد؟
سیاستهای بلر در زمان نخستوزیری باعث شد تا بریتانیا به هدف شماره یک تروریستها در اروپا تبدیل شود. شماری از این تروریستها حتی در انگلستان متولد و بزرگ شده بودند. هم او بود که به عنوان یکی از آخرین اقداماتش در دفتر نخستوزیری، اعطای لقب شوالیه را به سلمان رشدی که از جانب ملکه الیزابت تقاضا شده بود، تایید کرد. او حکم شوالیهشدن چهرهای را امضا کرد که مورد غضب تمام دنیای اسلام است.کارنامهای از این کاملتر سراغ دارید؟ حالا بلر چطور میتواند تصور کند گزینه صحیحی برای شغل جدید بوده است؟ او چطور میتواند با چنین سابقهای، میراث خود را حفظ کند؟ بلر، از این نظر، چهرهای قابل تاسف است. مردم بریتانیا میخواهند به او، برای صلاح خودش، نکاتی را گوشزد کنند. همینطور برای صلاح فلسطینیها و اسرائیلیها. اما من به شما میگویم: <نمیتوانید نخستوزیر یا مملکتی را که میخواهد خودش را نابود کند، نجات دهید.>
منبع : روزنامه کارگزاران
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست